استاد اصغرکریمی بدون شک یکی از بیادعاترین و بیدریغترین پژوهشگران عرصهی فرهنگ و مردمشناسی بودند که متاسفانه خبر درگذشت ایشان همهی دغدغهمندان حوزهی انسانشناسی و فرهنگ و نیز مخاطبان ایشان را بسیار متاثر کرد. از زمان همهگیری کووید۱۹ در جهان و ایران، دکتر اصغر کریمی نه اولین نفر و نه آخرین نفر از قافلهی بزرگ اندیشهورزان هستند که در مسیر پرتلاطم و اندوهبار همهگیری کروناویروس از دست دادهایم و شوربختانه این قافله را سر ِ بازایستادن نیست. فقدانی غمبار و اندوهی بزرگ برای تمامی بازماندگان که متاسفانه جز حسرت و غم ِ جای ِ خالیشان، جز صبوری، تفکر، خواندن آثارشان و گاه نوشتن در بارهی ایشان؛ کاری از کسی بر نمیاید. انتشار پیدرپی مطالب استاد اصغر کریمی در تارنمای انسان شناسی و فرهنگ گواه بر عشق و علاقهی وافر استاد به ایران و فرهنگ ایرانی و مردم شناسی فرهنگی است. علاوه بر آن، نوشته های متعدد و متنوعی اعم از پژوهش، نگارش، ترجمه، انتشار صدها مقاله و ده ها کتاب متعدد در حوزهی فرهنگ و مردم شناسی ……؛ از ایشان برای ما باقی مانده که همچون ستاره های پرتلالوی انسان شناسی و فرهنگ ایران زمین، خوش میدرخشند.
در این فرصت کوتاه مجالی برای پرداختن به تک تک آثار استاد گرانقدر نیست که کاری بس دشوار و به یقین در صلاحیت بزرگان و اهل فن است و نیز یادآوری غمی فزاینده از فقدان ایشان. اما کارنامه ی آثار بجامانده از استاد بسیار متنوع و در عین حال غبطهبرانگیز است که عمری با عزت و شرافت را طی کرده و تولید اندیشه و ادب پارسی و غنای فرهنگ را بجا آورده اند.
نوشتههای مرتبط
مروری بر برخی مطالب منتشر شده از ایشان در تارنمای انسان شناسی و فرهنگ خالی از لطف نیست که در کنار کتب و آثار مکتوب، هر هفته شاهد انتشار مطلبی از استاد کریمی در باب موضوعی به غایت ملموس و مهجورمانده در زندگی روزمره بودهایم. مطالبی برای همیشه ارزشمند و برای همیشه ماندگار. از جمله موضوعات مورد توجه استاد همچون: نان، چوپان، خیش/گاوآهن و تعارف؛ به واقع واژه هایی هستند که بار مفهومی و معنایی ِ بسیار زیادی را با خود حمل کرده و ما به سبب زندگی روزمره، هم با آن ها زیاد سروکار داریم و هم از کنارشان راحت و بی توجه عبور میکنیم. ولی استاد اصغر کریمی با ظرافت و دقت بسیار به مفاهیمی که در تاریخ حیات بشری نقش قابل توجه داشته؛ پرداخته اند و با پیشینه پژوهی، روایت ها و سفرنامه ها، مَثلها و قصهها؛ و نیزکاربردهای امروزین این مفاهیم، بسیار زیبا و روان به بررسی و تحلیل آن ها پرداخته اند. بی تردید ما به عنوان مخاطب به مرور متوجه ارزش پرداختن به چنین موضوعاتی شده و از آن ها به عنوان الگوی ناب بهره می بریم.
نان: اسم عام برای نماد غذای اصلی و بنمایه خوراک در سفرهآرایی تقریبا تمام سفرههای ایرانی اعم از سفرهی خوراک روزانه و سفرههای : نذری، نیایشی، آئینی و جز اینها و عنصری قدسی و در عینحال کاربردی در بسیاری از مراسم مذهبی و آیینی، و سرانجام در ساختار کل فرهنگ ملموس و ناملموس مردم ایران است. جمله دعاگونه و دلنشین و حاکی از قدردانی «خدا نان از سفره شما کم نکند» که مهمان در حق میزبان ادا میکند، نشان از اهمیت نان در فرهنگ مردم ایران دارد. (کریمی،۱۳۹۹)
به درستی از بهترین ویژگی های مقالات استاد کریمی همانا سادگی، بی پیرایگی و شمولیت مطالب ایشان است که زبان از بیان آن قاصر است. و شاید یکی از مهم ترین دلایل برای جذب مخاطب با هر سلیقه و گرایش باشد. آشنایی نگارنده با ایشان همچون خیل عظیم مخاطبان انسان شناسی و فرهنگ به واسطه ی پرداختن بسیار ساده و واقعی به موضوعات به ظاهر بسیار معمولی ست که ما کمتر در باره ی آن ها تفکر کرده و به گونه ای قطعی به مثابه حقایق مسلم فرض شده در نظر می گیریم. اما در برابر کلام و نوشته پربار ایشان درنگ و تامل کرده و آن ها را با علاقه و حظ وافر خوانده ایم.
در همه جای ایران نان یعنی غذا، و هیچ سفره ای نمی تواند بدون نان باشد که به باور همه اگر چنین باشد کفران نعمت است.. در همه جای ایران ، حتی نقاط برنج خیز آن، یا جاهایی که فقیر از نظر زمینهای زراعی هستند، یا جاهایی که محصولاتی چون بلوط، ذرت، ارزن و جز اینها بطور فراوان دارند و می توانند آنها آرد کنند و نان بپزند، نان غذای اصلی و زینت بخش سفره است.. (پیشین)
یکی از مهمترین وجوه آثار استاد اصغر کریمی پرداخت روان و سیال در بارهی مفاهیمی است که در زندگی روزمره بسیار پرتکرار و در عین حال به روال همیشگی انجام شده؛ و بی هیچ تفکر و ذهنیتی در تعامل روزانه مورد استفاده قرار می گیرد.استاد کریمی اما به گونه ای تخصصی و از منظر مردم شناسی به آن پرداخته و ما را به عمق واژه ،کارکردها و کاربردهای پرشمار آن در زندگی روزمره، نیز پیشینهی آن در سفرنامه ها و متون کهن و نحوه استفاده از آن در جای جای ایران زمین آشنا میکند.
تعارف: طیف وسیع مفاهیم کلمه تعارف در زبان فارسی بیان کننده پیچیدگی فوق العاده کاربرد آن است. برخی از معانی، متضاد و متقابلِ معنی و مفاهیم دیگر است. یک معنای تعارف به معنی دادن چیزی به کسی است و معنای دیگر آن نپذیرفتن هدیه است. در جایی تعارفکردن و تعارفی، به معنی خالی از صمیمیت و برای تظاهر است و در جایی دیگر به معنی ابراز صمیمیت و دوستی بیشتر است. (کریمی،۱۳۹۹)
تعارف در زبان فارسی یک هنجار اجتماعی است (پیشین)
تعارف کردن، صرف نظر از هر معنایی که برای آن مطرح کنیم با اشکال و جنبه ها و بروزهای گوناگون و مختلفش نوعی رفتار در کنار سایر رفتارهای جمعی و فردی ایرانیان است که در شئون زندگی ایرانیان وجود داشته و امروزه نیز کاربرد فراوان و عمومی دارد. تعارف در هر نکتهای و در هر جائی کاربرد خاص خود و معنای خاص خود را دارد. هیچ ایرانی از عبارت «بی تعارف میگویم» چنین استباط نمیکند که «تعارف» یعنی «دروغ» یا «بی تعارف» یعنی حقیقتا و واقعا. اگر کسی استکان چای را به طرف خود میکشد و قند را در آن خیس میکند و به دهان می گذارد و سپس چای را با کلمه “بفرما” به شما تعارف میکند، نه قصد شوخی دارد و نه این که لازم می دیده که آن چای را به شما بخوراند، بلکه فقط طبق عادت ابراز ادب کرده است. اگر دوستی سوار بر دوچرخه یا ماشین، بطور گذرا شما را می بیند و «بفرما » می زند و رد می شود، فقط می خواهد ابراز صمیمت کند و دوستی خود را یادآوری نماید. (پیشین)
شاید یکی از ارزشمند ترین مقالات استاد دکتر کریمی در تارنمای انسان شناسی و فرهنگ مطلب چوپان باشد. چوپانی به عنوان حرفهای به غایت سنتی، مهجور مانده و مغفول که استاد با ظرافت و روانی کلام به آن پرداخته و به طرز جذابی حرفهی پرمشقت چوپانی را به مخاطب معرفی کرده و به این ترتیب مخاطب را با واژه ی چوپان و ملزومات آن آشنا کرده اند. چوپان از برجسته ترین مطالب ایشان در حوزه ی مردم شناسی و فرهنگ بوده که به عنوان اثری دلچسب همواره خواندنش مفرح و دلنشین است. در حالی که استاد اهمیت حرفه چوپانی و مشقات آن را بطور مشخص بازگو کردهاند.
چوپان : در دامداری سنتی ایران، فرآیند تولید محصولات دامی بر عهده چوپان است . چوپانی، حرفه ای تخصصی در امر مدیریت است که چوپان همه اصول مدیریت، یعنی مدیریت زمان، مدیریت بحران، سازماندهی، هدایت و رهبری؛ امانت داری؛ تعلیم تربیت را در آزمایشگاههای طبیعی دانشکده های کوه و کمر، در دره ها و تپه ها، در سرما و گرما ، در انزوا، و با سرمایه عمر و با بهره گیری از هوشیاری و کنجکاوی و به منظور پاسخگوئی به نیاز فراهم آورده است. توزیع مازاد تولید بر عهده صاحب دام است که بخش قابل توجهی روانه بازار می شود و بخش اندکی نیز به مصرف درون خانوار می رسد. همه سرمایه گله داران بزرگ کوچنده که در فرآیند تولید به جریان می افتد و ارزش افزوده به وجود می آورد، بصورت دام در گله های بزرگ متمرکز و در اختیار چوپان قرار می گیرد. بنابراین چوپان امانت دار و مورد اعتماد جامعه و مورد اعتمادترین عنصر جامعه مبتنی بر اقتصاد شبانی است. او از سوی صاحب دام (گله دار بزرگ، بیشتر در بین کوچندگان) یا صاحبان دام (دامداران خرده پای روستاها که دامهای خود را در یک گله سازمان می دهند) با شرایط معینی برای نظارت بر دامها و گله ها انتخاب و مسئولیت امور مربوط به گله به عهده وی گذاشته میشود. (کریمی،۱۳۹۹)
دام اصلی ترین عنصری است که چوپان در اختیار دارد و مراتع طبیعی اصلی ترین منبع تغذیه دام. چوپان برای انجام وظیفه و تعهد خود مجبور به تحمل تنهائی و برون رفت از انزوا ب دمیدن بر نی هفت بند خود است. نگهداری از گله، مثل کارهای کشاورزی، نیروی جسمانی فراوانی را نمیطلبد؛ منتها لازمه آن آمادگی کامل و گوش به زنگ بودن در تمام لحظات است. شرایط زندگی پیشه چوپانی ناراحتی بیش از حدی را به چوپان تحمیل میکند. چوپان بطور تمام وقت از جمع انسانها به دور است. شب هنگام، در حالی که سنگی را زیر سر گذاشته است میخوابد، فقط بالاپوش نمدی خود را روی خود میکشد. هر صدای زنگ و یا هر صدای غیرعادی او را از خواب میپراند. او برای کوچکترین اعلام خطر آمادگی دارد. تنها خوشخالی چوپان تنها در کوهستان، هر پانزده یا بیست روز یکبار دویدن دهها کیلومتر راه و رسیدن به محل چادرهای ایل است تا آذوقهای تدارک بیند. (پیشین)
مطلب دیگری از استاد اصغر کریمی تحت عنوان خیش/گاوآهن : ابزار سنتی برای شخم زمینهای زراعی به بررسی خیش از کهنترین زمان تا امروز، کهنترین خیشها، نقش خیش بر روی مُهرهای آشوری و هخامنشی، خیش های کنونی ایران، خیش در باورها و فرهنگ عامه، خیش در قصه ها، سفرنامه ها و تک نگاری ها می پردازد و خواننده را تا عمق کارآمد ترین ابزار سنتی در دوران کنونی که از قضا از پیشینیان برای ما به میراث مانده و هنوز کاربرد های متعدد در جغرافیای خاص خود را دارد؛ میبرد. مطلب اخیر به نوعی درهم تنیدگی سنت و مدرنیته را در عین تقابل بازگو کرده و قدردان ِ ابزار سنتی ای است که هنوز در جای جای ایران و سایر نقاط جهان مورد استفاده قرار می گیرند.
گیرشمن سابقه استفاده از خیش را به قبل از هزاره چهارم می رساند و آن را عاملی در راستای ترقی سریع دهکده و توسعه رشته کشاورزی و پذیرفتن طرز کارکرد اجتماعی و یاری گرفتن از همسایگان برای هموار کردن زمین و آبیاری می داند. رالف لینتون نوشته است : اختراع خیش را بطور تقریب در «دنیای قدیم» در فاصله زمانی مابین ۵۰۰۰ سال تا ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد (تمدن نوسنگی) در منطقه آسیای جنوب غربی می داند و اضافه می کند که باید به حق «خاور کهن سال» نامیده شود که کشاورزان آن هنوز هم به همان نحوه اجداد «نوسنگی» خود زندگی می کنند. در ابتدای دوران نوسنگی مزارع با بیلچه های سنگی و چوبک های حفاری شخم می شد . بعدا خیش چوبی که توسط مردان یا گاوان نر کشیده می شد مورد استعمال قرار گرفت. مولفی دیگرمعتقد است تمدن جهان اهلی کردن اسب و اختراع لگام و مهمیز و گاو آهن و یوغ و ارابه را مدیون آسیای جنوب غربی است که بزرگترین نقش را در تاریخ تحول وسایط کشش و نقلیه زمینی ایفا کرد. در این میان نقش بخصوصی برای ایران قائلند زیرا مهد نژادهائی از سواران بیمانند همچون آشوریان و پارسیان بوده است. منبعی دیگر استفاده از گاونر را از ۳۵۰۰ ق.م. می داند که برای کشیدن گاوآهن و شخم زمین بوده است. (کریمی،۱۳۹۹)
خیش نشانه الهه رود است و در آغاز با کشاورزی در ارتباط بود و برای بعضی از خدایان هندی خیش به عنوان سلاح به کار می رفت و با بیان این نکته که خیش تجسم عصر سیمین است، نوشته است نقش خیش بین النهرین که به نام خیش سومری معروف و مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد است، برای نخستین بار بر روی مهرهای استوانه ای (سیلندر) کهن دیده می شود و تا سده هفتم پیش از میلاد در نقوش بین النهرینی تکرار می گردد. مرتنسن نوشته است گاو آهن جنوبی دزفولی شباهت تعجب آوری با گاو آهنی دارد که بر مهر استوانه ای شکل سومری و متعلق به اواسط هزاره سوم قبل از میلاد حک شده است. لانگ نیز ضمن این که نوشته است اقوام هند و اروپایی از گاوآهن در کشاورزی استفاده می کردند، نوشته است قدیمی ترین گاو آهن کشف شده به هزاره سوم پیش از میلاد تعلق دارد.(پیشین)
خیش در باورها و فرهنگ عامه : نویسنده کتاب «شاخه زرین» با ارائه نمونه های مختلف نشان می دهد که اعراض های خرافی از آهن در بیشتر جوامع وجود داشته است. از جمله حضور گاوآهن های شخم زنی در لهستان همزمان شد با چند سال پیاپی بد شدن محصول، و کشاورزان این بدبیاری را به خیش آهنی شخم زنی نسبت دادند و به همان اسباب های چوبی شخم زنی زمان قدیم روی آوردند. تا همین امروز بدوی های جاوه که عموما از راه دامپروی گذران می کنند هر گز از ابزار آهنی برای کشت و زرع استفاده نمی کنند . در مقابل، در بسیاری جاها خیش شکل غیر رمزی بسیاری از خدایان کهن کشاورزی و نماد آنان است. خیش در هنر بین النهرین نماد خدای کشاورزی است . در امر تعبیر خواب ایرانیان نیز خیش نقش مثبتی دارد، اگر کسی در خواب بیند که زمینی را خیش می کند نشانه مال و کار است. (پیشین)
استاد گرانقدر دکتر فکوهی مجموعهی سترگی را تحت عنوان چهره های زمان با همکاری دوستان گرانمایه در موسسه انسانشناسی و فرهنگ آغاز کرده اند که به هنرمندان و اندیشهورزان پهنه ایران زمین پرداخته و از زاویهای متفاوت به شرح و توصیف این عزیزان گرانقدر می پردازند. منجمله استاد اصغرکریمی:
و حال در نیمه دهه هشتاد زندگی، متین و فروتن، آرام و ساده با همان شور و عشق شصت سال پیش به کار، اصغر کریمی، دوست خجول، عالِم بی ادعا، جوان ابدی.(چهره های زمان،۱۴۰۰)
و سرآخرکلام غمبار استاد دکتر فکوهی در فقدان استاد کریمی که بسیار تامل برانگیز و تاسف بار بود:
“کمتر انسانی با آرامش، متانت، خوشبینی و ظرافت اندیشه و ادب بزرگوارانهای که هربار خجالت زدهام می کرد، دیده بودم. گمان میکنم اینها خصوصیات برخی انسانهای فرزانهای هستند که به نسل پیش از ما در مردمشناسی و انسانشناسی ایران تعلق داشتند و دارند. دیگر نه آن آرامش را میبینی، نه آن سختکوشی را و از همه کمتر آن فروتنی را.
اصغر کریمی، یکی از این شخصیتهای جاودان بود. و من بدون کمترین تردیدی در برابر روح بزرگ او سر تعظیم فرود آورده و آرزو میکنم کاش می توانستم و بتوانم در آینده کار بیشتری برای شناساندن او و آثارش انجام دهم و اطمینان دارم چنین روح زیبایی همواره در یاد و خاطره ما و نسلهای آتی باقی خواهد ماند.” (فکوهی،۱۴۰۰)
منابع
فکوهی، ناصر،۱۴۰۰، وداع با دوستی مهربان و استادی کم نظیر، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
کریمی، اصغر، ۱۳۹۹، نان، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
کریمی، اصغر،۱۳۹۹، تعارف، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
کریمی، اصغر،۱۳۹۹، چوپان، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
کریمی، اصغر، ۱۳۹۹، خیش/گاوآهن: ابزار سنتی برای شخم زمین های زراعی، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
موسسه ی انسان شناسی و فرهنگ،۱۴۰۰، چهره های زمان، اصغر کریمی
“پی نوشت: عنوان مطلب نام یکی از اشعار شاعر نامی سیاوش کسرایی است.”