– رابطه شما با سینمای مستند چگونه شکل گرفت؟
من فعالیت هایم را در نوجوانی با بازیگری تئاتر در شهر بندر انزلی شروع کردم. در بندر انزلی آن زمان یک کانون فیلم تاسیس شد که چهره های شناخته شده ای چون فرهادمهرانفر و حسن بهرام زاده در آن عضویت داشتند. از جمله فعالیت های این کانون دعوت ازفیلم سازانی چون کیانوش عیاری،امیر نادری و عباس کیا رستمی بود تا با حضور و نمایش آثار کوتاه و بلند و مستند خود با علاقه مندان گفت و گو کنند .من نیز کنجکاو و پر ولع پای ثابت تماشای این آثار بودم وبه عنوان کوچکترین عضو کانون وبه دلیل علاقه زیادی که به فیلم ها داشتم بیشتر اوقات در کانون بودم و تراکت های تبلیغاتی این فیلم هارابه کول می گرفتم ومعمولا زیر باران به در و دیوار و دار و درخت شهر می چسباندم.هنوز تاثیردیدن و تلنگر ذهنی و عاطفی آن فیلم ها درپیاده روی های بعد از دیدن فیلم ها در من باقی است.
نوشتههای مرتبط
در واقع بخشی از سینما که در گیر واقعیت بود بر من تا ثیرخاصی داشت و باعث شد که در سن ۱۸سالگی اولین فیلم کوتاهم را با هزینه ی خودم و با فروش کتابهای شخصی ام بسازم.فیلمی به نام “تولدی دیگر” راجع به زندگی یک خانواده ی ماهیگیر. فیلمی مستند گونه بود با طراحی خطوط دراماتیک.زمانی که در رشته ی سینما وارد دانشگاه شدم به عکاسی مستند اجتماعی بسیار علاقه مند شدم. به گونه ای که دائما در سفر بودم و عکس می گرفتم و همین امر سبب شد که خیلی در دانشگاه حاضر نباشم.بعد از مدتی فضای عکاسی مستند اجتماعی من را به واقعیت های پیرامونم خیلی نزدیک و خیلی حساس کرد. نتیجه اش هم تا کنون فیلم ها و عکسهای مستندی است که تهیه کرده ام و با ایمان و امید مسیر حرفه ای ام را ادامه می دهم.
– موضوع فیلم هایتان را بر چه اساسی انتخاب می کنید؟
مستند سازی هستم که علاقه به شناخت زندگی بومی و نزدیکی و ورود به شیوه زیست مردم دارم .راجع به آدم ها فیلم می سازم. عکاسی و سفر و روزنامه و کتاب و پای صحبت آدم ها نشستن و گوش دادن و دیدن اساس انتخاب موضوعاتم است.این ها را می گویم ولی شما باور نکنید! راستش بیشتر اوقات سوژه ها در مسیر من قرار می گیرند و من را انتخاب می کنند.و من سعی می کنم پیوسته آماده باشم برای دریافت .تلاش میکنم ذهن و دلم را آماده ی دریافت موضوع کنم.پس از آن سعی می کنم روایتی سازمان یافته به مستند ام بدهم.شخصیت های جذاب و کشش داستانی و زاویه ی دیدی منسجم . در این راه همراهی یارانم بسیار تعیین کننده است.
– شما در فیلم های مستند مردم شناسی مهم ترین منبع تحقیق تان چیست؟
اصولا فیلم مستند مردم شناسی به معنی اخص کلمه نساخته ام.اما فضای مردم شناسی درفیلم هایم وجود دارد. این فضاها راخیلی می پسندم و همواره سعی می کنم همیشه به فیلم هایم ورود کند. در مورد تحقیق پس از تعیین شدن موضوع پیرامون آن شروع به مطالعه ی میدانی و کتابخانه ای می کنم و یافته ها یم را نظام مند می کنم و همیشه بخش هایی از موضوع را عامدانه نگه می دارم برای کشف و ثبت هنگام فیلم برداری .
– گاهی مستند ساز راجع موضوع و آدم های فیلمش یک سری تحقیق میدانی انجام می دهد و با شناختی که دارد هنگام فیلم برداری شخصیت فیلمش را در موقعیتی قرار می دهد که می داند فرد در آن موقعیت خاص چه عکس العمل و واکنشی انجام می دهد و از آن استفاده می کند نظرتان در مورد این شیوه کار چیست؟
من این شیوه را در برخی فیلم هایم به کار گرفته و می گیرم.البته درست کردن این فضا را از فیلم سازان برجسته جهان آموخته ام و بر اساس تحقیقاتم می دانم سوژه چگونه در فضایی که قرار می گیرد عکس العمل نشان می دهد و اگر من بعضی اوقات به یک فضا ی خاص نیازداشته باشم فضای کاری ام را را به گونه ای طراحی می کنم که شخصیت در آن شرایط قرار بگیرد و منتظر واکنش او می مانم. گاهی در حد انتظار و گاهی هم عکس العملی بیشتر یا کمتر از آنچه که انتظار دارم انجام می دهد ولی واکنش های این چنینی شخصیت در چارچوب فیلم جای خود را می یابد و به ساختن فضای کار کمک می کند.
– چرا در مستند های خود از نریشن (گفتار متن) استفاده نمی کنید؟
من معمولا از شیوه ی مستند سازی مشاهده ای و تعاملی در مستندهایم استفاده می کنم .ترکیبی از شیوه های سینما ی مستقیم و سینما حقیقت(وریته).در این شیوه از طریق گفت و گوی مستقیم با شخصیت (وریته) و یا گفت و گو و تبادل اطلاعات مابین خود شخصیت ها (مستقیم) استفاده می شود.دوست دارم خود کاراکتر ها فیلم را پیش ببرند و به جز جایی که نیاز هست خودم را وارد فیلم نمی کنم.البته درزمینه ی استفاده از گفتار متن هم چند تجربه دارم.
– به طور کل در ساخت یک فیلم مستند چگونه می توان پوسته ظاهری موضوع را شکافت و به عمق آن رسید؟
برخی کارگردان ها طی تجربه ها یشان بر اساس شناختی غریزی عمل می کنند و چیزی که در ساختار فیلم شان درست عمل می کند و موثر است را خوب می شناسند.مستند ساز در رو در رویی و مواجهه اش با واقعیت در هر مرحله از کار به گزینش و تفسیر علت و معلولی دست می زند. فیلم مستند ضبط مستقیم و بی واسطه ی واقعیت نیست.مستند کشف ابعاد عمیق تری از واقعیت است.این عرصه مستلزم شناختی آگاهانه از جهان مقابل دوربین و فرایندی است که طی آن جان این جهان به نمایش در آید.درک و شناخت عمیق از موضوع در وهله ی اول مستند ساز را راهنمایی می کند که به چه انتخاب هایی از موضوع موردبررسی اش دست بزند و از آنها فیلم بگیرد و در مرحله ی بعد او را هدایت می کندکه چگونه در راستای ایده ی مرکزی اش به چینش دوباره ی آن انتخاب ها بپردازد. به شکلی که به حقیقتی بزرگتر و فرای واقعیت به ظاهر ساده ی اولیه برسد. در فیلم مستند یک زیر متن داریم که دیده نمی شود اما از کلیت فیلم دریافت می شود.توجه به این زیر متن ها در مرحله ی طراحی ساختار فیلم بسیار مهم است .یکی از نگرا نی های ما مستند سازان خصوصا زمانی که داور ی جشنواره ای را بر عهده می گیریم این است که می بینیم بسیار موضوعات بکر و تازه ای وجود دارد که بدون طراحی ساختار از طرف مستند ساز تلف شده اند.باید گفت فیلم سازان جوان تر ما موضوعات را خوب می شناسند و سریع با فضا ارتباط بر قرار می کنند ولی باید آموزش ببینند که فیلمی با محتوا و مضمونی عمیق و ساختاری اندیشیده شده بسازند. مستند موفق و تاثیر گذار ،یک ذهن تربیت شده و آموزش دیده و بارور می خواهد.
– میان یک فیلم مستند و آن چه که واقعیت خوانده می شود فاصله وجود دارد ،در این مورد نظرتان چیست؟
مستند ساز نمی تواند واقعیت را ثبت و ضبط کند.او تنها می تواند با واقعیت مواجهه داشته باشد.نگاه و انتخاب های مستند ساز نسبت به واقعیت بیرونی و تفسیرش از آن نتیجه اش فیلم مستند او خواهد بود.
– از چه سندی برای پیشبرد مطالعات مردم شناسی در فیلم هایتان استفاده می کنید؟
معمولا ازمونو گرافی ها وفیلم ها ،عکس ها و صداهایی که به شیوه مردم شناسی علمی تهیه شده اند به عنوان سند تحقیقاتی استفاده می شود.
– تفاوت فیلم مستد و فیلم مردم شناسی را در موضوع مشترک چگونه می بینید؟
تفاوت اساسی و اصلی در مقدار حضور فیلم ساز در فیلم است .فیلم ساز ابزارهای خاص خودش را دارد که می تواند به وسیله آنها به ایده اش برسد .این ابزار عبارتند از نوع فیلم برداری(استفاده از عدسی ها و زوایا)،تدوین، و طراحی صدا و چگونگی انتخاب اتفاقات جلوی دوربین و..
من در کارها یم از تمام امکانات سینمایی وروایتی در راستای ایده ی مرکزی ام در رو در رویی با واقعیت استفاده می کنم.اما در فیلم های مستند مردم شناسی علمی تحقیق اصولی و عمیق وکمترین حضور فیلمساز و نگره اش در فیلم و نیزرعایت حفظ فاصله با موضوع بسیار تعیین کننده است. برا ی مثال درمستند “روزهای بی تقویم “اگر من به عنوان مستند ساز و فیلم ساز دیگری به نام یک مردم شناس هر دو قصد داشته باشیم فیلمی از کانون اصلاح و تربیت بسازیم ،من علاوه بر انجام تحقیقات خود از تمام ابزاری که در اختیار دارم استفاده می کنم تا داده های بیشتری ارائه دهم و تاثیر گذاری فیلم را در راستای ایده مرکزی که دارم ودر طول تحقیقات آن را پرورده ام افزایش دهم.اما مستند ساز مردم شناس با حفظ فاصله با موضوع وبا تکیه بر تحقیقات عمیق علمی اش فضای خود را طراحی می کند و در این راستا کمترین فضاسازی را با استفاده از ابزار سینماتوگرافی به خرج می دهد تا نتیجه اتری قابل اتکا باشد برای محققین مردم شناس به عنوان یک سند تصویری مردم شناسی. من در روزهای بی تقویم به جز مواردی که تحقیق کتابخانه ای داشتم ،فرصت چندانی برای تحقیق میدانی به دست نیاوردم وشاید برایتان جالب باشد که بخش عمده ای از تحقیق من در این کار با دوربین فیلم برداری صورت می گرفت یعنی هم زمان با فیلم برداری.ولی در یک مستند مردم شناسی علمی قطعا برخورد سازنده اثر در مورد همین موضوع بسیار متفاوت خواهد بود. ژان روش می گوید:برای فیلم “شکار شیر با تیر کمان”مدتی بود که شکار اتفاق نمی افتاد ؛من این شکا ر چیان را راه انداختم( روی محیط تاثیر گذاشتم) و افراد را برای انجام این کار بر انگیختم و هنگام شکار همه ی آنها کار طبیعی خودشان را می کردنند و من هم فیلم می گرفتم.
– بزرگترین ضعف مستند سازان ما چیست؟
بزرگترین ضعف این است که مستند سازان برای ساخت فیلم تحقیق عمیق و چند جانبه انجام نمی دهند.فیلم مستند باید دارای پس زمینه ای،حاصل تحقیق و جستجوی متدیک فیلم ساز باشد.خیلی از فیلم سازان ما عجله و شتاب در کار دارند ولی یک مستند خوب نیازمند زمان و تامل،تمرکز و تحقیق است .
– درباره فعالیت های جدیدتان توضیح دهید؟
فیلم جدیدم با نام “صدو یک سگ بی خال “است که فیلم برداری آن تمام شده و در مرحله تدوین است وشهروز توکل آن را تدوین می کند. مدت زمان آن ۶۰ دقیقه است . موضوع فیلم درباره خانمی است که اعتقاد دارد باید سگ هایی که در خطر مرگ هستند را نجات داد. او تلاش می کند که سگ ها ی ولگرد و رنجور را بیابد وآنها را درمان وعقیم نماید و بعد به صورت رایگان در اختیار مردمی که برای نگهبانی از گله و باغ و خانه شان به سگ نیاز دارند قرار دهد. فیلم دیگری با عنوان “A Taste Of Iran” برای شبکه ی BBC WORlD ساختم که راجع به ،مردم ، فرهنگ،تاریخ و موسیقی امروز ایران است از منظر غذا.قسمت اول در گیلان می گذرد و در فیلم همه جور غذای گیلانی دیده می شود.از میرزا قاسمی گرفته تا باقالا قاتق و ترش کباب ! این شبکه بالغ بر یک میلیاردونیم بیننده دارد.اردیبهشت سال گذشته هم قرار بود فیلمی آماده کنم به نام “مال کنون”در باره ی کوچ ایل بختیاری و تغییرات امروزی آن که متاسفانه به تعویق افتاد. امیدوارم اردیبهشت سال آینده بتوانم فیلم برداری آن را شروع کنم .
– حرف آخر..
آرزومندم فضایی که امروز برای سینمای مستند ایران بوجود آمده هر روز بالنده تر شود . همه وهمه به فیلم ها ی خوب مستند این زمانه توجه کنند . ما باید به آثار مستند بها دهیم. اگر مستند سازی ما درد و زخمی دارد روی آن مرهم بگذاریم وتیمارش کنیم. باید از این فیلم ها و فیلم سازها حمایت و پشتیبانی کرد. به هر حال آثار مستندما بخشی مهم از فرهنگ و تاریخ و زندگی و زمانه ی ماست. مسئله دیگر این است که ما نیازمند یک آرشیو اساسی برای مستند هایمان هستیم. از دانشگاه گرفته تا تلویزیون و مراکز مختلف فرهنگی باید سعی کنند آثار مستند را حفظ کنند.فکر می کنم بخشی مهم از آثار مستند ما از بین رفته است و خیلی از آن ها را نداریم. این فیلم ها سندهای مهم تاریخ ما هستند. وجایشان در آرشیوهای دانشگاه های مان برای نگاه های کاونده و کنجکاو و جستجو گر امروز و فردا بسیار خالی ست. باید شتاب کرد.خیلی زود دیر می شود…
این گفتگو نخست در روزنامه آفتاب یزد ۲۱ مهر ۱۳۸۷ منتشر شده و مهرداد اسکویی آن را برای تجدید انتشار در اختیار انسان شناسی و فرهنگ قرار داده است.