انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

قرن ۲۱، جامعه ریسک و خطر

هر چند جهان مدرن و دنیای شهری شدۀ  امروز دست آوردهای فراوانی را برای بهبود زندگی و رفاه بشر به ارمغان آورده است، اما مولد و ایجاد کننده خطرات و تهدیدهای بی شماری شده است که آثار و تبعات آن به طور فزآینده بر پیکر انسان، طبیعت و زیست گاه کره زمین وارد می شود. ظرف چند قرن اخیر به ویژه از قرن بیستم به این سو عامل اصلی تهدیدکنندۀ  جوامع بشری تأکید بیشتر بر رشد صنعت، پیشرفت های فنی و علمی پُر شتاب، تشدید عقلانیت ابزاری[۱] و مدرن سازی اقتصادی بوده است. عمل انسانی و انباشتگی ثروت و توسعه تجاری و موفقیت های اقتصادی خاصه در دوره اخیر حکایت از قابلیت های صنعتی نوع بشر و دخل و تصرف و بهره وری هرچه فزون تر از طبیعت و منابع طبیعی دارد. این قابلیت ها در عین حال نیروهای مخرب و مهیبی را گرد آورده و انسان عصرکنونی را با خطرات عظیم و بلایای وخیمی مواجه ساخته است (بِک، ۱۹۹۲).

نیروهایی در جامعۀ  بشری و به دست انسان برساخت شده که از هر سو ما را با قدرت غیر قابل کنترل شان به محاصره گرفته و مقهور و هراسناک ساخته است. قدرت سازندگی انسان به شکل دم افزونی عدم اطمینان و ناامنی او را رقم زده است (لاپتون[۲]، ۱۳۸۰: ۳۰۲- ۳۰۱). بشریت امروز غرق در توانایی های تکنولوژیک و فن سالارانۀ رو به تزاید خویش، بیش از پیش خود ویرانگر، طبیعت ویرانگر و زمینْ ویرانگر گشته است. این مخاطرات و تهدیدها امروزه به حدی رسیده است که «اولریش بِک[۳]» از جهان مخاطره آمیز و «آنتونی گیدنز[۴]» از گردونه خُرد کننده مدرنیته سخن گفته اند (ریتزر[۵]،۱۳۹۳ : ۷۴۳-۷۴۲ و ریتزر ۱۳۹۲ :۲۰۵-۲۰۱). به تعبیر «بِک» ما آدمیان عصر حاضر در جهانی«ریسکْ سرشت» زندگی می کنیم که آکنده از عدم قطعیت ها[۶] و تهدیدهای بشرْساخته است (بریکول[۷]،۷:۱۳۹۳). به بیانی ویژگی زندگی اجتماعی معاصر، میزان و درجه  و کیفیت بی سابقه ای از مخاطرات خواسته و ناخواسته ای است که ریشه در عملکرد انسان و رشد و توسعه شتابان صنعتی دارند.

امروز ارواح عدم قطعیت ها بیدار شده اند و راه را بر مخاطرات تشدید یافته گشوده اند، به وجهی که بسیاری از آن ها نظیر آلودگی های زیست محیطی و اکولوژیک، آلودگی های مواد غذایی و آب های آشامیدنی و زراعی، آلودگی های هوا و ریزگردهای موجود در جو زمین، فرسایش خاک، خطرات شیمیایی و هسته ای و تشعشعات رادیواکتیو، بازگشت و شیوع برخی از امراض مسری و ده ها تهدید دیگر هر دم گسترش یافته و پیامدهای ناگواری را بر زندگی بشر تحمیل می کنند (قاسمی، ۱۳۸۸: ۳۳). این مخاطرات از یک سو نتیجه دخالت نابجا و بی حد و حصر انسان در طبیعت است؛ به طوری که روابط پایدار و سوخت و سازانه میان جامعه و طبیعت را دچار اختلال کرده و برهم زده است و از سوی دیگر حاصل مناسبات بیگانه شده آدمیان و جوامع انسانی با یکدیگر است؛ به گونه ای که روابط ابناء بشر را نامتوازن و ناهمساز ساخته است (فاستر[۸]،۱۳۸۲: ۴۱۵ – ۴۱۴ ). از این منظر چالش اصلی این نیست که دنیای معاصر مخاطره آمیزتر از دنیای پیشین است، بلکه ماهیت بیم و امیدهایی که با آن روبروییم، در حال تغییر است. اکنون مخاطره بیشتر از ناحیه عدم قطعیت هایی می آید که ساخته توسعه صنعتی و علم و فن آوری است. به عبارتی مخاطرات عصر مدرن بر خلاف مخاطرات پیشین (طبیعی) که ناشی از نیروهای غیر بشری قلمداد می شدند، انسانْ ساخت و فرآورده کنش ها و محصولات او هستند (بِک، ۱۳۸۸: ۱۰).

در جامعۀ ریسک و مخاطرات بشرْ ساخته روابط و مناسبات اجتماعی نیز تغییر می کند، به طوری که مخاطرات به مانند ثروت، نابرابر توزیع می شوند (انباشتگی ثروت در رأس و کمبود ثروت و افزایش فقر در کف، انباشتگی مخاطره در کف جامعه و کمبود یا فقدان مخاطره در رأس جامعه). در نتیجه کیفیت زندگی افراد نیز نابرابرتر می شود. لذا هم سنگ نابرابری طبقاتی و منزلتی، نابرابری های مخاطره ای قرار می گیرد (بِک، ۱۹۹۲). با این حال حتی طبقات بالا نمی توانند خود را از شر خطرات خلاص کنند. چون بسیاری از مخاطرات همراه با اثرات پس زنی و بازگشتی (بومرانگی) است؛ که هم ثروتمندان و هم فقرا و سایر اقشار را در بر می گیرد. ثروتمندان که مسئول بسیاری از مخاطرات و تهدیدها مانند آلودگی های آب و هوا هستند؛ سر انجام دامن خودشان را گرفتار کرده است و آنان نیز از مخاطرات خود ساخته نمی توانند بگریزند (ریتزر، ۱۳۹۲ : ۲۰۵ ؛ بِک، ۱۳۸۸ : ۱۰). بنابر این دیگر نمی توان مخاطرات امروزین را آثار جانبی صنعتی شدن دانست، بلکه به صورت مفاهیم و کانون اصلی در تعریف جامعه از سال های پایانی قرن بیستم به این سو درآمده اند، به وجهی که مخاطرات و ریسک های بشر ساخته به مسئلۀ محوری جامعۀ  معاصر مبدل شده اند. به بیان دیگر جامعۀ در مخاطره جانبی به جامعه ناایمن  (جامعه ریسک) تبدیل شده است (بِک، ۱۹۹۵).

خصوصیات بنیادی خطر به عنوان محصول اجتناب ناپذیر «توسعه فنی و اقتصادی» تنها مربوط به کشورهای توسعه یافته نیست، بلکه صدمات «بدِ» حاصل از محصولات «خوبِ» صنعتی شدن، سرزمین های دیگری را ناشی از فرآیند «جهانی شدن[۹]» در برگرفته است. سرزمین هایی که خود، در حال توسعه صنعتی[۱۰] هستند و یا فراهم کننده منابع طبیعی می باشند؛ همگام با اثرات متعاقب اجتماعی و زیست محیطی[۱۱] به این فرآیند سوخت می رسانند. همان طور که جامعه صنعتی در سراسر جهان گسترش می یابد، کلاف در هم پیچیده ای از مخاطرات را تولید می کند. بنابراین مخاطرات امروزین مرز نمی شناسد و با گذر از مرزهای ملی تبدیل به موضوع ها و مسائل جهانی می شوند (بِک، ۱۹۹۲).

طی چند دهۀ اخیر فرآیند جهانی شدن به رشد وابستگی متقابل جامعۀ  جهانی انجامیده است. جوامع و کشورها در شرایطی قرار گرفته اند که حاکمیت ملی از درون جهانی می شوند. در این فرآیند پرشتاب کشورها و اعضای جوامع بشری در دنیایی به سر می برند که هر چه بیشتر به سمت عدم قطعیت ها و بحران های غیر منتظره پیش می رود. جهانی که بیش از پیش آشفته و لجام گسیخته و غوطه ور در تهدیدهای محیطی و زیست محیطی است. ما از دنیایی امن و ایمن پیشین پای در دنیای خطرات و بحران های بی شماری گذاشته ایم. دنیایی که آرامش و امنیت را از زندگی و حیات انسان ها، ملت ها و دولت ها می رباید و موجودیت بشر را تهدید می کند. به طوری که دامنه این مخاطرات به قدری گسترش یافته که قلمرو آن به موضوعات فنی و تکنیکی ختم نمی شود، بلکه هم به ویژگی اصلی و هنجارین جوامع امروزین درآمده (بِک، ۱۹۹۵: ۱۴-۱۲) و هم ریشه در شرایط جامعه ساز داشته و هم تبعات و عواقب اجتماعی فزون تری هم در جوامع صنعتی و هم در جوامع کمتر صنعتی و به صورت درهم تنیده ای یافته است.

نشت گاز سمی از کارخانه حشره کش سازی به صورت ابر مسموم بر فراز شهر بوپال[۱۲] هند در سال ۱۹۸۴، حادثه هسته ای چرنوبیل در اوکراین سال۱۹۸۶، نشت نفت کش اکسون والدیز[۱۳] در آب های آلاسکا و بیماری قریب پانصد هزار نفر و مرگ هزاران جانور دریایی ناشی از آن در سال ۱۹۸۹، شیوع مجدد تب ابولا در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در آفریقا، حادثه اتمی ناشی از سونامی زلزله در نیروگاه فوکوشیمای ژاپن (۲۰۱۱)، بحران آلودگی هوا در بسیاری از شهرهای جهان منجمله در شهرهای ایتالیا در اواخر سال ۲۰۱۵، پاندمی ویروس جدید کرونا[۱۴] (کووید-۱۹) از سال ۲۰۱۹ به این سو، تشدید و تسری بحران کم آبی و خشکسالی و وقوع باران های سیل آسا و مخرب در بسیاری از نقاط جهان ناشی از اثر گازهای گلخانه ای، افزایش گازهای صنعتی و گرم شدن کره زمین و ده ها و صدها نمونه دیگر نشان از آن دارد که تهدید ها و ریسک ها و بحران های محیطیِ اغلب بشرْ ساخته، خصلت جهانی- محلی پیدا کرده اند، به تعبیر اولریش بِک، عصر کنونی، عصر قرون وسطی صنعتی است (بِک، ۱۳۸۸: ۱۱۳) و هیچ فرد، شهر، منطقه و کشوری را از مخاطرات در امان و مصون نیست.

همان طور که مدرنیزاسیون ساختار جامعۀ سنتی را در هم شکست و جامعه صنعتی را ایجاد کرد، امروزه نیز مدرنیزاسیون در حال از بین بردن جامعه صنعتی است و لذا گونه دیگری از مدرنیته در حال پیدایش و توسعه است که اولریش بِک آن را تحت عنوان «مدرنیته جدید» مفهوم سازی کرده است (بِک، ۱۳۹۵ : ۴۴-۴۱). امواج مدرنیته متأخر همه جا را در نوردیده است (دنی[۱۵]،۱۳۹۳ :۴۰) و جوامع مدرن و پیشامدرن هر دو را وارد دنیای«مدرنیته تشدید یافته» کرده است. امروزه مداخلات علم و تکنولوژی بر محیط زندگی و محیط زیست (طبیعت) مخاطراتی را رقم زده است که جنبه جهانی گرفته است. جهانی در معرض مخاطرات بشرْ ساخته که در آن توسعه نیروهای مولد با توسعه نیروهای مخرب گره خورده است (بِک، ۱۳۸۸: ۴۷). اگر در گذشته طبقه بالا می توانست خود را از شر مخاطرات برهاند، ولی اینک همه جای جهان به آلودگی گرفتار آمده است (محمدی اصل، ۳۲:۱۳۸۸). جامعه ای بیم زده که در آن پدیده ها دارای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری جهانی- محلی هستند و تبعات ناخواسته ای به همراه می آورند. خطرات ناشی از سلاح های کشتار جمعی (هسته ای، بیولوژیکی، شیمیایی)، شیوع و بازگشت بیماری های مسری، بحران های زیست محیطی و تغییرات اقلیمی و آلودگی آب و هوا و خاک چنان ابعاد وسیع و گسترده ای یافته است که هیچ فرد و شهر و کشوری را از پیامدهای نامنتظره آن ها در امان و مصون نیست (همان:۶۵) به وجهی که نوع جدیدی از سرمایه داری، اقتصاد، نظم جهانی، جامعه و زندگی فردی و اجتماعی در سراسر دنیا در حال پدیدار شدن است. این الگو و پارادایم نوظهور در همه نقاط جهان در حال گسترش است و راه را بر ضرورت بازنگری و تعریف مجدد از شرایط جدید می گشاید که خصوصیت رشد آگاهی و ادراک اعضای جامعۀ بشری از شرایط نامطمئن زندگی و همین طور مداخله عاملیت انسانی با رهیافت کنش های اجتماعی و سیاسی، محور و اُس و اساس آن را تشکیل می دهد (همان: ۱۷-۱۶).

کشف تهدیدها و ریشه های آن ها که از هر سو ما را در برگرفته است؛ و نحوه مقابله با مخاطرات به کم و کیف ادراکات و آگاهی های دولت ها و اقشار و افراد جوامع مختلف از خطرات بستگی دارد و از توان و نحوه کنش های آن ها در وضعیت مخاطره می گذرد. گسترش و تعمیق ادراک آینده نگر از خطرات، آحاد مردمان و دولت ها را در حفظ و تداوم جوامع خویش، محل زندگی و محیط زیست شان توانا، تشویق و ترغیب خواهد کرد. این که شهروندان و دولت ها  چقدر نسبت به مخاطرات و عدم قطعیت های بشر ساخته روشن و آگاه شده اند و بتوانند دست به بازاندیشی[۱۶] و تأمل درباره خطرات احتمالی و یا غیر قطعی بزنند؛ امکان مسئولیت پذیری آنان را در قِبال ریسک ها و  بحران های محیطی تعیین و فراهم می کند. از رهگذر ارتقاء و گسترش ادراک از مضرات و تبعات تخریب محیط زندگی و محیط زیست و افزایش شناخت افراد و گروه های جامعه  و دولت ها از ریسک ها و خطرات اغلب بشر ساخته است که حس مسئولیت در آن ها می تواند تقویت شود و آنان را وارد کنش فعال و سازنده در برابر موقعیت ها ی مخاطره آمیز که از هر سو جوامع بشری را احاطه کرده است، نماید.

 

منابع:

– بریکول، گلینیس. ام (۱۳۹۳)، روان شناسی ریسک، ترجمه پروانه فخیم قاسم زاده و مهتاب صالحی، چاپ

اول، تهران: پژوهشکده بیمه.

– بِک، اولریش (۱۳۸۸)، جامعه در مخاطره جهانی، ترجمه محمدرضا مهدی زاده، چاپ اول ، تهران: کویر.

– بِک، اولریش (۱۳۹۵)، جامعه شناسی کار (دنیای شگفت انگیز کار در مدرنیته باز اندیشانه)، ترجمه سعید صادقی جقه و آیت نباتی حصار، تهران: انتشارات جامعه شاسان.

– دنی، دیوید (۱۳۹۳)، ریسک و جامعه، ترجمه صالح کاشانی محمدی،چاپ اول تهران: پژوهشکده بیمه.

– ریتزر، جورج (۱۳۹۳)، نظریه های جامعه شناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، چاپ اول، تهران: نشر نی.

– ریتزر، جورج (۱۳۹۲)، نظریه های جامعه شناختی معاصر و ریشه های کلاسیک آن، ترجمه خلیل میرزایی و علی بقایی سرابی ،چاپ دوم، تهران: جامعه شناسان.

– فاستر، جان بلامی (۱۳۸۲)، اکولوژی مارکس ماده باوری و طبیعت ، ترجمه اکبر معصوم بیگی ، چاپ اول ، تهران: نشر دیگر.

– قاسمی، محمد علی (۱۳۸۸)، جامعه ریسک و اهمیت آن برای مطالعات استراتژیک، فصلنامه مطالعات راهبردی، دوره ۱۲، شماره ۳ (مسلسل۴۵)، پاییز،۴۶-۲۷.

– لاپتون، دبورا (۱۳۸۰)، بیم و مدرنیزاسیون تأملی، ترجمه مریم رفعت جاه،  فصلنامه فلسفی ارغنون، شماره ۱۸، ۳۱۶- ۲۹۳.

– محمدی اصل، عباس (۱۳۸۸)، زنان و محیط زیست ،چاپ اول، تهران: شیرازه

– Beck, U.(1992) Rick Society, London: Sage.

– Beck, U.(1995) Ecological Politics in the Ago of Risk. Cambridge: Polity press.

 

پی‌نوشت:

۱.instrumental Rationality

۲.Lupton

۳.Ulrich Beck

۴.Anthony Giddens

۵.Ritzer

۶.Uncertainties

۷.Breakwell

۸.Faster

۹.Globalization

۱۰.Induserial Development

۱۱.Ecological

۱۳.Bopal

۱۴.Exon Valdez

۱۵.New Corona Virus

۱۶.Denny

۱۷.Reflexivity