انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تاثیرگذارِ فراموش شده

درباره‌ی محمد پولادی و نشانه‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

 یک: محمد پولادی

در تاریخ طراحی گرافیک در ایران دانسته‌های ما درباره‌ی بسیاری از نام‌ها اندک است. محمد پولادی یکی از این نام‌هاست. اما گاهی فقط یک اثر برای درک قدرت و تأثیر یک طراح با پژوهش‌ها و نوشته‌‌های بسیار درباره‌ی او برابری می‌کند. محمد پولادی چنین است. پولادی، در ۱۱ بهمن ١٣٢٠، در شهر قوچان متولد شد. «خانواده‌ی او از نوادگان نادرشاه افشار و از سرشناسان قوچان بودند. نام خانوادگی‌شان افشاری بوده که بعدها تعدادی از افراد این خانواده تغییر نام دادند. پس از تولد، مادرش فوت می‌کند و پدر که آن زمان فقط نوزده سال داشته، دلبسته‌ی همسر دیگری از یک خانواده‌ی متمول و سرشناس می‌شود و حاضر به نگه‌داری این نوزاد نیست. سرپرستی محمد را مادربزرگش (مادر پدرش) عهده‌دار می‌شود. پس از فوت مادربزرگ، پولادی پنج‌شش‌ساله به خانواده و فرد دیگری سپرده می‌شود. سه سال بعد که آن فرد مرحوم می‌شود، مجدداً پولادی به خانواده‌ی دیگری سپرده می‌شود.» (صادقی: ۱۳۸۸، ۲۰)

پولادی در ۱۳۳۶ به تهران آمد تا  در هنرستان هنرهای تجسمی پسران تحصیل کند. و در ۱۳۳۹ وارد دانشکده‌ی هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر) شد. این هنرمند اولین فارغ‌التحصیلِ رشته‌ی هنرهای چاپی و نگارشی (گرافیک) از این دانشکده است. پولادی در دانشگاه رتبه‌ی ممتاز بود و امکان یافت بورس دانشگاهی در فرانسه را دریافت کرد و به‌مدت یک سال تحصیلاتش را در «مدرسه عالی هنرهای زیبای پاریس» (بوزار) ادامه داد. این طراح در اواخر دوران دانشجویی (۱۳۴۴) در مسابقه‌ی طراحی نشانه‌ای برنده شد که حاصلش یکی از نشانه‌های پایدارتاریخ طراحی گرافیک در ایران به‌شمار می‌رود. او پس از گذراندن خدمت سربازی، در اوخر ۱۳۴۸، در رادیو تلوزیون ملی ایران به‌عنوان طراح گرافیک و دکور استخدام می‌شود و مابین سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۸مدیریت گروه گرافیک شبکه‌ی دوم سیما را برعهده می‌گیرد. وی در طول چهل سال فعالیت گرافیک، در بیش از پانزده نمایشگاه انفرادی و گروهی شرکت می‌کند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به نمایشگاه انفرادی ۱۳۴۱ در تالار عباسی اشاره کرد. پولادی معلمیِ گرافیک را پیش از انقلاب در دانشکده‌ی صدا و سیما و پس از آن در دانشگاه تهران، دانشگاه هنر و … ادامه داد. در کنار گرافیک او به نقاشی و تصویرگری نیز نگاهی جدی داشت و از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ در برنامه‌ی تلوزیونی نگاهی تازه نقاشی آموزش می‌داد. پولادی در کتاب رجال و مشاهیر قوچان می‌گوید: «هیچ رشته‌ای به اندازه هنر به‌ویژه نقاشی مرا به‌خود جلب نکرد، هر چند بار دیگر متولد شوم ترجیح می‌دهم نقاش باشم.» (حیدری: ۱۳۷۸) آیدین آغداشلو، در دومین سالگرد محمد پولادی در فرهنگسرای نیاوران، در ۱۳۷۸، درباره‌ی او گفته است: «هاشورهای پولادی یک جور زمزمه شخصی است، خط‌خطی کردن وِردگونه و یک جور مراقبه بود. او تنها به یک وسیله پیله نکرد و در هر وسیله‌ای که برای نقاشی به‌کار می‌برد، همچنان آن زمزمه هویدا بود.» هانیبال ‌الخاص نیز در همین مراسم درباره‌ی پولادی می‌گوید: «کارهای پولادی نفس‌گیر است و من طراح با این توانایی ندیده‌ام. او آن‌قدر تمرین و مطالعه کرده بود که توانسته بود دست و چشمش را یکی کند.» پولادی در دهه‌ی پنجاه دو کتاب در انتشارات تلوزیون و در دهه‌ی شصت چهار کتاب در انتشارات شباویز تصویرگری کرد. شاید طراح نشانه‌ی کانون بودن برای شهرت و اثباتِ توانایی‌های پولادی کافی باشد، اما امروزه باید پا را فراترگذاشت و ابعاد تأثیرگذاری پولادی در گرافیک ایران را در دیگر آثارش جستجو کرد. محمد پولادی‏، در ۳ مرداد ۱۳۷۶، درگذشت.

 

دو: نشانه‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

در بررسی تاریخ طراحی نشانه در ایران دهه‌ی چهل جریان ساز و نقطه‌ی عطف است. نقاشان جای خود را به طراحان آموزش‌دیده می‌دهند و طراحی گرافیک به استقلال می‌رسد و نشانه‌هایی خلق می‌شود که دارای کیفیت درست‌تر و کامل‌تری است. پس از ۵۱ سال، نشانه‌ی کانون از نشانه‌های ماندگار‌ و مهم طراحی شده در این دهه است. این نشانه، علی‌رغم تحول‌های ساختار دیزاین و تغییرهای وضعیت کانون در دگرگونی‌های سیاسی‌ و فرهنگی کشور، همچنان قدرت‌مند و با معنا رسالت نشانه بودن کانون را حفظ کرده است.

هدف اصلی از تأسیس کانون انتشار کتاب بود. این نشانه به همین منظور طراحی شد و بعد از گسترش یافتن این نهاد، درجایگاه نشانه‌ی اصلی استفاده شد. در این نماد پرنده ای دیده می‌شود که روی شاخه‌ی درختی شبیه به کتاب نشسته است. در ۱۳۴۷، محمدرضا عدنانی، یکی از طراحان کانون، تغییرهایی در ساختار و شکل نشانه به‌وجود آورد، نوشته‌ی «کتابخانه‌ی کودک» حذف و نقش‌مایه‌ی کتاب بیشتر به تنه و ساقه‌های درخت شبیه شد. عدنانی بازطراحی نشانه را تصمیم جمعی طراحان کانون در آن روزگار می‌داند. در اویل دهه‌ی پنجاه، تناسب‌های این نشانه تغییرهای دیگری نیز کرد. پرنده چاق‌تر شد و نوک و دمی کوتاه‌تر پیدا کرد و با خطوط کاملاً هندسی بازنمایی شد. در منابع گوناگون تاریخ این تغییرها و تحول‌ها و نام طراحانی که آن‌ها را ایجاد کرده‌اند‏، مختلف است. برخی پژوهشگران مصطفی اوجی را طراحی می‌دانند که دومین بار این نشانه را بازطراحی کرده است. اوجی اما می‌گوید که این نشانه را تغییر نداده است و معتقد است پولادی نشانه را طراحی کرده و عدنانی، در واحد گرافیک کانون، آن را بازطراحی نموده است.

 

 

منابع:

صادقی، مهدی (۱۳۸۹)، چهارمین دوره کتاب سال گرافیک دانشجویی: پوستر – جلد، تهران: رسم.

پهلوان، فهیمه (۱۳۹۰)، ارتباط تصویری از چشم‌انداز نشانه‌شناسی، تهران: دانشگاه هنر.

حیدری، علی (۱۳۷۸)، رجال و مشاهیر قوچان، مشهد: محقق.

مهدی، ساناز (۱۳۹۱)، «جورجورک کانون، نشانه‌ای ماندگار»، کتاب سال گرته؛۱ (مجموعه نوشتار پیرامون طراحی گرافیک)، تهران: انتشارات آبان.

گفت‌وگوی نگارنده با مصطفی اوجی در تاریخ ۶/۱۰/۱۳۹۵

گفت‌وگوی نگارنده با محمدرضا عدنانی در تاریخ ۶/۱۰/۱۳۹۵

 

این  مطلب توسط معراج قنبری نوشته شده است و مطلب بر اساس همکاری رسمی و مشترک با مجلۀ آنگاه بازنشر می شود.