کلمات کلیدی: ایزدیها، بینالنهرین، مردمنگاری و اسطوره، فرهنگ کردها، ملک طاووس
چکیده
نوشتههای مرتبط
ایزدیها گروهی از کردها هستند که نظام دینی و فرهنگی آنها غیر قابل تفکیک از یکدیگر است ولی در مطالعات پراکندۀ موجود دربارۀ ایزدیها این مهم نادیده گرفته شده است. در این مقاله تلاش کردهایم ابعاد موضوع ایزدیها را مشخص و ورودیهای نظری، روششناختی و موردی را برای مطالعۀ ایزدی ارائه دهیم. براساس نمادها و آئیینهای ایزدی، این آئیین شکل دگرگون یافته از ادیان باستانی بینالنهرین است.
رویکردها و روشهالنهالنهر
«ایزدی یکی از فرقههایی است که گرایش فراوانی به جشن و سرور و شادی دارند و اعیاد دینی آنها بسیار است» (التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۲۰۴). آئینی بودن ایزدی یعنی گرایش این دین به برگزاری آئینهای مذهبی مختلف در مقابل اقوال و مناجاتهای شفاهی یکی از مواردی است که قدمت و اصالت آن را نشان میدهد. این موضوع دربارۀ محتوای اساطیر ایزدیها نیز صدق میکند که بیشتر دربارۀ وقایع و اعمال خدا، ملک طاووس، نحوۀ آفرینش و شیخ عدی است. از نظر اسطورهشناسی اساطیری که جنبۀ آئینی در آنها بیشتر است اصالت و قدمت بیشتری دارند و کمتر با توصیفات و توضیحات شفاهی همراه هستند (Spence Lewis, 1994:29,29,46). بنابراین نماد اصل و اسطوره فرع است. اساطیر با نمادها ساخته میشوند و نماد عنصر تشکیل دهندۀ تمام مجموعههای اسطورهای است. آندرولانگ[۱] در تحلیل و توضح اساطیر می گوید « عاوین و نامها»ی اسطوره نقشی ندارد و تحلیل اساطیر بر اساس نام آنها نادرست میباشد، چون اساطیر همیشه تغییر میکنند و بنمایهها و اسطورههای کهن تحت عنوان نامهای جدید دوباره ساخته میشوند(Lang Andrew,1893: 3-6).
برای مطالعه دربارۀ ایزدیها نیاز به به منطق اساطیر و چگونگی تحول و کارکرد آنها و بنابراین روششناسی درست ست. به کارگیری روش تاریخی و اتنوگرافیک غیر تخصصی برای یک دین نتایج اسفبار و تحریف و سردرگمی مانند آنچه درمورد ایزدیها مصداق پیدا کرده است را به دنبال دارد. نکتۀ دیگر روششناختی برای مطالعۀ دین ایزدی لزوم تفکیک عناصر بومی و غیر بومی است؛ همچنان که حتی از اسامی و نیز پارهای مناجاتها و… بر میآید این دین به شدت از ادیان دیگر از جمله اسلام تأثیر پذیرفته است. مبنای اصلی برای این تفکیک فرهنگ بومی از غیر بومی، نیز مانبع باستانی و اسطورهای- تاریخ منطقه وسرزمین کردها است.
ایزدیها
سرزمین ایزدیها شمال موصل (نینوای باستان) است و مرکز دینی آنها لالش در شانزده کیلومتری شمال موصل، در جایی که کوهها در آنجا شروع میشوند است. شیخان، دهوک و شنگال (سنجار) از شهرهای مهم ایزدیها هستند. ایزدیها به خودشان «ئیزدی» میگویند (ئومهر خانی، د. خانا ۲۰۰۷: ۱۴) و به خدا، ئیزدی، یزدان، خوهدی ئیزید، ئیزدان، میگویند (همان: ۱۸) که در زبان کردی به معنای ایزدی، یزدان، فرشته میباشد. در گذشته ایزدیها نامها وعناوین دیگری داشتند؛ مانند داسنی، عدوی و… (آسطوریان گارنیک، ۱۳۹۷: ۱۰۷). سرزمینی که ایزدیان در آن زندگی میکنند در گذشته میدان جنگهای متعدد و شدیدی بین ایرانیان و یونانیان، آشوریان، بابلیان، و سلوکیان و … و دشمنان آنان بوده است. از سوی دیگر این منطقه محل درگیریهای شدید مذهبی نیز بوده است، به طوری که دین زردشت و نیز دین مزدک و مانی و مسیحیت در منطقه حضور داشتند (التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۲۲). ایزدیها در گذشته جنگجویان وسواران قابلی بودند. در اثر حملات عثمانی و آشوبهای جنگ جهانی اول و سایر درگیریها مهارجت عدهای از ایزدیها به کشورهایی چون ارمنستان، قفقاز، روسیه، گرجستان و… صورت گرفت (همان: ۹۴، ۹۵).
دین ایزدیها بومی منطقه و فرهنگ آنهاست و آنها از معدود گروههایی هستند که دین و فرهنگشان با یکدیگر منطبق است و شاید به همین دلیل است که مرز روشنی بین اعتقادات و باورهای آنها و رسوم فرهنگی و اجتماعی آنها نمیتوان کشید. معبد و سرزمین لالش برای ایزدیها فقط یک معبد و پرستشگاه نیست. این سرزمین بنا به اعتقاد آنها محل رستاخیز نیز میباشد (آنها به روز قیامت اعتقاد دارند) و برای آنان لالش سرزمین کاملاً مقدس است. در ورودی درۀ لالش راهی به طول دویست متر به جهت راست از راه اصلی منشعب میشود که آن را با سنگهای سفیدرنگ فرش کردهاند که پل صراط میباشد. ایزدیان معتقد به تناسخ ارواح هستند و بنابراین پل صراط نیز برای آنان تدارک دیده شده است. در سمت چپ معبد شیخ عدی چشمۀ مقدسی وجود دارد که زائران در آن غسل تعمید میکنند و به آن «کانی سپی[۲]» یعنی چشمۀ سفید میگویند (آورزمانی فریدون، ۱۳۹۷: ۷).
زبان ایزدیها کردی کرمانجی است. سلسله مراتب مذهبی ایزدیها عبارت است از: شیخ، پیر، فقیر، قوال (نقل کنندگان و خوانندگان سرودهای مذهبی). قبایل کرد ایزدی عبارتند از بکران، بردحلی، بلسین، بادیری، جوانا، جفریه، داسنی، دملی، دنبلان، زیلکان، شیخان، عزوی، قائدیه، هسکان، هکاری، هوبریه (التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۹۱). کتابهای دینی ایزدیان مصحف رهش[۳] و جیلوه[۴] نام دارند که به زبانهای انگلیسی، عربی، اتریشی، فرانسوی و … ترجمه شده است. ادوارد براون اولین کسی بود که این کتابها را در سال ۱۸۹۵ میلادی به انگلیسی ترجمه کرد التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۲۳).
یکی از اعتقادات ایزدیها این است که روح انسان درستکار به عرش میرود و در آنجا دوباره متولد میشود و اگر انسانی گناهکار باشد روح او در قالب حیوانات دوباره به دنیا باز میگردد (Empson, R.H.W,1928: 77). آنها مانند ملل دیگر به وقوع سیل اعتقاد دارند و میگویند از زمان سیل تاکنون هفت هزار سال میگذرد که در هر هزار سال یک فرشته از هفت فرشتۀ خداوند آئین و کارکردهای خود را انجام داده است (Empson, R.H.W,1928: 83). سنت ادبیات شفاهی در بین کردهای ایزدی بسیار رایج است و این ادبیات شفاهی فقط محدود به ادبیات دینی نیست و مانند سایر کردها انواع منظومهها و سرودهای تاریخی- افسانهای در بین آنها نقل میشود. بعضی از این افسانهها و نظمها با شخصیتها و مضامین دینی آنها پیوند خورده است؛ مانند بیت «پیرمندی گور»، «شیخ ئوسمان و شیخ براهیم» و … (نگاه کنید به جندی رهشو خهلیل، ۲۰۰۴، ج ۲). قبله در بین ایزدیها متفاوت است و معمولاَ شرق یا ستارۀ قطبی است (Empson, R.H.W,1928: 54)
آنها گاهشماری مخصوص خود را دارند که بیشتر با مراسمان دینی و وقایع طبیعی مشخص میشود. مرده را در حالتی که صورت آن به طرف ستارۀ شمال باشد دفن میکنند (Isya, Joseph,1919:193). رسمی کهن در بین کردها وجود داشته است و به فراموشی سپرده شده است که همکنون در بین ایزدیها به عنوان یک آئین دینی ماندگار است؛ آنها روی قبر را کاملاً با خاک میپوشانند و روی آن قرصهایی نان غذا قرار میدهند و برای مردان یک گوپال[۵] (عصایی سرکج) قرار میدهند، آنگاه فقیر (شخص دینی ایزدی) بر مزار مرد ایزدی میآید و خطاب به میت میگوید زمانی که فرشتۀ نکیر آمد، غذاها را به او بده، اگر قبول نکرد گوپال را بر سر او بکوب .(Empson, R.H.W,1928:63) بر سر در معبد شیخ عدی آیات قرآنی مانند آیتالکرسی نوشته شده است. روحانیان معمولاً دارای ریش بلند هستند و لباس سفید میپوشند (Isya, Joseph,1919:162,165)
منابع موجود دربارۀ ایزدیها تکرار مکرار است که به آئینها و مراسمات دینی آنها مانند ازدواج، زیارت، جشن نوروز و … در بین آنها با نگاه بیرونی و بیگانهگرا پرداختهاند. قومکشی و نسلکشی ایزدها در قرون جدید نشان میدهد شعارهای دمکراسی و آزادی در عمل کاربرد محدودی داشته و در خدمت منافع قدرت و سیاستهای سرمایهدارانه بوده است. بیشتر کسانی که دربارۀ ایزدیها نوشتهاند افرادی مانند مستشرقان، سفرنامهنویسان، مسیونرهای مذهبی و .. بودهاند که نه تنها تخصصی دربارۀ مطالعۀ فرهنگی یک قوم و نظام فرهنگی آنها را نداشتهاند بلکه غالباٌ، انگیزۀ آنها از نوشتن دربارۀ ایزدیها نه شناخت و درک این نظام دینی- فرهنگی بلکه برای طرد هرچه بیشتر آنها و در نتیجه مشروعیت بخشی به اقدامات غیرانسانی نسبت به آنها بوده است. مهمترین مصداق آن عناوین انتخاب شده برای این کتابها است؛ مانند شیطان پرستان، یزدیان، کافران و … است. از نظر روششناسی و معیارهای علمی چنین آثاری (که به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی) نوشته شده است دارای ارزش یک اتنوگرافی ساده هم نیست و جدا از اینکه جانبدارایهای دینی و فرهنگی در آن به وضوع دیده میشود، معمولاً یک مطالعۀ سطحی و فاقد تحلیل است و میتوان گفت توصیفاتی مغرضانه و غیر واقعی و مبهم و ناقص بیش نیستند. به خصوص اینکه در این آثار به جای تحلیل علمی به اقوال خود ایزدیان دربارۀ دین وآئینشان متوسل شدهاند که منجر به تعابیری عامیانه از این کیش باستانی شده است. شیوۀ برخورد با ایزدیها در سنت آکادیمک مانند شیوۀ برخود با توتمیسم است؛ همانطور که لوی استروس گفته است که توتمیسم بیشتر زادۀ توهم ماست و نه واقیعیت. ایزدی نیز در واقع نه شیطانپرستی و نه مسلمانی و یا کفر و… بلکه فقط یک آئین باستانی است که ریشه در نظامهای کهن دینی سرزمین پهناور بینالنهرین دارد. دین ایزدیها را به مانویت، گنوسی، زردتشت، میترائیسم نسبت دادهاند. هیچ منبعی با تکیه بر فرهنگ باستانی کردها به مطالعۀ ایزدیها نپرداخته است. لزوم استفاده از منابع فرهنگی برای درک مذهب ایزدیها تاکنون نادیده گرفته شده است. روژه لیسکو میگوید آن روز که مدارک کافی دربارۀ فولکلور کردی گردآوری شود تمام نکتههای راجع به آئین ایزدی تغییر خواهد یافت (نیکتین واسیلی، ۱۳۷۷: ۴۴۹؛ به نقل از روژه لیسکو).
ملک طاووس
ملک طاووس در بین ایزدیها گاهی خداوند آفریننده و گاهی یکی از هفت فرشتۀ آفریده شده از جانب خداوند است. برای فهم موضوع ملک طاوس به عنوان یک موجود اسطورهای-دینی؛ الف: نخست باید ماهیت و ویژگی این موجود را از ب: دوم الگوی ساختاری، نقش و کارکرد آن تفکیک کرد. ایزدیها میگویند از میان هفت فرشتهای که خداوند آفرید، ملک طاووس اولین و مهمترین فرشته بود که هفت قوچ قربانی مخصوص او هستند (Empson, R.H.W,1928:143).
الف: ماهیت و نیز تجسم ملک طاووس در بین آنها به صورتهای مختلفی است و در این زمینه نمیتوانیم به یک دیدگاه منسجم برسیم. به زعم آنها ملک طاووس فرمانروای زمین است، در همه جا حضور دارد و قدرت هر چیزی در دست اوست. به نظر ایزدیان جایگاه ملک طاووس از جانب خداوند در آسمان به این موجود تفویض شده است. آنها اعتقاد دارند ملک طاووس زمانی دارای پر بوده است که در آن سه خط سبز، قرمز و آبی وجود داشته است و از پرهای منسوب به ملک طاووس در درمان بیماران استفاده میکنند (Ibd:135,142). جلوههای ملک طاووس بسیار است، از پرنده، خروس، فاخته و … گرفته تا بعضی از شیوخ مانند شیخ شمس را نیز تجلی ملک طاووس میدانند (آسطوریان گارنیک، ۱۳۹۷: ،۲۸، ۲۹، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۶۱، ۶۲، ۷۰، ۷۲، ۷۳، ۱۳۹، ۲۱۷).
ب: اینکه ملک طاووس چه جایگاهی نمادین در اساطیر ایزدی دارد میتواند سرنخهای بیشتری دربارۀ ماهیت سیال و غیر متعین او را در دین ایزدی بر ما روشن کند. روایت ایزدیان از آفرینش مانند اسطورۀ بهشت است که در سرتاسر منطقۀ بینالنهرین حاکم بوده است. نقش ملک طاووس به عنوان یک فرشتۀ رانده شده از بهشت همسان با نقش مار در روایت بهشت است (همان: ۷۸-۷۴). ارتباط ملک طاوس با «دُر»ّ در اسطورۀ ایزدیان اصالت این نماد را بیشتر بر ما آشکار میکند چراکه در اساطیر همۀ ملل مار و دُرّ (گوهر) دو عنصر نمادین مهم و متناظر هستند. با توجه به اینک متون دینی ایزدیها به زبان کردی است، باید پرسید چرا نام کلیدیترین نماد آنها یعنی ملک طاووس، از زبان عربی اخذ شده است؟ به خصوص اینکه این منطقه نیز هیچگاه محل زیست پرندهای به نام طاووس نبوده است. در مقابل، مار در میان آنها تقدیس میشود و این مسائل چهرۀ یکسان مار و ملک طاووس را بیشتر روشن میکند.
ج: چگونه مباحث «الف» و «ب» میتواند به یکدیگر مرتبط شوند؟ برای ایزدیها آفتابپرست هم نوعی مار محسوب میشود. خروس هم برای آنها نوعی از طاووس است. در بسیاری از آثار هنری و حکاکی ایزدیها و نیز کردهای منطقه پرنده به طور کلی مد نظر است و یک تصویر کلی از پرنده کشید میشود و یا آنکه در اشکال ترکیبی فقط بالهای پرنده کشیده میشود که تعمداَ نوع پرنده بازنمایی نمیشود یا نادیده گرفته میشود. همچنان که در صفحات بعدی خواهد آمد، بلبل نیز در بین ایزدیها مورد توجه است. تغییر چهرۀ انواع پرندگان در دین و فرهنگ آنها به مخصوصاً در قالب یک هویت واحد مانند ملک طاووس این موضوع را آشکار میکند که در اینجا آنچه مهم است پرنده در مفهوم کلی آن است که یک نماد مهم را شکل میدهد؛ همچنان که مار نیز نمادی از خزندگان است. سابقۀ چنین دیدگاهی در فرهنگ کردها در اصطلاحی کردی مار و مه للو موور… یعنی خزنده و پرنده (استعاره از تمام موجودات) در کنار یکدیگرآمده است.
در مجموع میبینیم چهرۀ ملک طاوس با مار و پرنده دائماً در تعامل و تبدیل شدن است. نظامهای کهن آئینی فرهنگی کردها نشان میدهد که تقدس مار- پرنده یکی بنمایههای اصلی را تشکیل میداده است. تصویر معروف منسوب به الهۀ مار (شای ماران[۶]( در بین کردها ترکیبی از تصویر یک مار و یک پرنده است. بنابراین به طور اجمالی میتوان گفت ملک طاووس تنها زادۀ تغییرات و التقاتات جدید در نمادپردازی کهن بینالنهرینی مار، به ویژه در ارتباط با آفرینش و نقش آن در بهشت است که از قضا بر اساس معیار قرار دادن این نماد آنها را شیطانپرست و… نامیدهاند.
نمادهای ایزدی
نمادها کلیدیترین عناصر برای شناخت نظامهای فرهنگی و آئینی هستند؛ روایات دینی تحریف میشوند و تغییر شکل و نام میدهند ولی نماد همچنان خود را حفظ میکند و به ندرت دچار تحریف و تقلیل میشود. اهمیت نمادها به ویژه دربارۀ دینهایی که در معرض انواع تغییر و تحولات درونی و بیرونی بودهاند مهمتر است چرا که از معدود منابع قابل اتکایی هستند که ما را به اصل و ماهیت آنها رهنمون میشوند.
مار: مار نقش مهم و آئینی برای کردهای ایزدی دارد. بنابر اسطورهای در بین آنها رایج ست دو سیل وجود داشت، در سیل دوم کشتی ایزدیها در آب شناور شد و به اطراف کوههای سنجار که رسید به دلیل تماس با صخرهها سوراخ شد، ماری خود را در آن سوراخ قرار داد و کشتی را از غرق شدن نجات داد (Empson, R.H.W,1928: 85). آنها مار سیاه را تقدیس میکنند و میگویند این همان ماری است که کشتی را نجات داد و نیز ملک طاووس را در خود پنهان کرد و به بهشت برد (التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۱۴۴). به اعتقاد ایزدیها «شیخ مند» (از شیوخ بالا مرتبۀ ایزدیها) بر مارها حکم میراند و هرکسی را ماری بگزد نزد نوادگان او میرود و شفا مییابد (التونجی محمد، ۱۳۸۰:۲۰۱). حتی کسوف و خسوف خورشید را به مار نسب میدهند .(patgambar Perochak,2006:21)نقش مار بر در ورودی معبد شیخ عدی حک شده است و زائرا ن آنجا هنگام ورود به معبد بر آن مار بوسه میزنند. نقش مار در بیشتر معابد آنها در لالش مانند معبد شیخ مند و… وجود دارد (ئومهر خانی، د. خانا ۲۰۰۷: ۱۴).در مجموع خدای برتر و آغازین برایشان در نقش مار(سیاه) مقدس و ارجمند است.
نماد مار در اسطورهها و روایتهای دینی ایزدیها چهرهها و کارکردهای مختلفی به خود میگیرد؛ به طور مثال آنها به ربالنوعی به نام «مامهرشان» اعتقاد دارند که افشانندۀ باران و پرتاب کنندۀ آذرخش است و سواری است که ماری چون شلاق در هوا میچرخاند است. مامهرشان با تنوع کارکردهایش بازتابی از مفهوم باستانی ربالنوع تند یا طوفان است (آسطوریان گارنیک، ۱۳۹۷: ۱۳۵- ۱۳۴).
رنگها: رنگ سیاه [۷]در بین ایزدیها از نظر دینی نقش مهمی دارد. خرقۀ مقدس فقیران سیاه رنگ است. خداوند بر کوهستان سیاه فرود آمده است در زمان آفرینش (آسطوریان گارنیک، ۱۳۹۷: ۴۹). به بادی به نام رهشه با یا باد سیا اعتقاد دارند (همان: ۱۲۲). و سگ سیاه برای آنان مانند مار سیاه به طور خاص قابل تکریم است (همان: ۲۲۲). و رنگ آبی[۸] رنگی مذموم است. سرپوش عرس در بین ایزدیها سرخ است و این رنگ در مقابل رنگ آبی قرار میگیرد (همان: ۱۳۶). شاید تقدس رنگ سیاه علاوه بر نمادهای کلاغ سیاه، مار سیاه، گاو قربانی سیاه، با نوع نامگذاری کتاب مقدس آنها یعنی مصحف رهش، به معنای کتاب یا نسخۀ سیاه بی ارتباط نباشد.
خرقه: خرقه در بین ایزدیها جایگاهی دینی و مقدسی دارد و معانی مختلفی دارد. الف: خرقه به عنوان جامۀ خداوند در زمان آفرینش جهان، ب: خرقه به عنوان پوشش فرشتگان در هنگام نزول بر زمین. ج: خرقه به عنوان جامۀ فرشتگان والا مقام و جایگاه خاص آنها. د: خرقه به عنوان جامۀ اولیا و درویشان ایزدی منسوب به «فقیر» که نیمتنۀ سیاهی بافته شده از پشم است که روی لباس خود میپوشند. ه: و در نهایت خرقه به عنوان جامه و پوشش و خلعتی از الوهیت و جهان دیگر برای معتقدان و دینداران ایزدی (Spät Eszter ۲۰۰۹,۱۱۷). همچنان که مشخص است خرقه به گونههای مختلفی تعریف میشود و حتی گاه به جامهای نور هم تعبیر شده است. ولی میتوان گفت بیشتر جنبۀ مادی خرقه مورد نظر است مانند جامۀ پشمی و سختی که درویشان ایزدی به تن میکنند. در بین کردهای دیگر نیز تقدس و اعتقاد به الوهیت داشتن پارچه و بافت که هدیهای جانب خدا و یا ایزدان هستند همچنان وجود دارد. این خرقه مقدس است و نمیتوان به آن قسم دروغ خورد (یکی از موضوعات مورد سوگند است) (التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۱۰۳). در بین کردهای مناطق مختلف کردستان و … نیز رسم است که به فرش و بافته سوگند یاد میکنند که اهمیت نمادین بافت و جامه را نشان میدهد.
خورشید و ستارگان: بیتها در حقیقت آوازهایی هستند که هر روز قبل از طلوع خورشید به وسیلۀ اولیاء دینی ایزدی خوانده میشوند و این بیتها تقدس زیادی دارند. ایزدیهها اولین جایی را که طلیعۀ خورشید برآن میتابد میبوسند و شهادت و نیایشهایی را بر زبان میآورند این نیایش به صورت فردی و در خلوت انجا میشود. بر ورودی در معبد شیخ عدی نمادهایی چون مار، تبر، انسان، شیر، شانه حک شده است (Isya, Joseph, 1919:161) . ستارهها کارکرد پیشگویانه دارند؛ مثلاً آنها اگر ستارهای در روز ببینند گویند جنگ شروع خواهد شد .(patgambar Perochak,2006:23) ستارۀ بعضی از افراد را روشنتر و درخشانتر میدانند و معتقدند که هرکسی ستارهای در آسمان دارد که با مرگ او آن ستاره از آسمان فرو میافتد (.(Ibd: 22,23
گاو ماهی: گاو و ماهی در بین ایزدیها مقدیس هستند (نگاه کنید به: جندی رهشو خهلیل، ۲۰۰۴: ۱۱۷- ۱۱۲). «مراسم قاپاغ به معنای تیراندازی دسته جمعی، آنها در پایان روز پنجم عید به بالای کوههای اطراف معبد لاش رفته و به مناسبت حلول سال نو تیراندازی میکنند سپس به محوطه مرقد شیخ بازمیگردند و حلقههای رقص و پایکوبی تشکیل میدهند و آوازخوانی میکنند، سپس امیرشیخان گاو سفید رنگی را به معبد هدیه میکند و به صورت نمادین ازحاضران میخواهد تا او را در مقابل گزند دیگران محافظت کنند، سپس افراد جوان که مسلح هستند گاو را در میان گرفته و به نزد مزار شیخ شمسالدین میبرند و در آنجا اذکار و سرودهای ویژه مذهبی زمزمه کرده و متعهد میشوند که گاو سفید را سالم به معبد شیخ عدی برگردانند در این میان دو فرد ایزدی که کسی آنان را نمیشناسد گاو را به سرقت میبرند، جمع حاضران ندا در میدهند که گاو را دزدیدند، همگی سارقان را دنبال کرده و گاو را پس م یگیرند و ده نفر از پهلوانان را به نگهبانی آن میگمارند، سارقان با غنیمت شمردن فرصت دوباره گاو را به سرقت برده و در کنار مرقد شیخ شمسالدین آن را قربانی و گوشت را بین حاضران تقسیم میکنند» (آورزمانی فریدون، ۱۳۹۷: ۸، ۷).
پرنده: بیت بلبل و حضرت سلیمان در بین ایزدیها جایگاه خاصی دارد (همان: ۷۲۹-۷۱۷). انواع پرندگان مانند خروس و… در بین ایزدیها مقدس هستند. حضرت سلیمان برای آنها محترم و مقدس است و او را به پادشاهی که بر حیوانات مخصوصا پرندگان حکم میراند میشناسند. در کردستان و در بین ایزدیها روایت کلاغ سیاهی که حامل آب حیات است معروف است.
دایره: به عقیدۀ ایزدیها خداوند یک حلقۀ آهنین بین زمین و آسمان قرار داد و منکران و کافران دین ایزدی را برای مجازات به داخل آن میفرستد (Isya, Joseph, 1919: 62) . در بین ایزدیها سوگند خوردن به این صورت است که بین فرد دایرهای میکشند و به فرد گفته میشود: «تمام محیط این دایره متعلق به ملک طاووس است و نباید دروغ بگویی» (Empson, R.H.W,1928:56) و به این ترتیب فرد مجبور به اقرار میشود. همچنین کردهای ایزدی زمانی مسافر باشند و در زمان و توقف و استراحت در مکانی دور خود یک دایرۀ فرضی میکشند و خود در امنیت آن قرار میدهند. علاوه بر دایره اعداد، به ویژه اعداد سه و هفت در بین در آئینها و اعتقاداتشان اعداد پایه و مقدس هستند (نگا کنید به جندی رهشو خهلیل، ۲۰۰۴: ۸۹۹- ۸۹۷). مثلاً عزاداری و عروسی در بین آناه هر دو سه روز طول میکشد و یا اینکه اعتقاد به هفت فرشته یا آفرینش گیتی در طول هفت روز هفته از این موارد است.
اشکال سنجقها[۹] متفاوت است. شکل اول نماد ماه، دوم نماد ستارۀ صبحگاهی، شکل سوم نماد ملک طاووس، شکل چهارم زمین و شکل پنجم آفتاب و شکل ششم احتمالا نماد رودخانه است. شکل هفتم نماد نماد شیطان؟! و شکل هفتم نماد گل با سه برگ به معنای نمادی برای آتش و شعله است (التونجی محمد، ۱۳۸۰: ۱۹۹).
اشکال مختلف سنجق، منبع: محمد التونجی، یزیدیان یا شیطانپرستان، ترجمه اسحان مقدس، تهران، انتشارات عطائی، ۱۳۸۰. ص: ۱۹۹
نتیجهگیری
مطالعۀ اعتقادات ایزدی نه تنها میتواند از فرهنگ کردها آغاز شود بلکه به طور معکوس نظام دینی ایزدیها برای بسیاری از موضوعاتی کهن فرهنگی کردها میتواند روشنگر و منبع غنی و پرباری باشد و سرمایهای باشد که در محققان به طور شایسته میتوانند از آن بهره گیرند. چه بسا بسیاری از عناصر فرهنگی کردها مانند دیگر اقوام ایرانی در تاخت و تاز دولتها و اقوام بیگانه به این سرزمین و پذیرش دین و آئینهای جدید با استفاده از زور و ترس و ارعاب رنگ باختند و از بین رفتند ولی ایزدها همچنان کیش باستانی خود را ادامه دادند و حفظ کردند. روشبررسی ما از یک موضوع میتواند چهرۀ آن را دگرگون و تحریف کند. در اینجاست که اهمیت روش و نظریه در کار مردمشناسی بیشتر خود را نشان میدهد. استفاده از منابع بومی برای درک نظام فرهنگی ایزدیها آنها را از همه تفاسیر دور و بعید و مغرضانه رها میکند.
حیوانات و پدیدههای طبیعی در دین آنها نقش مهی دارند که این یکی از دلایلی است که آنها را خرافی نامیدهاند. ایزدیها به دین خود پایبند ماندند و این موضوع باعث آسیبهای جدی به آنها شد که یکی از این آسیبها بدون شک در حوزۀ مطالعات دینی بوده است که تلاش شده است آنها را کافر، بی دین و شیطانپرست بنامند.
ایزدیها | سایر کردها |
نماز خواندن برای طلوع خورشید و پرستش خورشید | سوگند خوردن به نور خوشید |
توسل به رب النوعهای مؤنث مانند «پیرافات» و .. ( آسطوریان گارنیک، ۲۰۹-۲۰۵: ۱۳۹۷) | توسل به رب النوعهای مؤنث در زمان تولد نوزادان |
اعتقاد به اینکه مو و ناخت و دندان را باید در جایی پنهان کرد، چرا که در روز قیمات آنها را از انسان طلب میکنند (همان،۲۷۷) | پنهان کردن دندان، مو و وناخن در زمین و … |
گذاشتن نذر در حبات خانه مزار برای مردگان (همان: ۲۰۹) | گذاشتن نذر و لبنیات در اطراف سیاه چادر، حیات خانه و … در بین عشایر و روستائیان |
اعتقاد و توسل به خضر نبی ( همان: ۲۰۸-۲۰۵) | توسل به خضر نبی |
زورۀ سگ خبر از مرگ است | زوزۀ سگ خبر از واقعۀ ناگوار است |
پرستش مار در دین ایزدی | کشتن مار سیاه گناه است و مار فرشته است |
قرار دادن نان در خانه و گهوراه کودک برای دور کردن ارواح شریر (ئومهر خانی، د. خانا ۲۰۰۷: ۱۰۹) | استفاده از نان و گندم برای دور کردن جن |
تابوی بر زبان آوردن نام ملک طاووس | تابوی بر زبان آوردن نام مردگان |
نذر برای ربالنوع باد و هوا در فصل خرمنکوبی و یا زمان کاشت (همان: ۱۳۵) | انجام نذر برای «شاه ماران» |
آئینی بودن گستردۀ آواز و موسیقی در بین ایزدیها | اهمیت آواز و موسیقی در بین کردها |
تقدیس درختان و چشمههای مقدس | احترام به درختان و چشمههای مقدس |
آئین زیارت مردگان در شب سال نو و انجام قربانی و نذر برای آنان | انجام خیرات برای مردگان در شب سال نو |
ارتباط به خواب به عنوان ارتباط با خدا که نسبت به کتاب و… الویت دارد | اعتقاد به خواب و رویا به عنوان عامل ارتباطی بین انسان و خدا |
تقدس خرقه و سوگند به آن | سوگند به فرش و بافت |
تقدس عدد سه و هفت | اعتقاد به اعداد سه و هفت |
مقایسۀ عناصر فرهنگی کردها با عناصر دینی- فرهنگی ایزدیها
منابع
خانا ئومهر خانی د. ، ۲۰۰۷، ئیزدیاتی، چفاک، سهمبول، ریتووهل و میت، وهرگیراوری گوفان خانکی، ههولیر، ئاکادیمیای کوردی.
جندی رهشو خهلیل، ۲۰۰۴، پهرن ژ ئهدهبی دینی ئیزدیان، بهرگی ۱ و ۲، ههولیر، چاپخانۀ وهزازهتا پهروهردی.
التونجی محمد، ۱۳۸۰، یزدیان یا شیطانپرستان، تحقیقی کامل دربارۀ تاریخچه، اصول عقاید و آداب و رسوم ، ترجمه احسان مقدس، تهران، مؤسسۀ انتشارات عطائی.
آورزمانی فریدون، ۱۳۹۷، آئین و باورهای قوم ایزدی، فصلنامۀ هنر و تمدن شرق، شال ششم، شمارۀ نوزدهم، بهار ۹۷، صص: ۹-۶.
نیکتین واسیلی، ۱۳۷۷، کرد و کردستان، ترجمۀ محمد قاضی، تهران، درایت.
Isya, Joseph, Devil Worship: The Sacred Books and Traditions of the Yezidiz.1919, Boston:Bardger.
Layard, A.H.,. Nineveh and its Remains.1970, London: Routledge and Kegan Paul.
Birgul, Acikyiliz, The Yezidis: The History of a Community, Culture and Religion.2015, London and New Yurok, I.B.Tauris.
Empson, R.H.W., The cult of the Peacock Angel: a short account of the Yezidi tribes of Kurdistan. With a commentary by Sir Richard Camac Tmple.1928, London: H. F and Witherby.
Spät Eszter ۲۰۰۹, Late Antique Motifs in Yezidi Oral Tradition, submitted to Central European University Department of Medieval Studies.
Patgambar Perochak. Some Natural Phenomena and Celestial Bodies in the Yezidi Folk Beliefs, Iran & the Caucasus, Vol. 10, No. 1 (2006), pp. 21-24
Spence Lewis, 1994.The Outlines of Mythology, London, Oxford.
Lang Andrew, 1893, Custom and Myth, London, Longman.Green and co.
[۱]. Andrew Lang
[۲] Kani sepi
[۳]. moshef rash
[۴] jelveh
[۵] goopal
[۶] Shamaran
[۷] Rash
[۸] shien
[۹] سنجق کلمهای ترکی است ولی ایزدیان آن را به مجسمههای اطلاق میکنند تجسم مادی هفت فرشتۀ مقدس ایزدی از جمله ملک طاووس هستند که به اشکال مختلفی تفسیر میشوند و قوالها ( طبقهای از روحانیان ایزدی) در فصل بهار آنها را بین مردم میگردانند و مردم طی مراسمی نذرهایی به آنها پیشکش میکنند.