کتاب «درآمدی بر فضای بی دفاع شهری» که پدیدآوران آن مرتضی قلیچ و حسن عماری هستند از سوی نشر تیسا در سال ۹۲ به چاپ رسیده است.
همان طور که از نام این کتاب بر می آید در حوزه شهرسازی-طرح و برنامه ریزی قرار دارد. به هر حال اگر عدم سکون و دینامیسم رشد و تغییرات اجتماعی را یک قانون کلی برای جوامع انسانی در نظر بگیریم به تبع آن تغییرات زیستی و فضایی هم بخش عمده ای را در مباحث و نظریات علمی به خود اختصاص می دهند. اجتماعات انسانی از زندگی پراکنده و روستانشینی به سوی شهرنشینی متمرکز که در حال حاضر غالب سکونت انسانی در همه جای جهان محسوب می شود، پیش می رود. این رشد سریع شهرنشینی و شهرگرایی تقریبا تمامی کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه را شامل می شود و بر طبق آمارها حدود ۶۵ درصد از کشورهای در حال توسعه در شهرها ساکنند. به گفته ی نویسندگان کتاب در شهرها به رغم تمام دستاوردهای تمدنی، انسانی و توسعه ای که داشته اند امروزه مملو از عدم تعادل های فضایی، اجتماعی و زیست محیطی هستند که تمام فعالیت های انسانی و کالبدی را تهدید می کند؛ به طوری که می توان مدعی شد شهرها زادگاه مسائل اجتماعی هستند. شهرها و به ویژه کلان شهرها اغلب دارای فضاهایی مستعد وقوع جرم و ناهنجاری های اجتماعی هستند که به آن ها فضای بی دفاع گفته می شود. نویسندگان در این کتاب قصد دارند به واکاوی و شرح این فضاها بپردازند. البته مطالعه ی فضاهای شهری مورد علاقه ی رشته های مختلفی از قبیل جامعه شناسی شهری، روانشناسی شهری، جغرافیای شهری، اقتصاد شهری، برنامه ریزی شهری و معماری و شهرسازی بوده است. بنابراین مطالعه این فضاها یک مطالعه میان رشته ای را می طلبد، چیزی که خواسته ی نویسندگان این کتاب است. کتاب درآمدی بر فضای بی دفاع شهری دارای شش فصل است که در فصل اول به تعریف مفاهیم اساسی از جمله فضا، مکان، فضای شهری، فضای قابل دفاع و نیز فضای بی دفاع اختصاص دارد. از آنجا که فضا و جامعه به شکل مشخصی به یکدیگر ارتباط دارند به راحتی نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که مردم و جوامع، فضاها را ساخته و آن را تغییر می دهند و در عین حال بسیاری از کردارهای آنان نیز تحت تاثیر همان فضاها قرار می گیرد. یکی از مهم ترین مسائل گسترش بی رویه عرصه های شهری که اقشار متنوع مردم و متولیان مدیریت شهری بدان تاکید می کنند ناامنی و احساس ناامنی است. در این فصل به تقسیم بندی انواع فضاهای بی دفاع شهری به قرار زیر هم اشاره می شود:
نوشتههای مرتبط
۱-عدم ارتباط بین فرم و عملکرد فضا؛
۲-نداشتن متولی یا عدم حضور مالک؛
۳-عدم رویت بصری؛
۴-کنج ها؛
۵-زیرگذرها و زیرپله ها؛
۶-طرح های در دست اجرا؛
۷- ساختمان های نیمه تمام و رها شده یا متروکه؛
۸-نبود روشنایی؛
۹-سطوح فرورفته و برآمده به صورت افقی یا عمودی
۱۰-فضاهای بدون کارکرد یا بدون کارکرد متناسب (از نظر زمانی)
در همین راستا پژوهشگران و مدیران شهری از خلال نظریه ها و دیدگاه های جدید به کاهش جرم و افزایش حس امنیت از طریق تعاملات اجتماعی می پردازند. در فصل دوم نویسندگان به نظریه های جامعه شناختی و جغرافیایی مرتبط با فضاهای بی دفاع شهری اشاره می کنند. نظریه هایی که این سوالات را در نظر دارند که فضاهای بی دفاع شهری چگونه شکل می گیرند و بهتر است به پیامدهای آسیب شناختی این فضاها از چه دیدگاهی توجه شود. دلایل جامعه شناختی، کالبدی و مدیریتی گوناگونی را می توان برای شکل گیری فضاهای بی دفاع شهری برشمرد. به هر حال تحولات ناشی از صنعتی شدن و ادغام کشورها و به ویژه کلان شهرها در بازارهای جهانی در مقطع کوتاهی، موجب شهرگرایی فزاینده و گسترش بی رویه مرزهای شهری و شهرنشینی شده و در نتیجه نظم پیشین و متعارف دستخوش دگرگونی شده است. علاوه بر این فقدان نگرش سیستمی به شهر که بین خرده نظام های آن ارتباط وجود دارد، رشد فزاینده فردگرایی و برچسب و انگ های منفی به برخی محله ها یا فضاها در طول زمان را می توان از دلایل شکل گیری فضاهای بی دفاع شهری برشمرد. در فصل بعدی به تجارب برخی از شهرهای جهان در برخورد با فضاهای بی دفاع شهری پرداخته می شود. هر چند افزایش جرم و ناهنجاری های اجتماعی و پیامدهای ناشی از آن از جمله ناامنی در عصر کنونی، به یک ویژگی عمومی کلان شهرها تبدیل شده است؛ اما نتیجه مطالعات تجربی حکایت از آن دارد که در برخی از کشورها این وضعیت در شهرهای متوسط نیز جاری است، از جمله کشور انگلستان که ناامنی به غیر از شهرهای بزرگ حتی در شهرهای متوسط آن نیز از میزان بالایی برخوردار است و مدیران شهری نیز مجبور به انجام اقداماتی برای ایمن سازی آن ها شده اند. شاید هنگامی درباره ی فضاهای بی دفاع شهری، ناامنی و امن سازی شهرها حرف می زنیم نقش جنسیت و مشکلات در رابطه با آن در ذهن مان پررنگ شود. نویسندگان کتاب فصل چهارم را به ارتباط جنسیت و فضاهای بی دفاع شهری اختصاص داده اند. جنسیت یکی از مهم ترین عوامل شخصیتی است که در فرایند ادراک امنیت مورد بررسی قرار می گیرد. برخی از صاحب نظران شهرسازی اعتقاد دارند رویکردهای مسلط و قوانین شهری سبب ایجاد تبعیض های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سنی و جنسیتی میان شهروندان می شوند. مثلا قوانین و مقررات منطقه بندی و کاربری زمین، شهر را به مناطق مختلف تجاری، مسکونی و غیره تقسیم می کند و بر اساس چنین تقسیم بندی هایی مردان بخض غالب فضاهای عمومی و فعال شهر را در اختیار می گیرند و نواحی خصوصی تر از آن زنان می شود. فصل پنجم به وضعیت شهر تهران از لحاظ گستردگی فضاهای بی دفاع و ناامن بر اساس آمارها و پیمایش های موجود پرداخته می شود. مطالب این فصل از طریق منابع و مدارک موجود در سازمان زیباسازی شهرداری تهران و پایگاه داده های اجتماعی و فرهنگی معاونت فرهنگی و اجتماعی گردآوری شده اند. البته از پژوهش های نیروی انتظامی در حوزه پیشگیری از جرم نیز استفاده شده است. و در فصل پایانی نویسندگان کتاب به راهبردهای عملیاتی اخذ شده از نظریه ها و تجارب کشورهای مختلف می پردازند؛ راهبردهایی که به منظور کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از فضاهای بی دفاع شهری و ایمن سازی این فضاها انجام شده است. ارائه راهکارها درباره فضاهای بی دفاع شهری اساسا باید در جهت متعادل سازی شدت عوامل بی دفاع کننده و متناسب سازی با فضاها بر اساس ویژگی های فیزیکی و اجتماعی و همچنین فیزیکی-اجتماعی صورت گیرد تا تقویت یا کاهش یک عامل زمینه ساز نوع دیگری از خشونت نشود. این تغییرات باید در جهت افزایش قابلیت کلی یک فضا و قابل دفاع تر شدن باشند و احتمال وقوع خشونت را به حداقل برسانند.