انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پیشنهاد پژوهشی: مطالعه چندمکانی کشمکش‌های ناشی از تولید پسماند در ۲ محله از رشت و تهران (قسمت۲)

ارزیابی مطالعات

به طور کلی در ایران مطالعات گوناگونی در حوزۀ پسماند و مدیریت آن به زبان فارسی منتشر شده که حدود ۶۰ تا از آن در کتاب «جامعه‌شناسی کنش محیط‌زیستی: تفکیک پسماندهای خانگی از مبدا» (فاضلی و همکاران، ۱۳۹۸) مرور شده است. دسته‌ای از این تحقیقات بخشی از مطالعات فاقد ماهیت اجتماعی است که محتوای زباله خانگی را تحلیل کرده است (احسانی فر و دیگران، ۱۳۸۶). بررسی افکارسنجی شهروندان در حوزۀ تفکیک زباله و مشارکت آن‌ها (زهرایی ۱۳۷۳؛ اسماعیلی، ۱۳۷۲؛ نوانبخش و نعیمی، ۱۳۹۰؛ خدارحمی، ۱۳۷۵؛ رودباری و دیگران، ۱۳۸۶؛ صلاحی اصفهانی و رضایی) دسته دیگری از پژوهش‌ها است که از جمله نتایج آن‌ها می‌توان به مشارک مقطعی شهروندان در تفکیک و فقدان جای لازم جهت تفکیک در منزل اشاره کرد. برخی تحقیقات دیگر به عوامل سازمانی و فنی تاکید کرده و سیستم‌های تفکیک زباله را بررسی کرده‌اند (نقوی و فرضی، ۱۳۸۶). بررسی شناخت پیمانکاران از مدیریت پسماند (کاظمی خیبری، ۱۳۸۶)، نقش ارائه آموزش به مردم و نقش تصمیم‌گیری‌های بالا به پایین در مشارکت مردم (مجلسی، ۱۳۸۶)، مطالعات اجتماعی بر زباله‌گردها (عرب حلوایی، ۱۳۷۴؛ زنگنه، ۱۳۷۱؛ پژوهشکده المیزان، ۱۳۸۳) از جمله دیگر تحقیقات است. (فاضلی، اشتیاقی، فکری، ۱۳۹۸).

فاضلی و همکاران (۱۳۹۸) تحقیقات خارجی را در این حوزه با چند عنوان ذیل دسته‌بندی کرده است: ۱. زحمت تفکیک، ۲. اثرگذاری اطلاعات و دانش محیط‌زیستی بر مشارکت در تفکیک، ۳. مطالعه بستر اجتماعی و هنجارها در تفکیک، ۴. مشوق‌های منجر به مشارکت در تفکیک، ۵. ادراک اثربخشی مشارکت در تفکیک، ۶. بررسی زیرساخت‌ها و تسهیلات موثر در تفکیک از مبدا، ۷. بررسی نگرش‌های محیط‌زیستی در قالب تحلیل و فراتحلیل، ۸. بررسی نگرش‌ها به بازیافت، ۹. بررسی رابطه تجربه قبلی در ادامه تفکیک از مبدا، ۱۰. رابطه سرمایه اجتماعی و تأثیر آن در تفکیک، ۱۱. تأثیر ارتباط و بازخوردگیری در مشارکت مردم، ۱۲. مطالعه تعداد و نوع مواد بازیافتی، ۱۳. متغیرهای جمعیت‌شناختی موثر برتفکیک با تاکید بر اکوفمینیسم، ۱۴. بررسی قوانین موثر در بازیافت، ۱۵. مطالعه برنامه‌های مدیریت پسماند، ۱۶. مطالعه ذینفعان در بخش غیررسمی زنجیره بازیافت و کسب‌وکارها، ۱۷. مطالعه ابعاد اجتماعی پسماندگاه‌ها (فاضلی، اشتیاقی، فکری، ۱۳۹۸).

مطالعات اجتماعی داخلی هرچند اشاره به ابعاد اجتماعی داشته اما توجه جدی بدان نشده و دارای دیدگاه نظری منسجمی دربارۀ متغیرهای موثر بر کنش تفکیک و بازیافت نیست. برعکس، مطالعات خارجی از چارچوب‌های نظری بهره برده و با استفاده از آن‌ها به نتیجه‌گیری رسیده‌اند. (همان، ۱۳۹۸). یک کمبود عمده که در این تحقیقات می‌بینم عدم توجه به «تولید» پسماند در نقطۀ ابتدایی است. درواقع تحقیقات موجود به نقطه آخر، یعنی جمع‌آوری، تفکیک و دفن متمرکز شده است. تحلیل و تبیین جامعه‌شناختی در نقطه ابتدایی فرآیند تولید پسماند می‌تواند تصویر جامع‌تری از مسئله به دست بدهد و پیش از آنکه مسئله به نقطه کوری در انتها برسد، در رفتار تولید پسماند کاوش کند. لذا من در این رساله نقطه توجه به پسماند را در مرحلۀ تولید پسماند قرار می‌دهم.

 

  1. چارچوب نظری

تمامی نظریاتی که تلاش می‌کنند تا میان انسان (جامعه) و طبیعت پیوند ایجاد کنند، دچار بحران‌های جدی نظری هستند (هانیگان، ۱۳۹۵).

از دهۀ ۱۹۷۰ دو رویکرد اصلی در جامعه‌شناسی محیط‌زیست به وجود آمد که اولی به دنبال عامل اصلی بحران تخریب محیط‌زیست-بود و دومی به دنبال کشف سازوکار بهبود محیط‌زیست و مقررات می‌گشت. در رویکرد اول دو نظریه حائز اهمیت است: ۱. تفسیری-بوم‌شناختی(کاتن و دانلپ) ۲. کارکردهای زیست‌محیطی رقیب. در رویکرد دوم دو نظریه اهمیت دارد: ۱. گفتمان جامعه‌ای محیط‌زیست؛ ۲. تردمیل تولید. به رویکرد اول نقدهای جدی وارد است. از جمله اینکه: شاهد دخالت انسانی ندارد؛ دربارۀ سواستفاده‌ها از محیط‌زیست بحث ندارد؛ مقررات اصلاحی ارائه نمی‌کند؛ روابط قدرت را ندیده است؛ و جامعیت نظریاتی همچون جامعه ریسک الریش بک را ندارد. بک اعتقاد داشت که ارزیابی محیط‌زیستی بدون توجه به مردم و مسائل فرهنگ و اجتماعی رخ نمی‌‌دهد. (هانیگان، ۱۳۹۵)

 

تردمیل تولید اشنایبرگ

در رویکرد دوم، آلن اشنایبرگ (۱۹۸۰) کتابی را تحت تأثیر اقتصاد سیاسی مارکسیستی و جامعه‌شناسی نو-وبری نگاشت: روابط متناقض توسعه اقتصادی و اختلال محیط‌زیست را بررسی کرد.-او نظریه تردمیل تولید را ارائه کرد که در آن می‌گوید نیاز ذاتی نظام اقتصادی به تولید مداوم از راه ایجاد تقاضای مصرف‌کنندگان برای مصرف بیشتر است. بدین صورت با استفاده از تبلیغات از محیط‌زیست بیش از ظرفیت بهره‌کشی می‌شود و تقویت سرمایه‌داری در اولویت است: سرمایه‌داری هر مشکل را با بهره‌برداری جدید از محیط‌زیست حل می‌کند. رابطه دیالکتیکی میان تردمیل تولید (ارزش مبادله) و حمایت از محیط‌زیست (ارزش استفاده- ارزش حفظ گونه‌ها) برای دولت‌ها ایجاد تنش می‌کند. پس دولت‌ها برای حفظ مشروعیت وادار به وضع قوانین می‌شوند؛ مثلا در ۱۹۸۰ طرح اضطراری برای رسیدگی به مسئله زباله‌های سمی در آمریکا تصویب شد (هانیگان، ۱۳۹۵). حقیقت آن است که دولت‌ها به عمد منابع را کاهش می‌دهند تا قیمت‌ها را بالا ببرند. (هاروی،۱۹۷۴: به نقل از هانیگان، ۱۳۹۵)

اشنایبرگ اعتقاد داشت که سیاست‌مداران و سرمایه‌داران نمی‌گذارند نظریه تردمیل تولید به‌درستی وارد جامعه‌شناسی شود. اشنایبرگ در پاسخ به این سوال که چرا نظریه تردمیل تولید جای خود را در مباحث جامعه‌شناسی به خوبی پیدا نکرد، سه دلیل عمده را برمی‌شمارد: ۱. اقتصاد سیاسی نومارکسی در دهه‌های اخیر تحت سیطرۀ پست‌مدرنیسم و جامعه‌شناسی فرهنگی قرار گرفت؛ ۲. تمرکز عمده بر اقتصاد نولیبرالی بود؛ ۳. رویدادهایی که در تردمیل تولید بحث شده، آنقدر در جوامع زیاد و عادی شده که دیگر تعجب‌آمیز و بحث‌برانگیز نیست. (هانیگان، ۱۳۹۵)

در جهان سوم هم همین‌طور است، توسعه اقتصادی جهان سوم وابسته به بازار جهانی است. پس برای توسعه راه‌آهن، هواپیما و .. از جهان اول وام می‌گیرند که در ازای آن تخریب محیط‌زیست را در کشور خود متحمل می‌شوند: سیل، تخریب جنگل، فرسایش خاک از پیامدهای آن است. تردمیل تولید (مهمترین نظریۀ جامعه‌شناسی محیط‌زیستی آمریکا) مسائل محیط‌زیست را در پیوند با نابرابری اقتصادی-سیاسی می‌بیند. (هانیگان، ۱۳۹۵)

چارچوب عدالت محیط‌زیستی نیز در جامعه‌شناسی موضوعات مرتبط با این رساله حائز اهمیت است. تحلیل موضوع زیست‌محیطی در جامعه‌شناسی براساس آن است که کسی یا چیزی آسیب ببیند، پس نیاز به پژوهش درمورد آن به ضرورت تبدیل می‌شود. چارچوب عدالت محیط‌زیستی «به توزیع زیست‌محیط‌ها در میان مردم و اثرات اقدامات اجتماعی خاص بر جمعیت‌هایی خاص» توجه می‌کند. نژادپرستی زیست‌محیطی در این چارچوب بررسی می‌شود و مصادیق گوناگونی دارد. اهمیت طبقه، شغل، جنسیت، و حتی سن باعث شکل‌گیری گروه‌های متفاوت ذینغع در محیط‌زیست می‌شود. که از منظر مکان‌یابی انباشت و دفن زباله، شیرابه‌ها و … «قربانی‌سازی با سطوح مختلف» شکل می‌گیرد. این قربانی‌سازی با سطح آگاهی افراد نیز در ارتباط است. هاروی (۱۹۹۶، به نقل از وایت، ۱۳۹۸) می‌نویسد: «تقارن فقر، نژادپرستی، و ناامیدی به این وضع می‌انجامد که رهبران یک اجتماع، به خاطر ایجاد شغل و توسعه اقتصادی، خواستار انتقال صنایع خطرناک یا مکان دفع (مواد سمی) به نواحی کنار محل زندگی مردمان می‌شوند». (وایت، ۱۳۹۸)

 

  1. روش پژوهش و مراحل انجام رساله:

در این تحقیق مردم‌شناختی واحد تحلیل اعضای فرهنگی معین، گروه فرهنگی مشترک و افراد نمایای یک محله هستند. دسترسی به ایشان از طریق یک نهاد محلی همچون مدرسه، سازمان مردم‌نهاد یا سرای محله صورت خواهد گرفت. اطلاعات از طریق مردم‌نگاری، مشاهده مشارکتی، مصاحبه و فهرست‌های مشاهده‌ای گردآوری و ثبت می‌شود. نمونه‌گیری به صورت زنجیره‌ای/شبکه‌ای انجام می‌شود. از سه روش اصلی برای گردآوری داده‌ها استفاده می‌کنم:

  1. روش مردم‌نگاری انتقادی با استفاده از ملاحظات و ابزارهای توصیف زخیم گیرتز، زاویه‌بندی، نگاشتن (روایت‌نگاری)، تجربه محوری و تعامل‌‌های چندگانه زیست‌جهان مضاعف (ورود همدلانه محقق و خروج همدلانه)، هنرگونگی، ماهیت فرآیندی (گام‌به‌گام و تدریجی) مورد استفاده قرار می‌گیرد. در توصیف زخیم گیرتزی پشت سر هر توصیف دلایل معنایی خاصی قرار می‌گیرد و محدود به توصیف شخصی از جهان نیست و مشخصه عام انسانیت را در نظر می‌گیرد. (محمدپور، ۱۳۹۷)
  2. روش تحقیق عملی مشارکتی: با عناوین بررسی مشارکتی، بررسی عملی، تحقیق عملی مشارکتی، تحقیق عملی مبتنی بر اجتماع، تحقیق مشارکتی و بررسی مشارکت‌ساز نیز شناخته می‌شود. گرینوود و لووین (۱۹۹۸) این تعریف را ارائه می‌دهند: «به عنوان شکلی از تحقیق اجتماعی که توسط تیمی مشتمل بر محقق عملی حرفه ای و اعضای سازمان یا اجتماعی معین به هدف بهبود موقعیت آن‌ها صورت می‌گیرد.» جمله معروفی در این زمینه هست: «ما با مردم تحقیق می‌کنیم و نه بر مردم». (محمدپور ، ۱۳۹۷)
  3. روش تاریخی- تطبیقی: برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های بزرگ در مورد تغییرات پهن‌دامنه اجتماعی و فهم فرآیندها در طول زمان است. به مفهوم‌سازی هم منتهی می‌شود. براساس ۳ ویژگی سازمان‌دهی می‌شود : واحد مطالعه، بعد زمانی، نوع داده‌ها (کمی یا کیفی). (محمدپور، ۱۳۹۷)

مردم‌نگاری مبتنی بر تبیین و توصیف تجربه‌های پیچیده غنی است. محقق به طور مشارکتی در تحقیق درگیر می‌شود و بر تفهم، معانی و ذات‌های تجربه انسانی تاکید می‌کند. وجود پویایی واقعیت را می‌پذیرد و تلاش می‌کند تا اجزای مطالعه را به یک هم‌گرایی برساند و به فهم کلی دست یابد. در مردم‌نگاری داده‌ها روایتی و کلمات برای توصیف دارای ارزش هستند. محقق پذیرفته که واقعیت توسط مشارکت‌کنندگان برساخته می‌شود، پس با مراجعه نزد آنان و اشتراک نتایج تحقیق از زاویه دید آنان اعتبار و پایایی تحقیق را می‌سنجد و به تائید می‌رساند. ‌زیرا اعتبار و پایایی آن ناشناخته و براساس اعتمادپذیری مشارکت‌کنندگان است. مردم‌نگاری چندمکانی به نقل از هاین (۲۰۰۷) «به فرآیند چرخش و جریان معنا در بین و میان موقعیت‌های گوناگون پرداخته و هدف آن نشان‌دادن ماهیت پراکنده و انشقاق یافته معنا در جامعۀ معاصر است». (محمدپور، ۱۳۹۵).

 

  1. فرآیند اجرایی تحقیق

برخلاف روش‌های کمی، مراحل در روش کیفی استاندارد نیستند (محمدپور، ۱۳۹۵). برهمین اساس از میان نوع‌شناسی طرح‌های عملی اجرای مردم‌نگاری من طرح نیومن (۱۹۹۸، ۲۰۰۶) را انتخاب می‌کنم که شامل آماده‌سازی محقق و مطالعه ادبیات مرتبط، انتخاب میدان و دسترسی به میدان، ورود به میدان و تثبیت روابط اجتماعی، پذیرش یک نقش اجتماعی در میدان، دیدن، شنیدن و گردآوری، تولید و ارزیابی داده‌های موثر، انجام مصاحبه میدانی با مطلعین، ترک محیط و ارائه تحلیل و نوشتن گزارش است. (محمدپور، ۱۳۹۵).

خصلت مردم‌نگاری آن است که تحقیق در فرآیند زمانی در میدان توسعه یابد. بنابرین فرآیند تحقیق به حسب مورد بین شش ماه تا یک سال در مراجعات مختلف به میدان تحقیق به طول خواهد انجامید. تحقیق از مشاهدات مقدماتی آغاز خواهد شد و با مصاحبه و مشاهدات عمیق‌تر ادامه خواهد یافت. مراحل تحقیق به این شکل خواهد بود:

مکان اول:

  1. گفت‌وگو با چند نهاد محلی برای انتخاب محله مناسب جهت شروع کار در رشت و تهران
  2. اطلاع‌رسانی در خصوص تحقیق در محله و انجام مصاحبه اولیه با مردم و ثبت روایت‌های آنان دربارۀ کشمکش‌های حول پسماند
  3. پذیرش یک نقش، جلب اعتماد محلی، آگاهی بخشی در خصوص پسماند صفر و ارائه راهکارهای مرتبط و جلب مشارکت
  4. مصاحبۀ مجدد به صورت ماهیانه جهت ثبت روایت‌های جدید از نگرش‌ها، ارزش‌ها و رفتارها

مکان دوم:

  1. مراجعه به یک سایت دفن، تفکیک یا بازیافت در رشت و تهران: مشاهده اولیه
  2. مصاحبه عمیق و همدلی با ساکنان محل یا کارگران آن مکان و ثبت روایت‌های آنان از کشمکش‌های حول پسماند
  3. مراجعۀ مجدد جهت ثبت مشاهدات و روایت‌های جدید و جلب اعتماد افراد مشارکت‌کننده در پژوهش جهت بیان روایت‌های بیشتر
  4. تمرکز بر تشریح و فهم الگوهای اجتماعی کشمکش حول پسماند

مشارکت‌کنندگان با نمونه‌گیری شبکه‌ای، زنجیره‌ای یا معیارمحور انتخاب می‌شوند. می‌توان بعد از انتخاب و مصاحبه با فرد اول، نفر بعدی را از طریق او پیدا کنیم و همین روند را ادامه دهیم. تحقیق تا اشباع نظری ادامه می‌یابد. (محمدپور، ۱۳۹۵)

 

منابع:

  1. پاپلی یزدی، لیلا؛ و همکاران (۱۴۰۰) آخرین واژه‌ داستان دیگری: باستان‌شناسی پس‌ماند (زباله). انتشارات نگاه معاصر.
  2. فاضلی، محمد؛ اشتیاقی، معصومه؛ فکری هل آباد، محمد (۱۳۹۸) جامعه‌شناسی کنش محیط‌زیستی: تفکیک پسماندهای خانگی، انتشارات علمی و فرهنگی.
  3. هانیگان، جان؛ محمدی، انور؛ عنبری، موسی؛ رستمی، میلاد (۱۳۹۵) جامعه‌شناسی محیط‌زیست، انتشارات دانشگاه تهران.
  4. وایت، راب، فرهمندنژاد، مهدی (۱۳۹۸) مباحثی دربارۀ جامعه شناسی محیط‌زیست، نشر ثالث.
  5. محمدپور، احمد (۱۳۹۷) ضدروش: زمینه‌های فلسفی و رویه‌های عملی در روش‌شناسی کیفی، نشر لوگوس.
  6. مشونیس، جان؛ نایبی، هوشنگ (۱۳۹۶) مسائل اجتماعی، فصل‌های ۱، ۱۵، ۱۶؛ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
  7. در ایران هر سال چند تن زباله تولید می‌شود؟، روزنامه مردمسالاری، ۱۴ بهمن، ۱۳۹۷.
  8. Anna VanRemoortel (2018) Cultural Capital Among Zero Waste Consumers, Digitalrepository, digitalrepository.wheatoncollege.edu/bitstream/handle/11040/24562
  9. Bonatti, V., & Gille, Z. (۲۰۱۹). Changing registers of visibility: Immigrant labor and waste work in Naples, Italy. International Labor and Working-Class History۹۵, ۱۱۴-۱۲۹. https://doi.org/10.1017/S0147547919000085
  10. Dowell, W. (2006). Throwing the Sociological Imagination into the Garbage: Using Students’ Waste Disposal Habits to Illustrate C. Wright Mills’s Concept. Teaching Sociology, ۳۴(۲), ۱۵۰–۱۵۵. http://www.jstor.org/stable/20058470
  11. Garbage wars, David Naguib Pellow, The MIT Press, 2002.
  12. Gille, Z. (۲۰۰۷). From the Cult of Waste to the Trash Heap of History: The Politics of Waste in Socialist and Postsocialist Hungary. Indiana University Press.
  13. Gille, Z. (۲۰۱۰). Actor networks, modes of production, and waste regimes: Reassembling the macro-social. Environment and Planning A۴۲(۵), ۱۰۴۹-۱۰۶۴. https://doi.org/10.1068/a42122
  14. Mimmi Bissmont(2020)The practice of household waste minimization, Environmental Sociology, ۶:۴, ۳۵۵-۳۶۳, DOI: ۱۰۸۰/۲۳۲۵۱۰۴۲.۲۰۲۰.۱۷۹۲۲۶۴
  15. Picking Up: On the Streets and Behind the Trucks with the Sanitation Workers of New York City Paperback – by Robin Nagle (Author), Publisher ‏ : ‎Farrar, Straus and Giroux (March 18, 2014)
  16. Lorenz Khazaleh, Overflowing landfills, unwanted humans, and a new anthropology of waste – Department of Social Anthropology (uio.no)/, Nov 2015.