انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کودک جهانی یا محلی (۳)

کریستین س. موران و لیوا س. چانگ  برگردان: یوسف سرافراز

مقدمه مترجم: متن پیش‌رو ترجمه قسمت نهایی مقاله‌ی « هویت جهانی یا محلی؟ تحلیلی نظری از نقش ویاکم بر شکل‌گیری هویت در میان کودکان در زمینه‌ای بین‌المللی» است که پیش از این دو پاره‌ی دیگر آن هم در سایت منتشر شده بود.

هنگامی که از تأثیر برنامه‌های تلویزیونی کودک بر رشد هویت سخن می‌گوییم، توجه به این نکته مهم است که هویتی مبهم و دوپهلو [(هویت ناشی از تماشای برنامه‌های تلویزیونی مذکور)] تنش جدیدی را می‌آفریند: نوسان بین کودک جهانی و کودک محلی. کودک جهانی به عنوان کودکی تعریف می‌شود که اعمال و عرف‌های برنامه‌های تلویزیونی بین‌المللی را اتخاذ می‌کند و می‌پذیرد. کودکانی که مجذوب و شیفته‌ی رسانه‌های جمعی خارجی می‌شوند (خواه آن‌ها را به عنوان خارجی تشخیص بدهند یا ندهند) تحت‌تأثیر پیام‌های فرهنگی‌ای قرار می‌گیرند که در فرهنگ غربی مرجح هستند. کودک جهانی برای دریافت اطلاعات غیرسنتی گشوده‌تر است و قادر است کالای خارجی را برگزیند، چرا که از فرهنگی محلی‌اش متمایز است. کودک جهانی احتمالا به پذیرش عرف و رسمی جدید مشتاق است و از سنت فضای محلی سر برمی‌تابد. کودکی جهانی احتمالا مشتاقانه دورای جستجوگر و باب اسفنجی شلوار مکعبی را تماشا می‌کند و آماده است تا هم‌زمان با بزرگ‌شدن‌اش به سمت برنامه‌نویسی در MTV حرکت کند. ترجیح و پذیرش برنامه‌های خارجی دریافت و نمایش آن‌ها را افزایش خواهد داد و تأثیر ارزش‌های برآمده از این متون را افزایش می‌دهد (Elsmar, 2003).
از سوی دیگر، کودک محلی از ارزش‌ها و آداب فرهنگی و سنت‌های جهت‌‌یافته‌ی گروه قومی ساخته شده است. این کودک محلی همچنان که زبان درون‌گروهی را حفظ می‌کند برای پیروی و هم‌نوایی با استانداردهای آن تحت فشار است. (Comstock 1993) استدلال می‌کند که «مولفه‌های هویت منعکس کننده و ناشی از تعاملات اجتماعی با خانواده، دوستان، همسالان، بانفوذها و دیگران هستند و نیز از تصاویر و ارزش‌های رسانه‌های جمعی. درواقع، از آن‌جایی که رسانه‌های جمعی بر چگونگی رفتار مردم با یکدیگر تأثیر می‌گذارند، همانند گروه‌های جمعیتی و خصایص فرهنگی، تعاملات اجتماعی تا اندازه‌ای با درک‌های مشترک یا کلیشه‌هایی در مورد مردم که رسانه‌ها ارائه می‌دهند شکل می‌گیرند» (ص ۳۱۱). با توجه به رجحان فرهنگ محلی، کودک محلی به احتمال زیاد گزینه‌های عرضه‌شده‌ توسط Viacom را رد خواهد کرد، و برنامه‌های تولید‌شده‌ی محلی یا برنامه‌هایی که به شدت محلی‌ شده‌اند را، همچون فرایند محصول مشترکی که sesame workshop ترویج داده، برمی‌گزیند (Moran, 2006). با این حال، ممکن است که کودکان بین دوراهی هویتی جهانی و محلی بمانند، که به نوبه‌ی خود ممکن است به خلق هویتی مبهم و دوپهلو بیانجامد که به فرهنگ‌ محلی‌شان پابند نیست.
ماهیت متناقضی بین کودک جهانی و محلی وجود دارد و در کار است، به این دلیل ساده که هویت بسیار زمینه‌مند و وابسته به موقعیت است، این ویژگی پیامدهای روشنی برای مطالعه‌ی ارتباطات و پیشبرد پژوهش مخاطب راجع به تأثیر تلویزیون بین‌المللی دارد. اول از همه، نظریه هویت اجتماعی نشان می‌دهد که هرچه تشخیص هویت فردی با گروه‌اش محکم‌تر و قوی‌تر باشد، تعصب بیشتری در توجه به آن گروه‌ها نشان خواهد داد (Brewer, 1979). اما یک کودک به کدام گروه متعلق است؟ و در کدام بافت موقعیتی جای می گیرد؟ فشار برای پیروی و هم‌نوایی با استانداردهای تلویزیون و بازار جهانی در بین کودکان سرتاسر جهان شایع و رایج است. کودکان ممکن است که گروه قومی درونی را به عنوان «گروه بیرونی» درک کنند و میلی برای تعلق به بخشی از این گروه جمعی نداشته باشند. با این حال، دسته‌بندی‌های کلی گروه‌های محلی بسیار زمینه‌مند هستند، همانطور که هویت گروه جمعی، دیگر، دلالتی بر قومیت ندارد. کودکان قومی‌ای که به عنوان «دیگری» در نظر گرفته می‌شوند ممکن است که هویت نمایشی که در حال دیدن‌اش هستند را اتخاذ کنند.
دوم اینکه، فهم نشانه‌های زمینه‌ای پیامدی مهم برای پژوهش ارتباطات کودکان خواهد داشت. برای نمونه، نشانه‌های رفتاری دلالت‌های روشنی هستند که فرد را به عنوان عضوی خارجی درون یک گروه قومی به رسمیت می شناسد. پژوهش ارتباطات میان‌فرهنگی با فرایند رمزگذاری و رمزگشایی داده‌ها به هنگام تعامل بیگانگان با یکدیگر در ارتباط است. اگرچه بیگانه‌ی میان‌فرهنگی به بیگانه‌ای درون گروه قومی اشاره دارد، اما شواهد پژوهشی اندکی راجع به رفتار میان‌گروهی درونِ گروه قومی وجود دارد. چنانچه کودکان بتوانند نسبت به احساس عضوی خارج از گروه خود بودن اعتنایی نشان بدهند، و نشان نیز بدهند، آنگاه چند سؤال مهم مطرح خواهد شد. سؤالاتی همچون اینکه کودکان چگونه هویت محلی یا جهانی خود را در ضمن تعامل با اعضای آن گروه قومی خاص، انتقال می‌دهند. درنتیجه ، فهم پیچیدگی هویت قومی به عنوان هویتی که توسط گروه و تاثیرات اجتماعی شکل گرفته، چالش عمده‌ای را برای محققان ارتباطات به وجود می‌آورد.
به همان اندازه که شرکت‌های بین‌المللی‌ای همچون Viacom, Inc به توسعه و گسترش خود ادامه می‌دهند و با متون مبهم و دوپهلوی «جهانی‌محلی» (glocal) به دنبال جذب مخاطبان جهانی هستند، تفاوت‌های بین تجارب رسانه‌ای برای یک کودک چینی و کودکی در آمریکای شمالی رفته رفته حذف خواهند شد. همچنان که کودکان و نوجوانان درکی از خود (self) را در این محیط پیچیده‌ی جهانی پرورش می‌دهند، بایستی شکل‌گیری هویت‎‌شان را به طرقی که به نظرشان معنی‌دار می‌رسد انتقال دهند. هنگامی که کودکان با محصولات رسانه‌ای که برای کسب سود خلق شده‌اند تعامل برقرار می‌کنند این اعتبار هویت‌ آن‌ها است که به پرسش گرفته می‌شود. هم‌چنانی که جهانی‌شدن به بازتعریف درکی از مکان ادامه می‌دهد، هویت مبهم در جایی میان جهانی و محلی شکل می‌گیرد، جایی که ممکن است ما خودمان را در آن پیدا کنیم.