انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پروژه «زنان کوهنورد»

حدود نیمی از هر جامعه‌ای را زنان تشکیل می‌دهند و سال‌ها و دهه‌هاست که زنان و زندگی زنان تبدیل به مسئله‌ای جدی شده است. مسئله زن را در وجوه مختلف می‌توان بررسی کرد از لحاظ خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی ورزشی. در حدود ۵۰، ۶۰ سال پیش که تلاش‌های فمینیست‌ها تب و تاب بیشتری گرفت مسائل حقوقی مانند مانند حق رأی، حق طلاق، حضانت فرزند و غیره از مطالبات اساسی آن‌ها محسوب می‌شد و مسائلی مانند حضور زنان در عرصه‌های ورزشی از دغدغه‌هایی بود که سالیان بعد مطرح شد. البته هنوز هم به دیدۀ مسئله اساسی حتی گاهی از سوی زنان فعال به حساب نمی‌آید.

از طرف دیگر دست‌یافتن زنان به برخی خواسته‌های خود مانند حق رأی فرصتی بیشتری برای مرکز توجه قرار دادن مسائل به‌ ظاهر حاشیه‌ای مانند ورزش ایجاد شد. البته تغییر سبک زندگی دختران جوان‌تر و مدرن‌تر شدن آن‌ها و گرایش آن‌ها به سلامتی بیشتر و تناسب اندام نیز در این امر دخیل بوده است. نکتۀ دیگر هم این است که اکنون ورزش دایرۀ گسترده‌تری از بعد صرفا تفریحی و سرگرمی دارد. برای برخی از زنان ورزش همۀ زندگی‌شان است. برای مربیانی که از این مسیر درآمدزایی می‌کنند و یا برای کسانی که به صورت حرفه‌ای رشته ورزشی را دنبال می‌کنند و بخشی از هویت آن‌ها با آن شکل می‌گیرد و بدون آن دچار سرگشتگی می‌شوند ورزش امری حیاتی است.

خود ورزش طیف گسترده‌ای از درجه اهمیت را داراست و هم حب و بغض‌هایی در مورد گوناگونی رشته‌ها به چشم می‌خورد. به عنوان مثال، سرمایه‌ها و بودجه‌های کلان دولتی و حکومتی در اکثر کشورها برای تیم‌های فوتبال برنامه‌ریزی می‌شود و تا حدی پیشرفته است که اکنون به عنوان صنعت شناخته می‌شود. از سوی دیگر،  پیچیدگی‌های فراتر از جایگاه ورزشی، آن را حتی به مثابه امری سیاسی تبدیل کرده است. این در حالی است که ورزش‌هایی مانند بدمینتون، تیراندازی با محرومیت‌های بیشتری مواجه هستند، در این میان دست‌اندازهای بیشتری در کوهنوردی و سنگنوردی وجود دارد. شبیه داستان بیمه در ایران که شامل حال حوزه‌های مهمی مانند روان‌پزشکی و دندان‌پزشکی نمی‌شود، بودجه‌های تربیت‌بدنی چندان از ورزش‌هایی مانند کوهنوردی یا حمایت نمی‌کنند و یا به سختی حمایت می‌کنند.

با این تفاسیر، دو مقولۀ مهم زن و کوهنوردی از محرومیت‌هایی رنج می‌برند که برای ارتقای وضعیت خود باید تلاش کنند، زن و کوهنوردی مبارزه‌ای برای برابری‌طلبی دارند، چرا که مانند مرد و فوتبال نیستند که برخی از امتیازات را به خودی خود دارا باشند. زن و کوهنوردی وقتی با یکدیگر در می‌آمیزند چالش‌هایشان بیشتر می‌شود، گویی بیشتر از آنکه مزایای یکدیگر را تقویت کنند، کمبودهایشان چاله‌های بیشتری حفر می‌کنند.

البته باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که بی‌اهمیت قلمداد کردن ورزش زنان صرفا از روی ناآگاهی نمی‌تواند باشد. ورزش بخش اساسی از توانمندکردن زنان چه از لحاظ فیزیکی و چه روانی است. ورزش عرصه‌ای پهناور است که زنان می‌توانند استعداد و قدرت خود را نمایان سازند و وقتی زنان قوی می‌شوند ایدئولوژی قوی بودن مردان را به چالش می‌کشانند. ورزش نمادی است از مبارزه زنان با ساختارهای مردسالاری که آن‌ها را در حاشیه قرار داده است و از استقلال آن‌ها واهمه دارد. از آنجائیکه من سال‌هاست به کوه می‌روم و در حال حاضر از مهم‌ترین حوزه‌های ورزشی است که دنبال می‌کنم بیشتر با این مسائل زنان در کوه روبه‌رو می‌شوم و همین مرا برانگیخت تا به صورت پروژه‌ای جدی آن را پی بگیرم. به چند نمونه از دلایلم اشاره می‌کنم:

  • فرهنگ مردسالاری حاکم چه برای زنان مجرد و چه متاهل گاهی شرایطی ناممکنی را ایجاد می‌کند، اجازه حضور از سوی خانواده به آنها مخصوصا در برنامه‌های چندروزه داده نمی‌شود.
  • فضای کوه، فضایی نیست که زنان بتوانند به‌ تنهایی و یا چند نفره بدون مرد در آن حضور پیدا کنند.
  • زنان با مسائلی مانند عادت ماهیانه و همچنین به تبع آن با مشکلاتی مانند کمبود آهن و هموگلوبین دچار هستند که حتی از گفتنش به سرپرست هم به دلیل شرم و حیا ابا دارند.
  • در بعد وسیع‌تر، زنان اقبال کمتری در حمایت‌های دولتی و اسپانسرها دارند و این موضوع آن‌ها را از حضور در کوه‌های برون‌مرزی محروم می‌کند.
  • تعداد مربیان و سرپرستان زن کوهنوری کمتر از تعداد مردان است و فشارهای بیشتری را متحمل می‌شوند.

مسلما موارد بیشتری از این نمونه‌ها را می‌توان لیست کرد. در گفتگو‌هایی که دارم و خواهم داشت به مسائلی فراتر از آنچه که بدان اشاره کردم خواهم رسید. نه تنها کسانی که همچنان کوهنورد‌ند مدنظرم هست، بلکه کسانی که زمانی کوه می‌رفتند و به دلایلی آن را رها کردند برایم اهمیت دارند. مصاحبه‌های من به صورت تصویری خواهند بود و متن مصاحبه هم انتشار خواهد یافت. می‌دانم در این راستا و در گفتگو به گفتمان‌های نهان زنانه مخصوصا از سوی پیشکسوتان که از روزگاری متفاوت‌تر از امروز کوهنوردی را شروع کردند خواهم رسید. گفتمان‌هایی که باید عیان شوند تا مسیر ناهمواری را که آنان به‌سختی پیمودند تا قله‌ها را فتح کنند برملا شود.