۱۵ تا ۱۷ سالگی: اظهار امیال شخصی

جاستین کانن برگردان آریا نوری

با ورود به بازه ی سنی ۱۵ تا ۱۷ سال ، فعالیت ها و امیال تفریحی و فرهنگی نوجوانان روز به روز بیشتر شکل منحصر به خود را گرفته و شخصی تر می شود. مسیر فعالیت های فرهنگی از جنسیت و طبقه ی اجتماعی تاثیر می پذیرد و در هر کس به واسطه ی نحوه ی گوش دادن به موسیقی و یا به عنوان مثال استفاده هایی که از کامپیوتر می کند منحصر به فرد می شود.

کلمانس ، لوییز ، کامیل و . . . در سال اول رشته های ادبیات ، اقتصاد ، مطالعات اجتماعی ، علمی و . . . مشغول به تحصیل هستند. آن ها مسیر فرهنگی مناسبی را در پیش گرفته اند و در همین راستا فعالیت های بسیاری را انجام می دهند. ایشان میل آشکاری به مطالعه دارند و به موسیقی علاقه ی زیادی نشان می دهند. لوییز ، ۱۶ ساله ، یکی از آثار میلان کوندرا را مطابعه می کند. کلمانس ، ۱۶ ساله ، به تازگی رمان سرخ و سیاه ( Le rouge et le noir) را به پایان رسانده و در حال حاضر مشغول مطالعه ی یکی از آثار یاسمینا رضا (Yasmina Reza) است و در نهایت کامیل ، ۱۶ ساله ، به واسطه ی کنجکاوی به تازگی داستان مادام بوواری را تمام کرده و در حال حاضر کتاب هزار زن سفید (Mille femmes blanches ) اثر جیم فرگو (Jim Fergus) را می خواند. همه ی آن ها کتاب هایی را می خوانند که ارزش ادبی داشته و در مقطع دبیرستان از آن ها بهره برده می شود. کلمانس و لوییز می گویند در این مدت اخیر بیشتر کتاب خوانده اند. آن ها دوست ندارند از روی اجبار و برای پیشبرد برنامه های درسی خود در مدرسه کتاب بخوانند ولی به هر حال این مساله روی میل زیاد آن ها به مطالعه ی رمان ها گوناگون تاثیری نگذاشته است.

جستجو برای یافتن تفاوت . . .

در شرایطی که دوران راهنمایی زمان فراگیری سبک های گوناگون موسیقی محسوب می شود ، ورود به دوران دبیرستان سبب می شود تا هر کدام از آن ها یک سبک مورد علاقه و مختص به خود را جست و جو کنند : جاز ، رپ ، راک ، الکتریک ، اپرا و . . . این مساله به خصوص در دوران معاصر بیشتر به چشم می خورد که نوجوانان با ورود به دوران دبیرستان ، علاقه ی زیادی به موسیقی راک و سبک های مختلف آن نشان دهند: برای مثال ، کامیل به گروه پانک راک سام ۴۱ (de punk rock Sum 41 ) و فال اوت بوی (Fall Out Boy) علاقه دارد. کلمانس به گروه های پاپ راکی گوش می دهد که خیلی شناخته شده نیستند مثل ورتیکال هوریزون (Vertical Horizon) یا آگوستانا (Augustana). رادیو به خوبی این روند تخصصی شدن در گوش فرا دادن به موسیقی را نشان می دهد : لوییز به شبکه ی رادیویی موسیقی جاز گوش می دهد ، شبکه ای که تفاوت های زیادی با شبکه های سنتی مختص به نوجوانان دارد. تفریحات این نوجوانان به واسطه ی تمایز فرهنگی ای مشخص می شود که در نظر بوردیو اهمیت بسیاری دارد. لوییز به تمرین تئاتر و شنا می پردازد و کلمانس تنیس را به صورت مرتب دنبال می کند. دخترانی که از آن ها نام برده شد ، در خروج از خانه هم دقت بسیاری دارند: با وجود اینکه آن ها علاقه ی زیادی به آن دارند که با دوسنانشان به خرید ، کنسرت های موسیقی و یا سینما بروند ، اما برای مثال از رفت و آمد به دیسکوتک ها پرهیز می کنند. آن ها تنها برنامه های خبری تلوزیون را تماشا می کنند ، در عوض از کامپیوتر استفاده های فراوانی می کنند ،فعالیت های که به نسبت سنشان تغییر می کند : کامیل در حال یادگیری برنامه نویسیست و فیلم های مختص به خودش را درست می کند ، او حتی تلاش می کند تا سایت اینترنتی طراحی کند.

تفریحاتی کم و بیش مجازی

توماس، هری و جان در سن ۱۷ سالگی تفریحات متقاوتی دارند ، تفریحاتی که ” فرهنگ مشروعیت یابی در بین سایرین ” کمتر بر آن ها سایه انداخته است. البته درست است که آن ها در تفریحاتشان امیال شخصی خود را در رده ی اول اهمیت قرار می دهند ، اما برخی از کارهایی که انجام می دهند هم تحت تاثیر مستقیم دبیرستان قرار دارد. توماس می خواهد تاجر شود. او نه کتاب می خواند و نه به انجام فعالیت های ورزشی می پردازد. هری هم کتاب می خواند و هم آخر هفته ها به صورت مرتب با دوستانش فوتبال بازی می کند. در نهایت جان علاقه ی زیادی به تماشای سریال های تلوزیونی مثل فاکتور ایکس (X Factor) و سیکرت استوری (Secret Story ) دارد. هری هم علاقه ی بسیار زیادی به سریال تلوزیونی بیگ بنگ تئوری (The Big Bang Theory ) دارد و تمامی قسمت های آن ها را از طریق اینترنت تماشا می کند. همانطور که مشاهده می کنید ، کامپیوتر پایه ی تفریحات این سه نوجوان محسوب می شود، همچنین علاقه ی آن ها به بازی های کامپیوتری هم با افزایش سنشان کم نشده است.. هری با دوستانش به صورت آنلاین بازی لیگ آف لجندز (League of Legends ) را انجام می دهد ، بازی ای اسطوره ای. جان هم علاقه ی خاصی با مجموعه بازی های سیمز ( The sims) دارد ، در فیس بوک عضو است و وبلاگ شخصی خودش را اداره می کند.

مثل بسیاری از نوجوانان ، موسیقی در زندگی ایشان اهمیت والایی دارد. آن ها به خواننده هایی مثل دیوید گتا (David Guetta) و لیدی گاگا (Lady Gaga) علاقه ی زیادی دارند و به تماشای کنسرت های کمدی – موزیکال می روند. در نظر جامعه شناسان ، امواج رادیویی پخش موسیقی نیز در زندگی نوجوانان نقش به سزایی ایفا می کند. هر کس به نسبت سلیقه ای که دارد ، به این شبکه ها گوش می دهد. البته نمی توان امواج رادیویی مورد علاقه ی نوجوانان در این سن را تنها به شبکه های موسیقی محدود کرد. آن ها ممکن است برنامه های گوناگونی را دوست داشته باشند. برای مثال هری در مورد یکی از برنامه های مشاوره ای رادیو می گوید : « مجری این برنامه و مهمان های آن بسیار خوب هستند ، آن ها توصیه های بسیار خوبی در خصوص زندگی روز مره به ما می کنند.»

در فاصله ی سنی ۱۵ تا ۱۷ سالگی ، گروه دوستان اهمیت والایی پیدا می کند و نقشی والا در روند جامعه پذیری نوجوان ایفا می کند. باربارا فونتار (Barbara Fontar) و الودی کرودان (Élodie Kredens) ، دو جامعه شناس در این مورد می گویند : « هر نوجوان در این دوره سعی می کند تا در عین حال هم مثل گروه دوستانش باشد و هم شخصیتی کاملا منحصر به فرد را برای خود حفظ کند.»

آیا این مساله تنها مختص دوران جوانیست؟ آیا ما بزرگسالان هم دقیقا همینگونه نیستیم؟

۱۱-۱۳ سالگی : ورود به دنیای بزرگان ( http://www.anthropology.ir/node/26501 )

۱۳-۱۵ سالگی : اول دوستان ( http://www.anthropology.ir/node/26523 )

متن اصلی در وبگاه گروه مترجمان پیشرو : http://pishrotranslation.ir/post/755

پرونده ی آریا نوری در انسان شناسی و فرهنگ :

http://www.anthropology.ir/node/24940