فاطمه قریب
شهر تنها مجموعهای از ارتباطات فیزیکی نیست. همه شهرها برای حفظ پویایی و زنده بودن نیازمند هویت و خاطرهاند. شهری که فاقد این خصوصیات باشد زندگی در آن جریان ندارد و ساکنان آن به منزله میهمانی تلقی میشوند که احساس خاصی نسبت به آن نداشته و تمایلی به حل مسائل آن نشان نمیدهند. در مقابل، تغییر یا تبدیل یا از میان رفتن فضاهای آشنا، حس گمگشتگی، بیریشه بودن و از دست رفتن بخشی از زندگی را در انسان بهوجود خواهد آورد. مفهوم خاطره در فضای شهری با حس تعلق و هویت همراه و مترادف است. شهر بیخاطره شهر بیهویت است. وقایع در شهر خاطرهساز میشوند و این خاطرات است که زندگی میآفریند، امروزه خاطرات گذشته شهرها یا بهدست فراموشی سپرده شدهاند و یا تنزل کیفیت یافتهاند، از سوی دیگر با کاهش بسترهای مناسب برای رویداد وقایع شهری و تعاملات اجتماعی، از هیجانات تعلقزای شهروندان به محیط کاسته شده و شهرها جز بستری برای رفت و آمدهای مکرر نیستند.
نوشتههای مرتبط
شهری که فاقد خاطرات مشخص است و خاطرات مبهمی در ذهن تداعی میکند، تاریخ خود را به اتمام رسانده و از اسارت مرکز و قید هویت آزاد است. از این روست که افراد در طول تاریخ، با استفاده از زبان مشترک به بازیابی و بازخوانی هویت ملی خود میپردازند. زیرا هر چه تعداد افرادی که قادر به یادآوری خاطره هستند افزایش یابد، خاطره از قلمرو فردی خارج شده و به حوزه جمعی وارد میشود این نوشتار بر آن است تا با استفاده از منابع مکتوب، تصاویر تاریخی و خاطرات شفاهی ساکنین بومی به بازخوانی خاطرات بخشی از محله دروازه شمیران بپردازد. تقویت حافظه تاریخی و زنده کردن خاطرات، رسالت این تحقیق است که سعی در انجام آن شده است.
متن کامل مقاله در لینک زیر قابل دانلود است
کارشناس ارشد مرمت بنا و بافت های تاریخی، دانشگاه تهران
Gharib5215@gmail.com