زبانهای صنفی سابقه ای به درازای هزاران سال دارد و شاید نخستین بار چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح و به هنگام ساخت اهرام مصر در محافل سری «بنایان» که اهرام را میساختند نخستین زبان صنفی ساخته شد. زبان مرموز و خاصی که تنها اعضای محافل بنایان آن را میفهمیدند و این لازم بود چرا که آنها نمیخواستند دیگران با اسرار و رموز کار آنها آشنا شوند و به همین دلیل هیچ بیگانهای را نیز در محافل خود نمیپذیرفتند و همین محافل بنایان بود که قرنها بعد به محافل فراماسونها تبدیل شد، با زبان درون گروهی خاص و اصرار در پنهان کردن اسرار.
بی تردید در طول تاریخ جز «بنایان» که سعی در پنهان کردن اسرار حرفهای خود داشتند صنوف دیگر هم نیازمند زبان خاصی بودند تا در صورت لزوم و در برابر غیر با آن زبان با هم حرف بزنند و مانع شوند تا مشتری یا افراد غریبه از چند و چون کار آنها سر در بیاورند. بنابراین میتوان بر ساختن زبانهای صنفی را ناشی از نیاز به مرزبندیهای اجتماعی بین صنوف و طبقات مختلف مردم دانست. مرزبندیهایی که براساس تأمین منافع شکل میگرفت و رابطههای درون گروهی را در هالهای از ابهام و ناشناختهگی قرار میداد و به نوعی تأمین کننده منافع جمعی و مادی گروه بود. بیتردید زبانهای صنفی در طول تاریخ با تغییرات فراوان روبهرو بوده و اصناف مختلف در بازه های زمانی گوناگون و بر اساس شرایط فرهنگی جامعهای که در آن قرار داشتند از اصطلاحات خاص و شیوههای مختلف و تغییر در واژگان زبان رسمی استفاده میکردند و زبانی تازه برمیساختند که میشد آن را شبه زبان، یا زایدهای بر زبان رسمی نامید.
نوشتههای مرتبط
البته صنوفی هم هستند که زبان درون صنفیشان نه زبان برساخته بلکه زبان دیگری است که توده مردم کمتر با آن آشنایی دارند. مثلا پزشکان در شرایطی که نمیخواهند دیگران متوجه منظور و مفهوم گفتگوهایشان بشوند به یک زبان خارجی صحبت میکنند و یا اصطلاحات خاص پزشکی را به کار میبرند که معمولا برای افراد عادی معنای روشنی ندارد و یا معماران و مهندسان که از اصطلاحات فنی حرفه خود استفاده میکنند و به این معنا کمتر صنفی را میتوانید پیدا کنید که در آن از اصطلاحات خاص حرفهای یا واژگان برساخته استفاده نشود. بنابراین میتوان گفت که زبان خاص صنفی در همهی صنوف وجود دارد اما در برخی از صنوف زبان خاص محدود به استفاده از اصطلاحات ویژه است که هر کدام به مفهومی دلالت دارند در برخی از صنوف اما زبان ویژه صنفی با ایجاد تغییر در شکل کلمات موجود در زبان رسمی برساخته میشود مانند زبان زرگری که به جای هر یک از حروف مصوت در واژهای از زبان رسمی حرف «ز» گذاشته میشود به عنوان مثال واژه «نان» در زبان زرگری تبدیل به نا+ زان میشود و حرف آخر که بدون صداست بی هیچ تغییری در جای خود میماند یا واژه شریف که تبدیل میشود به شَ زَ + ری زیف اما در زبان قصابی بیشتر از واژگان جعلی یا واژههایی در معانی ساخته گی استفاده میشود که این اصل در برخی از وجوه زبان مطربی هم مورد استفاده است. مثلا استفاده از واژه ساختگی «نَشِت» به جای پول.
از نظر جامعه شناختی وجود زبانهای صنفی و مخفی میتواند بیانگر احساس ضرورت فاصله گذاری بین خود و دیگران باشد. به این معنا که افراد یک گروه همگون که با هم منافع یا علایق مشترک دارند سعی میکنند با استفاده از اصطلاحات خاص و برساختن واژگان جدید با استفاده از منابع واژگان زبان رسمی، گفتگوهای بین خود را به گونهای از دایره درک دیگران جدا کنند. در واقع آنها با استفاده از زبان درون گروهی سعی میکنند که دیگران متوجه مقصود و منظور آنها نشوند و به همین دلیل، نسل جوان در هر نسلی زبان و اصطلاحات خاص خود را میسازد تا بزرگترها متوجه گفتگوهای بین خودی آنها نشوند و از این نظر میتوان گفت: زبانهای درون گروهی بیشتر در جوامعی ساخته میشود که شمار «نباید»ها در آن بیشتر است و هر قدر روابط اجتماعی بین افراد یک جامعه از شفافیت برخوردار باشد و نیازی به پردهپوشی در میان نباشد، گستره زبانهای مخفی یا صنفی هم کمتر است. البته باید توجه داشت که در هر جامعه ای و با هر شرایطی گروهها و اصنافی هستند که نیاز به استفاده از زبان درون گروهی خود دارند و بنابراین زبانهای صنفی و درون گروهی کم و بیش در تمام جوامع وجود دارند. اما آنچه انگیزه پرداختن به زبان های مخفی و صنفی در این شماره آزما شد، لزوم به شناخت این زبانهای برساخته است که به هر حال بخشی از فرهنگ ما را تشکیل میدهند و متأسفانه نسل امروز به دلیل تغییر در شکل روابط اجتماعی و گسترش تکنولوژی های ارتباطی که لزوما زبان و اصطلاحات خاص خود را دارد، چیزی درباره این زبانها نمیداند.
پرونده:
« لَـتَر»ها زبانهای برساخته برای دیگر بودن
لترها، نوعی گویش است که با ایجاد تغییراتی در شکل بیانی واژگان و با هدف رمزگونه ساختن این واژگان به شکلی که فقط برای گروهی خاص قابل درک باشد ساخته میشوند و معمولاً صنوف مختلف برای ایجاد ارتباط «بین خودی» و مرزبندی زبانی بین خود و دیگران از چنین ترفندی بهره میگیرند درواقع «لتر» نوعی گویش مخفی و درون گروهی است که سابقه برساختن آن به قرنها قبل برمیگردد بی هیچ سند معتبری درباره نخستین برساختهای زبانی. از متداولترین زبانهای برساخته در ایران میتوان به زرگری، مطربی، مرغی و زبان اصناف مختلف اشاره کرد که برخی از آنها امروزه تقریبا از یادها رفته اند و جز یادی از آنها در ذهن قدیمیترها نمانده است. به هر شکل این زبانها بخشی از فرهنگ ایران است و از یاد رفتنشان به تمامی به معنی نادیده ماندن بخشی از فرهنگ شفاهی ایران است و به همین دلیل پرونده این شماره آزما را به مباحثی درباره «لترها» و شناخت بیشتر آنها اختصاص دادهایم در گفتگو با دکتر کوروش صفوی، دکتر مهدی سمایی، دکتر فرزان سجودی و مجید افشار.
این مطلب در همکاری با مجله آزما منتشر می شود