انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

رؤیای بهزاد رحیمیان*

کاوه بیات

رویای صادقه: سیری در مستندات سال‌های آغازین سینما در ایران. بهزاد رحیمیان. تهران: چاپ و نشر نظر، ۱۳۹۵. ۲ج. ۵۳۷ و ۴۸۳ص.

در جایی که نهادهای مسئول و ذی‌ربط و در این مورد بخصوص دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی به وظایف اصلی خود عمل نمی‌کنند این افراد هستند که در مقام جبران، به صورتی شخصی پا پیش گذاشته، سعی می‌کنند گوشه‌ای از این بار را بر عهده بگیرند؛ بهزاد رحیمیان از جمله این افراد است و کتاب رویای صادقه موضوع این نشست نیز یکی از آخرین دستاوردهای چنان سعی و تلاشی. اگر چه سعی و تلاش فردی هیچ‌گاه نمی‌تواند جایگزین سعی و تلاش نهادمند و سازمان‌یافته شود، اما عجالتاً در روزگار ما چنین است و باید بدان دلخوش باشیم.

با عمل نکردن نهادهای دانشگاهی و پژوهشی به وظایف‌شان، تاریخ سینما نیز مانند دیگر حوزه‌های پژوهشی تاریخی چون تاریخ اقتصادی، تاریخ اجتماعی و غیره در تنگنا قرار دارد و محصولات گاه‌به‌گاه آن‌ها، در قیاس با گستره وسیع ناشناخته‌ها و کارنشده‌های این حوزه، کم و اندک‌اند. اما تاریخ‌نگاری سینما در کشورمان در قیاس با بسیاری از دیگر حوزه‌ها از یک مزیت نسبی برخوردار است که پاره‌ای از آن دیگر حوزه‌ها فاقد آن‌اند: یک پشتوانه مدنی و غیردولتی نیرومند که جدای از بدنه اصلی آن در تولید فیلم، در حوزه تحقیق و پژوهش به صورت طیف متنوعی از نشریات سینمایی و همچنین پژوهش‌های شاخصی که در این زمینه منتشر شده‌اند و می‌شوند وجه بروز آشکاری دارد.

فقدان آثاری همسنگ رویای صادقه در بسیاری از حوزه‌های پژوهشی پیش‌گفته خود گواهی است بر این مدعا.

از اواخر دهه ۱۳۶۰ تحقیقات جدّی و گسترده‌ای در حوزه جنگ هشت‌ساله ایران و عراق آغاز شد. با آن‌که این حوزه اصولاً یک پشتوانه اساسی دولتی داشت، اما به دلیل توام شدن با دلبستگی و علاقه‌ای فراتر از یک وظیفه اداری ـ باز هم در قیاس با سکوت و ایستایی موجود در دیگر حوزه‌ها ـ برای مدتی دستاوردهایی درخور توجه به دنبال آورد. اما این امر به دراز نکشید و ده دوازده سالی است که تحقیق و مطالعه در این موضوع نیز رو به افول داشته است.

چند سالی است که به دلیل جان گرفتن نهادهایی چون اتاق تجارت و دیگر مراکز مشابه برای تدوین تاریخ اقتصادی ایران رشته تلاش‌هایی در جریان است که شاید در صورت استمرار به این بخش از تاریخ نگاری تحولات ایران معاصر جان تازه‌ای ببخشد.

در بسیاری از دیگر حوزه‌ها مانند تاریخ دیپلماسی، تاریخ اجتماعی یا تاریخ نظامی از خبر مشابهی نمی‌توان سراغ گرفت. از این رو در نگاهی تطبیقی می‌توان گفت تاریخ سینما در ایران کنونی از مستثنیات این عرصه است.

رویای صادقه، چنان که در مقدمه کتاب می‌خوانیم، «شامل مستندات سال‌های آغازین سینما در ایران است». سرآغازی که به ۸خرداد ۱۲۷۶شمسی بر می‌گردد، روزی که به نوشتۀ بهزاد رحیمیان «نخستین ایرانی، میرزا ابراهیم خان صحافباشی، در تماشاخانۀ پالاس لندن با تصاویر متحرک آشنا شده است» (ص سیزده) و در ادامه این شناسایی اولیه، هرگونه ردّی که گذشتگان ما (در دوره قاجار و اوایل پهلوی) از تجربۀ خود در سینما به جا گذاشته‌اند مورد شناسایی قرار گرفته است.

در این مجموعه کم‌و‌بیش هزار صفحه‌ای تقریباً هر موضوعی که به نحوی از انحأ با سال‌های آغازین سینما در ایران مربوط می‌شود شناسایی شده است؛ از نخستین برخوردها و آشنایی‌های ایرانیان با این پدیده در فرنگستان تا ورود تدریجی فیلم و سینما به ایران، چه به صورت شناسایی و معرفی افراد و چهره‌های درگیر این تجربه، تا فیلم‌هایی که از ایران گرفته شده یا در ایران نمایش داده شده‌اند تا حدّی که منابع و مآخذ موجود اجازۀ چنین کاری را می‌دهند.

در این مجموعه سعی شده است با تقسیم مطالب استخراج شده تحت حدود هجده عنوان چون «پیشگامان»، «نمایشات پراکنده»، «از مکتوبات»، «از اماکن نمایش»… و «از فیلم‌ها» (با اشتمال بر شناسایی حدود ۱۲۰فیلم اولیه) نوعی ترتیب موضوعی اِعمال شود، هر چند مجموعه‌هایی از این دست نظم‌پذیر نیستند و نظم چندانی هم لازم ندارند. هر یک از این «مدخل»ها با تصاویر و عناوین گیرا و انبوهی از توضیحات حاشیه‌ای، به تنهایی آن‌قدر گویا هستند که ترتیب خاصی نخواهند.

برای کسانی که در ایران درگیر کارهای تحقیقاتی هستند و گرفتار مجموعه‌ای از مراکز آرشیوی و کتابخانه‌های مردم‌آزار، تلاش مستمر و گاه طاقت‌فرسایی که می‌بایست صرف گرد آمدن یک چنین مجموعه‌ای بشود نیازی به توضیح ندارد.

رویای صادقه حاصل یک عمر کنجکاوی و بررسی است، اما ته‌مانده یک عمر کنجکاوی و بررسی نیست. پاره‌ای از داده‌های آن تنها در سال‌های اخیر در دسترس قرار گرفته‌اند، از جمله برخی از فیلم‌های مستند تاریخی که در این مجموعه معرفی و شناسایی شده‌اند و طبیعتاً ارزش و اهمیتی به‌مراتب بیش از تاریخ سینما دارند. در واقع بخشی مهمی از این بررسی را می‌توان معرفی و شناسایی مآخذ و مستندات فیلمی و سینمایی تاریخ معاصر ایران توصیف کرد که اگر روز و روزگاری کار تحقیقات تاریخی، جدّی‌تر از آنی شود که در حال حاضر است، قطعاً به کار گرفته خواهند شد.

در پایان مایلم به چند نکته دیگر نیز اشاره کنم. نخست صفحه‌آرایی فوق‌العاده مناسب و جذاب رویای صادقه است؛ البته موضوعی که اصولاً یک موضوع بصری است، باید که در شیوه طرح و بیان از یک چنین خصوصیتی برخوردار می‌بود. یکی از معدود ناشرانی که در ایران از عهدۀ این کار بر می‌آید مؤسسه فرهنگی و پژوهشی چاپ و نشر نظر است و در این مورد بخصوص نیز مانند پاره‌ای از دیگر آثار منتشر شده‌اش به‌خوبی از عهده کار بر آمده است. نکتۀ دوم اشارات کوتاه اما مهم بهزاد رحیمیان در باب تجدّد است و چون و چرای مختصری که در مقام مقدمه‌ای بر رویای صادقه در این موضوع مطرح کرده است. از جمله چون و چرایی در زیر سؤال بردن تمایلِ به مبتذل خواندن این نوع از تجاربِ تجدد و نوآوری که گاه به صورت طرح ایرادهایی مانند آن‌ مطرح می‌شود که چرا امثال میرزا ابراهیم خان صحافباشی به جای این‌که به ترجمه کلاسیک‌های عصر روشنگری بپردازند به این قبیل امور توجه کردند و یا این که پیشگام دیگری، به جای سراغ گرفتن از کتابخانه‌ها، سراغ مراکز عیش و تفریح رفت. گویی تجدّد و نوآوری، جز یک مسیر «آکادمیک» و «تحصیلی» راه دیگری ندارد.

بهزاد رحیمیان به حوزه دیگری از آشنایی ایرانیان با مظاهر تجدّد و به دنبال این آشنایی، سعی و تلاش همه‌جانبه برای مدرن و امروزی شدن اشاره می‌کند که معمولاً تحت‌الشعاع تحرکات فکری چند صاحب ‌نظر اولیه و شناخته شده و مجموعه‌ای از رسائل و لوایح آنان قرار دارد. نوعی نگاه «کتابی» به قیمت چشم‌فروبستن بر دیگر حوزه‌هایی که توانست، در کنار آن رسائل و لوایح راه را بر امروزی‌تر شدن ما هموار کند. یکی از زمینه‌های راهیابی به یک چنین منظری را می‌توان در یکی از سرلوحه‌های این کتاب دید: «با مهر به گذشته بنگر».

اجتناب از داوری‌های تند و قاطع، مانند تقسیم تجارب تجدّد به مبتذل و شبه‌مُدرن از یک سو و متعالی و مدرن در دیگر سو از جمله آفاتی است که معمولاً دامنگیر بررسی‌های فرهنگی می‌شود؛ تالی آن را نیز می‌توان در بررسی‌های سیاسی دید که در آن هر خطای احتمالی ـ اگر اصولاً خطایی صورت گرفته باشد ـ فوراً خیانت توصیف می‌شود و در نتیجه کل چهره‌های تاریخی نیز به دو بخشی خائن و خادم تقسیم می‌شوند. حال آن‌که در این عرصه نیز لازم است با مهر بیشتری به گذشته نگریسته شود.

یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین تحقیقات تاریخی یا به عبارت دقیق‌تر تحقیقات مربوط به تاریخ ادبیات ایران معاصر کتاب از صبا تا نیمای شادروان یحیی آرین‌پور است. کتابی که به‌رغم گذشت حدود نیم‌قرن از چاپ اول آن، هنوز هم در نوع خود بی‌نظیر است. برای امثال ما این کتاب نه فقط پیش‌درآمدی بر تاریخ و تاریخ ادبی آن دوره مهم از تحولات ایران بود، بلکه با گذر از چرخدنده ویرایش استاد احمد سمیعی، صفحه‌آرایی و دیگر تنظیمات برخاسته از نظم و نسق فرانکلینی نمونه و سرمشق روش تحقیق و ارائه داده‌ها نیز می‌توانست به شمار آید.

به گمانم رویای صادقه نیز می‌تواند ـ اگر هنوز صبر و حوصله‌ای در جامعۀ فرهنگی بر جای مانده باشد ـ در چنین جایگاهی قرار گرفته، علاوه بر توجه دادن به یک حوزۀ مهم از تاریخ تجدّد در ایران، از راه‌های رسیدگی به این‌گونه مضامین نیز نمونه‌ای به دست دهد.

 

متن کم و بیش ویراستۀ سخنانی است که در ۲۷ شهریور ماه در خانۀ سینما به مناسبت رونمایی از کتاب رویای صادقه ایراد شد*

 

این مطلب در همکاری میان انسان شناسی و فرهنگ و مجله جهان کتاب منتشر می شود.