انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اماکن متبرک در شهر سکولار

اماکن متبرک در شهر سکولار

حمیدرضا آذری نیا

 

شهر مدرن در فرایند فرهنگ جهانی به یک شهر سکولار تبدیل می شود. با مدرن شدن فضاهای شهری نمادهای دینی به تدریج یا محو می شوند یا در پس بناهای تجاری و معماری های مدرن پنهان می شوند. شتاب و سرعت کارها در شهر، فاصله ها و زمان تردد فرصت حضور در آیین ها را از شهروندان کمتر می کند و حاشیه راندن امر مقدس در عرصه آیینی شهر اتفاق می افتد و فرایند مدرنیته در پر کردن فضای شهر با نمادها و رویه های مدرن غیرقابل طرد می شود. در این نوشته ابتدا با توجه به مفهوم ”لامکان“فرایند مدرن شدن و فضای مقدس بررسی می شود. دوم با نگاهی به اجرای آیینها در شهر بعنوان حضور امر مقدس در فضای عمومی شهر، به این مساله توجه می شود که چه چیزی در حال از دست رفتن توسط مدرنیته است. نکته سوم اینکه تشکیل موزه ها بعنوان مراکز حفظ و حضور آیین ها می تواند به بازیابی امر مقدسی که به حاشیه رانده شده کمک کند؟ و در نهایت لازم است به این نکته توجه کنیم علی رغم تغییراتی که در مورد امر مقدس در شهر صورت گرفته ضروری می نماید که ارزشها و امور مقدس به خوبی تعریف شده و در فرهنگ جدید به رسمیت شناخته شوند تا امکان حفظ آنها فراهم گردد. در این نوشته سعی می شود به این سوال پاسخ داده شود که حضور امر مقدس در شهر تا چه حد امکان پذیر است و تقدس زدایی از فضای شهری بطور کامل آیا روی خواهد داد؟

شهر کانون تغییرات است. مردم، اقتصاد و حرفه ها در شهر تغییر می کنند. خود شهر نیز تغییر می کند. فضاهای عمومی شهر نیز تغییر می کنند. در فرهنگ سنتی مرکزیت شهر با مسجد جامع بود. نقطه ای که مختصات سایر نقاط شهر نسبت به آن معنی می شد، بازار، مدرسه، حمام و سایر امکانات شهر. صدای اذان و آیین های دینی در شهر معنابخش به شهر و ساکنان آن بود. با تغییر شهر معنی افراد و اماکن با کارکردها جایگزین شد. شخص طبیب دیگر مهم نبود بلکه کادر درمان اهمیت پیدا کرد و شخص پزشک در فرایند مدرن شدن محو گردید و کارکرد پزشکی جایگزین شخص پزشک شد. فضا های شهری هم در فرایند مدرن شدن متحول گردید و فضا های جدیدی که فاقد معنای شخصی است ایجاد گردید، معنای این فضاها صرفا کارکردی است. این مکان هویتی از خود ندارند و ”لامکان“ نامیده می شوند.

مکان و لامکان در فضای مدرن
مارک اوژه در کتاب ”لامکان “ مطالعات شهری خود ازمنظر تقسیم بندی مکان و لامکان پیگیری می کند. مکان یعنی فضایی که دارای تاریخ جمعی و پیوندهای اجتماعی است و افراد بدان تعلق می یابند و از آن دفاع می کنند. بنابر این ”مکان“ جهانی نمادین است، جایی که در ان هرچیزی یک نشانه است. مکان ها جهان هایی از معانی هستند که اشخاص و گروه ها در آن مکان ها عباراتی توصیفی با استفاده از شاخصها و معانی و نحوه تفسیر موجود در آن مکان هستند. هویت مکان عاملی حیاتی در ایجاد یکپارچگی و هویت یک گروه است. از طریق سامان دادن مکان و بنای یک مکان هویت نیز متعاقبا ساخته می شود. مکان سه ویژگی دارد هویت، تاریخ و ارتباط. زادگاه فرد بعنوان مثال هویت فرد است، به مخاطب این آگاهی را می دهد که با چه فردی روبرو است. زادگاه یعنی زندگی در مکانی که پیشینیان آنرا ساخته اند. روستایا شهری که مسیرها و راه ها در تقاطع ها به هم می رسند جایی که فروشگاه و مکان تعاملهای اجتماعی و مذهبی و اقتصادی شکل می گیرد، یک ”مکان“ است. ساکنین روستا یا شهر در مرکز شهر یا روستا، مسجد را بنا می کنند و با این بنا تلاش دارند تا فرهنگ خود را تداوم دهند و خود را بخشی از چیزی بزرگتر تصور نمایند. نماد و یادمان شهر در مرکز مکان این احساس را به ساکنین می دهد که او پیش از این بوده است و بعد از این هم باقی خواهد ماند. در این مکان افراد خود را متعلق به آن می یابند و بدان افتخار می کنند. گاهی ساکنین یک شهر با صفتی خاص نامیده می شوند بدین گونه پیش قضاوتی در مورد آن شهر ابراز می شود، ولیکن با مدرن شدن و افزایش جابجایی ها و مهاجرت ها این پیش قضاوت ها و هویت افراد با زادگاهشان کاهش یافته است و تعلق افراد هم بدین جهت به زادگاه کاسته شده است.
مفهوم لامکان (non-lieu) مارک اوژه به فضاهای مدرن اشاره دارد که موقتی و گذرا است و نمی تواند هویت ایجاد کند درست برخلاف ”مکان“. لامکان معمولا فضایی ابزاری است که فرد برای کار و هدف خاصی وارد آنجا می شود. مثل نیاز به حمل و نقل، خرید و غیره. در حالیکه فضای مکانی ارتباط ارگانیک دارد و ایجاد همبستگی می کند. در لامکان فرد یکی از افراد است ولی در مکان با تمام هویت شخصی اش حضور دارد. فرد با حضور در مکان بدنبال هویت و گذشته خویش است. در دنیای مدرن مکانهای یادمانی به آثار گردشگری تبدیل می شوند و حضور در آنها جنبه تفریحی و تجاری دارد. غلبه لامکان در شهر مدرن در واقع ظهور سکولاریسم و لیبرالیسم در شهر است که موجب خنثی شدن و بی طرف شدن فضاهای شهری است. فضاهایی بدون نماد، بدون معنا بخشی و بدون هویت گروهی که عده ای را خودی و عده ای را ”دیگری“ دسته بندی کند. بنابراین امر مقدس از لامکان محو می شود‏، این محو شدن یک حذف ذاتی بدلیل تعارض جوهری است یعنی با ورود امر مقدس در فضای لامکان دیگر فضا لامکان نبوده و هویت بخش می شود.
آیین های دینی و انسجام اجتماعی
یکی از فضای مقدس در شهر، فضاهای غیر دایم یا آیینی در شهر هستند. دستاورد اجتماعی آیین ها برای جامعه چیست؟ آیین ها در گذشته به سمت مرکز و مبدا شهر که مسجد بود حرکت می کرد و صدای اذان یا مناجات خوانی از مرکز شهر بود. این مرکز مبدا و محور شهر محسوب می شد. آیینها دینی شامل نمازهای جماعت، دسته های عزاداری و تعزیه فضای شهری را تحت تاثیر خود قرار می دهند و مردم را در حین اجرای آیینهای مقدس از دنیای غفلت زای نامقدس جدا می کنند. نوای دینی که در کوچه و بازار و محله می پیچد منظر شهر را با ضربان آیین مقدس همساز می کند.
همسازی فضای شهر با آیین دینی، ممکن است به معنی انسجام و یکپارچگی باشد که افراد همگی یک گونه می اندیشند یا بدین معنا باشد که یک مصالحه اجتماعی با تفاوت دیدگاه شکل گرفته است. در یک مقیاس کلان افراد یکسان می اندیشند ولی از جهات گوناگون و در موارد متعدد نظرات متفاوت دارند. این انسجام موردی و جزئی است یعنی افراد اختلاف نظرات خود را در مواردی دارند ولی اتفاق نظر بین اکثریت برای پیشبرد جامعه کافی است حتی اگر بخشی از جامعه احساس کند نقطه نظر آنها لحاظ نشده است. بدین ترتیب با همه تفاوتها یک پیوند عمیق تر و اساسی تر بین مردم شهر یا محله وجود دارد.
آیین ذاتا دارای ماهیتی ارتباطی است و ابراز و برون داد عقاید است، یعنی، یک عمل بخاطر نیتی که در پس عمل نهفته است ممکن است آیین باشد و یا یک رسم و سنت. این نیت یک قصد و انگیزه فردی نیست بلکه مبتنی بر قصد جمعی است و مستقل از تفکر و احساسات و نیت فردی است، یعنی، نیت عمل ورای فرد است. آیینها افراد را از فردیت خود رها می کنند. بدین جهت یک مراسم آیینی از یک مراسم شخصی متمایز می شود. یک مراسم آیینی توسط جامعه با ریشه در باورها شکل گرفته ولی یک مراسم شخصی مبتنی بر تصمیم فردی و احساس فردی است. یعنی برگزاری آیین فقط انتشار یک پیام نیست بلکه مرتبط شدن افراد مختلف با معانی متفاوت و تفاسیر متفاوت و انگیزه های متفاوت در آیین است، یکی تفسیری کلامی و پیچیده دارد یکی اخلاقی و رفتاری و دیگری تفسیری ساده ولی همگی در آیین مشارکت دارند. آیین ذاتی چند تفسیری و گستره معنایی دارد . آیین، تفاوتها و تنش ها را با پایبندی به نمادهای مذهبی همسو می کنند بدین ترتیب انسجام جامعه را افزایش می دهند.
احیای امر مقدس در شهر مدرن
با مدرن شدن شهرها و غلبه فرهنگ جهانی این احتمال داده می شود که آیینهای فراگیر دینی کاسته و محو شود و این منجر به از دست رفتن نمادهای انسجام بخش و یکپارچه ساز گردد. در این صورت باید به فکر جایگزینهای کارکردی آیین های دینی بود . موزه ها در دنیای معاصر چنین نقشی دارند . سکوت موزه ها، تکریم اشیای موزه و معماری داخل موزه های مدرن تداعی حرمهای افراد مقدس را می کند . فروش اشیای یادگاری در موزه ها مشابه فورش تبرکات قدیسان است. این همانندی ایده ای است تا کارکرد اجتماعی آیین ها در موزه ها حفظ شود و افراد در جامعه سکولار بتوانند تجربه آیین دینی را حتی بصورت رقیق تر در موزه ها داشته باشند. این نقش موزها کارکردی ایدولوژیک است که از آن نباید غفلت کرد .
از سوی دیگر جهان بینی افراد و باورهای آنها با ارزشترین چیزی است که هر فرد دارد. بدین جهت مایل است به نوعی آنرا بصورت نمادین و مادی عرضه کند. همچنین این عرضه در سطح اجتماعی روی می دهد در فضا های عمومی فضا هایی که لامکان هستند. ورود نمادها و آیین ها به سطح عمومی موجب به رسمیت شناخته شدن آنها در جامعه سکولار می شود. درنتیجه حقوق و هویت گروه های دینی درک شده و زمینه رعایت آنها فراهم می گردد .
منابع
• Augé, M, Non-places. An Introduction to Supermodernity. London: Verso, 2008
• Humphrey, C. and Laidlaw, J., The Archetypal Actions of Ritual, Oxford: Clarendon, 1994
• Van Herck, Walter, Sacred Horror Vacui. A Philosophical Reflection, in Gomez, L., Herck, W. v. The sacred in the city. Bloomsbury Academic. 2012
• Duncan, C., Civilizing Rituals: Inside Public Art Museums. London: Routledge, 1995
• Macdonald, S., ‘Enchantment and Its Dilemmas: The Museum as a Ritual Site’, in Bouquet, M. and Porto, N. (eds), Science, Magic and Religion. The Ritual Processes of Museum Magic. New York: Berghahn, pp. 209–۲۲۷
• Wood, Chris, Temple of the Muses: Beyond the Secular Museum,
• https://www.researchgate.net/publication/312606776, 2017
• Honneth, A., The Struggle for Recognition: The Moral Grammar of Social Conflicts. Cambridge: Polity Press. 1996

فایل ورد برای مطالعه متن کامل مقاله به همراه پانویس ها: zarnia