انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

محیط‌بانان؛ زندگی زیر پونز

مریم شکرانی

کشیک‌های طولانی و خسته‌کننده، ساعت‌ها پیاده‌روی میان صخره‌ها و گذرگاه‌های صعب‌العبور زیر آفتاب داغ و سوزان تابستان یا سوز کشنده زمستان‌های برفی؛ آن‌ها فرشتگان نگهبان ساکنان زبان‌بسته زمینند. اما این تمام ماجرا نیست، غارتگران طبیعت که سر می‌رسند، صدای پی در پی شلیک گلوله‌هاست که قلب آسمان را می‌شکافد و گاهی به سینه فرشته‌ای اصابت می‌کند. این تراژدی تلخ محیط‌بانان است. تراژدی آن‌جا دردناک‌تر می‌شود که اگر محیط‌بانی برای دفاع از خود دست به اسلحه ببرد، کوچک‌ترین خطای هدف‌گیری و مرگ شکارچی به قیمت زندگی‌اش تمام می‌شود. بازی دوسر باخت برای محیط‌بانانی که از یک سو زیر آتش اسلحه شکارچیان هستند و از سوی دیگر امکان دارد به سرنوشت دردناک طناب دار و اعدام برسند. حالا فرشتگان نگهبان طبیعت این روزها دغدغه مهم ایرانی‌هایی شده‌اند که تصاویر زندگی دردناک محیط‌بانان را دست به دست می‌کنند. درباره محیط‌بانان با اسماعیل کهرم، مشاور عالی سازمان حفاظت محیط زیست، به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم و او از مرارت‌های پشت پرده حامیان محیط زیست برای نجات جان محیط‌بانان محکوم به اعدام می‌گوید. با بهمن کشاورز، رئیس کانون وکلا، درباره ضعف‌های قانونی و حمایت حقوقی از محیط‌بانان گپ زده‌ایم و علی ایرانپور، عضو کمیسیون کشاورزی و محیط زیست مجلس نهم، نیز از چرایی نپرداختن مجلس گذشته به موضوع محیط‌بانان می‌گوید. البته محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌هایی مردمی سازمان محیط زیست، هم در این میان از تشکیل دادگاه‌های ویژه محیط زیست و تنظیم لایحه حمایتی از محیط‌بانان که قرار است به مجلس جدید ارائه شود، خبر می‌دهد. با این حال، ما یک پرسش مهم داشتیم؛ پرسشی که این روزها خیلی‌ها به آن می‌اندیشند: واقعا حالا ‌که ۱۱۹ محیط‌بان جان خود را از دست داده‌اند، وقتش نرسیده است که فکر کنیم چگونه می‌شود از قربانی شدن آن‌ها جلوگیری کرد؟

به محیط‌بانان اسلحه‌هایی بدهند که کشنده نیست

بهمن کشاورز، رئیس کانون وکلا

در خصوص محیط‌بانان که ضابطان خاص محسوب می‌شوند چند مطلب مطرح است:

آنان با افرادی مواجه هستند که معمولا سلاح حمل می‌کنند و زمان مواجهه محیط‌بان با آن‌ها، در حال ارتکاب جرم هستند. شکارچی‌های متخلف که غالبا سابقه‌دار هستند، به‌خوبی می‌دانند در صورت دستگیری دوباره و حضور در مراجع قضائی، مجازات سنگین‌تری برای آن‌ها در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل و از آن‌جا که آن‌ها افرادی خالی از مایه‌های تقوا و قانون‌گرایی هستند، دست به اسلحه می‌برند و برای فرار از دستگیری تیراندازی می‌کنند. این تیراندازی می‌تواند در حد ترساندن محیط‌بان باشد یا مجروح کردن او اما در مواردی به قتل می‌انجامد.

هرچند محیط‌بانان مسلح هستند اما سلاح و تجهیزات آن‌ها – تا آن‌جا که بنده می‌دانم – با آنچه خلافکاران به کار می‌برند، قابل مقایسه نیست و از سوی دیگر، در صورتی که اقدام به تیراندازی متقابل کنند، با توجه به پیچیدگی‌های قانون، احتمال دارد با عواقب نامطلوبی مواجه شوند. یکی از دشواری‌های قانونی رسیدگی به پرونده محیط‌بانان این است که این‌گونه حوادث در شرایط و محل‌هایی اتفاق می‌افتد که شاهدی حضور ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، از همکاران و همراهان متخلفان است و اگر ماموری نیز در کنار محیط‌بان متهم وجود داشته باشد، در مورد او بحث «عدم ارتفاع تهمت» مطرح می‌شود زیرا شهادت کسانی که در معرض اتهام واحد هستند قابل استناد نیست. این موانع موجب می‌شود که محیط‌بان در اقدام متقابل تردید کند.

عاقبت و سرنوشت محیط‌بانانی که در مقام انجام وظیفه اقدام به تیراندازی کرده‌اند، به نوبه خود برای همکارانشان بازدارنده است زیرا در موارد بسیار چنین محیط‌بانانی سالیان دراز در زندان به سر برده‌اند و حتی در معرض اعدام بوده‌اند.

بسیاری از صاحب‌نظران در مورد این‌که آیا استفاده از سلاح برای ممانعت از شکار یا تخریب جنگل قابل قبول است یا خیر، عقاید مختلفی دارند. البته در مقابل این پرسش نیز مطرح است که وقتی افرادی مسلحانه به شکار و کشتار حیوانات حفاظت شده و نادر می‌پردازند و محیط زیست را بی‌ملاحظه تخریب می‌کنند، ماموران بازدارنده چه تکلیفی دارند؟

به نظر می‌رسد بازنگری و اصلاح قوانین مربوط به این حوزه ضروری است و در عین حال باید با تخصیص بودجه، محیط‌بانان بیشتری استخدام کرد زیرا همان‌طور که می‌دانید، ایران در زمینه تعداد محیط‌بانانِ به کار گرفته شده بسیار پایین‌تر از استاندارد جهانی عمل کرده است و همین مسئله روزنه‌های نفوذ شکارچیان را بزرگ‌تر می‌کند. مسئله مهم دیگر، ارتقای تجهیزات و اسلحه گارد حفاظت از محیط زیست است، به‌ویژه برخورداری این افراد از اسلحه‌هایی که کشنده نیستند و تنها بازدارنده‌اند. علاوه بر این، به‌کارگیری گروه‌های مردم داوطلب برای کمک به محیط‌بانان می‌تواند اقدام مفیدی باشد و فرایند نظارت و برخورد با شکارچیان را بهبود بخشد.

 

نگذاشتیم هیچ محیط‌بانی اعدام شود

اسماعیل کهرم، مشاور عالی سازمان حفاظت محیط‌‌زیست

در مواجهه با موضوع محیط‌بانان ایرانی دو واقعیت وجود دارد. اول این‌که باید بپذیریم محیط‌بانی، مانند بسیاری از مشاغل، یک حرفه پرخطر است. از طرف دیگر، میزان مرگ و میر محیط‌بانان ما در مقایسه با آمارهای جهانی نگران‌کننده نیست و تنها ۵ درصد از محیط‌بانان ما کشته شده‌اند. این در حالی است که آمارهای جهانی، حتی در برخی از کشورهای پیشرفته مانند روسیه، رقم بیشتری را نسبت به ایران گزارش می‌کنند. از طرف دیگر، قوانین شلیک کردن محیط‌بانان ما مطابق با قوانین محیط‌بانان سایر کشورهای جهان است و محیط‌بان موظف است ابتدا دو تا سه بار اخطار ایست بدهد، در مرحله بعد تیر هوایی شلیک کند و اگر در خطر بود، به سمت شکارچی تیراندازی کند. البته این تیراندازی هم ضوابطی دارد، یعنی محیط‌بان باید شکارچی متخلف را از ناحیه کمر به پایین مورد هدف قرار دهد و در واقع او را زخمی کند. این قانون در سایر کشورهای جهان وجود دارد و تنها در منطقه آفریقا و اوگانداست که محیط‌بان برای شلیک به شکارچی محدودیت خاصی ندارد. البته این مسئله در کشورهای آفریقایی نیز مورد بازنگری قرار گرفته و در حال اصلاح است. با وجود این، کشته شدن حتی یک محیط‌بان رخداد دردناکی است و هیچ عقل سلیم و وجدان بیداری نمی‌تواند با این مسئله به‌راحتی کنار بیاید. اما در این بین موضوعی که در مورد محیط‌بانان ایرانی مطرح است، این‌که باید حمایت‌های دولتی و قانونی از شاغلان حرفه محیط‌بانی افزایش یابد و محیط‌بانان نه‌تنها از لحاظ قانونی تحت پوشش ویژه و مقررات مستثنا قرار بگیرند بلکه از لحاظ برخورداری از تجهیزات و امکانات مناسب و فوق‌العاده‌های شغلی و حقوق و مزایا نیز مورد توجه واقع شوند. با وجود این، سازمان حفاظت محیط زیست تمام تلاش خود را به کار برده است که در موارد قانونی بیشترین حمایت و پشتیبانی را از محیط‌بانانش انجام دهد. به عنوان مثال، با حمایت و تلاش ویژه سازمان محیط زیست تاکنون حتی یک محیط‌بان اعدام نشده است. جالب است که بدانید در مواردی سازمان حفاظت محیط زیست تلاش کرده است رضایت محیط‌بانان را برای جلوگیری از اعدام شکارچیان نیز جلب کند زیرا روح و هویت تشکل‌های دوستدار محیط‌زیست بر مبنای صلح‌طلبی و جلوگیری از کشتار و تخریب است. برای این‌که بهتر متوجه شوید سازمان محیط زیست تا چه اندازه از محیط‌بانان خود پشتیبانی و حمایت کرده، کافی است بدانید این سازمان برای جلب رضایت اولیای دم یک شکارچی کشته شده و جلوگیری از اعدام محیط‌بان زندانی ۸۰۰ میلیون تومان پول نقد تهیه کرد. علاوه بر این، خانواده شکارچی خواستار ساخت یک بنای عمومی به نام پسرشان بودند که دولت و سازمان ملی زمین و مسکن تسهیلاتی به این خانواده ارائه دادند. جالب است بدانید خانواده شکارچی مجوز استخدام ۵ نفر از اعضای خود را برای احراز حرفه محیط‌بانی گرفت و همچنین یکی از اعضای این خانواده خواستار تصدی شغل ریاست آموزش عشایر در منطقه‌شان شد! و سازمان محیط زیست تمام این امتیازات را داد تا محیط‌بان خود را نجات دهد. با وجود این، خانواده شکارچی به رسانه‌ها اعلام کردند تنها برای رضای خدا از خون پسرشان گذشته‌اند! در واقع بسیاری از این تلاش‌ها و مرارت‌های سازمان حفاظت محیط زیست برای نجات محیط‌بانانش پشت پرده می‌ماند. در عین حال، تلاش برای ارتقای شرایط کار محیط‌بانان در جریان است و امیدوارم بتوانیم راهکارهای بهتری برای حمایت از این حرفه شریف پیدا و اجرا کنیم.

دادگاه ویژه محیط زیست تشکیل می‌شود

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست

اصلاح قوانین و شرایط محیط‌بانان پیچیدگی‌ها و دشواری‌های خاصی دارد. ما از نظر قوانین منع شکار و حفاظت از محیط زیست مقررات نسبتا کامل و ارزنده‌ای داریم اما اجرای این مقررات توسط محیط‌بانان، دشواری‌ها و پیچیدگی‌هایی دارد که همین دشواری‌ها مسئله اصلی است. به عنوان مثال، برخلاف آنچه شایعه شده است، محیط‌بانان حق شلیک دارند و قوانین شلیک و به‌کارگیری اسلحه توسط محیط‌بانان هیچ تفاوتی با قوانین به‌کارگیری اسلحه توسط پرسنل نیروهای مسلح ندارد. محیط‌بانان مانند سایر نیروهای مسلح حق ندارند شروع‌کننده تهاجم باشند و تنها زمانی باید دست به اسلحه شوند که در شرایط تدافعی باشند. علاوه بر این، آن‌ها باید از کمر به پایین متخلف را هدف‌گیری و زخمی کنند. اما آنچه باعث می‌شود محیط‌بانان بعد از شلیک گرفتار پرونده پیچیده‌تری شوند، شرایط ویژه محیط کار آنان است. محیط‌بانان در فضایی درگیر می‌شوند که هیچ شاهدی جز همکارانشان و مجرمان وجود ندارد و این باعث می‌شود در مواردی که پرونده به شهادت و گواهی افراد نیاز دارد، هیچ شاهد و ادعای قابل استنادی (از نظر حقوقی) وجود نداشته باشد. یا محیط‌بانی که در فاصله چند متری و در شب شکارچی متخلف را نشانه‌گیری می‌کند، امکان به خطا رفتن نشانه‌گیری او بالاست و ممکن است به بالاتنه شکارچی شلیک کند و… که اثبات این مسائل دشوار است. با این حال، سازمان حفاظت محیط زیست تلاش کرده است با بهره‌گیری از مشاوران حقوقی زبده و سرشناس کشور و سایر کارشناسان این حوزه، مجموعه قوانین جدیدی تدوین کند تا به صورت لایحه به دولت پیشنهاد دهد. این قوانین جدید نه‌تنها محیط‌بانان که جنگل‌بانان، یگان حفاظت از شیلات و یگان حفاظت از میراث فرهنگی و… را نیز در بر می‌گیرد. بر اساس این لایحه، بنا شده است دادگاه‌های ویژه محیط زیست تشکیل شود و مسائل قضائی حافظان محیط زیست به صورت جداگانه و بر اساس تخفیف‌ها و حمایت‌های قضائی ویژه مورد داوری قرار گیرد. این حمایت‌های قانونی تلاش می‌کنند با تصویب قوانین اصلاحی موجب شوند حافظان طبیعت به دلیل گرفتاری ناشی از انجام ماموریت و وظیفه در حبس نمانند و مزایایی در رسیدگی به پرونده‌های قضائی برای آن‌ها لحاظ شود. همچنین در نظر داریم حقوق و دستمزد محیط‌بانان را افزایش دهیم و با توجه به این‌که آن‌ها در مشاغل سخت و زیان‌آور مشغول به کارند، مزایا و پاداش‌های ویژه‌ای را برای آن‌ها لحاظ کنیم. این لایحه پیشنهادی اکنون در حال چکش‌کاری است و بندهای پیش‌بینی شده در آن مورد بررسی موشکافانه و دقیق‌تری است که پس از بازبینی نهایی، به دولت ارائه می‌شود و دولت نیز آن را برای تصویب به مجلس دهم تقدیم می‌کند.

 

محیط ‌بانان دغدغه مجلس نبودند!

علی ایرانپور، عضو کمیسیون کشاورزی و محیط زیست مجلس نهم و مشاور حقوقی سازمان منابع طبیعی

محیط‌بانان در طول مجلس نهم دغدغه اصلی نبوده‌اند و با وجود اهمیتی که این حرفه در حفاظت از طبیعت و محیط زیست کشور دارد، متاسفانه بررسی شرایط و مسائل آن‌ها در دستور کار مجلس نهم قرار نگرفت. این‌که چرا این اتفاق رخ نداد، علل متفاوتی دارد. در کمیسیون کشاورزی و محیط زیست مسائل دیگری به عنوان اولویت مطرح شد؛ مسائلی مانند ریزگردها، حفاظت از تالاب‌ها، بخش آب و مسائل آبخیزداری به دنبال بروز خشکسالی به عنوان دغدغه‌های اصلی این کمیسیون مطرح شدند بنابراین مسئله محیط‌بانان در این دوره از مجلس مورد بررسی قرار نگرفت. از طرف دیگر، سازمان حفاظت محیط‌زیست و سایر دستگاه‌های مرتبط نیز به صورت جدی پیگیر مطالبات محیط‌بانان نبودند. آن‌‌ها می‌توانستند طرح‌هایشان را به صورت لایحه به مجلس پیشنهاد دهند اما در طول دوره نهم این کار انجام نشد. با این حال، شاید بتوان گفت مهم‌ترین مسائل مورد بررسی این کمیسیون در حوزه محیط زیست، مسئله ریزگردها و طرح‌های مرتبط با احیای تالاب‌ها و آبخیزداری به شمار می‌رود. موضوع دیگری که در مجلس نهم مطرح شد و فرصت بررسی پیدا نکرد، مسئله ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی بود که البته از نظر من نقاط منفی و ضعف آن بیشتر از نقاط مثبتش بود و بررسی نشدن و عدم تصویب آن را یک اتفاق خوب می‌دانم. با این حال، مسئله محیط‌بانان موضوع مهمی است و با توجه به افزایش حساسیت‌های عمومی به این موضوع و نیز دغدغه شدن محیط زیست، تصور می‌کنم مجلس دهم آن را در دستور کار خود قرار دهد کما این‌که شنیده‌ام دولت درصدد تهیه لوایحی در این زمینه است.

 

این مطلب در همکاری میان انسان شناسی وفرهنگ و مجله کرگدن منتشر می شود