انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب «زنی تنها»

زنی تنها: فروخ فرخزاد و شعرش، ۱۳۹۵، هیلمن، مایکل کریگ، ترجمه¬ی؛ تینا حمیدی، تهران: نشر هنوز، چاپ اول، ۳۲۰ صفحه

کتاب زنی تنها بررسی مستند زندگی و اشعار فروغ فرخزاد در فضای فرهنگی روشنفکران ایرانی در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ است. این کتاب را مایکل هیلمن سی سال پیش در آمریکا تألیف کرد و بالاخره امسال در ایران به چاپ رسید. نویسندۀ کتاب که از متخصصان و اساتید زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آستین تگزاس است پس از ده‌ها مکاتبه و ساعت‌ها گفت‌وگو توانسته فروغ را از نزدیک و در بطن اجتماع آن دوران ببیند و بخشی از رمز و راز شعر و زندگی او را بازگشاید.

زنی تنها که تلفیقی است از عشق نویسنده و مترجم آن به زندگی و شعر اخلاق‌گرای فروغ فرخزاد متن نابی است که به دل علاقه‌مندان تشنه و مشتاق او می‌نشیند. نویسندۀ این کتاب در نامه‌ای به مناسبت نقد و بررسی این کتاب در سرای اهل قلم این‌گونه می‌نویسد:

… نادر نادرپور تا آخر عمرش معتقد بود که اشعار فروغ فرخزاد ماندنی نخواهند بود و رضا براهنی لابد هنوز خیال می‌کند که اشعار فروغ فرخزاد فاقد عمق فرهنگی است و حتماً عدۀ زیادی هم هنوز بر این عقیده هستند که زن نباید حرف‌های عاشقانه بزند و یا احساسات خود را دربارۀ امور جنسی در شعر بیان کند، درحالی‌که مانعی ندارد شعرای مذکر چون حافظ شعرهای عاشقانه بگویند.

 

پیش¬گفتار مترجم

سال¬های سال شعر و زندگی فروغ فرخزاد برایم پازل زیبایی بود که هرچه می¬گشتم تکه های گمشده¬ی آن را نمی یافتم. درباره¬ی او بسیار می خواندم، با کسانی که از نزدیک با او آشنایی داشتند مصاحبه می¬کردم، و در پس حرف¬ها و خاطرات تکراری دنبال حرف جدیدی بودم که بتوانم قطعاتی را که کنار هم چیده بودم کامل کنم، تا اینکه در یکی از مصاحبه¬ها یکی از آشنایان فروغ به این کتاب مایکل هیلمن اشاره کرد. سراغ کتاب رفتم و دیدم با کتابهای دیگری که درباره¬ی فروغ خوانده ام متفاوت است_ بیشتر به خاطر روشمند بودن کتاب و تیزبنی نویسنده، و شاید شگفت زدگی¬ام از اینکه محققی آمریکایی(که فقط چندسال را در ایران و مشهد گذرانده) توانسته با چنین دقتی به ادبیات ما وارد شود و با شناخت فضا و جامعه¬ای که فروغ در آن می زیسته زندگی و شعر او را از نو ترسیم کند. از خودم می پرسیدم چرا خودمان سراغ پژوهش¬هایی چنین دقیق و روشمند نرفته¬ایم؟ و پاسخ دادن به این پرسش مستلزم پرداختن به بسیاری از دشواری¬های فرهنگی ماست.

در مقاله¬ای به قلم مایکل هیلمن با عنوان«دشواری¬های زندگی¬نامه¬نویسی در ایران» می خواندم که رضا براهنی، نادر نادرپور و ابراهیم گلستان کاملا با نوشتن زندگی¬نامه¬ی خود و آشکار شدن زندگی خصوصی¬شان مخالف بوده اند. ما ایرانیان عموما احساس امنیت نمی-کنیم و راه محافظه کاری در پیش می گیریم، و اگر موضوع مربوط به زنان باشد این احساس نا امنی و محافظه کاری بیشتر می¬شود. از سویی نیز همواره با این حکم روبروییم که خود اثر ادبی یا هنری مهم است و جزئیات زندگی هنرمند یا شاعر اهمیت چندانی در فهم اثر ندارد. در نتیجه ، هاله ای از ابهام و گاه افسانه¬ی زندگی بزرگان ادبی و هنری ما را فرا گرفته است و خود زندگی نامه نویسی به شکل منطقی و صحیح آن جا نیفتاده است. شاید به همین دلیل غلامحسین ساعدی درباره¬ی کتاب سنگی بر گوری گفته شرمنده است که می بیند دوستش آل احمد در کتابی از مشکل پدر نشدنش و این نوع مسائل سخن می¬گوید. به نظر ساعدی، مردان واقعی مثل احمد شاملو هرگز چنین حرفهایی را روی کاغذ نمی آورند.

در درون چنین سنتی، که بیشتر مردان و زنان آن به پرده پوشی و آبروداری معتقدند، فروغ بر خلاف دیگر شاعران با حفظ همه¬ی اصالت¬های شاعرانه و هنرمندانه¬اش خود را نیز در شعرش بیان می¬کرد، و شاید همین مهمترین وجه تمایز او باشد.نویسنده¬ی این کتاب پس از ده¬ها مکاتبه و ساعت¬ها گفتگو(به صورتی مستند، روشمند و علمی) توانسته حجاب¬ها را کنار بزند و فروغ را از نزدیک و در بطن اجتماع آن دوران ببیند و بخشی از رمز و راز شعر زندگی او را بازگشاید.

من این کتاب را ده سال پیش ترجمه کردم بی آن¬که به انتشارش امید چندانی داشته باشم، اما اکنون از منتشر شدن آن شاد و حتی هیجان زده¬ام. ترجمه¬ی اولیه¬ی این کتاب بیش از دو سال طول کشید و گاهی گذر از جمله¬های طولانی و پیچیده¬ی نویسنده کار آسانی نبود. هرجا که با ابهام مواجه می شدم سراغ دوست فرهیخته¬ام غزاله بزرگمهر می¬رفتم. دوست دانشمندم، بهار رهادوست، کتاب را عاشقانه ویراستاری کرد. و همکار خوبم فاطمه زمانی زحمت بازخوانی و ویرایش مجدد را تقبل کرد و سپاسگزارم بابت مساعدت¬های سیما شاپوریان، آزاده ضیایی و مرجان حسینی روزبهانی و همکاران خوبم در نشر هنوز.

تذکر این نکته را لازم می¬دانم که رسم الخط همه¬ی نقل قول¬ها و اشعار براساس رسم الخط منابع اصلی بوده است و لزوما با رسم الخط این کتاب انطباق ندارد. سال¬های سال، زندگی من با شعر فروغ عجین بوده است و فکر می کنم با ترجمه کردن این کتاب نه تنها به علاقه¬ام میدان داده¬ام بلکه تا حدودی نیز به مسئولیتم عمل کرده¬ام. امیدوارم این کتاب به کار دوستداران ادبیات بیاید، اما دردا که نوشتن این یادداشت همزمان شده است با تخریب خانه¬ی فروغ در خیابان هدایت، که آرزو داشتیم روزی موزه¬ی فروغ باشد نه آپارتمانی شیک و نوساز و غریبه.

 

مقدمه

تاریخ ایران، تاریخ مردان است و ماجراهای آن¬ها. در فهرست بلندبالای پادشاهان در طول بیش از ۲۵۰۰سال حکومت پادشاهی در ایران کمتر به نام زنان بر می¬خوریم. در نقش¬برجسته¬های کاخ هخامنشی تخت جمشید تصویر هیچ زنی دیده نمی¬شود. در دوران باشکوه ادبیات قدیم ایران از رودکی(درگذشته به سال۳۲۹ه.ق.) تا جامی(درگذشته به سال ۸۹۸ ه. ق.) حتی نام یک شاعر یا نویسنده¬ی مهم زن به چشم نمی¬خورد. امروزه فرهیختگان ایرانی حتی نمی توانند از یک زن فرهیخته در دوران صفوی(۸۸۰_۱۱۰۱ ه.ق.)، آخرین دوره¬ی شکوه سیاسی ایران در منطقه، نام ببرند. در دوره¬ی قاجار(۱۱۷۰-۱۳۰۴ ه.ش.) زنان ایرانی غالبا گمنام و خانه¬نشین بودند. در عصر پهلوی اول و دوم(۱۳۰۵-۱۳۵۷ ه.ش.) شاید زنان بسیاری فرصت پیدا کرده باشند در جامعه¬ی آن¬سوی دیوار اندرونی¬ها حضور پیدا کنند، اما حتی در دهه¬های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ زنان بیشتر به واسطه¬ی ارتباط با مردان متنفذ- در نقش مادر، همسر یا دختر آن¬ها- یا در اثر مصلحت اندیشی¬های سیاسی دولت به موفقیت و برتری اجتماعی دست می¬یافتند.

به عبارت دیگر، تعداد بسیار کمی از زنان ایرانی توانسته اند بدون داشتن ارتباط وحمایت مردان، در بیرون از خانه های¬شان به موفقیتی برسند. در میان این معدود زنان، فروغ فرخزاد(۱۳۱۳-۱۳۴۵) معروف¬ترین و سرشناس¬ترین شاعر زن در تاریخ ادبیات ایران است.

در دورانی که حمایت از حقوق زنان، ولو درحدکلام، مطرح می¬شود، این واقعیت¬های تاریخی برای بررسی زندگی و اثار فروغ دلیل قانع کننده ای است. اما دلیلی مهمتر و با جنبه¬ی حمایتی کمتر هم برای توجه به فروغ وجود دارد و هدف این کتاب توضیح و تبیین آن است. زندگی و کار هنری فروغ فرخزاد نشان می دهد که این زن ایرانی شخصیتی تاریخی دارد. خیام، ریاضیدان و منجم قرن پنجم هجری، و حافظ، برجسته ترین غزلسرای قرن هشتم ایران، شخصیت¬هایی اسطوره¬ای و آرمانی پیدا کرده اند؛ اما درباره¬ی فروغ که به نوعی خویشاوند معنوی خیام و حافظ است، نیازی به افسانه پردازی نیست. حقایق زندگی و شعر او بیان روشن و صریحی است از شخصیت او؛ شخصیتی که تجلی¬گر ارزش¬های مورد ستایش جامعه¬ی روشنفکری ایران بوده است.

از لحاظ ادبی اشعر نوگرا و جاودانه¬ی فرخزاد چه در داخل و چه در خارج از ایران، درخور توجهی نقادانه است وگرچه هدف اصلی این کتاب نقد ادبی نیست، ارجاعات متعدد و اشاره های بسیار آن به اشعار فروغ، به خوانندگان معیارهایی می¬دهد تا درباره ی شعر فروغ و جاذبه¬ی آن داوری کنند.

فروغ در مقام شاعر الهام بخش و نوگرای معاصر ایران، با رفتار و هنرش و با واژگانی کاملا فرهنگی سخن می¬گوید و در شعر خود به ندرت با زبان فلسفی که می¬تواند همه جا و همیشه به کار رود، سخن گفته است. به نظر او مسائلی نظیر عشق، مرگ و … با لحظات خاصیاز زندگی ایرانیان گره خورده است. او از دل دوره¬ای بسیار خاص درباره¬ی آن دوره برای ایرانیان سخن می¬گوید- دوره¬ی پس از مصدق، از پاییز ۱۳۳۲ تا پیش از انقلاب اسلامی یعنی پایان ۱۳۵۶. سال¬های پایانی حکومت پهلوی دوم، از لحاظ تاریخیف اجتماعی و سیاسی دوره¬ی خاصی است؛ دوره¬ی تغییرات سریع دوره¬ی جذب و تلفیق، و در دوره¬ی دستاوردهای هنری، دوره¬ای که اهمیت آن چنان¬که باید درک نشده¬است و علت آن هم رویدادهای مهم پیش از آن است؛ زیرا قبل از این دره در زمان نخست وزیری مصدق(۱۳۳۰-۱۳۳۲) ماجرای جنگ جهانی دوم را داریم و بعد از آن ماجراهای پر تنش پیش از انقلاب اسلامی را.

هدف اصلی این بررسی خود فروغ است، اما به این دوره¬ی تاریخی که به دلیل ویژگی های خاص آنمورد توجه فروغ بوده است نیز پرداخته می شود- دیدگاه شاعری که به شیوه ای خاص در دوره ای زیسته و به ویژگی های اصلی آن دوره، واکنش نشان داده و ویژگی های خاصی از آن را بر جسته کرده است؛ و در نهایت به نظر می رسد زندگی و شعر فرخزاد با شناخت و درک جریانها و حوادث ایران پس از پهلوی گره خورده است.

اما هنوز که هنوز است زنی تنها پررمق است!

فهرست مطالب

درباره¬ی نویسنده

پیش گفتار مترجم

سپاسگزاری

پیش گفتار نویسنده بر ترجمه¬ی فارسی

مقدمه

فصل اول

از تولد تا عصیان

 

فصل دوم

از«تولدی دیگر» تا مرگ

 

فصل سوم

نخستین صدای زنانه¬ی ایران

 

فصل چهارم

شعر فارسی، شعری که زندگی است

 

فصل پنجم

زندگی ای که شعر بود

 

کتابنامه

فهرست نام¬ها

تصاویر