مجله جهان کتاب
ایرانشناس ایتالیایی
نوشتههای مرتبط
فرید قاسملو*
بیست و چهارم تیرماه ۱۳۹۷ برابر با اول جولای ۲۰۱۸ جیانروبرتو اسکارچیا، ایرانشناس پرکار و یکی از دوستداران فرهنگ ایرانی در رُم چشم از جهان فروبست. او متولد ۱۱ مارس ۱۹۳۳ / ۲۰ اسفند ۱۳۱۱ در رُم و شاگرد آلساندرو بوسانی دیگر ایرانشناس ایتالیایی بود و ایران را از طریق بوسانی شناخت. نخستین تحصیلات عالی استاد اسکارچیا در شهر رُم و در رشتۀ حقوق بود. او در ۱۹۵۵ / ۱۳۳۴ در این رشته از دانشگاه «ساپینزا» کارشناسی خود را گرفت؛ اما بهتدریج با شرق و از آن میان با ایران آشنا شد و تحت تأثیر بوسانی مطالعات خود را بر ایران و اسلام متمرکز کرد. او در ۱۹۷۰ /۱۳۴۹ در همین دانشگاه نخستین درسهای خود را دربارۀ ایران و تمدن اسلامی ارائه داد.
پیش از آن استاد اسکارچیا با استفاده از بورس دولت ایران سفری به ایران کرد و در دانشگاه تهران به فراگیری زبان فارسی پرداخت. در این سفر اسکارچیا به گشتوگزار مفصلی بهخصوص در نواحی مرکزی ایران رفت و طی این سفرها مجموعۀ بهنسبت مفصلی عکس انداخت. موضوع اصلی این عکسها مناظر و البته بناهای کهن بودند. مجموعه عکسهای استاد اسکارچیا طی این سفر یکی از مهمترین مجموعه عکسهای ایتالیاییان از ایران به حساب میآید. این عکسها در بسیاری موارد بازگوکنندۀ جنبههای مهمی از تمدن ایرانی هستند، جنبهای که در معماری ایرانی نهفته است. این عکسها، علاوه بر اهمیت تاریخی – اجتماعیشان ازجمله بهعنوان منبع مهمی برای بررسی تاریخ معماری ایران نیز به شمار میآیند و بارها مورد استناد قرار گرفتهاند. ازجمله در ۱۹۷۷ / ۱۳۵۶ دیگر هموطن استاد اسکارچیا، اومبرتو اسکراتو به هنگام مطالعه دربارۀ گونۀ خاصی از سفال ایرانی با چینهای متعدد که در دوران اولیه عالم اسلام و در نواحی مرکزی ایران مورد استفاده قرار میگرفته است، دریافت در تصاویر استاد اسکارچیا از مسجد جامع فهرج نمونههای متعددی از این سفالها به چشم میخورند.
بخشی از عکسهایی که استاد اسکارچیا در این سفر انداخت در سال ۱۳۶۳ و با عنوان: تا ناکجا، ایران ۱۳۵۱- ۱۳۶۳ در تهران منتشر شد. فیلمهای مجموعهای دیگر از عکسهای او امروزه در اختیار شاگرد او سیمون کریستوفرتی که خود ایرانشناسی پرکار و جوان است، قرار دارد و باید امیدوار بود کریستوفرتی بتواند این مجموعه را به چاپ برساند. موضوعی که البته با توجه به درک نادرست سفارت ایتالیا در تهران از موضوع فرهنگ، اتفاقی دور از ذهن به نظر میرسد.
بگذریم؛ با استناد به یادداشتی از ریکاردو زیپولی، دیگر ایرانشناس ایتالیایی استاد اسکارچیا در ۱۹۶۸ / ۱۳۴۷ کرسی زبان فارسی را در دانشگاه «کا فوسکاری» در شهر ونیز برپا کرد و مدتها خود عهدهدار سرپرستی آن بود. در این دانشگاه علاوه بر استاد اسکارچیا و زیپولی؛ جیووانی کوراتولا تاریخ هنر ایران اسلامی و ماریو نوردیو تاریخ ادیان ایران و آسیای مرکزی درس میدادند.
عشق و علاقۀ اسکارچیا به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی باعث شد تا تمامی کوشش خود را صرف شناسایی آن و البته انتقال آن به ایتالیا از طریق ترجمه نماید. سیاهۀ کارهای او در این زمینه بهراستی شگفتیآور است و در این میان با استناد به آنچه مریم میراحمدی آن را بهدرستی طبع شاعرانۀ استاد اسکارچیا نامیده، توانست مجموعهای از شعر شاعران ایران را به ایتالیایی ترجمه کرده و آنها را دوباره بسراید. در این فهرست همچنین ترجمهای از غزلهای حافظ (از روی چاپ مشهور به غنی – قزوینی، به همراه استفانو پلو) و ۲۵ قطعه از اشعار سهراب سپهری (به همراه ریکاردو زیپولی، این مجموعه با عنوان باغی در صدا؛ ایران ۱۳۵۱-۱۳۷۳ منتشر شده است) نیز وجود دارد.
از دیگر ترجمههای استاد اسکارچیا، ترجمۀ گزیدهای از تاریخ جهانگشای جوینی است. این متن نیز در ۱۹۶۲ / ۱۳۴۱ در میلان منتشر شد.
یکی از دغدغههای مهم استاد اسکارچیا پژوهش دربارۀ هنر ایرانی بود. مطالعات عمیق او در این زمینه در قالب مقالهها و کتابهای چندی به زبان ایتالیایی منتشر شدند و دستکم دو نمونه از مقالههای بلند او در این زمینه بهصورت کتاب به فارسی ترجمه و در تهران منتشر شدند (هر دو، ترجمهشده توسط یعقوب آژند: هنر صفوی، زند و قاجار؛ اماکن هنری ایران هر دو منتشرشده در ۱۳۷۶).
نظریهپردازی استاد اسکارچیا دربارۀ تمدن ایرانی ازجمله در مقدمهای که بر کار مشترکش با کوراتولا نوشت، نمودار است. در این مقدمه، اسکارچیا بهویژه بر مفهوم جهان ایرانی و تفاوت آن با حوزۀ جغرافیایی کنونی ایران تأکید کرده است (ترجمۀ فارسی توسط استاد هایده مشایخ با عنوان: هنر و معماری ایران، تهران، ۱۳۹۴).
ازجمله جدیدترین دستاوردهای استاد اسکارچیا نظارت او بر بازچاپ ترجمۀ ایتالیایی ایتالو پیتزی از شاهنامه فردوسی بود. در این بازچاپ، ترجمۀ هنرمندانۀ پیتزی از شاهنامه درکنار متن فارسی تطبیقدادهشده با چاپ استاد خالقی مطلق منتشر شده است. این پژوهش بهتوسط کریستوفرتی انجام شده و تنها مجلد اول آن در ۱۳۹۶ در تهران منتشر شده است.
گفتنی است همسر استاد اسکارچیا، بیانکا ماریا اسکارچیا آمورِتی نیز از اسلامشناسان بنام به شمار میرود. او که این روزها دوران بازنشستگی خود را سپری میکند، ازجمله کسانی است که پژوهشهای بسیاری بر روی تشیّع انجام داده و در اروپا بهعنوان شیعهشناسی معتبر شناخته میشود. مقالههای بیانکا ماریا اسکارچیا در چند دانشنامۀ مهم، ازجمله دائرهالمعارف نوین جهان اسلام به چاپ رسیده است.
با درگذشت جیانروبرتو اسکارچیا فرهنگ ایرانی یکی از دوستداران صادق خود را از دست داد. یادش گرامی.
*
کتابشناسی مجموعهای از آثار جیان روبرتو اسکارچیا در نشانی زیر بر روی شبکه جهانی اینترنت وجود دارد:
www.transoxiana.org/onagro/bibliografia_scarcia.html
همچنین، در نشانی زیر مجموعهای از مقالههای استاد اسکارچیا (با امکان بازیابی متن کامل آنها) وجود دارد:
https//independent.academia.edu/Gianrobertoscarciajuly1st2018
*
نمونههایی از عکسهای انداختهشده توسط استاد اسکارچیا بهضمیمه این مقاله آورده شده است.
* گروه تاریخ علم؛ بنیاد دائرهالمعارف اسلامی