پوشاک هندی
آنامیک پتک برگردان نسیم کمپانی
نوشتههای مرتبط
خلعت: پوشش یا ردای افتخاری
هدیه دادن “خلعت” یا پوشش افتخاری به اشخاص به عنوان هدیه در دربار یکی از مهمترین رسومی بود که در بین مغولان اجرا می شد.هم چنین این سنت را برخی حکام مسلمان پیش از آمدن مغولان ،به هند معرفی کردند ،این سنت و رسم بعدها در بین هندیان رایج ومشهور شد و آن را به صورت امری دقیق واستادانه ترکیب وتهیه کردند.در جریان تاج گذاری سالیانه پادشاهان و روز تولد شاهزادگان ، یا هر موقعیت ویژه دیگر،امپراتورعادت به توزیع خلعت داشت.هرچند،مقام دریافت کنندگان خلعت به تعداد البسه ای که او دریافت داشته بستگی دارد.آنانی که در مقامات بالا و مهم قرار داشتند البسه فراوانی دریافت می کردند ,ایشان چهار یا پنج مرتبه خلعت می گرفتند، که از سه دست لباس کامل تا هفت دست لباس کامل دسته بندی می شد.نوع معمول خلعت اساسا سه دست لباس کامل بود.این سه دست لباس کامل در تمام دسته بندیهای معمول رایج بود،اما تعداد البسه و دیگر زیورآلات بعدها برای هر دسته بندی متوالی صعود می کرد. اولین دسته بندی، سه دست لباس کامل بود که جاما”(کتی بلند با دامنی کامل)،”دستار”(عمامه یا دستار)و یک” کمربند”(کمربند) را شامل میشد.دسته بندی بعدی پنج دست لباس کامل: “بالابند”(بند دستار یا عمامه) و” سرپیچ”(پیرایه و زیور دستار) که بر دسته بندی اولی اضافه می شد. در سومین دسته بندی یک “نیم آستین”(یک نیم تنه تنگ و چسبان با آستینی کوتاه یا بلند) به لباس اضافه شد.خلعت هفت تکه شامل یک کلاه یا پوشش سلطنتی بود. این پوشش سلطنتی باشکوه یک کت آستین دار،مانند” قبا”(یک لباس برای بیرون از منزل با آستین بلند )بود،اما با دگمه به جایتارها یا بندهایی در گردن ،سینه و کمر.برخی اوقات دو جفت زیر شلواری ،دو پیراهن و دو کمربند با یک روسری یا سرپوش بخشی از این دسته بندی خلعت قرار گرفت.دریافت خلعت نشانه ای برای مورد توجه یا علاقه واقع شدن امپراتور به حساب می آمد،و در یافت کننده در واقع باید آن را در دربار می پوشید.به همین ترتیب ،خلعت نیز به اشخاص مهم زمانی که آنها خودشان را به دربار معرفی می کردند ,یا در بار را ترک می کردند و یا در پست های مهم منصوب می شدند بخشیده می شد.
ناحیه شرقی و شمال شرقی هند:
ایالات بیهار،بنگال غربی،اوریسا و جارکند هند شرقی را تشکیلمی دهند،همسایه شرقی هند ایالات،شمال شرقی است که عموما به هفت خواهران معروف می باشند-ایالات آروناچل پرادش،آسام،میزورام،مانی پور،ناگالند،ماگالیا و تیری پورا -.تمام بخش شرقی و شمالشرقی هند از نظر منابع طبیعی بسیار غنی هستند.مردم این ناحیه مشهور به داشتن عشق و علاقه فراوان به هنر و فرهنگ می باشند.از نظر نقشه برداری این ناحیه ، با بخش هایی از هیمالیا ناحیه آسام(آسوم)، آرونا چل پرادش و بخش بالایی بنگال تماس دارند.رودخانه گنگ به بیهارو بنگال غربی می ریزد،ودر خلیج بنگالفرو می رود.رودخانه برهماپوترا به آسام و بنگلادش می ریزد،در حالی که رودخانه مهندی از اوریسا می گذرد.از این رو،شمالشرقی و شرق هند دارای دشت های غنی و بارورهستند.این ناحیه ازآب هوای معتدل و ملایم برخوردار است.منطقه بارانی سنگین هند،چیراپونجی،نیز در این ناحیه در ایالت مگالیا واقع شده است.دشت حاصلخیز شرق برای تولید پارچه موسیلین(ململ) در جهان مشهور و مساعد می باشد و عموما معروف به” داکایی” یا” داکایی ململ” است.”ململ” بافته و منسوجی شگفت آور و عجیب می باشد که می تواند از این میدان و عرصه بگذرد.درکنار این ململ و پارچه های نخی عالی ،این ناحیه برای انواع تولیدابریشم نیز معروف می باشد.ساری ابریشمی” بالو چاری” مرشد آباد(بنگال غربی)،چادارهای ابریشمی بگل پور(بیهار)بسیار مشهور هستند.جدا از پوشش پیچیدنی ،انواع گوناگون ابریشم رنگین متری نیز تولید می شود،که برای تهیه پوشاک زنان و مردان این ناحیه بکار می رود.آثار باقی مانده ازحفاری های کهن باستانشناسی ، کتیبه ها و گزارشات مسافران ، سنت زنده منسوجات غنی در گذشته را تایید می کنند.این سنت کارآمد به عصر حاضر منتقل شده است.کنده کاریهای سفالینه هایکهن(قرن ۲ پیش از میلاد تا ۳ و۴ پس از میلاد)،بویژه تصویر “یکشی” از منطقه چندراکیتوگر(منطقه ۲۴ شمال پرگ ناز،تقریبا ۴۰ کیلومتری شمال شرقی کلکته)،البسه زیبایی را ترسیم می کند که با خودنمایی وتسخیر باشکوه می باشند .در مناطق باستانشناسی رشد شهری ممتاز در دوره سلطنت سونگ و کوشان که مورد تایید واقع شده پیدا شده است.در حفاریهای باستانشناسی استخوان،فلز،دوک نخ ریسی مارپیچ،ماسوره های سفالی،ماکوهای بافندگی وسوزنهای فلزی ازمهاناندا(قرنهای ۴-۵ –دوره گوپتا)و مکانهای دوره پالا(قرنهای ۹-۱۰ )بر صنعت بافتن منسوجات کلبه ای رایج در این دوران دلالت می کند.صادرات پارچه های نخی از بنگال می تواند به قرنهای ۱ و ۲ میلادی برمی گردد. کتاب آرتا شاسترای کوتیلیا(که دربین قرن ۳پیش از میلاد تا قرن ۳ پس از میلاد گردآوری شد)اطلاعات مهمی در مورد منسوجات این ناحیه و دنیای خارج از این ناحیه می دهد.این کتاب مرجع بیشتر به اصطلاح “وانگ”اشاره می کند،که به معنی “منسوجات بنگالی می باشد”.پری پولاس وپتولیمی نویسندگان یونانی در قرنهای ۱-۲ پس از میلاد ،به بنادر باشکوه تمرلی پت(اکنون در منطقه میدنا پور)ورودخانه گنگ ،از جایی که منسوجات بنگالی به مصر و یونان باستان صادر می شد اشاره می کنند.ادبیات تامیلی اصطلاح “کالینگا”را ذکر کرده اند،که به معنی “پارچه نخی کالینگا”(اوریسا)می باشد.منسوجات نخی از کالینگا درقرنهای ۲-۳ میلادی بسیار رایج دربازارهای محلی جنوبی هند بود.حتی امروزه،ساری های نخی-ابریشمی که درتکنیک “ایکات”بافته شده اند، بویژه در اوریسا باقی مانده است.کیفیت عالی و مرغوب تولیدات نخی و ابریشمی که هنرمندان ابریشم باف در این ناحیه انجام می دادند تجار سراسر جهان را مجذوب خود ساخت.پارچه های نخی و بالاپوش های “جام دانی”،”ستگائون” و “نکشی کانتا” ها به کشورهای مختلف در گذشته صادر می شد.تجار خارجی مکررا به هند می آمدند، سلیقه و توقعات آنان بر تولیدات شان برای بازارهای صادراتی تاثیر می گذاشت.پوشاک خارجیان ،هرچند،بر البسه مردم این ناحیه تاثیر نگذاشت،وآنان به پوشیدن لباسهای نادوخته سنتی خویش ادامه دادند.فرمانروایان مسلمان و بریتانیایی ها (قرنهای ۱۳-۱۹ میلادی)بر البسه دوخته شده با قوت فراوان تاثیر گذاشتند،پس چوگا/جاما کت و پای جاما/شلوارجز پوشاک مردان شد.پوشاک معمول برای زنان ،ساری؛زیر دامنی و بلوز،یا لنگا،چولی و اودانی بود.در کل،هردو نوع لباس ،دوخته شده و نادوخته،بطور برابردر میان زنان و مردان بسته بر حسب موقعیت که کدام باید پوشیده می شد، رایج شد.بیهار برای کیفیت تولید ابریشمش مشهور بود.چادار یا شال ابریشمی (از بگلپور)در کیفیت معروف بود.مردان در بیهاراز کورتا وکمیس برای بالاتنه ،و دوتی یا پای جاما برای پایین تنه استفاده می کردند.برای پوشش هر روزه،چادار قسمت بالای بدن را می پوشاند که بر روی کورتا و دوتی نگه داشته می شد.جدا از البسه اصلی،مردان بر روی شانه خود یک” گامچا” می انداختند.در آن دوران،گامچا نیز مانند یک کمربند مورد استفاده قرار می گرفت.بطور سنتی زنان ترجیح می دادند که ساری ،بلوز و زیر دامنی بپوشند.ساری های نخی چاپی به شکلی بود که هرروز پوشیده می شد.در اوایل،ساری به سبک” سودا پالا” پوشیده می شد،اگرچه امروزه سبک اولتا پالا بیشتر در میان شهریان طبقه بالای اجتماع رایج است.شالهای ابریشمی گلدوزی شده با طرحهای گلها و گیاهان منطقه در حاشیه و پایین شال برای پوشش بالاتنه استفاده می شد.در کل،پوشاک ایالت بیهار بسیار ساده و باشکوه بود.در بنگال ،بر طبق مدارک بدست آمده درکنده کاری ها و مجسمه های سفالین و سنگها ،نقاشیها و سکه ها ،لباس سنتی مردان شامل دو بخش بود: اوتاریا یا پوشش کتانی که برای پیچیدن دور قسمت بالای بدن بکار می رفت،و آدوواستا که برای پوشانیدن قسمت های کمروپایین بدن استفاده می شد.دوتی یک لباس مردانه برجسته و مهم بود.دوتی دور بدن پیچیده می شد،در جلو جمع و از بین پاها می گذشت ،وبر پشت گره می خورد.این لباس برای اینکه به کمر مطمئن بسته شود از یک کمربند یا” پیتا” که به شکل گره ای قوس دار پیوند خورده بود استفاده می شد.جذاب ترین بخش دوتی مردانه پلیسه های آن می باشد،که به طرف راست می افتد.برخی اوقات ،دوتی دارای نوعی زیبایی ،حاشیه باریک رنگین ، پلیسه هایی که زمانی که آنها را منظم و مرتب می کنند در جلوی دوتی می افتد،می باشد.پتک یا ساش ،بالای کمر البسه مردانه را تزیین می کند.این پتک های تزیین شده با طرحهای ظریف گیاهی –جانوری منطقه ومنگوله می باشند.چادارهای پشمی یا شالها که بردوتی و کورتا می اندازند مردان این ناحیه عموما می پوشیدند. این شالهای پشمینه ،دارای زمینه ساده و حاشیه های باریک گلدار ،به هردو صورت بافته یا گلدوزی می باشند.در روزگاران قدیم ،زنان بنگال ساری به همراه کمربند می پوشیدند. سبک ساری های پوشیدنی زنان بنگالی از سبک دیگر ساری های هند متفاوت وممتاز بود.این نوع ساری دور کمر پیچیده می شد،مانند سارونگ اندونزیایی ،وپهنای تمام عرض “پالو”(انتهای تکه)به جلو می افتاد.این سبک پوشیدن ساری کاملا برازنده وباشکوه می باشد.ساریهای بنگالی از هردو ابریشم یا نخ تهیه می شود که به” تات “معروف می باشند.ساری تات معمولا دارای زمینه ای ساده ویک بوتیز کوچک و یراق دار درتکه انتهایی و حاشیه آن می باشد.یک بلوز و بعدها یک زیر دامنی این لباس را کامل می کرد.جدا از ساری تات ،که اغلب بیشتر برای پوشش هر روزه استفاده می شود،ساریهای ابریشمی” بلوچاری” و “تنگیل” را زنان طبقه بالای اجتماع می پوشیدند.این ساریهای زری و ابریشمی معمولا در موقعیت های ویژه بکار می رود.ساریهای بلوچاری به “آنچل”ها یا(تکه انتهایی) که استادانه درست شده ,معروف می باشندو طرحهای رنگی متقابل (بنفش،سرخ و شاه بلوطی در طرحهای زمینه و نخهای ابریشمی زرد و سفید تیره در آن بکار رفته است)از نظر بصری آنها غنی هستند ،این ساریها دارای تکه انتهایی سنگین ،زمینه کوچک و ساده” بوتی دار”،وکناره ها و حاشیه های باطرح گلدارمی باشند.این تکه انتهایی برجسته ترین و جذاب ترین بخش ساری است،با اندازه بزرگ “کالکا بوتی”در مرکز احاطه شده با طرح های تزیینی ترتیب یافته درتوده ها می باشد.انواع طرحهای گوناگونی وجود دارد مانند:یک نواب در حال کشیدن قلیان،یک نواب که در دستش گلی را نگه داشته ،مادر و بچه،یک اسب سوار،یک فیل سوار،یک گوسفند یابز،در میان دیگر طرح ها بیشترنمایان است .بهترین بافته های نخی بنگالی “جامه دانی “می باشد.بافندگان “جامه دانی”از داکا بسیار ماهر و باارزش بودند.در دوره سلطنت اورنگ زیب(۱۶۵۸-۱۷۰۷ )خراج سالیانه بالایی توسط داکا به امپراتور پرداخته می شد،بخش بزرگی از آنها هنوز نسل بافندگان “جام دانی”هستند.سفید با سفید آرایشی ویژه در این هنر می باشد-زمینه آن نخ وطرح پشمی بر روی آن نیز با نخ سفید می باشد.جامه دانی با کیفیت عالی با نخ سفید یا نخهای با رنگهای متنوع با طرحهای گلها و گیاهان ویا “بوتی دار”،تهیه می شود.جدا از ساری ،”جامه دانی”متری در این دوره برای درست کردن البسه بکار می رفت.جاما وآنگارکا از البسه رایجی است که با آن ساخته می شود،بخصوص برای طبقه بالای اجتماع بنگال تهیه می شود.منسوجات پیچیده و پارچه های نخی و ابریشمی هنر بافندگی بنگال راتشکیل می دهد تکنینک رنگ آمیزی مقاوم” ایکات” بویژه در اوریسا بافته می شود،در حالی که بافته های رنگین طرح های نقش دار نمونه ای از هنر چارکند است.پارچه های نخی تکه دوزی شده،نخ و ابریشم های گلدوزی شده ،با تکنیک باتیک و طرح های چاپی ،تکنیک های دیگری هستند که برای تزیین منسوجات در این ناحیه بکار میروند.البسه سنتی مردان از این ناحیه کورتا،دوتی،و کلاه /دستار می باشد.کورتا یک نوع پیراهن یا تونیک بلند با آستین کوتاه یا بلند(این لباس می تواند بدون آستین باشد)وبر روی مرکز سینه تا بالا دگمه دار است.جدا از کورتا ،چپکن و اچکن ،آنگارکا و جامه دیگر البسه ای هستند که مردان در این ناحیه برای مراسم رسمی برتن می کنند.لباس معمول بالاتنه برای مردان “بغل بند”یا پیراهن ،یک کت بسته تنگ چسبان می باشد.این لباس دارای یک لبه آویزان است ،لبه آویزان بالایی برطرف چپ گره می خورد و دیگر لبه آویزان زیرآن قرار می گیرد.این لباس آستین بلند نیز معروف به”میرجایی”است.نوع بی آستین آن به “بندی” یا “پتویی”معروف می باشد وتوسط زنان و مردان لایه های متوسط اجتماع استفاده می شود.دوتی برای مردان بنگال مرسوم ومتداول و برای دیگر نواحی نیز به همین صورت بود. در بخش شرقی،دستار و عمامه ساده تر و مانند نوع راجستانی و مراتی آن به نظر می رسید.برخی مردم شمال شرقی ،بنگال غربی و بیهار “آنگاوسترا”و “گامچا”را بکار می بردند،که دو مقصود دستار و روسری را باهم برآورده می کرد.”انگوچا”شکل پراکریت(زبان گفتاری مردم هند باستان در مقابل سانسکریت که زبان نوشتاری محسوب می شد) کلمه سانسکریت “آنگا وسترا”است ،که به معنی”پارچه برای بدن”می باشد.ظاهر آن به گامچا بیشتر منتقلشده است.برخی کارکنان رسمی ارویسا و بنگال جاما،یا یک نوع تونیک و پای جامامی پوشیدند.یک قبای بلند که تا بالای زانومی رسید ،جلو باز و دگمه دار وبرروی تونیک پوشیده می شد.چادار یا شال عموما دور این قبا را می گرفت و مردان برای پوشش هر روزه به دور خود می پیچیدند،در حالی که اشراف پالتویی گشاد مانند بالاپوش برتن می کردند.زنان اوریسا معمولا ساری ،بلوز وزیر دامنی کتانی می پوشیدند.آنها ساریهای بلند شش متری با یراقها و حاشیه های درخشان برتن می کردند.ساری دور کمر پیچیده می شد،وبقیه آن از طرف راست و بالای شانه چپ قرار می گرفت،بازوی راست و شانه کاملا آزاد رها می شد.زنان این ناحیه سالوکا , صدری و یک تونیک آستین کوتاه می پوشیدند.زنان شمال شرق برای استفاده خود پوشاک خاصی آفریدند،وبرخی اوقات برای مردان نیز این کار را انجام دادند.زنان سارونگ و شال را بر دستگاه های بافندگی قابی و دستگاه های بافندگی گرده ای می بافتند.انجام کار بافندگی معمول منسوجات در بافت تکه های پارچه و دوخت آنها باهم بعدها برای ساخت لباسی کامل اجراشد.نیم تنه هایی که قوم میشی میز، قبیله ای از شمال شرقی آن را می بافتند پوشیده می شدند، دو تکه بافته شده که آنها را به یکدیگر می دوختند.شال” لوتا نگر” در نه تکه بافته و سپس به یکدیگر دوخته ویک دست لباس تک از آن درست می کردند.برطبق تفکر رایج ،ابریشم “موگا” از آسام راقبیله بودو معرفی کرد،کسانی که از آسیای میانه به هند مهاجرت کرده بودند.آنها هنر بافندگی و ماسوره ابریشم کشی را باخود به هند آوردند.بطور سنتی،پارچه نخی یا ابریشمی سفید یا رنگین “گامچاز”با یراق ها ی پهن با نخهای سرخ ابریشمی بافته میشد.آنها را زنان در خانه می بافتند و به مسن ترین فرد خانواده به عنوان هدیه می دادند.سارونگ ابریشمی “میکالا”لباس سنتی زنان آسام می باشد.این لباس از ابریشم طلایی رنگ “موگا”بافته می شد.یک چادار عالی ،که با ابریشم “موگا” ،”میکا” جور می شد، بخش اساسی مراسم عروسی و دیگر موقعیت های آیینی بود.گروه های ویژه ای نیز هستند که انواع مخصوص البسه را دارند. هردو گروه رقصندگان عامیانه و کلاسیک و هر گروه قومی هر یک دارای پوشاک مخصوص به خود برای رقص می باشند.برای رقصهای کلاسیک ،هرچند،پوشاک یک علامت یا رمز را دنبال می کند.از شش مکتب رقص های کلاسیک هند ،دو از آنها متعلق به این ناحیه می باشد:اودیسی از شرق و مانی پوری از شمال شرق.بر طبق عقیده عمومی،رقص کلاسیک اودیسی متعلق به قرن ۲ پیش از میلاد ،در دوره پادشاه جین یعنی کاراولا است.در این نوع رقص ،رقصندگان “ایکت”ابریشمی متباین زیبای رنگین از اوریسا می پوشیدند.رقصندگان هم چنین جواهرات سنگین از قبیل کمربندهای پهن ،زیورآلات موی ظریف و پرکار،گردنبندهای زیبا،النگو،باجوبند(بازوبند)،خلخال ساخته شده از طلا و نقره برخود می بستند.رقص مانی پوری نیز نوعی رقص ابتدایی مرسوم در مانی پور می باشد.این رقص کاملا برا ی رادا و کریشنا(خدا و همسرش) وقف شده است،رایج ترین و متداول ترین رقص ،رقص رس است.رقصندگان مرد دوتی زرد،کمربند و زیورآلا ت سر با پرهای طاووس می پوشند.رقصندگان زن یک دامن تو خالی پلیسه دار،که بصورت سفت و محکم آویزان می شود.بالای این دامن , دامنیکوتاهتر،توخالی ،باریک تر،شبیه دامن رقصندگان باله توتو می پوشند. نیم تنه رنگین برجسته ،کمربندی باریک،و نقابی مرصع که از یک کلاه گیس تزیینی آویخته شده است.شرق و شمال شرقی از این رو،دارای وسعت گسترده ای پوشاک رنگین و بسیار باشکوه می باشد.بطور سنتی ،هردو پوشاک دوخته شده و نادوخته را مردان و زنان در موقعیت های دائمی می پوشند.سنت غنی منسوجات و میراث فرهنگی شرق و شمال شرقی از این ناحیه مرکز تولیدی بارور و نیرومندی ساخته که بهترین منسوجات هند در آن تهیه می شود.کنده کاریها و نقاشی ها فراوان این حقیقت را آشکارمیکنند که مردم این ناحیه همیشه البسه ساده و برازنده با جواهرات باشکوه می پوشیدند وتا امروز،آنها البسه سنتی خودشان را ترک نکرده اند.
ادامه دارد …
منبع:
۲۰۰۶, Pathak, Anamika, Indian Custumes, Delhi, Roli books