مصاحبه با پاتریس اور، برگردان آریا نوری
آیا نوجوانان به خوبی از مسائل جنسیتی آگاهی دارند؟ بله ایشان اطلاعاتی دارند، اما تنها اطلاعاتی تکنیکی، یعنی بیولوژیک و بدنی که آن را هم در دوران راهنمایی فرامیگیرند. در این دوره از زندگی عکسها و فیلمهای پورنوگرافیک به منبع اصلی کسب اطلاع ایشان بدل میشود. نوجوان با هجوم هورمونها مواجه میشود و نمیداند باید چهکاری انجام دهد. علاوه بر این، ایشان به دنبال راهی میگردند
نوشتههای مرتبط
تا بتوانند بین میل جنسی خود و عاطفه بنیادی[۱] تعادل برقرار کنند. در نظر ایشان، عاطفه بنیادی امری نگرانکننده است و کنترلشان بر زندگی و شرایط را از بین میبرد. برای نوجوان بدن در یک سمت قرار میگیرد و احساسات در سمت دیگر! متأسفانه من این مسئله را در پدیدهی تعرض گروهی مشاهده میکنم. نوجوانان تصاویری یکسان را در فیلمهای هرزه نگارانه[۲] (پورنو گرافیک) مشاهده میکنند، به نوعی از تصویری که میبینند وحشت میکنند و فکر میکنند باید خودشان آن را تجربه کنند! والدین باید حواسشان باشد که فیلم های پورنوگرافیک به منبع اصلی کسب اطلاعات فرزندشان از مساله ی جنسیت تبدیل نشود، چرا که محتوای این فیلم ها تفاوت بسیار زیادی به واقعیت دارد. والدین چه زمانی باید این مسئله را مطرح کنند که آیا حال فرزند نوجوانشان بد است؟ همهی والدین این سؤال را از خوب میپرسند. بههرحال میتوان دو روش را برای پی بردن به این مسئله که شرایط یک نوجوان عادی است یا خیر مطرح کرد: بخش اول زمانی مطرح میشود که رفتار نوجوان بهصورت مقطعی و ناگهانی تغییر کند، این تغییرات ناگهانی بدون شک خبر از مشکل درونی نوجوان میدهد. برای مثال میتوان از دعوا کردن زیاد با سایرین، ایجاد اختلال در محیط مدرسه و یا مصرف حشیش. در این شرایط لازم است تا والدین زندگی نوجوان خود را بررسی کنند. او در خانه چه شرایطی دارد؟ آیا اخیراً در زندگی او تغییری رخداده است؟ آیا همهچیز را در اتاقش به رنگ سیاه درآورده است در شرایطی که قبلاً این کار را انجام نمیداده؟ به چه سبک موسیقی گوش میدهد؟ آیا تماموقتش را در اتاق و روی تختش میگذراند و یا برعکس، دائماً پشت کامپیوتر است؟ چه رابطهای با سایر اعضای خانواده و دوستان خود دارد؟ پسازاین باید به مدرسهی نوجوان رفت و از مسئولان مدرسه شرایط او را جویا شد. خوب بودن شرایط نوجوان در مدرسه نشانهی خوبی است؛ اما اگر والدین متوجه شوند که فرزند نوجوانشان در محیط مدرسه هم مشکلاتی دارد، باید شرایط وی را با دقت بیشتری بررسی کنند. والدین باید ببینند آیا فرزندشان عادتهای جدید خود را با اصرار پیگیری میکند و یا میتواند آنها را کنار بگذارد؟ وضعیت اشتهای او چگونه است؟ آیا کمتر از قبل غذا میخورد؟ درنهایت باید به این مسئله توجه کرد که آیا تمامی نشانههایی که عنوان کردیم در نوجوان دیده میشود و یا خیر، تعداد محدودی از آنها. مسئلهی دوم بررسی زمانی این نشانههاست: آیا تنها مدتی است که نوجوان رفتارهای جدید خود را شروع کرده یا نه چند وقتی میشود که از خود رفتارهایی اینچنین نشان میدهد؟ در شرایطی که نشانههای رفتاری در نوجوانان چند برابر شده و برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، والدین میتوانند به مشاور مراجعه کنند، اما اگر بازهم شرایط بدتر شد، بهتر است به مشاور مخصوص نوجوانان مراجعه شود، اما به این مسئله توجه داشته باشید که بهتر است همهی توجه خود را معطوف به مشکلات روانی نکنید. اما اگر مشخص شود که مشکل نوجوان جدی است (فوبیا، افسردگی، اضطراب شدید و …) بهتر است پدر و مادر به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند، البته شایانذکر است که تنها در ۱۰ درصد مواقع مشکل جدی است. در سایر موارد بررسی مشکلات نوجوان و مراجعه به یک مشاور کافی است. بنابراین آیا درست است بگوییم ده درصد نوجوانان مشکلدارند؟ ۹۰ درصد نوجوانان وضعیت خوبی دارند، ما را اذیت میکنند اما حالشان خوب است. این والدین هستند که حال خوبی ندارند! درمورد ۱۰ درصد از نوجوانانی که اشاره کردیم وضعیت مناسبی ندارند، والدین خیلی دیر به فکر درمان میافتند. امروزه ما در دنیای متضادی زندگی میکنیم که هر کس در برابر چیزهای بیاهمیت خیلی زود از خود واکنش نشان میدهد و برای کوچکترین مسئله و مشکلی سروصدای زیادی به پا کند. مشکلاتی که درگذشته در درون نهاد خانواده بهراحتی حل میشد (مسئلهی اقتدار والدین، رفتارهای نوجوان، مصرف حشیش، استفادهی بیشازحد از کامپیوتر و …) در شرایطی که در هنگام شکلگیری یک مشکل روانی جدی، برای مثال شروع شیزوفرنی، پدر و مادر معمول در شروع دورهی درمان ۳ سال تأخیر دارند و این مشکلی جدی است. امروزه بهخوبی از نهادهایی که میتوانند در درمان و کمک به نوجوان نقش به سزایی ایفا کنند (مسئولان مدرسه) کمک گرفته نمیشود، در شرایطی که زن و مرد برای حل کوچکترین مشکلی به روانکاو مراجعه میکنند، این مسئله درست مثل این است که برای کوچکترین مشکلی، مستقیم به بخش اورژانس بیمارستان بروید. آیا کارمندان و کارکنان نهادهایی که به آنها اشارهکردهاید، بهقدر کافی آموزش دیدهاند؟ اهمیت بسیار زیادی دارد که توانایی و دانش نیروهایی که در صف اول فعالیت میکنند را افزایش دهیم. این امر اولویتی صد در صد در برخورد با مشکلات نوجوان و جلوگیری از آنهاست. مسئلهی دیگر نیز تعداد کم نیروهاست. برای افزایش توانایی نیروهای در دسترس تلاش بسیار زیادی باید صورت بپذیرد. همچنین باید به والدین آموزش داد که برای رفع کوچکترین مشکلی مستقیم به سراغ روانپزشک یا روانکاو نروند، بلکه در وهلهی اول مشکل خود را با مسئولان مدارس و یا مشاوران در میان بگذارند و اگر ایشان موفق به رفع مشکل نشدند، در آن صورت به روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنند… ممکن است پدر و یا مادر برای رفع کوچکترین مشکلی در زندگی زناشویی خود خیلی سریع به متخصص مراجعه کنند (کاری که هیچ لزومی ندارد) و در همین زمان ریشههای شیزوفرنی در فرزندشان در حال شکلگیری باشد… [۱] Affectivité, Affectivity [2] Pornographic قسمت اول: http://www.anthropology.ir/node/28452 قسمت دوم: http://www.anthropology.ir/node/28869 قسمت سوم: http://www.anthropology.ir/node/29035 منبع: مجموعه مقالات مجله ی علوم انسانی فرانسه به نظارت ورونیک بدن پرونده ی آریا نوری در انسان شناسی و فرهنگ : http://www.anthropology.ir/node/24940 نوجوانی چیست؟ (http://www.anthropology.ir/node/28309)