انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

قصه‌ی سلیمان و بلقیس

ستاری، جلال، قصه‌ی سلیمان و بلقیس، تهران: نشر مرکز

داستان سلیمان و بلقیس از قصه‌های دلکش تورات و قرآن مجید است. مفسران یهود و مسلمان بر آن تفسرهایی نوشته‌اند که گاه به قصه‌سرایی‌های پر شاخ و برگ خیالبافانه آمیخته است. در این کتاب نویسنده به همین افسانه‌پردازی‌ها و قصه‌بافی‌ها که گاه بسیار پرمعنی هستند، می‌پردازد. سلیمان و بلقیس با وجود داشتن شخصیت‌های واقعی اما سیمایی اسطوره‌ایی یافته‌اند.

نویسنده خواهان این است چگونگی مناسبات میان بلقیس و سلیمان را در نظر بگیرد تا به برخورد مردان با زنان در فرهنگ ایرانی و اسلامی پی ببرد. این کتاب شامل دو بخش هست که در بخش اول به روایت‌های یهودی و در بخش دوم به روایت‌های اسلامی می‌پردازد.

بنی‌اسرائیل مانند هر دین یکتاپرستی فاقد اساطیر نزاع میان خدایان است. در تورات نزاع میان انسان‌ها و بر روی زمین نشان داده می‌شود. در ادیان یهودی چیزی که با آن مواجه می‌شویم نزاع بین مشیت حق و اراده‌ی انسان است. برای همین سلیمان در تورات با آن‌که از انبیاء بزرگ بنی‌اسرائیل هست اما بارها به شیوه‌ی انسان‌های مغرور عمل می‌کند. در حالی در روایات اسلامی داستان به گونه‌ایی دیگر نقل شده است. به عنوان مثال می‌توان به شیفتگی داوود بر بت سابع (سبع) را شاهد بیاوریم. روایت‌های متفاوتی در ارتباط با بلقیس و سلیمان وجود دارد. بلعمی یاداور می‌شود که داوود نود و نه زن داشت. یک روز عبادت، یک روز میان خلق حکم و یک روز با زنان خلوت می‌کرد. سپس داستان عشق داوود با سبا را می‌آورد. در این جا می‌توان گفت داوود حرمت پیامبری را نمی‌شکند و با زنی شوهردار زنا نمی‌کند. بلکه می‌خواهد او را به حلال بیابد، گر چه در سر به نیست کردن اوریا (سبا) دست دارد. در حالی در قصه‌های اسلام این داستان عاشقانه به معنی محنت داوود است. یعنی خداوند خواسته داوود را مورد امتحان الهی قرار دهد که نپندارد اگر عبادت می‌کند، اندر تن، اندر دل و اندیشه، گناهی نخواهد کرد، چنان‌که در کردار و گفتار گناه نمی‌کند.

در قصه‌های مسلمانان سلیمان و بلقیس به عقد هم در می‌آیند و این داستان با خوش‌بینی و اراده‌ی کامکاری و شاد خواستن زندگی و همت شادمانه زیستن است. در حالی در روایات یهودی با ناتمای و نوعی حسرتمندی بر دل وجود دارد. در روایات یهودی سلیمان و بلقیس بیشتر دارای شخصیت انسانی هستند اما در روایات اسلامی سیمایی اسطوره‌ای یافته‌اند. کامکاری داستان سلیمان و بلقیس در روایات اسلامی نشان از این است که عشق را کامروا می‌خواهند و به گفته‌ی نویسنده زن ستیزی بعضی کج خلقان دژم‌ترش روی را دست کم در عالم خیال، تعدیل می‌کنند.

خشم یهوه خدای یهودیت در برابر لذت‌جویی داوود فردی است. پس این عشق پایان خوشی ندارد و داوود دارای رنج و ناکامی می‌شود. در حالی خدای مسلمانان رو در روی انسان‌ها قرار نمی‌گیرد. خدا به صورت شهودی به سلیمان یادآوری می‌کند که این عشق تحمل یک رنج بود تا به خداوند نزدیک‌تر شود. چون سلیمان با یک زن شوهردار زنا نکرده است در اخر این عشق همراه با ازدواج و کام همراه هست. به هر حال مرگ سلیمان ایرانی هم اسطوره‌ایی است. چون عمر سلیمان به پایان می‌رسد ایستاده و عصا به دست، جان به جان آفرین تسلیم می‌کند، اما به ظاهر گویی نمرده است و به پاسبانی مشغول است تا دیوان با آگاهی از مرگش، سر به شورش بر ندارند و زیانکاری نکنند و معنای این سخن اینست که دمی از دربند داشتن دیوان درون غفلت نباید کرد.