انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

زلزله‌سال: یادمان زلزلۀ تیرماه سال ۱۳۳۶ شمسی مازندران

یازدهم تیرماه ۱۳۳۶ شمسی برای مردم کوهستان‌های مرکزی مازندران سالی فراموش نشدنی است. سالی که با رخ داد زلزلۀ مهیب و مصیبت بار، خاطرۀ تلخ آن برای همیشه در دل مردمانش جای گرفت و به عنوان بنیادی برای سالشمارشان تبدیل شد. در این گفتار سعی شد از چگونگی و عواقب بروز زلزله مزبور- که از منابع مکتوب بدست آمده- مطالبی ذکر گردد.

«کشور ایران به علت قرار گرفتن در نوار کوهزایی آلپ- هیمالیا از مناطق زلزله‌خیز جهان بوده و پوستۀ زمینِ سازندۀ آن از قطعات نامتجانس کنار هم تشکیل شده که گسل‌های بزرگ و فعال، قطعات مزبور را از هم جدا می‌سازد. حرکت همین قطعات و فعالیت گسل‌ها- که در اثر فشار صفحۀ عربستان از مغرب، زیرراندگی پوسته اقیانوسی عمان از جنوب و احیاناً فشار پوستۀ اقیانوسی خزر در سمت شمال تشدید می‌شود- موجب بروز زلزله‌های مصیبت بار در کشور ماست» (آلگرد: ۱۳۶۷؛ سه، پیشگفتار مترجم).

ساختار زمین‌شناسی استان مازندران با «پهنهﻫـای تقاطع دو روند بنیادی ساختاری شمال‌شرقی- جنوب‌غربی (شرق البرز- گسل‌های بهشهر و شمال البرز ) و شمال‌غربی- جنوب‌شرقی (غرب البرز- گسل های خزر و شمال البرز ) در ساری، قائمشهر، بابل، آمل، کیاسر، شیرگاه، زیرآب و پل‌سفید نمایانگر پهنهﺍﻱ بسیار جنبا و لرزه‌خیز است» (شاه‌پسندزاده ؛ ۱۳۷۴ : ۱۰) که اکثر زلزله‌های آن در شرق و مرکز استان رخ داده است.

از آنجایی که زلزله‌های اصلی قبل و بعد از وقوع دارای پیش‌لرزه‌ها و پس‌لرزه‌هایی هستند پیش‌لرزۀ، زلزلۀ ۱۳۳۶؛ در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۳۶ شمسی در نقاط کوهستانی شهرستان آمل و نور- نج، امره، نمار و کفا- به وقوع پیوست و باعث مرگ چند نفر شد (نگاه کنید به نقشۀ پیوست). پنجاه و هفت روز پس از این پیش‌لرزه ساعت ۱۲ :۴ صبح روز سه‌شنبه ۱۱ تیرماه ۱۳۳۶ شمسی (۲/۷/۱۹۵۷)، ناگهان زمین نیروی جمع شده درون خود را آزاد کرد و زمین‌لرزهﺍﻱ با بزرگی ۴/۷ درجه در مقیاس ریشتر به وقوع پیوست.(شدت زلزله را بین ۸/۶ الی۴/۷ ریشتر متغیر نوشته‌اند.) این زلزلۀ مهیب روی گسل شمال البرز روی داد و گسترۀ اصلی آن در دو سوی جریان بالایی رودخانه هراز در آمل تا سمت غرب رودخانه تالار در سوادکوه قرار داشت که محدودهﺍی به شعاع ۲۰ کیلومتر را در بر می‌گرفت (نگاه کنید به نقشۀ پیوست). «این زلزله تمام مازندران را به لرزه در آورد و شدت آن ]ابتدا[ در لاریجان و ]چلاو[ و بندپی و ]سپس[ در سوادکوه و فیروزکوه بیش از دیگر جاها بود» (مهجوری؛ ۱۳۴۵: ۳۷۰). بعد از پایان زلزلۀ اصلی، زمین باقی ماندۀ انرژی جمع شده خود را با پس‌لرزه‌هایی تخلیه کرد. به همین خاطر به مدت شش روز ۶ پس‌لرزه به بزرگی ۵ ریشتر به وقوع پیوست که مزید بر واقعۀ اصلی شدند.

(برای دیدن تصاویر، فایل پیوست را دانلود کنید)

در این حادثه- که مردم مازندران به خاطر فصل گرما در مناطق کوهستانی به سر می‌بردند- میزان دقیق خسارت به تحقیق مشخص نشد ولی طبق گزارش‌های فراهم شده در همان زمان، حدود ۱۲۰ روستا بکلی ویران شد و ۱۵۰۰ تن جان خود را از دست دادند. (امبرسز؛ ۱۳۷۰: ۲۴۷). «روزنامه اعتراف در چهارشنبه ۲۶ تیرماه ۱۳۳۶ بر اساس آمار فرمانداری بابل شمار تلفات ومجروحین را چنین برشمرد: قریه سنگچال و توابع تلفات ۱۳۳ نفر، مجروحین ۲۶۰نفر، عدۀ سکنه ۵۴۸۲ نفر که ۸۰۶ خانوار می‌باشند و تلفات اغنام و احشام جمعاً ۱۱۲ راس می‌باشد. اما در ییلاق بندپی شرقی تلفات ۱۶۰ نفر و زخمی شدگان در حدود ۴۰۰ نفر و جمع خانه‌هایی که با خاک یکسان گردیده متجاوز از یک هزار و سیصد باب ﻣﻰباشد و تلفات احشام شمارش نگردیده، فزون از چند هزار است.» (نقل از: الهی؛ ۱۳۸۴: ۳) آبادی‌های بین: ناندل، سنگچال، نشل، اندوار، پردمه و چلیاسر بیشترین ویرانی را داشتند و ریزش سنگ‌ها و رانش پی در پی زمین در محدودۀ: برونه، ورزنه، شنگلده، نل و دینان بر میزان ویرانی‌ها افزودند. همچنین سنگ‌ریزش بزرگی در ۴۵ کیلومتری آمل- مسیر جاده هراز – جلوی رودخانه را مسدود کرد و سدی به بلندی ۲۰ متر و مخزنی به طول یک کیلومتر پدید آورد که حادثه‌خیز بودن آن برای شهر آمل مورد توجه روزنامه ها قرار گرفت.

در مسیر جاده هراز بسیاری از پل‌ها و تونل‌ها ترک برداشته یا خراب شدند. در روستاهای آبگرم لاریجان و سنگچال، شکاف و ترک‌های گستردهﺍﻱ از طرف زمین‌شناسان گزارش شد. در روستای امیرآباد آبگرم، هتل نیمه کارۀ در حال ساخت به کلی ویران شد که هنوز آثارش برجاست.

بررسی منطقۀ وقوع زلزله در کتاب تاریخ زمین‌لرزه‌های ایران (۱۳۷۰: ۵۶۲ پی‌نوشت ۳۸۳) این گونه آمده است: «حتی در بهترین شرایط دست‌یابی به منطقۀ رومرکزی این زمین‌لرزه و آمد و شد در درون آن دشوار است. در سوی شمال روستاهای آفنه‌سر، اندوار و آلاشت زمین چنان از بیشه‌های انبوه پوشیده است و سوی جنوب آن چنان دست نیافتنی و انباشته از زمین لغزه‌هاست که با نقشه‌های کاملاً ناکافی که در سال ۱۹۶۴ در دسترس بود تنها یک شکستگی عمدۀ گسلی از دیده‌ها پوشیده نماند.»

با اینکه در اثر وقوع زلزله تغییر در فعالیت دودخانی قلۀ دماوند ایجاد نشد اما در بیرون از گسترۀ اصلی زلزله آسیب‌ها گسترده اما کم شدت بود. این آسیب‌ها در سمت شمال‌غرب و جنوب‌شرقی کمتر از سمت شمال‌شرقی و جنوب‌غربی آن بود. گسترۀ آسیب‌ها تا پل سفید، شیرگاه، آلاشت و حوالی رودخانه کسلیان که چند خانه فرو ریخت گسترش داشت و در جهت مقابل در پُلور و فَشَم به چند خانه آسیب رسید و گنبد امام زاده‌هاشم(ع) در مسیر جادۀ هراز آسیب فراوانی یافت. « در بابل و آمل دکاکین و ادارات چند روز تعطیل شده بود و مردم شهر به صحرا رفته در آنجا چادر زدند.» (مهجوری؛ ۱۳۴۵: ۳۷۰) در قائمشهر و ساری چند خانۀ نوساز صدمه دیدند و در بابل مهار ضربدری یک مخزن آب فرو نشست و از هم جدا شد.

شعاع احساس زلزله در استان‌ها و شهرهای همجوار تا ۳۲۰ کیلومتر بود به طوری که زمین‌لرزه تا شهرستان شاهرود و غرب استان خراسان و هشت‌پر در گیلان و در جنوب تا کاشان احساس شد.

برآورد دامنۀ کامل آسیب ها تا یک سال مقدور نبود و برآورد نهایی سازمان شیر و خورشید هیچ گاه منتشر نشد. ولی به طور تخمین مقدار آن حدود ۲۵ میلیون دلار حدس زده شد( ملکزاده، خواندنیها، ۱۳۳۶، ش ۸۷ و۸۸).

در این حادثۀ عظیم که خبر آن در سراسر جهان مخابره شد کمک‌های بین‌المللی چندی به این مناطق ارسال شد. بسیاری از مقامات رسمی و بلندپایه دُوَل خارجی هم پیام تسلیت و ابراز همدردی خود را به دولت وقت ایران ابراز داشتند. این مسئله در صورتی است که شاه وقت و دیگر مقامات بلند پایه ایران هم از نقاط زلزله زده بازدید کردند(روزنامه اطلاعات؛ تیرماه ۱۳۳۶). (خاطرۀ مردم از کمک‌های انجام شده به صورت « شاه‌پَتو » هنوز در اذهان باقی مانده است)

احتمال وقوع زلزلۀ بعدی :

در تاریخ ۲۳/۱/۱۳۱۴ شمسی زلزلهﺍﻱ با بزرگی ۷/۶ ریشتر به خاطر فعالیت خطوارۀ جنوب آمل در منطقۀ کسوت ساری به وقوع پیوست که ۲۶ روستا به کلی ویران، ۸۰ روستا تخریب و حدود ۴۸۰ نفر کشته شدند. بیست و دو سال بعد زلزلهﺍی با بزرگی ۴/۷ ریشتر- که توضیح آن گذشت- رخ داد که این عامل نشان دهندۀ برگشت زمین‌لرزه است. طبق فاصلۀ زمانی موجود بین دو زلزلۀ یاد شده «چنانچه مدل زمان قابل پیش‌بینی (Shimazaki and Nakata 1980) به کار گرفته شود باید در سال ۲۱۲۰ میلادی ]۱۴۹۹شمسی[ انتظار زلزله مخرب بعدی را در این ناحیه داشت.» (عکاشه؛۱۳۶۲: ۷۴) ( نگاه کنید به نمودار پیوست ).

خاتمه :

زلزلۀ ۱۳۳۶ و وقایع مصیبت بار آن چنان در اذهان مردم نقش بست که به عنوان مبنایی برای سالشمار مردمان آن ناحیه تبدیل شد و بسیاری از تاریخ‌های خود را – به خصوص تولد فرزندان‌شان را- بر اساس آن می‌سنجند. با اینکه اکنون در حدود شش دهه از وقوع این واقعه می‌گذرد بوم‌یان منطقه از آن با عنوان « زلزله‌سال » یاد می‌کنند. اما متاسفانه هنوز یادمانی برای این منظور از سوی مسئولین امر در مازندران برگزار نشده است. « این در صورتی است که بزرگداشت سالگرد زلزله‌های بزرگ امر مرسومی در دنیاست. مثلاً در سال ۲۰۰۶ میلادی به مناسبت صدمین سالگرد زلزله « سانفرانسیسکو » مراسم بزرگی در آمریکا برگزار شد. زلزله ۱۹۰۶ میلادی در سانفرانسیسکو، زلزله‌ای مهم در تاریخ زلزله‌شناسی است که نظریه بازگشت الاستیک زلزله که پایه دانش زلزله شناسی قرن بیستم است را بنیان گذاشت. در ایران نیز زلزلۀ ۱۳۳۶ مازندران، ۱۳۳۹ لار در استان فارس و در نهایت زلزلۀ ۱۳۴۱ بوئین‌زهرا آغازی جدی در مطالعات علمی زلزله‌شناسی به شمار می‌رود که منجر به تدوین نخستین آیین‌نامه زلزله در ایران شد »( خبرگزاری ایسنا، ۲۴ مهر ۱۳۹۱ شمسی، کد خبر ۷۱۰۰۶ ).

مصیبت وارده بر اثر زلزلۀ ۱۳۳۶ باعث شد هر کسی سعی کند با بیان خاطرات یا سرودن اشعاری این واقعه را زنده نگه دارد. مرحوم محمدعلی خاکی(چلاوی) رئیس وقت ادارۀ فرهنگ آمل (آموزش و پرورش) در تک‌بیتی تاریخ این حادثه را چنین ثبت کردهﺍند:

تاریخ تزلزل مجدّد غشعو شده با حروف ابجد

غشعو برابر با سال ۱۳۷۶ قمری است. محمدعلی خاکی این بیت را در وزن تک بیت سروده شده از طرف جد خود حیدرعلی خاکی برای زلزله مهیب سال ۱۱۸۸ شمسی سرودند؛ به همین دلیل از کلمه مجدّد استفاده کردند. بیت حیدرعلی خاکی به این صورت است:

تاریخ تزلزل مشدّد غردک شده با حروف ابجد

غردک برابر با سال ۱۲۲۴ قمری است.( با سپاس از آقای «ابراهیم خاکی» که این دو تک بیت را در اختیارم قرار دادند).

شادروان صفر ذبیحی از بداهه‌سرایان عامۀ روستای گنگرج‌کلای چلاوِ شهرستان آمل در همان سال، مصیبت‌های وقایع مزبور- و بازدید محمدرضا پهلوی از گنگرج‌کلایِ چلاو و سنگچال (شنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۳۶)- را به صورت مویه سرودند که چکیدهﺍﻱ از آن به عنوان حسن ختام این گفتار ذکر می‌گردد. (سروده هشت تا یازده هجایی است).(نوار کاست اشعار زیر به صورت کامل نزد نگارندۀ این مقاله محفوظ است).

نو بَئیه ماهِ قروون وقتی که صب بَیّه پَنهون

تنَزّل بِمو کوئسّون گَنگرَج‌کلا بَیّهِ مَعدون

آقا بَیّهِ نورِ وارون لِه بورده خاره ساختمون

بَمردْنه خارِ آدمون چِل تا نَش ره دَربَکردْنه بیرون

وقتی شاه بِموئه با ونه قُشون وقتی جیره ره هاکرده فراوون

اَمه روزی که بورده تویِ قَفون تقسیم هاکردْنه ملّتِ میون

بِموئه ماه سَر و مارمه اون روز قربون که صب بَزو خَدّه

وَهمنه ماه سَر بِه، شَبِ سه شَمّه زمین تا زمان ره بِمو زلزله

گَنگرَج‌کلا که بَیّه خاک تَپّه اَوّل آقا بورده با ونِه پایّه

قربون بورم که صندوق بَیّه جَره چِهِل تا نَش دَئینه گلِ دله

سیزّه تا گَت بینا اون اَنّه وَچه چاهار تا کِه بینه شاگرد مدرسه…

نَش که مشت بَئینه یَخنو سرچشمه یَتّا غَسّال نَئینا تَن نَشینه

تمام ملّت که بَینه بیچاره هیچ کَسِ پِر کفن کرده بو وَچه؟…

میرزا مَمدَلی که بَنویشته نامه قاصد وقتی بورده آمل و مِله…. .

 

 

علی ذبیحی azabihin@yahoo.com

منابع مکتوب :

آلگرد، کلود؛ ناآرامیهای زمین؛ علی درویش زاده، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷
اَمبرسز، ن، ن و ملویل، چ، پ؛ تاریخ زمین لرزه های ایران، ابوالحسن رده؛ تهران، آگاه، ۱۳۷۰
الهی، یوسف؛ زلزله سال؛ تهران: خبرنامه بارفروش، شماره ۵۶، ۱۳۸۴
شاه پسندزاده، مجید و زارع، مجید؛ بررسی مقدماتی لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و خطر زمین لرزه – گسلش در پهنه استان مازندران، تهران، موسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله؛ ۱۳۷۴
عکاشه، بهرام و دیگران؛ زلزله فروردین ۱۳۶۲ بایجان (هراز – البرز مرکزی)، تهران، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ۱۳۶۲
مهجوری، اسمعیل؛ تاریخ مازندران؛ ج ۲؛ تهران؛ ۱۳۴۵
روزنامه اطلاعات؛ چند شماره از تیرماه ۱۳۳۶
سایت عکس‌های قدیمی مردم آمل – www.Amoleh.ir
سایت خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا ) – www.isna.ir/fa/news/91072415838

 

پیوست اندازه
PDF icon ۲۳۸۱۵.pdf 844.42 KB