انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

عکس فوری (۲۴۶):از کوزه همان برون تراود که در اوست

در برابر اتحاد شی و بن سلمان علیه دولت ایران، شاید بسیار شگفت‌زده شده باشند، شاید گروهی هم خشمناک. واکنش سیاسی دولت، در شرایطی که خود بحرانی درونی را تجربه می‌کند و بیش از هر زمانی در مقابل تحریم‌های فزاینده غرب، نیاز به متحدان قدرتمند دارد، هر چه بود و باشد نمی‌تواند ضربه این شوک را جبران کند.

تماشای ابر قدرتی که وعده‌های چند صد میلیاردی و اقتدار نظامی می‌داد، در کنار دشمنی که امیدوار بود به متحدی برای خود تبدیلش کند، صحنه‌ای تحمل‌ناپذیر است. اما هیچ تصویری به روشنی و گویایی این هم‌نشینی نیست: دو دیکتاتور. در یک سو: دیکتاتور قبیله‌ای آل سعود که تلاش می‌کند با دلارهای غارت شده و دستمزد نوکر‌پیشگی چند ده ساله «کشورش» در حفظ منافع دولت‌های غربی، خود را یک «مستبد روشنگر» نشان بدهد و یکی از وحشی‌ترین و عقب‌افتاده‌ترین کشورهای جهان را به بهشت جدیدی برای خاور میانه نشان دهد، همان کشوری که در یک روز، بیش از هشتاد نفر را گردن می‌زنند و سالها در راس تروریسم وهابی در جهان قرار داشت و هنوز دارد و میلیون‌ها نفر را مستقیما و غیر مستقیم به کشتن داده است. و در سوی دیگر: دیکتاتور کمونیست یکی از خشن‌ترین سرمایه‌داری‌های جهان کنونی که در آن بدترین پدیده‌های یک سرمایه‌داری لجام‌گسیخته قرن نوزدهمی با بدترین پدیده‌های یک دولت توتالیتر کمونیستی – استالینیستی ترکیب شده‌اند: کار کودکان و سرکوب و کشتار میلیونی کارگران، فقرا، مسلمانان و مخالفان در خیابان‌ها و در اردوگاه‌های مرگ و فقر مطلق بخش بزرگ جمعیت داخلی سرزمین و قتل و اعدام هزاران هزار زندانی سیاسی در خفا و فروش اندام‌های آنها. دو دیکتاتور در آرزوی حاکمیتی مادام العمر که بی‌شک باید در خواب ببینند و در دوزخی همچون همه دیکتاتورهای پیشین به پایان خواهد رسید.

در این میان، اگر همواره بر آن تاکید داشته‌ایم که دولت‌های غربی از اروپا تا آمریکا، میراث خوار خشونت استعماری و امپریالیستی در طول چند قرن بوده‌اند، این را نیز هرگز فراموش نکرده‌ایم که اکثریت این کشورها، حتی بدترینشان، به برکت دستاوردهای دموکراتیک، آزادی سیاسی و اجتماعی، قدرت نهادهای مدنی و اپوزیسیون دموکراتیک درون خود و افکار عمومی‌شان، همیشه می‌توانند دوستانی به مراتب بهتر و حتی دشمنانی به مراتب کم خطرتر از این گونه دیکتاتورهای قبیله‌ای و توتالیتر باشند. قواعد بازی با کشورهای دموکراتیک کمابیش روشن است و هم از این روست که حتی خود این دیکتاتورها، نیز سرمایه‌های خویش را به بانک‌های آنها می‌سپارند و روانه سرمایه‌گذاری در آنها می‌کنند نه روانه کشورهای یکدیگر. اما این تجربه می‌تواند درس بسیار بزرگی نیز در بر داشته باشد: اینکه به دیکتاتورهای توتالیتر و کمونیست دیگری چون پوتین در هیچ زمینه اعتماد نشود. هر‌گونه انتظاری از این سیستم‌های تخریب شده و رو به فنا، امید بستن بر باد است و گره زدن سرنوشت خود به سرنوشت آنها و آشکارا یک خودکشی سیاسی. تنها راه برای ساختن آینده‌ای بهتر برای ما، استقلال در مقام نخست و سپس، اعتماد به همه کشورهایی است که بالاترین شاخص‌های دموکراتیک و کم‌ترین شاخص‌های دیکتاتوری و توتالیتاریسم را داشته باشند.