انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پرکشیدن مرغ نوائی: ابراهیم شریف زاده

آرش بیدالله خانی

 

تربت جام و تایباد و نهانخانه های موسیقی مقامی

امروز خراسان بزرگ یکی دیگر از اسطوره‎های آواز خودش را از دست داد. غم و حسرت اندوه باری که امروز بر پیکره من و امسال من خواهد نشست تا مدت ها از بین نخواهد رفت. صدای ابراهیم شریف زاده برای من و نسل من و برای مردم منطقه تربت جام و تایباد، خراسان بزرگ و عاشقان موسیقی سنتی- مقامی ایران، صدایی بود پر از روزهای خوش آرامش، صدایی که در زمانه‎های تنگ نظرانه روزمرگی نشانی از عرفان، مدنیت، بزرگی و قدمت ایرانیت را با خودش به همراه داشت. در روزمرگی تنگ نظرانه امروز و در پروپاگاندای پر سر و صدای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هیچ کس به خاموشی صدای بلبل خوش نفسی که یکی از هزاران بلبل باغ ایران زمین بود توجه نکرد. ترامپ، آمریکا، برجام و نبض تند زمانه همراه شد با فراموشی بزرگان تاریخ کهن موسیقی ایرانی. محمد ابراهیم شریف زاده از نسل آخر بزرگان موسیقی جنوب خراسان بزرگ بود (منطقه تربت جام و تایباد) که در سن صد سالگی دار فانی را وداع گفت . اندوه مصیب بار غم از دست دادن این بزرگان روز به روز حوزۀ موسیقی مقامی ایران رو تنگ‎تر و کوچک‎تر می‎کند. عدم حمایت صاحب منصبان دولتی و رشد موسیقی‎های سطحی نگر باعث فراموشی موسیقی خراسان شده است. شریف زاده از نسل بزرگانی مانند، غلامعلی پور عطایی، حسین سمندری، نور محمد در پور، عبدالله سرور احمدی و… بود که همگی از منطقه تربت جام و تایباد از بخش جنوبی خراسان بزرگ آمدند و یکا یک این اشخاص در عرصه موسیقی مقامی به نام‌های بزرگی تبدیل شدند.

موسیقی مقامی – عرفانی جنوب خراسان و ساز معروف آن دوتار نماد تمأیلات ایران‎گرایانه هزار ساله ای بوده است، که در عمق خود مبانی صوفی گرایان و عرفانی ایران باستان را موعظه می کند. عدم شناخت مناسب این موسیقی و کمبود پژوهش توسط پژوهشگران عرصه موسیقی و بی توجهی روزافزون به بزرگان این عرصه، باعث فراموشی این نوع موسیقی شده است. در زمانۀ مناسبات سیاسی قومی و شکل گیری فراکسیون‎های قومی در مجلس، موسیقی مقامی خراسان نماد چند هزار ساله فرهنگ ایرانی و وحدت متجددانه و به روز آن است. موسیقی که توسط کسانی نواخته می‎شود که با وجود تفاوت مذهبی با اکثریت جمعیت ایران، سنت‌های ایرانی‌گری موسیقی هزار ساله عرفانی و مقامی شرق ایران را حفظ کرده اند. ابراهیم شریف زاده غسالی بود که مناسبات موسیقی مدرن را با صدایش بهم ریخته بود و پژوهشگران و بزرگان موسیقی ایران را محصور صدایش کرده بود. استاد شریف زاده در سن صد سالگی، همانند دیگر بزرگان این حوزه که از دنیا رفتند، در گیرا گیر مشکلات مالی و فقر دار فانی را وداع گفت. از بعدی تراژدیک، خبر مرگ این بزرگوارو بی اعتنایی نسبت به آن، بعد افسوس آمیز مرگ وی را بیشتر می‌کند. آواز جنوب خراسان از قدیم الایام از پایه‎های ایرانی‎گری در جغرافیای شرقی ایران فرهنگی بوده و به نوعی از پایه‌های هویت ملی ایرانی محسوب می شده است، اما امروز در گردباد مسائل اجتماعی و سیاسی ایران و توده گرایی محض آن، مرگ یکی از بزرگترین پایه‌های این آواز سنتی چندان به نظر نمی آید. افسوس آنکه استاد شریف زاده در آخرین سال‎های عمرش آنقدر مورد بی مهری مسئولان قرار گرفت که حتی در آخرین حضور وی به عنوان داور در جشنوار موسیقی مقامی حتی هزینه سفر وی برای بازگشت به شهرش، توسط مسئولان برگزاری جشنوار نیز پرداخت نشد و این بزرگوار با نود و هشت سال سن مجبور شد مسافت تهران تا تایباد را با اتوبوس طی کند. این سرنوشت اکثر بزرگان موسیقی خطه جنوب خراسان بوده است که با بی مهری دار فانی دنیا را وادع گفته اند. با وجود تمام ناملایمات و بی مهری‌ها در حق این بزرگان، شریف‎زاده و دیگران بدون هیچ چشم داشتی در راه اعتلای موسیقی مقامی به عنوان بخشی از هنر اصیل ایرانی تلاش کرده‌اند. نوایی وی و بهاره دختر عمو جان از آهنگ‌هایی بوده اند که توسط خوانندگان به نام بارها بازخوانی شده اند. آلبوم خون پاش و نغمه‌ریز وی با همکاری استاد حسین سمندری، بازخوانی آثار چند صد ساله فولکور خراسان و خلق نغمه‌هایی به یادماندنی است که یکی از چند شاهکار این استاد بزرگوار بوده است.

علاوه بر این، مناجات‎های استاد شریف زاده به مثابه موسیقی‎ای عرفانی بود که از روی اشعار مولانا و جامی بعد از نمازهای پنجگانه، مساجد منطقه تربت جام و تایباد را به عطر خویش آغشته می‎کرد. غم از دست دادن یک به یک بزرگانی همچون استاد شریف‎زاده تا سال‎ها گریبان‎گیر موسیقی سنتی و مقامی ایران را خواهد گرفت چرا که نسل‎های بعدی حسرت پنجه‌ها و حنجره‎های آنها را خواهند خورد. از سال‎ها پیش ضرورت احداث یک پژوهشکده موسیقی مقامی در شرق خراسان به صورت طرح لایحه‎ای در دولت نهم تصویب شد و حتی کلنگ احداث آن در سال ۸۸ در شهرستان تربت جام با حضور مسئولان زده شد، اما با گذشت هشت سال تا به امروز نه تنها این پژوهشکده احداث نشده، بلکه حتی زمزمه‎های فراموشی طرح نیز شنیده می‌شود. این پژوهشکده قرار بود با بررسی تخصصی موسیقی مقامی این منطقه، آموزش آن و پاس داشتن از زحمات بزرگانی چون شریف‎زاده، آن را به عنوان میراث تاریخی و کهن شرق ایران به مردمان دیگر فرهنگ‎ها معرفی کند و سپس در بلند مدت برای ثبت آن به عنوان میراث فرهنگی – ملی ایران در سازمان‎های بین المللی تلاش کند. اما امروز مشاهده می‎شود که این پروژه به دست فراموشی سپرده شده است

امروز، در استانی که هویت ملی ایرانی وام‎مدار تاریخ، فرهنگ و موسیقی کهنش است، در کشاکش سیاست روز و قدرت‎نمایی ملوک الطوایفی فرهنگی مسئولانش، بزرگان موسیقی این استان در کنج خلوت عارفانه اشان به دیار ملکوت نوائی ای می‎روند تا نشان جدایی از ملخوق را وراندازند. ایران آینده بدون شک با از دست دادن این بزرگان گوشه‎ای از پازل هویتی خودش را گم کرده است. عدم توجه و رسیدگی به موسیقی کهن خراسان در آینده ضربات جبران ناپذیر فرهنگی و هویتی را به ایران وارد خواهد کرد. در کشاکش نبض تند دنیای مدرنیته واژگون شده و رشد موسیقی‎های پاپ سطحی و مبتذل، در صورت عدم توجه به مبانی موسیقی سنتی چند هزار ساله ایرانی در کشاکش مبارزه جناح‎های سیاسی بر ضد موسیقی، بدون شک هویت ایرانی موسیقی سنتی را به عنوان بخشی از استخوان‎بندی و هسته سخت خود از دست خواهد داد. بی توجهی به ابراهیم شریف‎زاده، حسین سمندری، عبدالله سرور احمدی، غلامعلی پورعطایی، نور محمد درپور و….. به عنوان محافظان این هسته سخت، آینده‎ای نامعلوم را برای موسیقی چند هزار ساله جنوب خراسان رقم خواهد زد. حداقل کاری که در آینده برای محافظت از میراث ابراهیم شریف زاده می توان انجام داد، گسترش هنر موسیقی مقامی از طرق علمی و بزرگداشت این بزرگان در محافل هنری و آکادمیک ملی می‎باشد. امید است این خواسته هنر دوستان و عاشقان موسیقی مقامی ایران فرهنگی بزرگ در آینده حداقل به پاس زحمات این عزیزان توسط مسئولان عملی شود. خالق نوائی و عارف دل رنجیده پرواز تو از بام این دنیا برگشت ناپذیر است و زبامی که برخاستی مشکل نشینی ، چرا که دل تو از این دنیا رنجیده شد. باشد که خدایتان و خدایشان شما را بیامرزد و در آرامش ابدی مخلوقشان با صدای نوائی دل نشینشان، فرشته‌ها را به رقص عرفانی وادارند.

آرش بیدالله خانی همکار گروه خراسان انسان‎شناسی و فرهنگ و دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران است.

گروه خراسان انسان‌شناسی و فرهنگ ضمن تسلیت ضایعه درگذشت این استاد عالی قدر به جامعه فرهنگی و هنری کشور تلاش خواهد کرد در آینده‎ای نزدیک در ویژه‎نامه‎ای به طور مفصل و تخصصی به موسیقی مقامی خراسان بپردازد. بدین وسیله نیز از تمامی محققان و علاقه‎مندان به مشارکت در این مجموعه دعوت به عمل می‎آید.