انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب زندگی جوانان در شهر

خیابان‌ها فقط برای گذار نیستند، خیابان‌ها محل زندگی‌اند، محل تجربه اندوختن، دیدن، شنیدن، خطر کردن، آسیب دیدن، آموختن، تجارت، تبادل اطلاعات، مکانی برای خوش گذرانی و یکی از جاهایی است که جوانان به دور از چهارچوب‌های محدودکننده‌ی خانواده، نظام آموزشی و… با آزادی بیشتر می‌توانند تجربه‌‌های روز مره خود را رقم بزنند و بخشی از شخصیتشان خواه، ناخواه در آن شکل می‌گیرد.

این کتاب از سری کتاب‌های «نیم‌رخ شهری»، در پیوستگی با سازمان مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری به چاپ‌ رسیده‌است. در آن به بررسی رفتار جوانان در خیابان‌های ولیعصر تهران پرداخته‌، عوامل و اهداف رفتارهایشان را مورد واکاوی قرار داده‌است و جنبه‌هایی از ذهنیان و مقاصدشان را آشکار می‌سازد. بخش‌های مختلف این کتاب با مصاحبه‌هایی از جوانانِ حاضر در این خیابان همراه شده‌است و نوعی رفت و برگشت دائمی از کار میدانی به بحث نظری دارد، چهارچوب نظری منعطف و متنوع است که موجب پویایی متن شده‌است.

این کتاب نشان داده‌ است که چگونه جوانان در خیابان می‌توانند مرز محدودیت‌هایی که خانواده و قدرت حاکم برایشان ایجاد می‌کند؛ جابه‌جا کنند، هویتی دیگر گون در مقایسه با آن‌چه در خانواده‌هایشان نشان‌ می‌دهند، برای خود تعریف کنند و بعضاً از فشارها و تعارضات خانه دور شوند.

در بحثِ انگیزه‌های خیابان ‌گردی، به چند وجهی بودن انگیزه‌ها اشاره می‌کند و سپس علل این پدیده‌ را در سه سطح فرد، خانواده و اجتماع شرح می‌دهد. از جمله‌ علل فردی: «کمبود‌های عاطفی، نداشتن هدف، بدون انگیزه بودن، امید نداشتن به آینده، طولانی شدن دوره‌ی گذار»، علل خانوادگی مانند:«تنش‌های خانوادگی، محدودیت‌های خانوادگی، برآورده نشدن نیازهای عاطفی» و علل اجتماعی:«افزایش اوقات فراغت به دلیل نبود فرصت اشتغال، فشارهای اجتماعی، کمبود و نامناسب بودن امکانات تفریحی» می‌باشد.

«از دیگر عوامل مهم اجتماعی مؤثر بر خیابان‌گردی جوانان که بسیاری از مصاحبه‌شوندگان بیان می‌کردند، عامل بیکاری بود.

بسیاری از جوانانِ موردِ مصاحبه برای غلبه بر بیکاری و اوقات فراغت کاذب راه‌حلی ساده‌تر و سالم‌تر از خیابان‌گردی نمی‌شناختند. آن‌ها بی هدف تنها به قصد تلف کردن وقت و پر کردن اوقات فراغت، انرژی خود را در خیابان‌ها خالی می‌کردند.»

سپس به تأثیر عناصری که بر خیابان‌گردی مؤثرند می‌پردازد، مانند سن که غالباً جوانان بین ۱۷ تا ۲۴ سال را در بردارد و یا به بررسی نقش جنسیت. البته در سایر قسمت‌های کتاب نیز به تفاوت‌ها و تأثیر گذاری کلیشه‌ها و نقش‌های جنسیتی در خیابان‌گردی اشاره می‌کند که در این زمینه دختران با محدودیت‌های بیشتری برای کنش‌ها و روابطشان رو به رویند.

«… به‌عنوان مثال دختران نمی‌توانند حتی برای گفت‌وگویی ساده و دیدن دوستان در خیابان پاتوق تشکیل دهند یا برای مدت طولانی یک‌جا منتظر بمانند. جالب این است که حتی پسران جوان نیز با زدن برچسب‌های ناموسی و اخلاقی به دخترانی که سعی می‌کنند تا حدی این کلیشه‌های جنسیتی در خیابان را بشکنند، تا حدودی رفتار دختران در خیابان را کنترل و این گفتمان را باز تولید می‌کنند.»

پس از بیان زمینه‌های جذاب خیابان، به استراتژی‌های جوانان می‌پردازد. به تفاوت استراتژی و تاکتیک در ارتباط با زندگی روزمره بر گرفته از میشل دوسرتو اشاره می‌کند تا نشان دهد زندگی جوانان در شهر، با روش‌های گوناگون، نوعی مقاومت استراتژیک است که خلق‌کننده هم هست. آن‌ها به نوعی برای خود موقعیت اجتماعی، هویت متفاوت و حتی فضای مکانی خلق، تصرف یا تثبیت می‌کنند که برآمده از همان استراتژی‌هاست: «کارناوال بازی»، «ماسک اجتماعی»، «ایجاد تمایز»، «تصرف مکان» و «پاتوق سازی»، «چانه‌زنی‌های خلاق» و «حسن تعبیر». «با توجه به دادهها آشکار شد بسیاری از جوانان از خیابان به‌عنوان گزینه‌ی بدیل و جایگزین بسیاری از موارد استفاده می‌کنند. از این منظر، به خیابان آمدن برای جوان تبدیل به استرتژی کارآمدی می‌شود که قادر است بدون هیچ درگیری و هزینه‌ای نیازهای خود را که در سایر محیط‌ها تأمین نمی‌شود، جبران یا تکمیل کند؛ به عبارت دیگر، جوان خیابان را به جایگاهی تبدیل می‌سازد که می‌تواند بسیاری از اهداف خود چون آرامش، آزادی و… را در آن جست‌وجو کند.»

بحث آخر کتاب درباره‌ی پیامدهای خیابان‌گردی، مجدداً در سه سطح فرد، خانواده و جامعه است که می‌تواند مثبت یا منفی باشد؛ در سطح فردی غالباً پیامد این رفتار خوشایند فرد بوده و در کنار خطرات و آسیب‌های احتمالی که می‌تواند در پی داشته باشد، دارای پیامدهای مثبت بیشتری است و فرد را با تجارب و نگرش‌های تازه‌ و گسترده‌تری روبه رو می‌کند. اما در سطوح دیگر، غالباً پیامدهای آسیب‌زنند‌ه‌ای درپی دارد (البته مورد توجه است که بیشتر این پیامدها، علت خیابان‌گردی هم هستند)؛ مثلاً مشکلات، درگیری‌های خانوادگی و نابهنجاری‌های اجتماعی.

«جوانان با انگیزه‌های متفاوتی که داشتند، معناهای مختلفی از این خیابان را برمی‌ساختند؛ به‌طوری که این خیابان از کارکردهای اولیه خود، یعنی مسیر عبور یا خرید، فراتر رفته و معنایی بیش از فضایی عمومی با کارکردهای ویژه و بار معنایی خاص چون فراغت و غیره، میان جوانان مورد مطالعه یافته بود. از این دریچه، خیابان ولیعصر در زندگی روز مره‌یِ بخشی از جوانان، به تعبیر الدنبرگ به «مکان سوم» تبدیل شده بود؛ یعنی جایی غیر از خانه و محل کار، مکانی اجتماعی که در آن معیار عضویت، طبقه‌ی اجتماعی، حرفه، وابستگی‌های مذهبی، وضعیت اقتصادی یا نقش‌های رفتارهای اجتماعی نیست (چینگ، ۲۰۰۲: ۳۲۱-۳۰۳)؛ جایی که جوانان می‌توانستند ناشناس، بدون نیاز به ابراز هویت و در عین حال به صورت اجتماعی، در این مکان ظاهر شوند.»

در بحث نتیجه‌گیری، به نیازهای چند وجهی که سبب حضور جوانان در خیابان می‌شود اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه از جاذبه‌های شهری خیابان ولیعصر، پاتوق‌ها و گردهم‌آیی جوانان، می‌توان به آسیب‌ها و گسست‌هایی در سطوح مختلف ذهن، خانواده و جامعه پی برد.

طوسی‌صدر، م.، زندگی جوانان درشهر، ۱۳۹۲، تهران: نشر تیسا