ساناز تبری
جنبش مشروطه در ایران ماحصل افکار،اندیشه ها و مطالباتی است که متاثر از عوامل داخلی و خارجی تکوین یافت و در نهایت مظفرالدین شاه قاجار را به امضای فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ واداشت. مشروطه از نخستین جنبش های اجتماعی ایران است که به شکل گیری مفاهیم نظری نوینی منجر شد.تولد مفاهیمی چون ملت،برابری،استقلال،قانون و آزادی در دایره واژگان و نظام معرفتی ایرانیان،از مهم ترین دستاوردهای اجتماعی این جنبش است.
ادبیات این دوره در مقام خالق جنبش مشروطه و نیز ماحصل تحولات آن قابل بررسی است.به طور حتم عوامل متنوعی در پیدایی بینش مذکور نقش داشته اند.ورود مفاهیم و اندیشه های ترقی خواهانه از حوزه ادبی قفقاز و به طور خاص آذربایجان به شعر و ادبیات فارسی تاثیر قابل توجهی در خلق ادبیاتی نوین با اتکای بر «بازسازی وطنی برای تمام مردم»داشته است.
نوشتههای مرتبط
تاثیرگذاری میرزاعلی اکبر صابر بر ادبیات مشروطه ایران را می توانیم هم راستا با جریان های سنت ستیزی قرار دهیم که بسیاری از شعرای مشروطه ایران تحت تاثیر آن قرار می گیرند.نشریات و روزنامه های منتشره آن دوره نیز متاثر از روزنامه ملانصرالدین و مکتب صابر هستند.
در دوران پیش از شکل گیری انقلاب مشروطه جدایی میان مردم قفقاز و ایران هنوز رنگ و بویی نداشت و رفت و آمد ساکنین هر دو منطقه در دو سوی ارس به سهولت انجام می گرفت.افزون بر این وجود پیوندهای کهن تاریخی،فرهنگی،قومی و مذهبی و وجود مشترکات بسیار دیگر،آن چنان مردم هر دو سو را در پیوند و ارتباطی تنگاتنگ قرار داده بود که مردم هر دو منطقه هنوز هویت و ملیت خود را از یکدیگر جدا نمی دانستند(عرفانیان).
بر این اساس،می توان بخشی از تاثیرپذیری شعر و ادبیات ایران از شعرایی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده،جلیل محمدقلی زاده و میرزاعلی اکبر صابر و به عبارت دیگر شاعران شمال ارس را بر مبنای تقارب فرهنگی دو منطقه تبیین کرد.ارتباط عمیق فرهنگی و قومی موجب تسری تغییرات اجتماعی واقع شده در کشور آذربایجان به اندیشه های روشنفکران ایرانی بود.
تغییرات ایجاد شده در ادبیات، شعر،اخذ مضامین شعری و به طور عام به خدمت در آوردن شعر به مثابه ابزاری در راستای نیل به مقاصد سیاسی و اجتماعی که مهم ترین ویژگی ادبیات مشروطه است،خود ماحصل تحولاتی است که در خارج از مرزهای ما انجام گرفت .
از اوایل حکومت ناصرالدین شاه با شروع جریاناتی مانند تاسیس مدارس نوین،سفر ایرانیان به اروپا و آشنایی با تحولات جهان مسیری نوین در رشد آگاهی مردم ایران آغاز شد.شاید بتوان روسیه انقلابی و قفقاز را به عنوان مجرایی برای دسترسی ایرانیان به افکار مترقی و استقلال طلبانه تلقی نمود و پیشتازی مردم آذربایجان و تبریز در حوادث جنبش مشروطه را تا حدودی به سبب این نزدیکی جغرافیای دانست.
حمایت قفقازی ها از مشروطه ایرانی حائز اهمیت است و میرزا علی اکبر صابر در میان آن ها نقش موثری دارد. میزان تاثیرگذاری صابر به اندازه ای است که در اولین ماه های جنبش مشروطه محمدعلی میرزا،پخش روزنامه ملانصرالدین که اشعار صابر در آن منتشر می شد را ممنوع کرد.صابر به ترکی شعر می گفت و شاید به همین دلیل است که بزرگترین شاعران فارسی گوی طنز مشروطه نیز کسانی بودند که زبان ترکی را می دانستند و از اشعار هوپ هوپ بهره برده بودند.
میرزا علی اکبر طاهر زاده، بنیان گذار واقع گرایی در شعر آذربایجان و شاعر طنزپرداز،در ۱۲۴۱ شمسی در شماخی آذربایجان متولد شد.او ابتدا در مکتب خانه های قدیم و سپس در مکتب خانه سیدعظیم شیروانی، که به تدریس بر اساس روش های آموزشی نوین می پرداخت،به تحصیل پرداخت.در این جا دانش آموزان به جای حصیر بر روی نیمکت ها می نشستند و علوم جدید می آموختند و همراه با زبان های فارسی و عربی، دو زبان آذربایجانی و روسی را نیز فرا می گرفتند.زمانی که هشت ساله بود معلم او سیدعظیم شیروانی به استعداد و نبوغ او در شعر پی برد و او را به ادامه کار تشویق و پیش بینی نمود که آینده ای درخشان در انتظار اوست.او در یکی از اشعارش به آینده امیدبخش شاگرد خود اشاره نمود.او از صابر می ساخت تا با صدای بلند شعر بخواند و اشعار شعرای کلاسیک فارسی را به آذربایجانی ترجمه نماید.در مقایسه های انجام شده میان اصل اشعار و ترجمه ها میزان تسلط صابر بر هر دو زبان مبدا و مقصد مشخص است(عرفانیان).
اشعار و مقالات صابر در مطبوعاتی همچون «فیوضات»، «رهبر»، «الفت»، «حیات»، «گونش»، «دبستان»، «زنبور»، «ارشاد»، «حقیقت» و «ینی حقیقت» منتشر می شد.اما نقطه عطف فعالیت های ادبی صابر را می توان همکاری او با روزنامه ملانصرالدین و میرزا جلیل محمدقلی زاده، ناشر این روزنامه دانست.روزنامه ای طنز که در طول سال هاى ۱۹۰۶ تا ۱۹۳۱ در تفلیس،تبریز و باکو به زبان ترکی آذربایجانی منتشر می شد.فعالیت روزنامه ملانصرالدین چند ماه پیش از صدور فرمان مشروطیت در تفلیس آغاز شد و نقش برجسته ای در روشنگری افکار عمومی داشت.
از میان نشریات ایرانی این دوره می توان از صور اسرافیل در تهران،نسیم شمال در رشت،آذربایجان درتبریز،و آموزگار نام برد.این نشریات عموماً از روزنامه ملانصرالدین متاثر بوده اند.نسیم شمال که از تاثیرگذارترین روزنامه های این دوره بود توسط سید اشرف الدین قزوینی معروف به گیلانی اداره می شد و وی عموماً اشعار خود را در این روزنامه منتشر می کرد.سیداشرف در سبک پیرو سبک میرزاعلی اکبر صابر بود و اشعاری در اقتباس، ترجمه و یا پاسخگویی به اشعار صابر منتشر ساخت.کسانی مانند لاهوتی،دهخدا،معجز شبستری و افراشته از صابر تاثیر گرفته اند.
میرزا جلیل محمد قلی زاده،روزنامه ملانصرالدین را در شرایطی تاسیس نمود که در نتیجه انقلاب سال ۱۹۰۵ روسیه،حکومت تزار سیاست خود را در قبال مطبوعات کمی نرم کرده بود(آخوندف،۱۳۵۸:۱۳).در نتیجۀ انقلاب، هنرها و ادبیات رونق یافته بودند و این تغییر در بروز خلاقیت،جهان بینی نوین اجتماعی و شکل گیری تفکرات انقلابی و دموکراتیک صابر بی تاثیر نبود.به طوری که پیش از این دوره با صابر،شاعری خیال اندیش و ذهن گرا مواجه هستیم که روی کرد او به شعر مشابه شعرای کهن با جست و جوی ادبیات در مفاهیمی کلاسیک است.بعد از انقلاب ۱۹۰۵ صابر از مضامین کهن ادبی فاصله می گیرد و مفاهیمی چون واقعیت های اجتماعی،زندگی روزمره،خرافه گرایی،بی سوادی واستبداد را در شعر خود باز می نمایاند.
آن چه که در این نوشتار مورد توجه است، میرزا علی اکبر صابر بعد از این دگردیسی است.
با تاسیس مجله فکاهی ملانصرالدین در سال ۱۹۰۶ محیط مساعدی برای رشد سریع استعداد صابر ایجاد گردید.به طوری که امروز ملانصرالدین بدون صابر و صابر بدون ملانصرالدین قابل تصور نیست.در همان نخستین سال ها پیروان سبک صابر از آذربایجان و قفقاز گذشتند و آسیای میانه،ایران و ترکیه را در بر گرفتند.مکتب جدیدی در شعر معاصر به وجود آمد که «مکتب صابر» نامیده شد(شفایی:۵).
به تعبیری می توان روزنامه ملانصرالدین را آغاز گر نوعی ژورنالیسم مترقی در کشورهای اسلامی دانست که با بهره گیری از زبان طنز و نوشتار ترکی ساده و کاریکاتورها توانست توده مردم را مخاطب خود قرار دهد و میرزا علی اکبر صابر با تعهد،ساده گویی و طنز خاص خود از ارکان اصلی آن به شمار می رود.همکاری صابر با این روزنامه از شماره چهارم آن آغاز و تا مرگ صابر ادامه داشت.بخش عمده تاثیر میرزاعلی اکبر صابر بر جنبش های مترقی ایران و مشروطه خواهی از رهگذر روزنامه ملانصرالدین و کتاب هوپ هوپ نامه صورت می پذیرد.
شهرت صابر با هوپ هوپ نامه بالا گرفت.عمده اشعار این کتاب محصول دوران ۱۹۱۱-۱۹۰۵ است،دورانی که به قول خود شاعر کار جهان و گردش عالم وارونه شده بود، دوران بیداری خلق های آسیا بود و رسالت تاریخی شاعر در مقایسه با ادوار گذشته کاملاً متفاوت بود.صابر شاعر طبقات محروم،اما نیرومند،شاعر خلق های محکوم،اما رزمنده بود.هر جا که صلای آزادی داده می شد روح شاعر در آن جا بر فراز سنگر آزادی خواهان پرواز می کرد (همان:۵).
صابر یک شاعر واقع گرا است.مضامینی که در شعر او مطرح می شوند آزادی،برابری،تجدد خواهی،خرافه ستیزی، حقوق کارگران و کشاورزان،حقوق زنان،وطن دوستی،ضرورت حق تحصیل همگانی و پرورش روحیه مبارزه طلبی در مواجهه با استبداد سیاسی است.بسیاری از مستبدین مانند محمدعلی شاه،عین الدوله،ظل السطان و میرزا علی اصغرخان اتابک مورد حمله طنز گزنده صابر قرار گرفته اند و مشروطه خواهانی مردمی مانند ستارخان در این اشعار تجلیل شده اند.صابر انتقادات اجتماعی خود را در قالب طنز خاصی بیان می کند.به واقع اشعار صابر انتقادهایی فرهنگی،اجتماعی و سیاسی هستند که به زبان ساده سروده شده و برای عامه مردم قابل درک است.
در واقع صابر با بهره گیری از سبک خاص خود،ادبیات را در خدمت اصلاح جامعه و انعکاس آلام توده مردم قرار داد.او تمام طبقات اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد و علاوه بر این که رنج های طبقه زحمت کش و خودکامه گی طبقه حاکم را به تصویر می کشد،نادانی و بی خبری توده مردم را نیز هدف قرار داده و به مبارزه با آن بر می خیزد.توجه صابر به گروه های به حاشیه رانده شده مانند زنان و ستم دیدگان اجتماعی است که در اشعار متعددی به زوایای گوناگون مسائل آن ها پرداخته است.
زنان
“زن” از جمله مضامینی است که در شعر صابر، با یک نگاه رئالیستی و نوگرا مورد توجه قرار گرفته است.تصویر زنان در ادبیات کهن عموما در مقام یار و معشوق و در عالی ترین شکل آن در نقش مادر منعکس شده است.تصویری که از زن در ادبیات کلاسیک ارائه می شود بازنمایی اندیشه های غالب مردسالارانه در جوامعِ خالق این آثار است.
صابر به عنوان شاعری واقع گرا و انقلابی به وضعیت نابرابر زنان واکنش نشان داد.مسائلی چون حقوق،ازدواج، جهل و بیسوادی زنان،نگاه ابزاری به زنان و نقد چند همسری در اشعار صابر مورد توجه است.او از زنانی سخن می گوید که نقشی خارج از وظایف منحصر به محدوه خانه برای آنان تعریف نشده و معتقد به لزوم شکستن کلیشه های رایج در خصوص زنان است.اشعار صابر را می توان به عنوان نخستین بارقه های توجه به حقوق زنان در ایران عصر قاجار به شمار آورد.او به ازدواج های زودهنگام دختران در تبعیت از هنجارهای رایج اجتماعی معترض بود.
صابر،نگاه رایج به مقوله ازدواج را نقد می کند.او جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن ازدواج معامله ای است عمدتاً جسمانی که در آن به نیازهای روحی انسان و به طور خاص زن وقعی نمی نهد.به عقیده صابر راه برون رفت، حق تحصیل دختران است.
او در شعر «آنالار بزه گی» علاقه زنان به جواهرات را نهی می کند و علم را به عنوان یگانه گوهر ارزشمند زندگی معرفی می کند.او مظاهر زنانه ای که معیار ارزش زنان در میان اشراف بوده را نفی می کند و ارزش حقیقی انسان ها را در کسب علم می داند.علاوه بر این صابر تحصیل زنان را به عنوان وسیله ای برای کسب برابری در قبال مردان تلقی می کند.در جامعه ای که استفاده از مدارس حتی برای بسیاری از پسران نیز پسندیده نبود،بدیهی است که چنین نگاهی در خصوص زنان عواقب سنگینی را برای شاعر به همراه داشت.صابر بارها به کفر و زندقه متهم گردید.او مدرسه ای به نام “امید” را تاسیس کرد که با اصول آموزشی جدید اداره می شد،اما وادار به تعطیل کردن آن شد.
اشعار صابر در خصوص زنان، مبارزه با دیدگاه های جنسیت زده متداول است. در شعر «صحبت زن» این دیدگاه ها به خوبی تشریح شده است.
ویژه نامه نوروز ۹۸ انسان شناسی و فرهنگ
مطلب کامل را در فایل ذیل مطالعه فرمایید: