انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تسخیرشدگان

جنبش جلیقه زردها

ماهیت جنبش جلیقه زردها در پاریس هرچه باشد نباید ساده‌انگارانه دید و با اکتفا به ترجمه یک یا دو تحلیل رسانه‌ای در مورد آن نتیجه‌گیری نمود. همانطور که نباید آن را صرفاً جنبشی پوپولیستی و راستگرا قلمداد کرد، نباید اظهار نظر یکی از رهبران جنبش در مورد تأثیرپذیری از انقلاب ۱۹۷۹ ایران را خیلی جدی گرفت. به‌ویژه آنکه وقتی آب گل‌آلود می‌شود هر صاحب تریبونی ماهی خودش را صید می‌کند.

پس از آنکه برخی مقامات فرانسوی از احتمال دست داشتن قدرتهای خارجی در جنبش جلیقه زردها سخن گفتند، نشریه تایمز انگشت اتهام را به سوی روسیه دراز کرد. درحالی که مقامات اطلاعاتی فرانسه این ادعا را تأیید نکرده‌اند، موج مقصر معرفی کردن روسیه در حال بزرگتر شدن است. این درحالی است که ترامپ شخصاً و از طریق توییتر از معترضان حمایت کرده و مدعی شد در فرانسه مردم فریاد می‌زنند :«ما ترامپ را می‌خواهیم». اقدامی که وزیر امور خارجه فرانسه را بر آن داشت که از آمریکا بخواهد در امور داخلی کشورش دخالت نکند.

چند هفته قبل وقتی مکرون ایده «ارتش اروپایی» را مطرح کرد و بلافاصله صدراعظم آنگلا مرکل و وزیر امور خارجه آلمان تشکیل آن را ضرورتی فوری دانستند، ترامپ در توییتر ایده مکرون را «توهین‌آمیز» دانست و چند روز بعد در توییتی دیگر ضمن تأکید بر لزوم پرداخت سهم اروپا از هزینه‌های ناتو در بیانی تحقیر آمیز نوشت: «امانوئل ماکرون پیشنهاد داده که ارتش مورد نظر وی برای حفاظت از اروپا در برابر آمریکا، چین و روسیه تشکیل شود. اما این آلمان بود که جنگ جهانی اول و دوم را آغاز کرد. آلمان برای فرانسه چه کار کرد؟ قبل از اینکه آمریکا به کمک فرانسه بیاید آنها [فرانسوی ها] شروع به آموختن زبان آلمانی در پاریس کرده بودند. به ناتو پول می‌دهید یا نه!»

چند روز پس از توییت دوم ترامپ، مکرون در نطقی در پارلمان آلمان گفت: «اروپا نباید به بازیچه قدرت‌های بزرگ تبدیل شود، اروپا باید مسئولیت‌های بیشتری را برای امنیت و دفاع از خود بپذیرد. اروپا نباید نقشی فرعی در سیاست جهان داشته باشد… ما نمی‌توانیم از اروپایی‌ها حفاظت کنیم مگر یک ارتش واقعی اروپایی داشته باشیم.»
زخم مداوا نشده دیگری که در روابط اروپا و آمریکا به حال خود رها شده مسأله تعرفه‌های تجاری است که بیش از همه صنایع خودروسازی اروپا را هدف خود قرار داده بود. البته خروج آمریکا از معاهده پاریس و کم اهمیت‌تر از همه در این اختلافات دعوای زرگری خروج آمریکا از برجام را نیز باید به فهرست مناقشات شرق و غرب آتلانتیک افزود.
کشمکش دیگری نیز در این سوی آتلانتیک میان نزدیک‌ترین همپیمان آمریکا و قاره سبز برای جدایی از اتحادیه اروپا برقرار است. ترامپ از این جدایی حمایت کرده و با صراحت مخالفت خود با جریمه سنگین خروج از اتحادیه را اعلام نموده است.
درحالی که بروکسل تلاش دارد هزینه خروج از اتحادیه را سنگین‌تر کند تا راه خروج برای دیگر اعضای اتحادیه سخت‌تر شود، ترامپ از برگزیت و قطع روابط نزدیک تجاری انگلیس با اتحادیه پس از خروج سخت حمایت کرده و حتی مجلس عوام را تهدید نموده که در صورت تصویب توافق برگزیت نباید روی تجارت با آمریکا حساب باز کنند. ظاهراً حفظ روابط تجاری نزدیک انگلیس با اتحادیه با نقشه‌هایی که ترامپ برای محدود کردن بازار آمریکا برای شرکتهای اروپایی در سر دارد هماهنگ نیست.
چند ماه قبل ترامپ در مصاحبه با شبکه سی.بی.اس. در پاسخ به این سئوال که به عقیده وی بزرگترین رقیب و دشمن آمریکا در جهان چه کسی است، گفت: «خوب، فکر می‌کنم دشمنان زیادی داریم. فکر می‌کنم اتحادیه اروپا یک دشمن است، برای کاری که در تجارت با ما می‌کنند. الان به اتحادیه اروپا فکر نمی‌کنید، اما آنها یک دشمن هستند.» ترامپ در ادامه همین سخنان روسیه و چین را هم دشمن آمریکا معرفی می‌کند اما ظاهراً آنها برای ترامپ در اولویت دوم قرار دارند.

ترامپ جنگ تجاری بزرگی را با چین و اتحادیه اروپا شروع کرده است. به‌علاوه ترامپ از هر صدای مخالف با اتحادیه در اروپا تقدیر کرده است، همه احزاب ملی‌گرا، پوپولیست و دولت‌های راستگرا را مورد حمایت قرار داده و به همه ساختارها و دستاوردهای اتحادیه و حتی نهادهای بین‌المللی بی‌اعتنایی نموده است.
اکنون در فرانسه، همانند همه انقلاب‌های رنگی «تسخیرشدگان» با صدای سازی آمریکایی حرکت می‌کنند اما این بار این ساز در دست جرج سوروس نیست بلکه استیو بنن در آن می‌دمد. در هر صورت آنچه امروز در فرانسه شاهد آن هستیم از بابت جهتگیری آن در مورد آمریکا در جهتی کاملاً مخالف با انقلاب ۱۹۷۹ ایران قرار دارد و تکرار نقل قول صدرالذکر در مورد این مشابهت از سوی برخی هموطنان قابل فهم نیست.

محمد حسین زاده
دانشجوی دکتری سیاست‌گذاری