انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

شبکه‌های اجتماعی قدرتمندتر از رسانه‌ها

گفتگوی الکساندر پیکار با امیلی بل برگردان معصومه خطیبی بایگی

امیلی بل (Emily Bell) مدیر تاو سنتر (Tow center) مجله روزنامه‌نگاری دیجیتالی (Digital journalism) در نیویورک و رئیس سابق بخش دیجیتالی روزنامۀ گاردین طی نشستی در دانشگاه کمبریج و هم چنین در تریبون آزاد مجله تخصصی روزنامه‌نگاری (CJR) با عنوان « پایان دنیا آنگونه که ما می‌شناسیم: فیسبوک چگونه روزنامه نگاری را بلعید» به روزنامه‌نگاران هشدار داد. وی شبکه‌های اجتماعی را به عنوان واسطۀ توزیع اطلاعات و اخبار معرفی کرد.

آیا فضای رسانه‌های دنیا طی پنج سال اخیر به اندازۀ پانصد سال تغییر کرده‌است؟

وقتی به سرعت کند توسعۀ رسانه‌ها از ابتدا و از اختراع صنعت چاپ تاکنون نگاهی می‌اندازیم، می‌بینیم پیدایش وب‌سایت‌های اجتماعی در گوشی‌های تلفن همراه تحولی عظیم ایجاد کرد. سیستم‌های گذشته دستگاه فرستنده را با مخاطبان و تماشاگران زیادی مرتبط می‌کرد، روزنامه‌نگاران محلی و به مخاطبان و خوانندگان خود نزدیک بودند و با آن‌ها به صورت مستقیم ارتباط داشتند. اما امروز دیگر این‌گونه نیست. پیدایش شبکه‌های اجتماعی شیوۀ توزیع اطلاعات را در سطح جهانی به طور کامل تغییر داد‌ه‌ است.

آیا تاکنون واسطه‌های شبکۀ توزیع اخبار و اطلاعات مثل باجه‌ها یا شورای عالی رسانه‌های دیداری و شنیداری در فرانسه (CSA) نقش مهمی ایفا می‌کردند؟

پلتفرم‌های جدید دیجیتالی هستند و براساس یک کد انفورماتیک غیرهوشمند برنامه‌نویسی شده‌اند. در گذشته سیستم‌ها ساده تر و ابتدایی‌تر بودند و توزیع‌کننده‌ها از یک قانون و فرمول ساده پیروی می‌کردند، در حالی که بعد از آن الگوریتم‌ها پیچیده‌تر و مبهم‌تر شد.

تفاوت دیگر رسانه‌های گذشته با شبکه‌های اجتماعی امروز مقیاس نفوذ آن‌هاست. ما از صد‌ها روزنامه و شبکۀ تلویزیونی به میلیاردها صفحات وب متنی رسیده‌ایم. این صفحات وب هم دوباره نقش واسطه دارند، یعنی به نحوی طراحی شده‌اند که منحصرا به یک پلتفرم توزیع‌کننده وابسته هستند: دیگر، محصول نهایی رسانه‌ها روزنامه یا شبکه نیست. فیسبوک، اسنپ چت یا توئیتر در تمام دنیا کاربر دارند. امروزه ساختار و مقیاس نفوذ شبکه‌های اجتماعی تفاوت زیادی با رسانه‌های گذشته پیدا کرده‌است.

به عقیدۀ شما، امروزه محدود شدن قدرت‌های توزیع اطلاعات به چند شبکۀ اجتماعی اندک کثرت‌گرایی را تهدید می‌کند ولی در مقایسه با گذشته منابع آزاد بیشتری وجود دارد…

در حال حاضر با چند شبکۀ اجتماعی محدود، در شبکۀ توزیع اخبار و اطلاعات کثرت‌گرایی کمتری وجود دارد ولی در مقابل مطالب و مضامین از تنوع زیادی برخوردارند و موانع کمی بر سر راه انتشار آن‌ها وجود دارد، البته بجز در کشورهایی که آزادی بیان محدود است.

برقراری تساوی بین تولیدکنندگان اطلاعات امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل است که پلتفرم‌ها انواع محتواها را از هم تفکیک می‌کنند. به عنوان مثال، پلتفرم توئیتر بین کاربران رسمی و غیررسمی خود تمایز قائل می‌شود یا فیسبوک با رسانه‌های حرفه‌ای روابط بهتری برقرار می‌کند… پلتفرم‌ها قابلیت کم‌اهمیت یا پراهمیت جلوه دادن هر محتوایی را دارند.

ریشه مشکل اصلی در کجاست؟

ما چگونه تصمیم می‌گیریم که چه نوع مقاله‌ای بهتر است؟ آیا در معیارها شفافیت خاصی وجود دارد؟ مسئول کیست؟ شبکه‌های بزرگ اجتماعی مسئولیت مهم خود را در انتشار اطلاعات پیش‌بینی نکرده بودند. شبکه‌های اجتماعی علاوه بر این که باید روز به روز شفاف‌تر عمل کنند، موظفند خود را با نیازهای روز جامعه هم هماهنگ کنند.

آیا شبکه‌های اجتماعی به دنبال کاربران جوان‌تر نیستند؟

وقتی روزنامۀ وال استریت وارد اسنپ چت می‌شود به دنبال مخاطبان ۱۵تا ۲۴ ساله‌ای می‌گردد که به اطلاعاتش علاقه‌مند هستند. وال استریت در اسنپ چپ امکان دسترسی به مخاطبان ۱۵ ساله‌ای را دارد که بدون تلویزیون بزرگ شده‌اند و از همان کودکی گوشی های موبایل هوشمند در اختیارشان بوده‌است. در حالی که این امر در مورد افراد ۲۵ ساله صدق نمی‌کند. سردبیران نشریات حق انتخاب ندارند: آن‌ها مجبورند در همۀ پلتفرم‌ها حضور داشته باشند. اما بدیهی است که بخشی از کنترل خود را روی توزیع اطلاعات از دست می‌دهند و این امر می تواند خطرناک باشد.

پلتفرم‌های بزرگ چگونه اقتصاد یک رسانه را تهدید می‌کنند؟

‌غول‌های تکنولوژی می‌توانند عامل رکود یا ورشکستگی بعضی از رسانه‌ها باشند. در درجۀ اول، فضای تبلیغاتی پلتفرم‌ها بسیار وسیع‌تر است و شبکه‌های بزرگ اجتماعی به عرضه‌کنندگان محصولات مختلف امکان می‌دهند تا به جامعه هدف خود دسترسی بهتری داشته باشند. پلتفرم‌های اجتماعی در این زمینه نسبت به رسانه‌ها قدرت بیشتری دارند.

وبسایت «بازفید» تبلیغات خود را فقط از طریق متن یا ویدئو انجام می‌دهد و از شبکه‌ای اجتماعی هم جلوتر است و درآمد خوبی هم کسب می‌کند. به نظر شما راه‌حل همین است؟

در ابتدا باید گفت که سایت بازفید سرمایه‌‌های کلانی را از رسانه‌های سنتی از جمله گروه رسانه‌های دیداری و شنیداری (NBC) دانشگاهی جذب می کند. این سایت به طور قطع شم اقتصادی خوبی دارد: بازفید با تولید محتوا برای آگهی‌دهندگان و بنگاه‌های تبلیغاتی با دیگر رسانه‌ها و شبکه‌ها رقابت می‌کند . اما در مقابل خطر کاهش قیمت تبلیغات مصون نیست. هرچند تاکنون موفق شده‌است تبلیغات خود را با قیمت گرانی به فروش برساند.

به عقیدۀ بازفید در بین شبکه‌های اجتماعی به اندازۀ کافی تنوع وجود دارد تا وابستگی شبکه‌ها به هم کاهش پیدا کند. فقط پلتفرم‌های مهم از جمله فیسبوک می‌توانند با تغییر الگوریتم خود مانع کار بازفید شوند. تکیه‌کردن به این شبکه‌ها یک استراتژی پرخطر است. به علاوه ایجاد محتواهای خاص برای تبلیغ محصولات برای همه رسانه‌ها مقدور نیست. اکثر رسانه‌ها در کنار انجام تبلیغات به دنبال چند منبع درآمد جانبی نیز هستند: محتوای پولی، تنوع‌بخشی، کنفرانس‌ها. تامین منابع مالی دغدغۀ همیشگی رسانه‌هاست. ده سال پیش، یک روزنامه‌نگار تا حدی از آیندۀ کاری خود مطمئن بود، اما امروزه دیگر این‌گونه نیست.

Propos recueillis par Alexandre Piquard

منبع: رونامه لوموند، ۱۳ مارس ۲۰۱۶