کارنامه عنوان کتابی است مشتمل بر مطالعاتی متنی و تصویری پیرامون فرهنگ دیداری کودکان ایران که به مناسبت برپایی نمایشگاهی با همین عنوان در موزهی هنرهای معاصر تهران (خرداد ۱۳۹۵) به چاپ رسیده است. همچنین بخشی از این کتاب به فعالیتهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان اختصاص دارد. این کتاب هم مهم است و هم نواقصی در ساختار و شیوهی ارائه دارد که در یادداشت پیش رو به برخی از آنها اشاره خواهم کرد.
انتشار کتاب کارنامه در راستای کوششهایی است که از چند سال پیش توسط آریا کسایی و علی بختیاری در استودیو کارگاه و بعدتر ای. بی. پراجکتز آغاز شده است و طی چند سال به تعدادی گالری و بنیاد فرهنگی دیگر سرایت کرده است. درواقع این بدعت نادرست، انتشار کتاب/کاتالوگهایی است که بدون ناشرِ ثبتشده در ایران، بدون شناسنامهی ایرانی و نیز بدون فیپا، در شمایلی قابلتوجه و چشمگیر منتشر میشود؛ این در حالی است که مانعی در انتشار بدون سانسورِ اغلبِ این آثار بهنظر نمیرسد. به همین جهت است که بسیاری از این کتابها را در بهترین شرایط میتوان کاتالوگ یا یک آلبوم تصویری مفصل در نظر گرفت. این شرایطِ انتشار موجب چند مشکل اساسی میشود، ازجمله ثبت نشدن این آثار در هیچیک از پایگاههای اطلاعاتی ایران مثل کتابخانهی ملی، کتابخانهی مجلس یا پایگاه اطلاعرسانی کتابخانههای عمومی کشور؛ درنتیجهی فرایند مذکور، قابل جستجو نبودن این آثار برای دانشجوها و پژوهشگران؛ وارد نشدن این آثار به شبکهی توزیع کتاب و درنهایت امکان محدود خرید این شِبه کتابها در تعداد اندکی گالری و فروشگاه محصولات فرهنگی.
نوشتههای مرتبط
کتاب کارنامه که از نظر ساختار به دیگر آثار منتشر شده از استودیو کارگاه و ای. بی. پراجکتز شباهت دارد، بیش از ارائهی متنی سالم، بر ارائهی شمایلی نامتعارف تأکید دارد که بهموجب آن کتاب به کسوت یک اثر هنری آراسته گردیده است. انتشار کتابهایی که فراتر از تعریف کلاسیک کتاب، ساختاری چون یک اثر هنری مستقل دارند و میتوان آن را بهنوعی آرتبوک در نظر گرفت، اگرچه در غرب پیشینهای نسبتاً بلند دارد، اما در ایران تا پیش از تلاشهای آریا کسایی و پیمان پورحسین در استودیو کارگاه و علی بختیاری، کمتر میتوان به نمونههایی ازایندست برخورد کرد. به همین جهت در تاریخ گرافیک معاصر ایران فرایند شکلگیری این قبیل آرتبوکها را باید از دستاورد طراحان گرافیک مذکور دانست.
ازآنجاییکه بسیاری از این کتابها در شمایل خود از دیسیپلین متعارف آثار چاپی تبعیت نمیکنند، لذا بسیاری از تجارب مبدعانه برای نخستین بار در انتشار این آثار تجربه میشود. در این فرایندِ مبتنی بر آزمونوخطا، مشکلاتی پدیدار میشود هم از جانب طراح گرافیک و هم از جانب انتشاراتیها، مانند چاپچی و صحاف. مثلاً در نمونههایی از کتاب که به رؤیت نگارنده رسیده، مشکلاتی در صحافی و برچسب عطف کتاب دیده میشود. رنگ نارنجی اگرچه در کنار رنگ سبز ترکیب پذیرفتنی دارد، این رنگ در متن کتاب بهسختی خوانده میشود.
ویرایش فنی شامل نیمفاصلهها و نشانههای سجاوندی در بخشهای زیادی از کتاب رعایت نشده، در ابتدای کتاب، یهای عربی نقطهدار دیده میشود. بااینکه کتاب متن زیاد دارد، اما نام نویسندگان آن، یعنی پیمان پورحسین، یاشار صمیمیمفخم و علی بختیاری، روی جلد و شناسنامهی ابتدای کتاب نیامده است و بهسختی در انتهای کتاب دیده میشود. مسئلهی دیگری که اعتماد به متن را متزلزل میکند، فقدان سابقه در پژوهشهای کلاسیک و رویکرد محور توسط نامبردگان است؛ یعنی روایت خطی و تاریخنگارنهای که در این کتاب شاهدش هستیم. پیمان پورحسین را بهعنوان طراح گرافیک و یاشار صمیمیمفخم را بهعنوان هنرمند و مجموعهدار میشناسیم. بااینحال باید اشاره کرد که پژوهشهای علی بختیاری در مطالعات آرشیوی طی سالهای اخیر چشمگیر و مهم است. درواقع آرشیویستهای ایرانی تا پیش این کمتر به انتشار و تدوین مجموعههای خود توجه داشتهاند، درحالیکه کتاب کارنامه را میتوان سومین پژوهش آرشیوی علی بختیاری دانست که به انتشار رسیده است.
کتاب پس از پیشگفتار با گاهشماری نسبتاً مفصل از ۱۳۰۰ تا ۱۳۶۰ خورشیدی آغاز میشود. اگرچه این گاهشمار اطلاعات فرهنگی و تاریخی مهمی در اختیارمان میگذارد، بااینحال اطلاعات بیارتباط به موضوع کتاب نیز در آن کم نیست؛ مانند ذکر وقایعی چون تصویب قانون استخدام کشوری، شروع به کار جهاد سازندگی، پیوستن ایران به پیمان عدم تعهد، افتتاح کارخانه ذوبآهن، آغاز صادرات گاز به شوروی، حمله به مدرسه فیضیه و بسیاری دیگر ازایندست اطلاعات.
متن کتاب نسبتاً مفصل است و اطلاعات جامعی از ادوار مختلف تاریخ ادبیات کودک و فرهنگ تصویری مربوط به آن را شامل میشود. کتاب از صفحهی ۲۶۹ به بحث کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وارد میشود و به مطالبی تاریخی چون سال تأسیس کانون؛ نخستین کتاب منتشرشده؛ نخستین مدیران؛ طراح نشان کانون و تغییرات آن و نقش کسانی چون لیلی امیرارجمند، فیروز شیروانلو، فرشید مثقالی، نیکزاد نجومی، احمدرضا احمدی، عباس کیارستمی، آراپیک باغداساریان، نورالدین زرینکلک، علیاکبر صادقی، محمدرضا اصلانی، ابراهیم فروزش، نصرتالله کریمی، سیروس طاهباز و بسیاری دیگر از هنرمندان میپردازد. در این بخش علاوه بر معرفی کتابهای منتشرشده در کانون، به بررسی پوسترها، انیمیشنها و فیلمهای کوتاه این نهاد فرهنگی نیز پرداخته شده است.
مهمترین نقدی که میتوان به متن کتاب وارد کرد، فقدان ارجاعات درونمتنی و منابع است. اطلاعات کتابشناختیِ مربوط به نقلقول در هیچ کجا دیده نمیشود. علاوهبراین، بسیاری از ارجاعات دست دوم است و با مأخذ نخستینِ سند یا نقلقول یک یا بیش از یک برداشت فاصله دارد.
اما گذشته از نقدهای مذکور، کتاب کارنامه را در کل باید کتابی مهم دانست که در نمونههای عدیده، اطلاعات دست اول در اختیارمان میگذارد. کتاب از نظر صفحهآرایی و طراحی ساختار تازه و نامتعارفی دارد. کیفت تصاویر رنگی آن خوب است. ترجمهی خوب کتاب به انگلیسی توسط صنم کلانتری نیز از ویژگیهای مثبت آن بهشمار میآید. علاوه بر این نکات، کتاب کارنامه برخلاف چند کتابی که پیشتر دربارهی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شده، مشخصاً بر تحولات تصویری این حوزه تمرکز دارد و بهطور موازی طیفهای متفاوتی از گرافیک و تصویرسازی ادبیات داستانی، مطبوعات، مجلات، پوسترها، سینمای کودک و نوجوان، انیمیشن، آثار ترجمهشده و بسیاری از حوزههای دیداری دیگر را شامل میشود.
این مطلب توسط شهروز مهاجر نوشته شده و مطلب بر اساس همکاری رسمی و مشترک با مجلۀ آنگاه بازنشر می شود.