کارولین برتل
برگردان سعیده سعیدی
نوشتههای مرتبط
از منظر انسان شناسان زیستی، قدمت مهاجرت جمعیت های انسانی به ظهور و پیدایش انسان های اولیه میرسد. باستان شناسان انسان شناس به مهاجرت و تغییر مکان شکارچیان و جمع آورنده های محصولات و همین طور مردمی که تمدن های باستانی دنیای قدیم و جدید را بنا نهاده اند اشاره می کنند. انسان شناسان تاریخی که روی اطلاعات آرشیو شده کار می کنند نشان داده اند که رفت و آمد افراد از جوامع محلی خود در اروپا، آمریکای لاتین، چین و ژاپن برای قرن ها ادامه داشته است. همچنین فرضیاتی درباره جمعیت های انسانی مهاجر در رویکرد نظری اشاعه گرایی در انسان شناسی فرهنگی قرن بیستم در اروپا و آمریکا وجود داشته است. به هر روی، در بیشتر تحقیقاتی که انسان شناسان فرهنگی و اجتماعی در نیمه اول قرن بیستم انجام داده اند توجه کمی به امر مهاجرت شده است زیرا بسیاری از مردم نگاران با تعریفی محدود از فرهنگ و پارادایم نظری ساختاری- عملیاتی کار می کردند.
با شروع تحقیقات میدانی انسان شناسان به خصوص آنهایی که تحقیقات میدانی را در آفریقا در اواخر دهه ۱۹۴۰ و دهه ۱۹۵۰ انجام دادند این امر شروع به تغییر کرد و در این زمان انسان شناسان به مطالعه افرادی که از روستاها به شهرها می آمدند روی آوردند و درصدد آن شدند که از روی این امر روند تبدیل انسان قبیله نشین به انسان شهرنشین را مطالعه نمایند. در این زمان بود که حوزه انسان شناسی شهری بوجود آمد و هم چنین مطالعات مهاجرت در حوزه انسان شناسی فرهنگی و اجتماعی شکل گرفت. بسیاری از این انسان شناسان شهری با موسسه دانشگاهی رودز لیوینگتن آفریقا یا دانشگاه منچستر در انگلیس مرتبط بودند. آنها یک روش مطالعه موردی گسترده و تحلیل های موقعیتی بوجود آوردند تا تعاملات بین قومیت های مختلف در شهرها را بررسی نمایند. این گروه از انسان شناسان همچنین مفهومی به نام شبکه های اجتماعی را ایجاد نمودند تا به عنوان یک روش جایگزین درباره اشکال مختلف سازمان اجتماعی لحاظ گردد.
ادامه مطلب در؛
انسان شناسی مهاجرت— (۷)