انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

«خطری برای راهکرد دو دولتی»

جان کری، وزیر امور خارجه پیشین ایالات متحده

برگردان عاطفه اولیایی

 

روز ۲۳ دسامبر ۲۰۱۶، شورای امنیت سازمان ملل با چهارده رأی موافق و یک رأی ممتنع ( آمریکا) قطعنامه ی ۲۳۳۴ را به منظور «محکومیت ساخت و گسترش شهرک ها» در «مناطق اشغالی» تصویب کرد. پنج روز بعد، جان کری طی سخنرانی انتقاد آمیزی از سیاست اسرائیل، دلیل عدم استفاده از حق وتوی ایالات متحده را برای مسدود کردن شهرک سازی اسرائیل توضیح داد. ( برگزیده)

 

در مورد شرایط کرانه های باختری رود اردن روشن صحبت کنیم: نخست وزیر اسرائیل که در ملأ عام از سیاست دو دولتی حمایت می کند عضو یکی از راستگراترین نیرو های ائتلافی تاریخ اسرائیل بوده و برنامه ی دولتش توسط عوامل بسیار افراطی دیکته می شود. عملکرد این رژیم که به گفته ی نخست وزیر که خود را همچو «کسی که از تمام نخست وزیران گذشته بیشتر به شهرک سازی پایبند است» معرفی می کند، متمایل به راهکرد یک دولتی است. البته اسرائیل با حفاظت جدی منافع خود در مناطق تحت کنترلش در بخش اعظم کرانه های باختری رود اردن، قرارداد اسلو را مبنی بر حقوق فلسطینی ها پایمال و خنثی می کند.

 

به نظرم، اغلب اسرائیلی ها و بقیه دنیا، از میزان عمومیت یافتن و تشدید این روند بی خبرند، اما داده ها خود سخن می گویند. جمعیت۱۳۰ شهرک در باختر مرز از سال ۱۹۶۷ بدون انقطاع گسترش یافته است. پس از امضای قرار داد های اسلو در ۱۹۹۳، بدون در نظر گرفتن شرق اورشلیم، ۲۷۰ هزار شهرک ( ۱۰۰ هزار آن ها پس از ۲۰۰۹ یعنی در زمان اوباما) در کرانه های باختری رود اردن اضافه شده است .

 

البته این فقط در مورد شهرک های بزرگ نیست. حدود ۹۰ هزار شهرک در شرق دیوار ساخته اسرائیل، بنا شده اند. دیواری که بنا به تعریف، درست در مرکز منطقه ای است که دولت آینده فلسطین قرار است مستقر شود. از سال ۲۰۰۹ نیز ۲۰ هزار نفر به جمعیت شهرک های کوچک اضافه شده است. علاوه بر این، اخیرا دولت اجازه ساخت شهرک جدیدی را در شرق دیوار( نزدیک تر به اردن تا به اسرائیل) صادر کرده است. از نظر فلسطینی ها و نیز آمریکا، معنای این امر در مورد انگیزه های اسرائیل چیست؟

 

منظورم آن نیست که شهرک ها تنها و یا اصلی ترین دلیل این برخورد هاست. به طور قطع چنین نیست. نیز نمی توان فکر کرد که در پی توقف شهرک سازی، صلح برقرار می شود. بدون توافق هایی بزرگ تر، راه به جایی نخواهیم برد. بدون شک، برای بازتاب دگرگونی های چهل و نه سال اخیر، یکتوافق نامه نهایی باید برخی شهرک های اسرائیل را در برگیرد. این موضوع برایمان قابل درک است. همچنین واقعیات جدید جمعیتی و روند های دمکراتیک کنونی این سرزمین ها باید در نظر گرفته شوند. اما اگر شهرک های بیشتری در سرزمین فلسطینی ها ساخته شود، جدا سازی دو منطقه و امر انتقال قدرت هر چه بیشتر و بیشتر دشوار می شود، و این همان وضع مطلوب و هدف برخی هاست.

اقرار کنیم

که گسترش شهرک ها با امنیت اسرائیل کوچکترین ربطی ندارد، بلکه بر عکس، بسیاری از آن ها باری است بسیار سنگین بر عهده نیرو های دفاعی اسرائیل. انگیزه ی رهبران جنبش شهرک سازی ایدیولوژیک بوده و کاملا منفک از آرمان های مشروع فلسطینی هاست.

 

نگران کننده ترین شواهد این امر به خوبی در تکثر عملیات مقدماتی شهرک سازی ، که حتی از دید قوانین اسرائیل غیر مجاز است، نمایان می باشد. تعداد این شهرک ها، که اغلب در مناطق تحت مالکیت خصوصی فلسطینی هاست ، در مناطق استراتژیک ساخته شده و راهکرد دو دولتی را دشوار می سازد، به بیش از صد واحد می رسد. علیرغم وعده های حکومت های قبلی در تخریب اغلب آن ها،از سال ۲۰۱۱ تقریبا یک سوم این شهرک ها قانونی و یا در شرف قانونی شدن است.

 

نمایندگان جنبش شهرک سازی، لایحه جدیدی در قانونی کردن مقدمات شهرک سازی پیشنهاد کرده اند. این اولین باری است که نه قوانین ارتش بلکه قوانین اسرائیل شامل کرانه های باختری رود اردن می شود . و این خود قدمی است در جهت الحاق. زمانی که این قانون به پارلمان اسرائیل رسید، یکی ار مدافعان سرسخت آن ابراز داشت: « امروز پارلمان ایده ایجاد دولت فلسطینی را رها کرده و به سوی برقراری حاکمیت اسرائیلی بر مناطق یهودا و شومرون (۱) پیش می رود.» حتی وزیر دادگستری اسرائیل بر تضاد آن با قانون اساسی اسرائیل اذعان داشته و آن را تعرضی بر قوانین بین المللی می داند.

 

البته مدافعان شهرک سازی، معتقدند این امر به صلح پایدار لطمه ای وارد نمی کند زیرا که شهرک های مخالف جدایی می توانند همچون اعراب اسرائیلی که که در اسرائیل تحت پوشش قوانین اسرائیل زندگی می کنند، در فلسطین ادامه حیات دهند. آیا باور کردنی است که شهرک های اسرائیلی تابغ قوانین فلسطین شوند؟

 

هواداران شهرک سازی نیز ابراز می کنند که ساکنین شهرک ها می توانند در عین اسرائیلی بودن، در مناطق اسرائیلی و تحت حمایت ارتش اسرائیلی در فلسطین زندگی کنند. بیش از هشتاد شهرک در شرق دیوار و در مکان هایی ساخته شده اند که تشکیل یک دولت فلسطینی–پایدار را ناممکن می کنند. آیا امکان تشکیل یک دولت فلسطینی مطلوب، با حفظ این شهرک ها در مکان فعلی شان، قابل تصور است؟

 

هیچ کس نمی پرسد چرا این شهرک ها در مناطقی ساخته نمی شوند که نهایتا جزء دولت اسرائیلی خواهند شد. تحریک چنین مقاومتی در مقابل شهرک سازی های جدید، در این نواحی و یا در کرانه های باختری رود اردن، به دلیل آن است که این تصمیمی است که یک جانبه از طرف اسرائیل بدون مشورت و توافق فلسطینی ها گرفته شده است و اینان بری از حقوقی مشابه در امر ساختمان شهرک ها در نواحی ای هستند که معقولا به دولت فلسطین تعلق خواهد داشت. به طور خلاصه، بدون مشورت و توافق به اوضاعی متشنج خواهیم رسید. درست مانند وضعیت فعلی.

 

شاید شنیده باشید که این شهرک های دور به دلیل کوچکی مشکلی ایجاد نخواهند کرد . لیکن ما همواره تکرار کرده ایم که معضل نه بر سر وسعت زمین های کرانه های باختررود ادن، بلکه بر سر یک پارچگی سرزمین است. یک دولت واقعی نمی تواند بر سرزمین های پاره پاره حکومت کند. رابطه ی استقرار یک دولت با تکثر طرح های پیش ساخت این شهرک ها معکوس است. این شهرک ها، علاوه بر اشغال نواحی ، بر حرکت جمعیت، بر کارآیی جاده ها در مرتبط ساختن افراد و اجتماعات تآثیر مستقیم دارد و ساخت هر شهرک جدید مفهوم دولت را تضعیف می کند. کسی که واقعا در پی ایجاد صلح باشد، واقعیت مشکلاتی ناشی از شهرک سازی را نمی تواند نادیده بگیرد.

لوموند دیپلماتیک فوریه ۲۰۱۷

انسان شناسی و فرهنگ ناشر رسمی نسحه فارسی مجله لوموند دیپلماتیک در ایران است

ــــــــــــ

۱- کرانه های باختری رود اردن