نخستین بانوی ایرانی معرفی شده در فهرست ملّی حاملان میراث فرهنگی ناملموس
مقدمه
عبارت «میراث فرهنگی ناملموس» به معنای اقدامها، نمایشها، ابرازها، دانشها، مهارتها – و نیز وسایل، اشیا، مصنوعات دستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آنهاست – که جوامع، گروهها و در برخی موارد افراد، آنها را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود میشناسند. میراث فرهنگی ناملموس از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و مدام توسط جوامع و گروهها در پاسخ به محیط، طبیعت و تاریخ آنها مجدداً خلق میشود و حس هویت و استمرار را به ارمغان میآورد و بدین ترتیب، احترام به تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری را ترویج میکند. (مادۀ ۲ کنوانسیون).[۱] در کنوانسیون پاسداری میراث فرهنگی ناملموس (مصوب سال ۲۰۰۳)، فقط به آن قسم از میراث فرهنگی ناملموس توجه میشود که با اسناد بینالمللی حقوق بشر، و نیز با ضرورت احترام متقابل میان جوامع، گروهها و افراد و لزوم توسعه پایدار منطبق باشد.
اهمیت میراث فرهنگی ناملموس و پاسداری آن از سوی جامعۀ جهانی موضوعی پذیرفته شده است و تصویب قوانین از قبیلِ کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو در خصوص پاسداری از این میراث، قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیون در سال ۱۳۸۴، و آئیننامۀ اجرایی این قانون (مصوب ۱۳۸۷ هیأت وزیران) شاهدی بر این مدعاست. همانطور که در مادۀ ۲ کنوانسیون ۲۰۰۳ بیان شده میراث فرهنگی ناملموس به جوامع، گروها و افراد حس هویت و استمرار می بخشد و ضامن توسعه پایدار است. اما بسیاری از بیانها و ادبیات شفاهی، هنرهای اجرایی، آئینها و مراسم اجتماعی و آئینی، دانش و مهارتهای سنتی، صناعات و کسب و کار سنتی و مانند آن به سبب کاهشِ تعداد حاملان و مجریان این مهارتها، بیعلاقگی رو به افزایش جوانان، و نیز کمبود بودجه، در معرض خطر نابودی هستند.
در مادۀ ۳ کنوانسیون ۲۰۰۳[۲] واژۀ ”حراست” به معنای اقدامهای با هدف تضمین دوام میراث فرهنگی ناملموس شامل شناسایی، مستندسازی، تحقیق، حفظ وضع موجود، حمایت، ترویح، ارتقا، انتقال، به خصوص از طریق آموزش رسمی و غیر رسمی و نیز احیای جنبههای مختلف این میراث است. لذا یکی از موثرترین راهها برای پاسداریِ پایدار از میراث ناملموس، تضمین استمرار و توسعۀ دانش و مهارت حاملان و مجریان آنها و انتقال و آموزش آن به جوانترها و نسلهای بعدی است. به همین منظور نخستین اقدام مهم در این راستا، شناسایی و ایجاد فهرستهایی از مصادیق، عناصر، و افراد و گروههای مربوطه است. با این وصف، حاملان و مجریان میراث ناملموس – که منحصر به فرد یا کم نظیر اند – باید شناسایی شده و به رسمیت شناخته و تکریم شوند. همچنین کلیۀ اقدامات لازم در خصوص پاسداری از دانش و مهارت ایشان، شامل انتقال و آموزش به نسلهای بعدی، مستند نگاری، توسعه و ترویج انجام پذیرد. به همین منظور، بر اساس مادۀ ۷ آئیننامۀ اجرایی هیئت وزیران (مصوب ۱۳۸۷) سازوکار و فهرست ملّی «نادرهکاران؛ مفاخر حامل میراث ناملموس» ایران در سال ۱۳۹۵ ایجاد شد.
نادرهکاران؛ مفاخر حامل میراث ناملموس
نادرهکاران یا مفاخرِ حامل میراث فرهنگی ناملموس، افرادی هستند که در حد بسیار قابل توجه (ممتاز) و کم نظیری حامل دانش، تخصص، و مهارت مورد نیاز برای اجرا یا بازآفرینی عناصر گوناگون میراث ناملموس هستند و با از دست رفتن این افراد، بخش عمدهای از میراث فرهنگی ناملموس به فراموشی سپرده خواهد شد. مجریان و حاملان میراث فرهنگی ناملموس اغلب به طور سنتی و غیر آکادمیک در سطوح جوامع و گروههای محلی پرورش یافتهاند. به این ترتیب گنجینههای زندۀ بشری به افراد در قید حیات گفته میشود که در زمینۀ یک یا چند مورد از مصادیق میراث فرهنگی ناملموس، صاحبنظر و استاد منحصر به فرد هستند؛ به نحوی که فقدان آنها موجب فقر میراث فرهنگی گردد.[۳]
از سال ۱۳۹۵ تا کنون ۳۱ نفر از نادرهکاران به عنوان گنجینههای زندۀ بشری شناخته و نام آنها در فهرست ملّی «حاملان میراث فرهنگی ناملموس» ثبت شده است.[۴] این افراد در شاخههای گوناگون میراث فرهنگی ناملموس، صاحب دانش و مهارت منحصر به فرد یا کمنظیری هستند. مثلاً میتوان به نام نادرهکارانی چون آقایان حمزۀ ایلخانیزاده در زمینۀ چوگان، شیرمحمّد اسپندار در زمینۀ موسیقی بومی محلی بلوچستان، نجف دریابندری در زمینۀ میراث خوراک، درویش علی مداح وزوانی در زمینۀ نقالی و غلام آق در زمینۀ ساخت زیورآلات ترکمن اشاره کرد. افراد متعدد دیگری هستند که نامشان زینتبخش فهرست ملّی نادرهکاران و حاملان میراث فرهنگی ناملموس تواند بود.[۵]
در میان این افراد فقط یک بانو معرفی شده است؛ حال آن که با بررسی اجمالی فهرست ملّی میراث فرهنگی ناملموس، معلوم میشود که زنان، نقش مؤثر و ممتازی در پدید آوردن، استمرار، و انتقال میراث فرهنگی ناملموس دارند. به عبارتی میتوان گفت که میراث فرهنگی ناملموس، عرصۀ کلاهداری زنان است.
ایمن باجی؛ استاد سیاهدوزی
امهایمن دهقان معروف به ایمن باجی در ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ به عنوان اولین بانوی ایرانی در فهرست ملّی «نادرهکاران؛ حاملان میراث فرهنگی ناملموس» به عنوان گنجینۀ زندۀ بشری معرفی شد. او استاد زبردست حرفۀ سوزندوزی در روستای شاهکوه از توابع گرگان است. هنر سوزندوزی، آراستن رخت و لباس زنانه به نقوشی است[۶] که از تصاویر سنتی و بومی نشأت گرفته است. رنگ قالب این نوع سوزندوزی، سیاه است و به همین منظور در این منطقه به «سیاهدوزی» شهرت دارد. سیاهدوزی بر روی پارچۀ سفید با استفاده از نقوش بته جقه، گلهای ساده، خطوط شکسته و منحنی به صورت ذهنی دوخته میشود و طرح و نقش آن با سایر سوزندوزیهای موجود در گرگان متفاوت است. سوزندوزی یا سیاهدوزی از صنایع ظریف و شاخص منطقۀ گرگان است و در سطح ملّی کم نظیر مینماید.
ایمن باجی استاد سیاهدوزی است و تبحر و فعالیت او در این زمینه موجب شده این هنر سنتی، زنده بماند. وی در توسعه و ترویج سیاهدوزی و انتقال آن به نسل جوان نقش یگانهای ایفا کرده و مصداق بارزی از گنجینۀ زندۀ بشری به شمار میرود. ایمنباجی در سال ۱۳۲۸ش در روستای شاهکوه شهرستان گرگان به دنیا آمد. وی از ده سالگی هنر و مهارت سیاهدوزی و گلدوزی، بافت جاجیم، نساجی سنتی (بافت پارچههای پشمی یا پنبهایی)، جوراببافی، نخریسی را که در روستا متداول بوده است از مادرش بانو خندان و مادربزرگ خود آموخت. اکنون پس از گذار از ۷۰ سالگی، همچنان هنر ارزشمند سیاهدوزی را زنده نگه داشته است. ایمن باجی این هنر را به دخترش، عروسان خانواده، دختران روستا آموزش داده است. هنرآموزان او هم اینک در روستا به دوخت آن به روی رخت و لباس زنان شاهکوه مشغولاند.
ایمن باجی علاوه بر حفظ و استمرار سیاهدوزی، برای حفظ سنتها و آداب پوششِ سنتی منطقه، اقدام به پوشیدن لباس محلی شاهکوه در مراسمات و مجالس و مجامع عمومی کرد. این اقدام او در پاسداری و ترویج فرهنگ پوشش سنتی زنان شاهکوه مؤثر بود. ایمنباجی به عنوان استادکار ماهر و با تجربه در نمایشگاههای ملّی و بینالمللی متعددی شرکت کرده و تقدیرنامههای بسیاری از سازمانهای مختلف دریافت کرده است.[۷]
در حال حاضر ایمن باجی به سن ۶۹ سالگی رسیده و به دلیل کهولت سن چندان قادر به انجام فعالیتهای هنری همچون گذشته نیست، اما تعدادی از زنان روستا از جمله کبوتر کابوسی، فاطمه دهقان، کلثوم گرزین نزد ایشان هنر و مهارت سیاهدوزی شاهکوه را فرا گرفته و اکنون به صورت حرفهای در این کار مشغول هستند و چراغ این هنر اصیل و ارزشمند را روشن نگاه داشتهاند.
آموزش سیاهدوزی
در حال حاضر هشت کارگاه خانگی فعال سیاهدوزی شاهکوه در شهرستانهای گرگان، کردکوی، گنبدکاووس، و روستاهایی چون شاهکوه، محمدآباد به تولید لباس محلی، مانتو، شال، کوسن، رومیزی، پرده و مانند آن با تزیین سیاهدوزی اشتغال دارند. البته بیشتر این کارگاهها در روستای شاهکوه قرار دارند و حدود ۱۵ تن از هنرمندان این رشته که غالباً از زنان مردم شاهکوه هستند از اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان مجوز و کارت فعالیت کارگاهی دریافت کرده اند.
در کارگاههای خانگی، روش انتقال دانش و مهارت به نسلهای بعدی به صورت سینه به سینه صورت میگیرد. ایمنباجی به همین شیوه به فرزندان، همسر برادران و دختران روستا آموزش داده است، اما امروزه اساتیدی هستند که به شیوه رسمی دورههای آموزشی در سه سطح مقدماتی، پیشرفته و تکمیلی را در مراکز آموزش صنایع دستی شهرستانهایی چون گرگان و گنبد، و روستاهایی چون محمدآباد تعلیم میدهند. از سال ۸۴ الی ۹۳ در یکی از رشتههای سیاهدوزی و رودوزی سنتی قریب به ۶۰۰ نفر آموزش دیدهاند. شایان ذکر است که استاندارد آموزشی رشتۀ سیاهدوزی تدوین و مصوب شده و پروندۀ آن برای استاندارد ملّی نیز آماده و در انتظار جلسه دفاع است.
چند پیشنهاد
در جوامع امروزی، آهنگ پر شتاب تحولات صنعتی و اقتصادی و گسترش ارتباطات موجب دگرگونی میراث فرهنگی ناملموس و صنایع دستی شده است. شرایط موجود سبب کم اثر شدن نقش و کارایی مصنوعات سنتی و به تعطیل کشاندن پیشهها و صنایع وابسته به آنها شده و رشتههای سنتی از قبیل رودوزیهای سنتی و سیاهدوزی در رقابت با تولیدات ماشینی همین رشته از لحاظ تنوع نقوش، قیمت و سرعت دسترسی به کالای مورد نظر در اغلب موارد با چالش مواجه شدهاند؛ به طوری که در بین مردم روستا نیز از طرفداران و متقاضیان این مصنوعات کاسته شده و در عوض شهرنشینان و گردشگران خارجی بدانها علاقمند شده اند.
از عوامل مهمی که موجب کساد و کمفروغی این گونه هنرها شده، از دست رفتن نادرهکاران (هنرمندان منحصر به فرد) رشتۀ مورد نظر است. زیرا نسلهای جوان به سراغ حرفههایی که زحمت بسیار و بازاری کم رونق داشته باشد، نخواهند رفت مگر این که علاقه کارسازی کند.
برای پاسداری و استمرار حیات مهارتها و هنرهای سنتی مانند سیاهدوزی، موارد زیر پیشنهاد میشود:
- از مهمترین موارد برای حمایت از هنرمندان و صنعتگران عرصههای صنایع دستی، بیمه کردن ایشان است تا از اطمینان خاطری از آیندۀ حرفه ای خود داشته باشند و علاوه بر آن، نسل جوان نیز ترغیب به این حرفه و مهارت گردد.
- تجهیز کارگاههای تازه تأسیس و در اختیار گذاردن ابزار و امکانات مورد نیاز هنرمندان جوان.
- تامین مواد اولیه، امکانات، تجهیزات و لوازم مورد نیاز برای کارگاه های فعال.
- طراحی سامانه ایی به جهت شناسنامه دار کردن مفاخر و هنرمندان فعال عرصههای میراث ناملموس.
- تهیه و تدوین کتابهایی با عناوین راهنمای میراث فرهنگی ناملموس استان با همکاری بخشداری ها و دهیاری های هر شهرستان در راستای گردآوری اسامی هنرمندان و کارگاه های فعال این عرصه، مراکز آموزشی خصوصی و غیرخصوصی مرتبط و …[۸]
- برپایی مراکز آموزشی به جهت برگزاری دورههایی در سطوح مختلف مقدماتی، پیشرفته و تکمیلی در راستای موضوعات مرتبط و متناسب با ظرفیت جامعه محلی در شهر ها و روستاها با همکاری بخشداری ها و دهیاری ها.
- جمع آوری مستندات صوتی، تصویری و … از حاملان میراث ناملموس و رشته های مربوطه با همکاری سازمان های مردم نهاد.
- برگزاری مراسماتی به مناسبتهایی چون روز جهانی صنایع دستی، سالروز ثبت ملّی سیاهدوزی شاهکوه و … جهت تقدیر از مفاخر این حوزه با اعطای لوح، نشان، هدایا و …
- تدوین پروندۀ حاملان میراث ناملموس با همکاری نهادهای مردمی.
[۱] https://ich.unesco.org/en/convention
[۲] https://ich.unesco.org/en/convention
[۳] آیین نامۀ اجرایی قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حراست از میراث فرهنگی ناملموس ـ مصوب۲۰۰۳ یونسکو ـ
[۴] متأسفانه استاد محمد نبیپور – که به عنوان نخستین نادرهکار و حامل میراث فرهنگی ناملموس معرفی شد – در سالهای اخیر درگذشت. وی استاد مسلم حفر، لایروبی، و مدیریت سنتی قنات بود و به بسیاری از رموز قنات قصبۀ گناباد آگاه بود. با همت کارکنان میراث فرهنگی گناباد، بخشی از معارف ایشان راجع به قنات و محیط طبیعی آن، ثبت و ضبط شد.
استاد بزرگ لشگری، ردیفدان، آهنگساز و نوازندۀ برجستۀ ویولن ایرانی یکی دیگر از حاملان میراث فرهنگی ناملموس در فروردین ۱۳۹۷ دار فانی را وداع گفت.
[۵] فهرست ملّی «نادرهکاران؛ حاملان میراث فرهنگی ناملموس» به منظور شناساییِ نوادر و استادان زبده و منحصر به فرد در مصادیق و مظاهر میراث فرهنگی ناملموس ایجاد شده تا پس از شناسایی این گنجینههای زندۀ بشری، تمهیدات و حمایتهای لازم برای ادامۀ فعالیت آنها و انتقال دانش و مهارتشان به نسل آینده فراهم گردد.
[۶] لباس آنان متشکل است از: روسری، پیراهن، دامن کوتاه پرچین (چرخ شلوار)، شلوار سیاه (تنبان)، جلیقه، کلاه، کت پشمی.
[۷] از جمله میتوان به جشنوارۀ بینالمللی اقوام ایرانزمین در استان گلستان در سالهای ۱۳۹۲ الی۹۶، جشنوارههای روز روستا، نمایشگاههای برپا شده توسط سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری گرگان و اشاره کرد.
[۸] به طور نمونه میتوان به کتاب میراث ناملموس استان بوشهر، نگارش سودابه معموری اشاره کرد.