انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معماری روایی و روایت‌های فضاهای جمعی

نشست یکصد هفتاد و نهم یکشنبه‌های انسان‌شناسی و فرهنگ

با همکاری اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران

یکشنبه ۶ بهمن ۹۸ ساعت ۱۶ الی ۱۹

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

 

موضوع: معماری روایی و روایت‌های فضاهای جمعی

سخنران: دکتر علی اکبری

(معمار، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری)

 

در این بحث درباره معماری روایی و معماری فضاهای جمعی سخن می گوییم. فیلمی که نمایش داده شد به ما انگیزه می‌دهد که درباره روایت‌های آنها صحبت کنیم. فضاهای عمومی فضاهایی هستند که اغلب می توان بر اساس روایت‌ها و خاطرات شهری تعریف شان کرد اما در طول تاریخ این روایت ها گاه تغییرات زیادی به خود می بینند و به صورت هایی کاملا متفاوت تحول می یابند. برای محوطه نقش جهان در اصفهان که به مثابه یک فضای عمومی تاریخی مطرح شده و می شود اما به نظر من در زمان صفویه  چنین چیزی نبوده است بلکه بیشتر یک فضای شاهی بوده که مردم اجازه ورود به آن را جز در مراسم خاصی مثل مراسم اعدام نداشتند و خاطرات خوبی درباره آن وجود نداشت. البته برخی از جشن‌ها نیز نظیر  نوروز در آنجا برگزار می شد ولی این امر از آن یک فضای عمومی شهری نمی ساخت.

در فیلم به معماری قزوین نیز اشاره شد و جالب است که چندین سال پیش شاهد  آن بودیم که در حاشیه کویر طاق نماهایی ساخته می‌شد و این امر بر اساس طرح های مرمت انجام می گردید و این یک امر منفی است، زیرا ای ساخت ها ربطی به معماری آن منطقه نداشت و تکرار ساخت فضاای مشابه در کشور سبب می شود که ما در همه جا به یک  معماری شبیه به هم برسیم و از تنوع و گوناگونی که ویژگی معماری و هرفهنگ ایران است فاصله بگیریم.

معماران ما در اغلب موارد با قرار گرفتن در جریان همین یکسان سازی فرهنگی است که نمی توانند به خلاقیت لازم برسند زیرا با دنیای بیرون رابطه نزدیک و تعاملی ندارند. از این رو  باید به سخن یوهانی پالاسما اشاره کنم که می گفت من در آموزش معماری به دانشجویان خود از آنها می خواهم که حتی بیشتر از کتاب های تاریخ معماری به سوی خواندن شعر و داستان  رمان و کتاب در رشته های دیگر بروند  تا دیدشان نسبت به جهان باز شود. آنها به این ترتیب می توانند بهتر شکل و محتوای فضاهای شهری را درک کنند که توضیح و تحلیل آنها را لزوما در کتابهای معماری نمی یابند.

فضاهای شهری را صرفا نمی توان بر اساس حضور و گذر مردم در آنها تعریف کرد. به خصوص که  این حضور در ایران اغلب شکل ازدحام به خود می گیرد. سؤال این است چرا ما در ایران سرزندگی فضای شهری نداریم. یکی از پاسخهای ما در این مورد، نبود امنیت در فضاهای عمومی در طول تاریخ کشورمان بوده است. اصولا سرزمین ایران به خصوص به دلیل هجوم های خارجی (مثل مغولها) و تنش های درونی (بر سر منابع) در فضاهای عمومی خود ایجاد ناامنی می کرده است. این ناامنی البته تا حد زیادی سبب شده که هویتهای محلی مثلا در زبان و سنتهای خود، درونی باقی بمانند تا در برابر بیرون از خود دفاع کنند. از لحاظ فیزیکی نیز می بینیم که در این معماری بسیار بسته با پنجره های کوچک و اندک. در زبان نیز این امر را به صورت ابهام و ایهام می بینیم که در آن بسیاری از واژه ها معانی بسیار داشته اند تا بتوان در ابهام باقی ماند.

روایت معماری ایران نیز روایت یک معماری ناامن است، چیزی که ما لزوما در معماری غربی کمتر شاهد آن بوده ایم به خصوص در دوران مدرن و پس از گسترش دموکراسی و شهری شدن این جوامع. در همین جهت نیز در فضاهای غربی وجود امنیت تاریخی سبب شده است که فضاهای بیرونی رشد زیادی کند. عموما ما میبینیم که روایت ما از فضای شخصی آن است که یا افراد کاملا به هم بی اعتماد هستند و بنابراین نیاز به فضای عمومی (برای مبادله) ندارند و یا چنان به یکدیگر نزدیکند که باز هم نیاز به فضای جمعی برای مبادله با یکدیگر نداشتند و می توانند درون یک فضای خصوصی درونی بروند. این مسئله سبب می شود که فضاهای جمعی کارکرد خود را از دست بدهند و کمابیش دلمرده شوند.

در شهرهایی همچون پاریس و لندن و سایر شهرهای بزرگ اروپایی، وجود دموکراسی و شفافیت و استفاده گسترده از شیشه و حضور ابزارهای رفاه در فضاهای جمعی سبب می شود که امکان مبادلات میان شهروندان افزایش یابد. ما اغلب در ایران می بینیم که تصدی گری ها سبب می شود که به بهانه هایی چون امکان تجمیع افراد آسیب دیده (معتادان) یا اختلاط و امکان تنشها، ازبوجود آمدن فضاهای شهری جلوگیری شود. همین امر نیز سبب می شود یا مردم جمع نشوند و یا اگر جمع شوند، شاهد ازدحام و شلوغی و مزاحمت باشیم.

دکتر اکبری در سخنرانی خود اسلایدهایی را از رایشتاگ آلمان، ژرژ پمپیدو در پاریس یا فضاهای شهری گوناگونی را نشان داد که این امکان را فراهم میکند که مردم با ساختمانها و فضاهای اطرافشان وارد رابطه شوند، همین رابطه کمک می کند که آنها با یکدیگر نیز وارد رابطه شوند.

هر اندازه فضای شهری بتواند ایجاد حس امنیت و آرامش بیشتری در شهروندان ایجاد کند می تواند گردشگران و شهروندان بیشتری را جذب خود کند. او همچنین به پروژه یک خانه قدیمی با نام «نوسباوم»  در آلمان اشاره کرد که کاری از معمار معروف دانیل لیبسکیند است. این خانه مخفیگاه یک زوج یهودی هنرمند بوده است که در جنگ جهانی دوم تحت تعقیب نازی‌ها بودند، زوجی که دستگیر و در اردوگاه مرگ کشته شدند و امروز این خانه کوچک به مکانی برای ایجاد خاطره تبدیل شده است. گروهی از امکانات فنی می‌توانند رابطه عمیقی با افراد ایجاد کرده و باعث جذب هر چه بیشتر افراد به یک مکان خاطره شوند. بنابراین همان طور که مثال این خانه نشان می دهد، نیاز ما نیز در آن است که به جای ایجاد فضاهای کلان ولی بدون خاطره و سرد، ابتکار به خرج داده و با ایجاد خاطره در فضاهای کوچک هر چه بیشتر زمینه لازم برای ایجاد تعامل در فضاهای عمومی را فراهم آوریم.

این جلسه با سخنرانی کوتاهی از دکتر ناصر فکوهی  استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران درباره رابطه فضاهای عمومی در شرق و غرب و پرسش و پاسخ ادامه و پایان یافت.