روابط فرهنگی بین دو کشور تاریخ طولانی دارد. اما، مردم ایران در واقع در باره ژاپن چه تصوری دارند؟ ایرانیها با فرهنگ ژاپن چطور آشنا می شوند ؟ برای پاسخ این سوال، من با دو ایرانی که به فرهنگ ژاپن علاقه دارند، مصاحبه داشتم.
۱. اقای A
اقای A دانشجو است و در دانشگاه مهندسی نرمافزاری میخواند. او به فرهنگ ژاپن مخصوصاً انیمیشن ژاپنی(انیمه) علاقه دارد.
نوشتههای مرتبط
– شما عاشق انیمیشن ژاپنی هستی؟
اقای A : بله دقیقاً. در بزرگسالی برای منONE PIECE اولین انیمه بود. در بچگی، فوتبالیست ها و دیجیمون بود و از تقریباً چهار سال پیش کارهای میازاکی را دیدم.
-کدام کارها را دیدید؟
اقای A: Spirited Away، My Neighbor Totoro. کار او خیلی جذاب بود. دیگر با ONE PIECE آشنا شدم. کلاً برای من خیلی جذابیت دارند. ONE PIECE شاید فرهنگ ژاپن را نشان می دهد.
-به نظر شما، فرهنگ ژاپن چیست؟ راجع به ژاپن چه تصویری دارید؟
اقای A: از بچگی این را خیلی تاکید می کردند که ژاپنیها خیلی نظم دارند. خیلی روی برنامهریزی دارند. این برای مت جذاب است. من هیچ وقت فکر نکنم زندگی من اینطور باشد ولی این برنامهریزی داشتن، این دقیق بودن، برای من خیلی جذاب بود. خودمان آدم سنتی نیستیم ولی یک چیزهایی در فرهنگ ژاپن دارد… به نظر من جالب است. فقط در ژناپن نبود کلاً کشورهای شرق آسیا باشد. سبک ژاپنیها خیلی جذابتر بود نسبت به چین و کره. احترام به سنت برای من خیلی جالب بود. شاید…مثلا من خودم رابطه با مادر و پدرم مدل دوستی دارم ولی در تصویری رابطه با پدر و مادر در ژاپن مدل احترام زیاد است. به اضافه، برای من، جذابترین چیز بحث سامورایی است. یک کتاب خواندم “هاگاکوره”. این خیلی جذاب بود این به چیزی همیشه می گویند… دوست داشتم “دوباره زندگی کنم”. یعنی یک بار همین الان که هستم یک بار هم کلاً فاصله بگیرم. دنبال دغدغههای دنیای امروز هم نباشد.
-فرهنگ ژاپن یا انیمیشن بر شما چه تاثیری دارد؟
اقای A: فرهنگ تسلیم نشدن و هدف بزرگ داشتن در زمینه بر من تاثیر دارد.
۲. خانم B
خانم B در پایاننامه او درباره مرمت بناهای تاریخی نوشت و در این پایاننامه از چند تا مقایسه از ژاپن استفاده کرد. او به فرهنگ ژاپن مخصوصاً خط ژاپنی علاقه دارد و الان زبان ژاپنی را می خواند. او در بچگی در ژاپن زندگی می کرد.
-شما در پایاننامه راجع به ژاپن نوشتید؟
خانم B : نه، راجع به ژاپن نبود، چند تا مقایسه از ژاپن بود. رشته من مرمت بناهای تاریخی است و روی پادگان نظامی کار می کردم. این پادگان خالی بود و خراب شده و پای کوه دماوند. دماوند یک جورهایی شبیه کوه فوجی است از این نظر که در ادبیات قدیمی ایران، ادبیات کوهاند، راجع به اسطوره است. در ژاپن، مردم کوه را مقدس می دانند و روی فرهنگ ژاپن خیلی تاثیر می گذارد. کوه روی فرهنگ نقاشی تاثیر دارد. من دیدم نقاشی در آن کوه فوجی است. من به عنوان نمونه در پایاننامه ژاپن را انتخاب کردم.
-شنیدم که شما زبان ژاپنی می یاد میخوانید.
خانم B: بله. البته خیلی بیشتر… جنبه فن دارد و دلیل این که ژاپنی را انتخاب کردم این بود که فونت(font) ژاپنی برای من خیلی جالب است. فونتش در عین حال که خیلی مینیمال(minimal) است، مثلا نکته ندارد، این برای من جذاب است. فرمت ژاپنی گرافیکی است.
-راجع به ژاپن چه تصویری دارید؟
خانم B: وقتی من خیلی کوچک بودم، با خانوادهام به ژاپن رفتیم. تصویر من از ژاپن تصویری که آنجا به من داد. من اسباببازیهای ژاپنی داشتم و عکسهایی که در ژاپن گرفتیم داریم. انیمهها دیدم فیلمها دیدم مثلا کار کوروساوا. همه اینها در مجموع تصویر من را از ژاپن به این شکلی که آدمهای منظم و دقیقیاند و اگر کاذشان را بخواهند بکنند، تمام تلاششان را که آن کار را به بهترین شکل انجام بدهند.
-به نظر شما، فرهنگ ژاپن با فرهنگ ایران چطور فرق میکند؟
خانم B: هر دو جامعه، ژاپنی و ایرانی، مردسالارند. هر دو در گیر خرافات و اسطوره و داستانهای تخیلیاند. هنرشان در ارتباط با طبیعت است. این نکته مهم است. در ایران در گذشته اینطور بود. مینیاتور ایرانی رئالیست نیست، نقاشی دو بعدی است. در نقاشی نشانههای طبیعی را میبینیم. باورها را در این میبینیم. من اینها را در نقاشی ژاپنی میبینم. ژاپن و ایران هم هنوز دوست دارند که سنتشان را نگه دارند. ایران تازه یادش افتاده و ازش از دست داده ولی ژاپن از خیلی قبلتر به فکر بوده و برنامهریزی دست داشته و خوب توانسته که فرهنگ را حفظ کند. سنت ژاپن مثل غذا خوردن با چاپستیک، لباسشان، غذاهای سنتش و… هیچ اجباری نیست. در ایران (سنت) اجباری هست و باعث میشود که جامعه دو لایه داشته باشد. مثلا رفتار من در محیط کار، به عنوان دستیار، با رفتار من با صمیمان و دوستان خیلی فرق دارد به خاطره اینکه کشور اسلامی است. ولی ژاپن، همه وانمود نمیکنند. یعنی ژاپنیها مجبور نیستند وانمود کنند. از نظر خط، فرق دارند. ایران یک خط رسمی دارد ولی ژاپن سه تا(هیراگانا، کاتاکانا، کانجی) دارد. چرا ژاپن سه تا خط داشته باشد؟ ولی ایران یک خط دارد. هنر ژاپن خیلی هنر مدرن است. روحیه شرقی خودش و آن سنت را دارند. در هنر مدرن و اینها را با هم ترکیب میکنند. در ایران، خیلی سخت است، اتفاق افتاده همه صرفا از غرب تقلید می کنند.
-به نظر شما، به خلاصه، فرهنگ ژاپن چیست؟
خانم B: به نظر من فرهنگ ژاپن یک فرهنگ تلفیقی است. تلفیقی مدرن و سنت.
نتیجه
این برای من جالب است که هر دو فکر میکنند ژاپن سنت خودش را نگه دارند، با وجود این که هر دو تجربه و مورد علاقه متفاوت دارند و اغلب ژاپنیها اینطور فکر نمیکنند. علاوه بر این، ژاپنها فکر میکنند ایران فرهنگ خود را حفظ می کنند. به نظر من، کتابهایی که فرهنگ را معرفی میکنند و سنت را تاکید میکنند، بر تصویر ایرانیها تاثیر دارد. این هم جالب است که خانم B گفت که ” فرهنگ ژاپن یک فرهنگ تلفیقی است ” چون در ژاپن همین گفتمان وجود دارد. خانم B در ژاپن زندگی می کرد و ممکن است برای همین اینطور فکر میکند. به نظر من، می توان گفت که هم تجربه شخصی، هم کتابها از غرب(اروپا، امریکا) بر تصویر ژاپن تاثیر دارد.
این مطلب برای ارائه در کلاس مردمنگاری تهیه شده است.