انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اگزیستانسیال و کروناویروس

نجات دهنده در گور خفته است/ فروغ فرخ‌زاد

خبرهای که از طریق انواع رسانه ها از تلویزیون گرفته تا فضای مجازی مثل اینستاگرام، درباره کرونا ویروس خبرهای ناراحت کننده، دردناک و حتی هر روز دهشتناک تر است. دچار یک اپیدمی جهانی شده ایم. البته از قدیم الایام در ادیان، در اندیشه فیلسوفان ، در علوم اجتماعی، در اندیشه اندیشمندان ، در علم روانکاوی گفته اند که « انسان ها خود را در شرایط سخت» نشان می دهند. این جمله امروز خود را عجیب در این فضا نشان می دهد. ما که سالهاست مدعیان تمدن چندین هزار ساله هستیم، و داعیه حکومت بر جهان در تاریخ باستان بر دوش خود می کشانیم، و خود را در عصر کنونی خود را در میدان‌های اجتماعی متمدن جلوه می دهیم، و در فضای مجازی هر روز هزاران جمله فلسفی، روانشناسی و جامعه شناسی را برای یکدیگر به اشتراک می گذاریم، امروز روز آن رسیده است که خود را واقعا در میدان های اجتماعی و جامعه، فرهیخته گی و تمدن خود را به منصه ظهور برسانیم و به جهانیان نشان بدهیم که آری ما مدعیان حقیقی تمدن هستیم. گویی که دوباره طاعون برگشته است. طاعون هم یک بیماری بود که جهان را فرا گرفت و هزاران هزار انسان را قربانی خود کرد. اخلاق در جامعه ما در حال زوال و فروپاشی است. اخلاق واژه مناقشه برانگیز بین اندیشمندان، فلاسفه و جامعه شناسان بوده و هست و از او نمی توان یک تعریف مشخص بدست آورد. ولی می توان این اجماع کلی را پذیرفت که عبارت است از : عرف ها و عادت ها که ریشه در تمدن بشری دارد. شاید بتوان یک اصول کلی همچون صفات عدالت خواهی، حقیقت طلبی، احساس مسئولیت ، دوری از هر نوع تعصب و صداقت را شایسته تعریف یک انسان اخلاق مدار دانست. به راستی اخلاق در این روزهای ویروسی چه حکمی می کند؟

ما در این مطلب کوتاه به این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه مکتب فلسفی اگزیستانسیالیست با کرونا ویروس و اخلاق در هم آمیخته اند و این روزها در ارتباط تنگاتنگی قرار گرفته اند.

اگزیستانسیال چهار معیار و فاکتور اصلی دارد که عبارتند از : «مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی». که ما با دو فاکتور اصلی آن یعنی «مرگ و آزادی» سرکار خواهیم داشت که البته خود بحث اخلاق با مبحث آزادی گره خورده است. در اینجا منظور از آزادی یعنی اینکه انسان مختار هست هر عملی را انجام بدهد ولی در قبال هر عمل و رفتار خود باید دو رکن اصلی آزادی یعنی «مسئولیت و خواستن» به دوش بکشاند و آن را باید پذیرا باشد. همانطور که می دانیم یکی از عواملی که انسان را برای ادامه بقا و دلبستگی به زندگی همیشه امیدوار می کند، آرزوهاست. آرزوها هستند که به فرداها معنا می دهند. در این روزهای ویروسی که تقریبا همه گیر شده و گریبان گیرمان شده است، ما می توانیم به زندگی کردن امیدوار باشیم، اما چگونه؟ به دو موضوع اساسی مرگ و زندگی اشاره بکنیم که عبارتند از:

۱_ « زندگی و مرگ به یکدیگر وابسته اند؛ همزمان وجود دارند، نه اینکه یکی پس از دیگری بیاید؛ مرگ مدام زیر پوسته ی زندگی در جنبش است و بر تجربه و رفتار آدمی تاثیر فراوان دارد.

۲_ مرگ سرچشمه اصلی و آغازین اضطراب است و در نتیجه منشأ اصلی ناهنجاری روانی نیز هست.» ص۵۶/روان درمانی اگزیستانسیال» مساله اول این است که در این روزهای ویروسی، به جای اینکه بدنبال خبرهای دردناک و تلخ که به بیماری کرونا ابتلا یافته اند و منجر به مرگ و میر اطرافیان و هموطنان مان باشیم، بهتر است به خود مرگ بیاندیشم، که با اندیشیدن به مرگ به تعبیر هایدگر « در مرتبه اندیشیدن به هستی» قرار گرفته ایم. در این مرتبه انسان مسئول در برابر خویش هست. اگر مرگ به خاطر ویروس کرونا به سراغ ما بیاید، سوالاتی در ذهن ما شکل می گیرد مثل : من اگر بمیرم، خانواده و عزیزترین افراد که در کنار من هستند، چگونه بدون من به زندگی ادامه خواهند داد؟اهداف و آرزوهای من چه می شوند؟زندگی پس از مرگ چگونه خواهد بود؟ وخیلی سوالات دیگر که در ذهن ما نقش می بندد.

ما نظافت عمومی در خیابان ها، پارک ها و محافل عمومی دیگر رعایت نکنیم، اگر نظافت و بهداشت شخصی را با توجه به هشدارهای که از سوی وزارت مرتبطه برای ما می‌آید، اعتنای نکنیم، پس باید آماده این باشیم که با آرزوها و اهداف زندگی خودمان نرسیم. طبق آماری که امروز داده شده ایران به خاطر شیوع کرونا با بحران شدید مواجه ‌شده است و این آمار روز به روز زیادتر می شود.آزادی، همانطور که اشاره کردیم از مسولیت و خواستن ‌شکل گرفته است. مسئولیت نسبت به هم داشته باشیم تا جامعه ما رونق پیدا بکند. وقتی احساس مسئولیت بکنیم، از این بیماری در امان خواهیم بود. ما باید خودمان بخواهیم که از این مرحله سخت عبور بکنیم و به خود را ثابت بکنیم که این رکن اخلاقی برای ما در اولویت است. مسولیت واژه ی گمشده ای است در این روزها. اگر همه ما در خانه بمانیم و از عید امسال چشم پوشی بکنیم و به دید و بازدید یکدیگر نرویم، و فقط کناره خانواده خود در خانه باشیم هر چه زودتر از این اپیدمی رها می شویم. به تعبیر فروید دو عامل اساسی هست که باعث اضطراب می شود: جدای از مادر و اختگی. اگر این دو عامل را بخواهیم به این روزها نسبت بدهیم، با بی احتیاطی به این شیوع پیش آمده باید منتظر جدایی از مادر خود باشیم یا مرگ خودمان را رقم می زنیم یا مرگ مادران خود را و اختگی که به تعبیر فروید همان مرگ انسان تلقی می شود، آماده نسل کشی در وجودمان بشود.

فراموش نکنید که نگرانی و ترس زیاد باعث می شود که سیستم دفاعی بدن مان کم کم ضعیف بشود. شما را ارجاع می دهم به کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال، در آنجا دیوید_یالوم نویسنده کتاب با خیلی از بیماران سرطانی سر و کار داشت و با راهکار های خود باعث می شود خیلی از این بیماران امیدشان به زندگی بیشتر بیشتر بشود. به هم امید بدهیم و مراقب هم باشیم. الان وقت گرو کشی نسبت به دولتمردان نیست. مسولیت سنگینی به دوش همگان هست و بیاید این احساس را در جامعه بیشتر بیشتر بکنیم، تا بهاری زیباتر را پیش رو داشته باشیم.

۱ یالوم دیوید، روان‌درمانی اگزیستانسیال، ترجمه ی سپیده حبیب. تهران: نشر نی.