انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره فضای سوم (۳)

فضای سوم و هومی بهابا (هومی بابا)

فضای سوم، یکی از مفاهیم پایه­ای و شاخصی است که هومی بهابا، استاد مرکز علوم انسانی دانشگاه هاروارد در طرح اندیشه هایش از منظر فرهنگی به آن می­پردازد. از نظر وی، فضای سوم فضای تمایلات بین فرهنگ­های به هم­خورنده، فضای آستانه ­ای که موجب رشد چیزی دیگر، چیزی جدید و غیر قابل شناخت، منطقه­ ای جدید از مذاکره و معنا و بازنمود است. در این فضای “درمیانی” هویت­ های فرهنگی جدیدی پی­ریزی و دوباره­سازی می­شوند .(Rutherford, 1990) کتاب اصلی هومی بهابا با عنوان “موقعیت فرهنگ[۱]” به عنوان یکی از کلیدی‏ ترین متون پسااستعماری شناخته شده و حاوی مهمترین نظریات اوست. بهابا در این کتاب علاوه بر نقد مطالعات قبلی، به موضوعاتی از قبیل هویت، فرهنگ تقلید، دورگه‏بودن[۲]، موقعیت درمیانی و … می‏پردازد که بسیاری از موضوعات مطالعات فرهنگی را از نو تعریف می‌کند. بهابا کسی است که تئوری تفاوت فرهنگی وی ما را با مفاهیمی چون دورگه­بودن و فضای سوم همراه می­کند. دورگه­گی در اندیشه پسااستعماری واژه­ای است که برای نامیدن افرادی به کار می­برند که محصول ازدواج فرد رنگین پوست و سفید پوست[۳] هستند (Bhabha,1994). فضای دورگه، فضایی دوگانه[۴] (دمدمی) و  آستانه­ای[۵] است و افرادی که در آن مشارکت دارند، دورگه(دو وجهی) نامیده می­شوند. دورگه بودن به عنوان یک مفهوم، ریشه در علم زیست شناسی دارد برای شرح فرزند حاصله از ارتباط دو گونه­ی مختلف که ساده ترین مثال آن، “قاطر” است و این موجود (قاطر) امکان تکثیر خود (زاد و ولد) را ندارد لذا موجودی است در انتهای این مسیر(McLaughlin, 2013: 30). به تعبیری،  دورگه بودن در لحظه­ای به وجود می­آید که در آن گفتمان سلطه استعمارگر، نوای تک صدایی خود را از دست می­دهد و خود را به روی ردپای زبان­های دیگران گشوده می­بیند، منتقد را برای ردیابی حرکات پیچیده و خلع سلاح مغایرت­ها در متن استعماری قادر می­سازد (Bellocchi, 2009: 72).

در اینجا است که بحث فضای سوم مطرح می­شود. فضایی که ذاتا نسبت به مواضع ذات گرایانه[۶] ی هویت و مفهوم فرهنگ اصیل یا اصالت فرهنگی منتقد است(Meredith, 1998: 2-3). در این تعبیر، نقطه ­ی روی هم افتادن دو پارادایم یا نحوه ­ی دیدن جهان، از منظر هومی بهابا و دیگران، فضای سوم نام گرفته است. تئوری فضای سوم هومی بهابا، صراحتا فضای آستانه­ ای بین فرهنگ ­ها را شرح می­دهد (Ibid: 91). این مهم به توسعه ی شخصیت­های چندفرهنگی نیز می­انجامد و بر ­مرز بین فضاها و همپوشانی آن­ها و شکل­ گیری فضاهای مرزی یا حاشیه ­ای تاکید می­کند. در این فضا است که نوع خاصی از ارتباط شکل می­گیرد.

شاید اینطور به نظر بیاید که همواره تمام اشکال فرهنگ در یک فرآیند اختلاط قرار دارند. اما برای بهابا اهمیت اختلاط عدم توانایی در ردیابی دو لحظه اصلی  نیست که از آن حالت “سومین” به وجود می­آید  بلکه عقیده دارد که اختلاط ” سومین فضا” است که باعث می شود سایر موقعیت ها پدیدار گردند. فضای سوم، تاریخ تشکیل دهنده ­اش را تغییر داده و ساختارهای جدیدی از قدرت و ابتکارات سیاسی جدید را که به صورت ناکافی از طریق خرد دریافت شده ادراک می شوند، آغاز می نماید. روند اختلاط فرهنگی به چیزی متفاوت، تازه و غیرقابل تشخیص، حوزه جدیدی از انتقال معنا و بازنمایی[۷] منجر می­شود (Soja, 1996: 140). در اصطلاحات بهابا، گذر از طریق فضای سوم، تضمین می­کند که قدرت گفتمان غالب در چالش است، زیرا معانی به روی تفسیر باز هستند. بنابراین، فرهنگ و گفتمان­های فرهنگی می توانند دوباره بازنویسی شوند و خوانش جدیدی در قرائت­هایی که ممکن است ارتباطات متفاوتی را نسبت به دیدگاه غالب بازنمایی کنند، ارائه کنند (Bellocchi, 2009: 73) از نظر بهابا، فضای سوم فضایی است که در آن نظام معنا و ارجاع به فرآیندی دوسویه بدل می­شود و آینه بازنمایی را که در آن دانش فرهنگی طبق عرف رایج به صورت اصلی منسجم، باز و بسیط ترسیم می­شود می­شکند. اینچنین است که فضای سوم درک سنتی ما را از هویت تاریخی فرهنگ به مثابه نیرویی همگن ­ساز و اتحاد آفرین که از سنت ملی نشئت می­گیرد، به چالش می­کشاند.

 

منابع:

  • Bellocchi, Alberto (2009), Learning in the Third Space: A Sociocultural Perspective on Learning With Analogies, Ph.D. thesis, Faculty of Education, Queensland University of Technology, Australia
  • Bhabha, H. (1994). The Location of Culture. Routledge.
  • McLaughlin, Marianne (2012), Crossing Cultural Borders – A Journey Towards Understanding and Celebration in Aboriginal Australian and Non-Aboriginal Australian Contexts, Ph.D. Thesis, Science and Mathematics Education Centre, Curtin University, Australia
  • Meredith, Paul (1998), Hybridity in the Third Space: Rethinking Bi-cultural Politics in Aotearoa/New Zealand, Te Oru Rangahau Maori Research and Development Conference, Massey University
  • Rutherford, Jonathan (1990), The Third Space. Interview with Homi Bhabha. In: Ders. (Hg): Identity: Community, Culture, Difference. London: Lawrence and Wishart.
  • Soja, Edward, (1996). Thirdspace: Journeys to Los Angeles and Other Real-and-Imagined Places, Cambridge: Blackwell.

[۱] Location of Culture

[۲] Hibridity

[۳] Miscegenation

[۴] Ambivalent

[۵] Liminal

[۶] Essentialist

[۷] Representation