انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نوری از ابدیت

نوری از ابدیت

سباستین لاپاک برگردان مکرم روحی پور

میگوئل تورگا، شاعر، رمان نویس و داستان سرا (١٩٩۵-١٩٠٧) در غروب زندگانی اش سوگند یاد می کند: «من یکی از معدود پرتغالی هایی هستم که هر بار که هویتم را ابراز میکنم از این که از کشور پرتغال هستم به خودم می بالم.» از کل کشور پرتغال: از عوام و نخبگان، از کوه و دشت، از داخل و خارج، از جسم و جان، از پریروز و پس فردا. او از صمیم قلب اروپایی است اما عمیقاً هراسان از «بی مسئولیتی ماستریخت»، پرتغالی ای اسپانیای زبان و مخالف اتحادیه ایبری، شهروندی جهانی که به ریشه های خود افتخار می کند، او در شهر کوچک سائو مارتینهو دا آنتا، و نه در هیچ جای دیگری، متولد شده است و همان طور که در کنفرانسی در برزیل در سال ١٩۵۴ اعلام کرد، معتقد است «جهان ساختمانی است بدون دیوار (١)». او این باور را در استان زادگاه خود، تراسوس مونتس، در شمال شرق کشور و از طریق هر یک از نوشته هایش جشن می گیرد: در شعرهایش، در رمان ارزشمندش که زندگینامه خودش است به نام خلقت جهان (٢)، در دفتر خاطراتش (٣)، داستان ها و داستان های جدید کوهستان، که به تازگی تجدید چاپ شده اند (۴).

 

نغمه جهانی و فروتنان، داستان های کوتاهش که در سنگ سخت و چوب نرم حکاکی شده اند، تصویری از انسانیت ارائه می دهند که نویسنده می خواهد به خاطر آورد: دهقانان، چوپان ها، گدایان، الکلی ها، کشیشان و کودکان پیدا شده. در بهشت میگوئل تورگا خدا نیست، بلکه نوری از ابدیت است که جلوی خرافات پوچ و بی معنی مردمش را می گیرد و با کمترین ابزار، به هر یک از روایت هایش ظاهر افسانه ای طلایی می دهد که در تضادی آشکار با نثر فاخر و رویاگونه خلقت جهان است. نویسنده در مقدمه چاپ پنجم داستان های جدید کوهستان این گونه شرح می دهد: « من از دوران جوانی در راه رسیدن به هنری مبارزه کرده ام که تا جایی که محدودیتهایش اجازه دهند، خالص و تا حد امکان گسترده باشد.»

 

پنجاه و پنج داستان ما را به بازدید از تراسوس مونتس دعوت می کند، «قلمروی بهشتی» (۵) که در ارتفاعات پرتغال مخفی شده است و جاده هایی که به آن منتهی می شوند از یاد رفته اند و نویسنده قصد بازیافتنش را دارد. قلمروی که در آن حیوانات و مردم، سپیده دم، با بی قراری از خواب بیدار می شوند و نیمه شب، سرشار از آفتاب و لذتی کفرآمیز به خواب می روند. از دیدگاه تورگا، قدیسین و دزدها، هر دو، محتاط ، واقع گرا و حساس هستند. «زمانه به آن ها کلید هستی را داد، ولی در نهایت به جای چشیدن طعم شادی، متحمل درد و رنج شدند.» خوشبختانه، گیاه آشنای میموسا و فواره ای در میدان شهر هست. همچنین، بد اقبال هایی که، چون همه درها به رویشان بسته شده، محکوم به «نوشیدن آب از نهرها و خوردن سنگ ها» هستند. همان هایی که موفق می شوند راهی برای روشن کردن ستاره های آسمان پیدا کنند.

 

با خواندن این روایت های روستایی، که قهرمانانش مصرانه به خوشبختی باور دارند، می توان فهمید، پرتغالی که زیر لایه های قوانین اقتصادی و فنی تصویب شده در بروکسل پوشیده شده، در واقع تحت نوع خاصی از زن سالاری بوده است. فرقه بانوی ما فاتیما، که در سال ١٩١٧ تشکیل شد، تنها توانست اندکی سبب فراموشی دایانا شود که هنوز یک از معبدهایش با ستون های کورنتی در اوورا باقی مانده است. در داستان ها و داستان های جدید کوهستان، که نویسنده آنها را به همسرش آندره کربه، رساله نویس و نظریه پرداز ادبیات که اصلیتی بلژیکی دارد و برخی از این متون را به فرانسه برگردانده است، تقدیم نموده است، زنان همواره ارزشمند هستند. برای نویسنده نهایت رضایت مندی در این است که به آن ها رنگ و لعاب دهد، دلفریب ترین جاذبه هایشان را با آب و تاب شرح دهد، به آن ها زندگی ببخشد، کاری کند که دوست داشته شوند، مبارزه کنند، رنج بکشند و گاهی هم بمیرند. ماریانایی وجود دارد که از زمان های کهن آمده و برای مردان خواستنی و در عین حال فهم ناپذیر است: «او با چنان معصومیتی خود را در اختیار آن ها قرار می دهد، که با نیرویی خلاق و غیر مسئولانه غافلگیرشان می کند و آن ها را به موجوداتی مجرد، همچون خدایان دوردست، بدل می کند»؛ مارگاریدا، که یک جذامی به او «با چشمان گوسفندی بع بع کنان» نگاه می کند؛ و ایزورای مرگ آور که «دلفریب و سرزنده است و خورشید هم به او رشک می برد».

 

زندگی های کوچکی که زیر ذره بین نویسنده عظمت می یابند.

١- میگوئل تورگا، جهان، ساختمانی بدون دیوار است، ویلیام بلیک اند کو، بوردو، ٢٠١١.

٢- میگوئل تورگا، خلقت جهان، فلاماریون، مجموعه GF، پاریس ١٩٩٩.

٣- میگوئل تورگا، از نزدیک، صفحاتی از خاطرات، ١٩٩٣-١٩٧٧، ژوزه کورتی، پاریس، ١٩٩٧.

۴- میگوئل تورگا، داستان های کوهستان، نسخه کامل، شاندین، پاریس، ٢٠١٧، ٣٨۴ صفحه، ٢٢ یورو.

۵- «تراسوس مونتس، قلمروی بهشتی»، در پرتغال، ژوزه کورتی، پاریس، ١٩٩۶.

انسان‌شناسی و فرهنگ ناشر نسخه فارسی مجله لوموند دیپلماتیک در ایران است

لوموند دیپلماتیک اوت ۲۰۱۷