انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بنیان‌های قوم‌موسیقی‌شناسی تاریخی (۴)

جاناتان مَک‌کالوم و داوید جی. هِبِرت برگردان: سیاوش عسگری

پیشرفت مهم دیگر در میانه‌ی قرن بیستم سهم عظیم جمع‌آوری ضبط‌های موسیقیِ تاریخی بود که توسط آلِن لومکس (۲۰۰۲ـ۱۹۱۵) انجام شد. لومکس یک تولید‌کننده‌ی برجسته‌ی مشتاق بود، امّا پروژه‌ی «کانتُمِتریکس» وسیعِ او به طور گسترده‌ای نقد شده است و حتّی به‌ عنوان «کاری ضعیف و به‌شدّت معیوب است که فرهنگ‌ها را خیلی مکانیکی از یکدیگر متمایز کرده است و نگاه‌های اُروپامحور به تکاملِ فرهنگی بشر و میراث‌های شرق‌شناسان داشته است» (Averill 2003, 245). عجیب آنکه با ‌وجود بنیان‌های نظری آشکار در مورد برخی از کارهای او لومکس عمیقاً به مفهوم برابری فرهنگی متعهّد بود که در خلال یک کار سیاسی خشن به طور مکرّر توسّط FBI به ‌اجبار بازرسی می‌شد. لومکس به طور قابلِ‌تحسینی مسئول جمع‌آوری و انتشار تعداد زیادی از پروژه‌های خیلی مهمّ ضبط صدا در ایالات متّحده‌ی آمریکا است و مانند بسیاری از قوم‌موسیقی‌شناسان قبلی از دستاوردهای برجسته‌ی او چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد (Szwed 2010).

در نشست «آینده‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی (۱۹۵۹)» پژوهشگرانی همچون برونو نِتل تأکید کردند که «فضای فرهنگیِ» طراحی‌شده برای قوم‌موسیقی‌شناسی «برای انسان‌شناسی سودمند است» درحالی‌که کولینسکی (۱۹۸۱ـ۱۹۰۱) بیان کرد که قوم‌موسیقی‌شناسی یک موضوع میان‌رشته‌ای است که شامل انسان‌شناسی و علوم اجتماعی می‌شود (روان‌شناسی، فیزیکِ‌صوت و دیگر رشته‌ها) (ناشناس ۱۹۵۹). همچنین منتل هود (۲۰۰۵ـ۱۹۱۸) اهداف مهمّی را برای روش‌های تطبیقی برشمرد، که در کتاب تأثیرگذارش به نام قوم‌موسیقی‌شناس (۱۹۷۱) نشان داده شده است. «یکی از دغدغه‌های اولیّه‌ی روش تطبیقی، قبل از موضوع مقایسه، فهم است که منجر به نظریه‌های خلاق می‌شود امّا اطلاعات خیلی کمی را فراهم می‌کند» (Hood 1971, 299). اگرچه روش مقایسه‌ای نهایتاً از رشته‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی محو ‌شد امّا تلاش برای فهم پدیده‌ی موسیقایی از یک چشم‌انداز جهانی به عنوان یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فردِ این رشته باقی ماند.

رابط‌های گمشده: از تاریخ موسیقیِ جهان تا قوم‌موسیقی‌شناسی تاریخی
قسمت قبل یک روایت سنّتی بود از چگونگی پیشرفت و توسعه‌ی رشته‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی با تمرکز بر اهمیّت مردم‌نگاری. اگرچه چیزی که مفقود باقی می‌ماند داستان پژوهش تاریخی به‌ عنوان یک روش در توسعه‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی است. مباحث مربوط به اجراها و سنّت‌های موسیقایی از گذشته‌ی دور در توصیفات تاریخیِ فرهنگ‌های مختلف وجود داشته است. همانطورکه فرانک هریسون در کتاب مهمّش، با عنوان زمان، مکان و موسیقی: گلچینی از مطالعات قوم‌موسیقی‌شناختی از ۱۵۵۰ تا ۱۸۰۰ (در هلند چاپ شده است) که البتّه آنطور که باید از آن تقدیر نشد، نشان داد که یک نمونه‌ی برجسته در ۱۶۷۴ در تاریخ سامی‌های شمال اروپا یافت شد. به طور خاص یک حکایت در کتاب جانز شِفِروز با عنوان تاریخ لَپلَند (۱۶۷۴) به یک داستان تبل‌نوازی در سنّت شَمنی ارجاع می‌دهد: «در سال ۱۶۷۱ تعدادی از ساکنان کی‌اِما در لَپلَند همراه با تبل‌هایشان توقیف شده بودند تا نتوانند از آنجا خارج شوند، به‌جز آن‎‌هایی که در آن مکان سوخته شده بودند» (Harrison 1973, 83). به ‌منظور اینکه اهمیّت مشارکت‌های روش‌شناسانه را به بهترین شکل مصوّر کنیم، در این قسمت تعدادی از چهره‌های بزرگ در قوم‌موسیقی‌شناسی تاریخی را، که با توجّه به مطالب فوق مردم‌نگاری را مقدّم می‌دانند یا از آن اجتناب می‌کنند مورد بحث قرار می‌دهیم. به‌علاوه در مقابل اصطلاح «ethnomusicology» در ارتباط با «musicology» و «historical musicology» واکنش نشان خواهیم داد و در مورد اینکه احتمالاً اصطلاح‌شناسی چگونه به طور مصنوعی موسیقی«شناسی‌ها» را از یکدیگر جدا کرد بحث می‌کنیم.
قوم‌موسیقی‌شناسان تاریخی ارزشمند
ممکن است کسی تعجّب کند که در مقاله‌ای که ما قصد توضیح در مورد توسعه‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی را داریم چرا تا الان باید صبر کنیم برای نام بردن از پژوهشگران برجسته‌، شامل یک مورد نادر از دو نفر به نام کارل اِنگِل، که به‌فاصله‌ی زمانی دور از یکدیگر متولّد شدند، و اثر پُربارِ تاریخ موسیقیِ جهانِ کورت زاکس. اگرچه این موضوع در یک زمانی روشن خواهد شد، ما به این نکته اکتفا می‌کنیم که بگوییم چشم‌اندازهای این دانش‌پژوهان به طور عمیقی رشد زیررشته‌ی قوم‌‌موسیقی‌شناسیِ تاریخی را تحتِ تأثیر قرار داد. به عنوان مثال برای اِنگِل‌ها این روشن است که دو نفر به نام کارل اِنگِل گاهی اوقات توسّط قوم‌موسیقی‌شناسان اشتباه می‌شدند. برای مثال مقاله‌ای در مجلّه‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی توصیف می‌کند که چه چیزی سبب شد تا کتابی تحت عنوان ادبیّات موسیقی ملّی در سال ۱۸۷۹ در لندن نوشته و منتشر شود (زمانی که کارل اِنگِل اوّل زنده بود و دوّمی هنوز متولّد نشده بود)، که نوشتن آن به یک نویسنده‌یِ آمریکایی، کارل اِنگِل، نسبت داده می‌شود (Cantrick 1965, 102). در واقع این اثر مقاله‌ای در مجلّه‌ی زمان‌هایِ موسیقایی است که توسّط موسیقی‌شناسِ آلمانی‌ـ انگلیسی کارل اِنگِل (۱۸۸۲ـ۱۸۱۸)، که در آمریکا زندگی نکرده، نوشته شده است. هدف ما کاهش این سَردَرگُمی است. در پِی این فاجعه‌یِ خیلی بزرگ، بحث خود را با صحبت قوم‌موسیقی‌شناسان دیگر که کارِ آن‌ها به طور مهمّی توسعه‌ی قوم‌موسیقی‌شناسی تاریخی را تحت تأثیر قرار داده، شامل چهره‌هایی مثل کورت زاکس و چارلز سیگر، و همچنین بیشتر پژوهشگران معاصر، مانند برونو نِتِل، اِتا هاریس‌ـ اِشنایدِر و ویلیام مالم ادامه می‌دهیم. بعد از آن نمونه‌های برجسته‌ای از کارهای اخیرِ مهم در قوم‌موسیقی‌شناسی تاریخی را ذکر خواهیم کرد.
کارل اِنگِل (۱۸۸۲ـ۱۸۱۸)
کارل اِنگِل یک موسیقی‌شناس آلمانی بود که بین سال‌های ۱۸۴۴ و ۱۸۴۵ به انگلستان رفت و در شهر منچستر و سپس در لندن ساکن شد (برای اطّلاعات کلّی، ن.ک به بِیت و موسگراو ۲۰۱۳). در لندن او در موزه‌ی سوت کِنزینگتون (که بعدها ویکتوریا و آلبرت نامیده شد) کار می‌کرد، جایی که او مجموعه‌ای از آثار را از روی کُلِکسییون سازهای موسیقی تولید کرد. مهمترین آثار او که با استفاده از روش‌شناسی‌های تاریخی انجام شده است عبارتند از موسیقیِ ملت‌هایِ خیلی کهن: به طورخاص آشوریان، مصریان و یهودیان با ارجاع ویژه به اکتشافات اخیر در آسیای‌ِ غربی و مصر (۱۸۶۴) (J. Murray, London, England)، مقدّمه‌ای بر مطالعه‌ی موسیقی ملّی: پژوهش‌هایی شامل آهنگ‌ها، سنّت‌ها و ارزش‌های مردم‌پسند (۱۸۶۶) (Longmans, Green, Reader, Dyer, London, England) و اسطوره‌ها و واقعیّت‌هایِ موسیقایی (vols. 1 and 2-1876) (J. L. Peters, New York). با این حال، اثر اِنگِل با عنوان کاتالوگ توصیفی سازهای موسیقاییِ موزه‌یِ سوت کِنزینگتون (ویرایش دوّم)، که عمیقاً تحت‌تأثیر رشته‌های اندام‎‌شناسی، فولکلور و مطالعات موزه/کتابخانه است، از ۱۸۷۴ پایه‌گذار قواعد طبقه‌بندی و تحلیل‌های غیرواقعی است. اگرچه با استانداردهای امروز اِنگِل یک روشن‌فکر به‌نظر نمی‌رسد چون فقط موسیقی غیرغربی را در نظر می‌گیرد، امّا بعضی از بیانات او واقعاً پیشروتر از زمان خودش بود، شامل این گفته‌ی او که «در حال حاضر مطالعه‌ی موسیقیِ ملّی از مطالعه‌ی منشاء آهنگ‌های مردم‌پسند مفیدتر است» و همچنین «زیباییِ چشمگیرِ بسیاری از آهنگ‌های مردم‌پسند» (Engel (i) 1878, 374).
اِنگل حتّی یک کتاب منتشرنشده با عنوان نظرات موسیقایی کانفیشِس را منتشر کرد. در اوّلین نسخه‌ی فرهنگ‌نامه‌ی گروو، کارل اِنگِل به عنوان کسی توصیف شده که «نگاه روشن به کتاب‌های زبان‌های مختلف و پشتِ‌کارِ قوی در پژوهش داشته و استفاده از قدرت تشخیص بی‌نظیر سبب شد تا او یکی از اوّلین نویسندگان موضوع مطالعاتیِ خود در اروپا باشد» (Engel (ii) 1942, 356). طبق گفته‌یِ اِنگِل دوّمی، «اِنگِل یکی از اوّلین کسانی بود که بر شباهت‌های موجود بین موسیقی نقاط خاصّی از اروپا و نژادهای آسیایی تأکید کرد»، توضیحی که در ۱۹۲۹ در کتاب موسیقیِ ملّت‌های خیلی کهن آمد، که بعد از شصت‌وپنج سال دوباره منتشر شده بود و نشان داد که تقاضا برای آثار او حتی مدت‌ها بعد از مرگش نیز ادامه دارد (Engel (ii) 1942, 356). در ۱۸۷۰، که قرار بود شاه ایران عازم اروپا شود، گئورگ گرووِ موسیقی‌شناس نامه‌ای به کارل اِنگِل نوشت و از او خواست تا یک آهنگ ایرانی مشهور را برای اجرای خوش‌آمدگویی به شاه ایران به او پیشنهاد دهد (Engel (ii) 1942, 360). اگرچه گروو تنها یکی از انبوه موزیسیَن‌ها و پژوهشگرانی بود که دائماً با کارل اِنگِل در ارتباط بود. تحقیق مهم دیگر از ویکتورـ چارلز مایلون (۱۹۲۴ـ۱۸۴۱) است که در ۱۸۸۰ انتشار یافت، او از ۱۸۷۷ به عنوان متصدّیِ موزه‌یِ سازهایِ موسیقی در کنسرواتوار موسیقیِ رویال در بروکسِلز کار می‌کرد (Encyclopedia Britannica Online 2013). بین قوم‌موسیقی‌شناسان این کمتر شناخته‌شده است که سیستم هورن‌بوستل‌ـ زاکس برای طبقه‌بندی سازهای موسیقایی تا حدِّ زیادی بر پایه‌ی کار مایلون است، که بیش از ۱۵۰۰ ساز، شامل سازهای غیرغربی، را جمع‌آوری کرد. مایلون به پند و جانِ دانشِ اِنگل اَرج می‌نهاد و «متعجّب بود که اِنگل چگونه توانسته این دانش وسیع را بدست آورد تا آنجا که او تلاش کرد تا اطّلاعاتی را از طریق مکاتبه با تعدادی از کنسول‌گری‌های بریتانیا بدست آورد درحالی‌که اکثر آن‌ها یا جوابش را ندادند یا نوشتند که (وحشی‌ها هیچ موسیقی‌ای ندارند)» (Engel 1942, 377). اِنگل شاید اوّلین پژوهشگر برجسته‌ای بود که کارهای تاریخی قابل‌ملاحظه‌ای روی مجموعه‌ای از سنّت‌های موسیقی خارج از تمدّنِ غرب منتشر کرد و بنابراین شایسته‌ی توجّه خاص در هر بحث مربوط به ریشه‌هایِ اولیّه‌یِ قوم‌موسیقی‌شناسی تاریخی است.