انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مرزهای نامشخصِ جنس و جنسیت

با گسترش مطالعات جنسیتی به صورت آکادمیک، در سال های اخیر دو مفهوم جنس و جنسیت از هم متمایز شده و برای هر یک کارکرد و تعریف جداگانه ای در نظر گرفته شده است. جنس (Sex) مربوط به خصوصیات بیولوژیک فرد است که معمولا در بدو تولد تعیین می شود اما جنسیت (Gender ) به کارکرد اجتماعی و نقش فرد در جامعه برمی گردد، لذا در عرف نقش های اجتماعی، شغل، لباس پوشیدن و رفتار فرد در قالب «جنسیت» تعریف می شود. در بسیاری جوامع، هرکسی که زن به دنیا می آمده اغلب مجبور بوده در چارچوب تعاریف اجتماعی، نقش های زنانه را برعهده بگیرد و بر همین اساس نقش های مردانه وظیفه جنس مذکر بوده است. به نظر می رسد این تقسیم بندی جنسیتی چندان کامل نیست چرا که مورد رضایت همه مردها و زن ها نبوده است. در طول تاریخ همواره شاهد مواردی هستیم که از سیستم تبعیت نکرده اند مانند زنانی که لباس مردانه پوشیده و به جنگ رفته اند (که در تعاریف جنسیتی عملی مردانه به حساب می آمد)، یا مردانی که به دلیل روحیات یا عملکرد به اصطلاح زنانه شان مورد انتقاد و تمسخر قرار گرفته اند. اما جالب است بدانیم که سیستم دوگانه جنسی ، همچنین نقش پذبری زنانه و مردانه برخلاف تصور عامه همیشگی و همه جایی نیست.

تقسیم بندی جنسیتی معمولا از نظر قانونی به صورت دوگانه زن – مرد در نظر گرفته می شود. هرچند طبیعت کاملا بر این سیستم دوگانه منطبق نیست و در تمام دنیا نوزادانی به دنیا می آیند که کاملا پسر یا کاملا دختر نیستند. با در نظر گرفتن این واقعیت، پژوهشگر بیولوژیست آن فاستو استرلینگ سیستم جنسی را دوگانه نمی داند و نتایج پژوهش هایش را با معرفی یک طیف جنسی از زن تا مرد (۱) معرفی می کند. وی در این طیف پنج جنس معرفی می کند. بر اساس این تعریف انسان ها می توانند از نظر فیزیکی، کاملا زن یا کاملا مرد باشند. یا ارگان داخلی زنانه و ظاهر مردانه داشته باشند یا برعکس ارگان های داخلی مردانه با ظاهری زنانه داشته باشند و یا دارای هر دو ارگان داخلی زنانه و مردانه باشند. در دنیای دو جنسی زن/مرد، این سه مورد اخیر نوعی نقص جسمی مادرزادی شناخته می شده که با پیشرفت علم پزشکی با عمل جراحی امکان تبدیل وضعیت شان به مرد یا زن کامل برایشان به وجود آمده است. اگر انسانی تصمیم بگیرد با چنین شرایطی بدون عمل جراحی به زندگی اش ادامه دهد چه خواهد شد؟ آیا جایگاهی در جامعه برای این دسته از افراد وجود دارد یا سیستم، آن ها را مجبور می سازد که یکی از دو قطب جنسی زن – مرد را انتخاب کنند؟ وقتی نوزادی از جنس سوم به دنیا می آید در شناسنامه اش چه جنسی باید قید شود؟ در تاریخ علوم انسانی با دوقطبی های بسیاری مواجهیم که بعدها با نگاه طیفی، به دیدگاهی گسترده و کاملتر بدل شده اند. دوگانه جنسی مذکر/ مونث هم گویی امروزه به این نقطه رسیده است.
سیستم دوگانه جنسیت، اخیرا در بعضی کشورها گسترده تر شده و در فرم های رسمی افراد می توانند گزینه ای تحت عنوان مایل به ابراز جنسیتم نیستم را انتخاب کنند یا حتی علاوه بر گزینه زن و مرد امکان انتخاب جنس سوم هم وجود دارد. آلمان و استرالیا از جمله کشورهایی هستند که در سال های اخیر با تغییر قانون این امکان را برای افراد دوجنسی قائل می شوند که مجبور به تیک زدن یکی از گزینه های زن و مرد نباشند. علی الخصوص برای نوزادانِ دارای این شرایط، این امکان را به وجود می آورد که فرصتی داشته باشند تا در سال های بعد با استفاده از امکانات پزشکی و جراحی جنسیت خود را انتخاب کنند یا وجودشان را همان طور که به دنیا آمده اند بپذیرند. آلمان نخستین کشوری بود (۲) که به طور رسمی این امکان را ایجاد کرد به این صورت که سیستم دوگانه جنسیت به سه بخش تبدیل گردیده تا والدین مجبور به انتخاب و القای یک جنسیت به نوزاد نشوند. در این حالت با انتخاب جنس ایکس برای شرایط مذکور، نوزاد این امکان را دارد که بعدها تصمیم بگیرد که می خواهد به مرد یا زن تبدیل شود یا حتی ایکس بماند.
به رسمیت شناختن جنس ایکس مختص جوامع غربی نیست. جنس سوم در گذشته در متون قدیمی ایران مخنث نامیده می شد و هرچند بسیاری از این افراد مردانی بودند که به دلایل متعددی چون مجازات، عقیم می شدند در هر صورت افرادی که به هر صورتی در دوگانه زن- مرد نمی گنجیدند نیز با همین عنوان نامیده می شدند. البته به دلیل این که در آن روزگار توانایی تولیدِ مثل، ارزش مهمی بود، این افراد به نوعی شهروندان درجه دو محسوب می شدند. در متون قدیمی اسلامی – ایرانی جنس سوم به رسمیت شناخته شده است و موارد حقوقی همچون ارث و شرکت در جهادِ این افراد، مورد بحث صاحب نظران قرار گرفته است. در میان اقوام بوگیس در اندونزی هم سه جنس (مرد، زن و خنثا) به رسمیت شناخته می شوند (۳) افراد با جنس سوم بیسو نامیده شده و به دلیل داشتن هر دو وجهه زنانه و مردانه مورد احترام بوده دارای جایگاه خاصی هستند. طبق باورهای قدیمی این قوم، بیسوها قدرت خاصی برای دعا و تبرک کردن دارند.

بوگیس های اندونزی دیدگاه جنسیتی متفاوتی نیز دارند. افراد فارغ از این که زن یا مرد به دنیا آمده باشند، می توانند نقش جنسیتی شان را در جامعه انتخاب کنند و برخلاف عرف رایج، در اغلب جوامع سنتی شناخته شده وظایف مذکر، فقط مختص مردان و وظایف مونث، مختص به زنان نیست. درجامعه بوگیس به واسطه زن یا مرد متولد شدن، انسان ها ناچار به پیروی از کلیشه های جنسی نبوده اند و می توانند نقش اجتماعی مردانه یا زنانه را برعهده بگیرند. زنانی بوده اند که مانند مردان سلاح حمل می کردند، موهایشان را کوتاه کرده، بعد از تاریکی تنها بیرون می ماندند. یعنی جنس زن بودند و جنسیت مردانه داشتند. این ها کالالای نامیده می شوند. کالالای در تعریف بوگیس مرد نیست، زن هم نیست، بلکه کالالای است. همچنین مردانی هم بوده اند که به نقش های زنانه علاقه بیشتری داشتند که کالابای نامیده می شوند. کالابای ها برخلاف سایر مردان می توانستند به آرایش عروس و تزئین لباس عروس اشتغال داشته باشند یا وظیفه سفره آرایی و برگزاری جشن ها و پذیرایی از مهمان ها را به عهده بگیرند. یک کالابای نمی خواهد زن باشد او یک مرد متولد شده و جامعه او را به عنوان کالابای می پذیرد. با این ترتیب مردمان بوگیس سه جنس و پنج جنسیت را به رسمیت شناخته اند. اگر از آسیای جنوب شرقی به آمریکای قدیمی برویم مشاهده می کنیم که نقش جنسیتی مخالف با جنس در میانشان ممنوعیتی نمی داشت بلکه دارای جایگاه تعریف شده ای بود. افرادی با نقش اجتماعی جنس مخالف در میان بعضی قبایل بومیان آمریکای شمالی انسان های دو روحه نامیده می شدند و بومیان بر این باور بودند که آن ها دارای هر دو روح مردانه و زنانه بوده اند.
با نگاهی به مثال های فوق می توان دید که داشتن نقش های مردانه برای زنان و برعکس به آسانی در برخی جوامع، امکان پذیر و رایج بوده و نظر کسانی که معتقدند زن به دلیل طبیعتش قادر به ایفای بسیاری از نقش های اجتماعی نیست را نقض می کند. همچنین راه را برای پذیرفتن جنبش های برابری خواه امروزی هموارتر می سازد. چرا که این روزها شاهد شکسته شدن کلیشه های جنسیتی در سراسر دنیا هستیم. هرچند که هنوز برایری و آزادی کامل برای پذیرش نقش های اجتماعی بدون در نظر گرفتن این تفکر قالبی وجود ندارد اما آمار رو به رشد حضور زنان در اجتماع نوید از آینده ای بهتر می دهد.

منابع:
۱. The science, The five sexes: Why male and female are not enough, Anne Fausto-Sterling, March/April 1993, pp 20-24.
۲. http://www.npr.org/blogs/thetwo-way/2013/11/01/242366812/germany-offers-third-gender-option-on-birth-certificates
۳. Journal of gender studies, It’s like one of those puzzles: Conceptualizing gender among Bugis, Sharyn Graham, 19 Mar 2012.