انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

زندگی شهری : میدان چیست؟

تصویر: منظره هوایی میدان آزادی

از مهم ترین ویژگی زندگی شهری امروز وجود روابط پیچیده اجتماعی است.بخشی از این روابط در محیط کار و فعالیت شکل می گیرد ولی بخش زیادی از آن در قالب تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری مفهوم می یابد.بنابراین فضای شهری در رشد اجتماعی شهروندان نقش مهمی ایفاء می کند.در این مکان ها است که برخوردهای اجتماعی شکل می گیرد،هاله های اجتماعی تعریف می شود و ساز و کارهای زندگی جمعی تجربه می شود.بنابراین عدم وجود فضای شهری مناسب می تواند سبب بروز ناهنجاری های اجتماعی در شهرها شود.میدان از مهم ترین این فضاهای شهری است که از دیرباز بستر شکل گیری این زندگی اجتماعی بود. به قول راب کریر(کریر، ۱۳۸۳:۱۵) “به احتمال قوی،اولین تمهیدی که انسان برای استفاده از فضای شهری به کار برد میدان بود.” خیلی پیش تر از شکل گیری خیابان مدرن، از دوران روم باستان میدان بود که نقش اصلی را در زندگی شهری آن زمان ایفاء می کرد. فارغ از این که میدان از شهرهای غربی به شهرهای شرقی نفوذ پیدا کرد یا بالعکس ، شناخت آن در دنیای امروز از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که لازمه تحقق هر پدیده ، شناخت مفهوم آن است.

میدان ، Plaza (در اسپانیایی) ، Piazza (در ایتالیایی) ،Place (در فرانسوی) یا Square (در انگلیسی) به فضاهای بازی اطلاق می شدند که محل شکل گیری تجمع های اجتماعی بود.در کتاب فرهنگ شهرسازی نوشته رابرت کوان (۲۰۰۸:۲۱۳) میدان را فضایی پیاده و سبز به شکل چهارگوش بسته تعریف می کند که تمام یا بخشی از آن توسط ساختمان ها احاطه شده است.

بنابراین مهم ترین مشخصه میدان، اهمیت نقش پیاده و تجمع های اجتماعی در آن است که با نگاهی گذرا به شهرهای کهن ایران می توان وجود این مشخصه را در میدان های شهری دریافت. سلطان زاده )۱۳۸۵:۸۶)، فضاهای باز وسیعی را به عنوان میدان یاد می کند که دارای محدوده ای محصور یا کمابیش معین بودند و در کنار راه ها یا در محل تقاطع آن ها قرار داشتند و دارای کارکردی ارتباطی ، اجتماعی ، تجاری ، ورزشی ، نظامی یا ترکیبی از دو یا چند کارکرد مزبور بودند. در کنار این میادین سلطان زاده میدانچه هایی را مطرح می کند که فضاهای ارتباطی درون محله های مسکونی بودند و در برخی از شهرها مانند تهران قدیم ، نایین ، کاشان و یزد ، آن ها را تکیه یا حسینیه نیز می خواندند.جالب این جاست که در کشورهای غربی هم این مفهوم برای میدان اطلاق می شود به طوری که لینچ میادین را مکان های تجمع فعالیت تعریف می کند که در قلب فضاهای فشرده شهری جای دارند و به صورت پیاده و محصور میان ساختمان های پرتراکم در حاشیه خیابان ها یا در ارتباط با آن ها هستند که باعث جذب گروه های مختلف مردم می شوند و امکانات لازم را برای تعاملات اجتماعی مهیا می کنند.

با این مفهوم از میدان ،که مشترک میان صاحب نظران غرب و شرق است، زمانی که در میادین تهران سیر می کنیم متوجه استفاده نادرست از کلمه میدان می شویم.چرا که این مکان ها(یا شاید نامکان ها) ، فضاهایی نیستند که خصوصیات یک میدان را داشته باشند.
پاکزاد (۱۳۸۲:۳۹) ریشه این تحولات رابه دوران رضاخان نسبت می دهد که “باعث فروپاشی تدریجی نظام سنتی شد . با افزایش حضور خودرو در شهر، خیابان کشی های این دوره با به صلیب کشیدن شهرها در محل تقاطع محورها، پدیده ای جدید به نام فلکه را ایجاد کرد که امروزه همۀ شهرهای ما با نتایج آن دست و پنجه نرم می کنند.
فلکه ها عبارتند از گشودگی های تقاطع محورها و جزیره ای در وسط این گشودگی ها، دارای پوشش گیاهی، آب نما، فواره و بعضاً مجسمه که عملکرد غالب آنها توزیع حرکت سواره هاست . در طرح فلکه تنها چیزی که مطرح نبوده، حضور انسان و مفاهیم عمیق نهفته در فضای شهری بود.
تغییر و تحولات بعدی شهرهای ما، عمدتاً معطوف به حرکت سواره و توزیع ترافیک وسایط نقلیه خصوصی شد، تا جایی که نه تنها بر پیکر شهرهای ما خراشهای عمیقی به نام راه شهری ایجاد کرد بلکه به تدریج و تقریباً همۀ میادین شهری مان را تبدیل به فلکه نمود. حال آنکه این پدیده جدید درست عکس میادین عمل می کند، فلکه ها محل توزیع و تفرق اند ولی میادین محل تجمع! در فلکه وجه غالب استفاده کنندگان سواره ها هستند، ولی در میدان پیاده ها می باشند.”
مدیران شهری ما همواره در فکر تعریض خیابان و احداث فلکه بودند ، شهروندان نیز خواستار این توسعه های شهری بودند و از آن استقبال می کردند و این تفکر تا به امروز ادامه پیدا کرد و میادین گذشته را ،که محلی برای زندگی اجتماعی بود، تبدیل به فضایی برای حرکت اتوموبیل ها کرد. برنامه های شهرداری ها برای ساماندهی خیابان ها و به اصطلاح میادین، تنها به اصلاح هندسی آن ها محدود می شد بدون توجه به این که نقش اجتماعی این فضاها بسیار پررنگ تر از نقش ترافیکی آن ها است. میادین موجود در شهرهای امروز ما تلفیقی از فرم یک فلکه، معنای یک میدان و عملکردی مختلط از ایندوست که پیاده ها و سواره ها در آن سرگردان هستند .
شهرداری ها هم با تنگ تر کردن عرصه برای پیاده ها و گشایش آن برای سواره ها به مرگ این فضاهای شهری سرعت بخشیدند.پیاده به لبه های میدان رانده شد و خیابان ها ،که روزی از کنار میادین می گذشت، به آن منتهی می شد.اتوموبیل ها به میادین هجوم آوردند و به بهانه تسهیل حرکت سواره، پیاده روها را رفته رفته کوچک تر کردند و تا جایی که امکان داشت لبه های میادین را به اصطلاح اصلاح هندسی کردند غافل از این که هندسه نجات بخش زندگی شهری نیست.پیاده که جایی برای حرکت نمی دید به ناچار از پیاده روها به صحن میادین نفوذ کرد (جایی که از ابتدای شکل گیری میدان در آن حضور فعال داشت).رفته رفته میدان ، محل جدال سواره و پیاده شد.چیزی که در بسیاری از به اصطلاح میادین امروزمان مشاهده می کنیم.آشوبی از پیاده و سواره که هرکدام برای باز کردن راه خود در حال جدال است.جدالی که پیروز ندارد.این موضوع را می توان از آمار تصادفات در میادین و زمان تلف شده در ترافیک های آن پیدا کرد.متاسفانه راه حل مدیران شهری نیز به رفع این معضل کمکی نکرده است.نرده کشی میدان ساده ترین راهکاری که می توان به کار برد.کنترل مسیر حرکت پیاده و هدایت آن به سمتی که کم ترین برخورد را با صحن میدان داشته باشد.غافل از این که افراد پیاده همواره در حال یافتن نزدیک ترین راه به مقصد هستند و نرده کشی تنها باعث می شود که پیاده از فاصله بیشتری نسبت به میدان به خیابان و از آن جا به صحن میدان وارد شود.با اندکی تامل در رفتار پیاده در میدان می توان دریافت که انسان و صحن میدان دو یار جدانشدنی از یکدیگرند و این اتوموبیل ها هستند که بیشترین آسیب را به مهم ترین پیوند انسان با مکان زده اند. میدان که می تواند فضایی برای شکل گیری تعاملات اجتماعی باشد و مهم ترین وقایع تاریخی،سیاسی و اجتماعی را رقم بزند به فضای آلوده ای تبدیل شده است که تنها کانونی است برای یافتن راه فرار از فضای شهری و رسیدن به دخمه هایی که امروزه آن را خانه،پاساژ و … می نامیم.
البته لازم به ذکر است که در حال حاضر سازمان زیباسازی شهرداری تهران در غالب تعریف پروژه هایی با عنوان ساماندهی ارتقاء کیفی میادین درصدد راهی برای بازگشت به تعریف اصلی میدان به این فضاها است. ولی این طور به نظر می رسد که، فارغ از میزان توفیق این طرح ها، دمیدن مفهوم میدان به این نامکان ها به عواملی فراتر از ساماندهی کالبدی آن وابسته است. ارتقاء فرهنگ ترافیک شهروندان و تلاش در جهت نهادینه شدن فرهنگ رعایت حقوق یکدیگر از جمله مواردی است که می تواند روح اجتماعی را به کالبد این میادین بازگرداند و این موضوع فقط با تلاش های مکمل شهرداری ها و اداره راهنمایی و رانندگی محقق خواهد شد.البته در این میان نمی توان نقش طراحی شهری را برای دستیابی به این مهم نادیده گرفت چرا که مهیا کردن کالبد به عنوان بستری برای شکل گیری این مفهوم امری اجتناب ناپذیر است.
بنابراین لزوم احیاء میادین شهری، توجه به لایه های مختلف شهری شامل اجتماعی،اقتصادی،فعالیتی،کالبدی،دسترسی،منظر شهری،زیست محیطی و مدیریتی است. شناخت نیازهای بهره برداران از فضا، تحلیل ساختار اجتماعی آن ها، امکان شکل گیری مراسم های هنری،مذهبی و ملی در صحن میدان ، فراهم کردن بستری برای کسبه در جهت رونق اقتصادی،تنوع فعالیتی در بدنه میدان ، امکان توسعه فعالیت های متناسب با نیاز بهره برداران از فضا، استفاده از فعالیت های شبانه در بدنه خیابان، تقویت حضور پیاده در صحن میدان، رعایت مقیاس های انسانی در بدنه میدان، محدود کردن حرکت سواره در صحن میدان، اولویت پیاده نسبت به سواره در میدان،شاخص کردن ورودی های میدان، فراهم کردن آسایش اقلیمی و امنیت اجتماعی در میدان، استفاده از فضای سبز و گسترش رانندگی صحیح برخی از راهکارهای قابل تامل در این لایه های شهری است.
شاید زمانی فرابرسد که حضور میادین در شهرهای ما فراتر از نام شود و منجر به شکل گیری میادینی معاصر شود که نمود تاریخی آن را می توان در میدان ارک،میدان توپخانه و میدان امام قدیم مشاهده کرد.

منابع
– سلطان زاده،حسین: فضای شهری در بافت های تاریخی،دفتر پژوهش های فرهنگی،۱۳۸۵
– کریر،راب : فضای شهری،ترجمه خسرو هاشمی نژاد،خاک،۱۳۸۳
– پاکزاد،جهانشاه : راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران،دبیرخانه شورایعالی معماری و شهرسازی،۱۳۸۲
– Cowan,Robert: The dictionary of urbanism, Street wide press,2008
– Larice, Micheal: The urban design reader,Routledge,2007
– Carmona,Matthew: Public places, Urban spaces, Architectural press,2006

مجید ابراهیم پور کارشناس ارشد طراحی شهری ، دانشگاه شهید بهشتی است.