انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کوهنوردی زنان، تمرینِ خواستن، توانستن

کوهنوردی، فارغ شدن از غوغای جهان نیست بلکه خود جهانی است پرغوغا. کوهنوردی، زمانی که جمعی است مانند بسیاری از ورزش‌ها، حس تعلق به گروه را تشدید می‌کند. همکاری جمعی، تعامل اجتماعی و رفتن به سوی هدفی مشترک با کوششی فردی و گروهی جنبه‌های اجتماعی کوهنوردی است. گام به گام پیش رفتن و نزدیک شدن به قله‌ای که از دور نمایان است برای کوهنوردان لذت‌بخش و مایه افتخار است. ممارستی برای تحقق شعار «خواستن توانستن است». شاید در نگاه نخست کوهنورد خودش را گم می‌کند و از شهر فاصله می‌گیرد ولی او در جستجوی چیزی برای یافتن است. پایان کوهنوردی نه گم شدن، که یافتن است. کوهنوردی هم جهان اجتماعی دارد و هم جهان فردی. در این نوشتار کوتاه، کانون توجه زنان کوهنورد هستند. پدیده‌ای که در سال‌های اخیر در جامعه ایرانی در حال افزایش است. این روز‌ها کم نیستند زنانی که برای آنان کوهنوردی در ابتدا عملی فراغتی و از روی تفنن محسوب می‌شد ولی به تدریج تبدیل به فعالیتی حرفه‌ای گشته است. منظور، زنانی هستند که به شکلی حرفه‌ای کوه‌ها و قله‌های شناخته‌شده را یکی پس از دیگری فتح می‌کنند. نگارنده این سطور معتقد است که زنان کوهنورد موضوعی بسیار قابل توجه برای پژوهشگران علوم اجتماعی و به ویژه علاقه‌مندان به مطالعات زنان هستند. مطالعه زنان کوهنورد، یکی از عرصه‌هایی است که می‌تواند بیانگر تغییرات اجتماعی جامعه ایرانی به ویژه در حوزه زنان باشد.

کوهنوردی زنان شاید در نگاه نخست جنبه‌ای کاملا شخصی و روان‌شناختی داشته باشد ولی جنبه‌های اجتماعی آن نباید از چشم‌ها دور بماند. به عبارت بهتر، استقبال زنان ایرانی از کوهنوردی، یک تصادف یا رویداد منفرد نیست. این استقبال بازتاب‌دهنده جریان اجتماعی وسیع‌تری است. زنان ایرانی کوهنوردی را نوعی قدرت‌آزمایی می‌دانند. پس زدن هنجار‌های اجتماعی جاافتاده یکی از انگیزه‌های نهفته در پسِ چنین استقبالی است. کوهنوردی زنان هم «چرخش به سمت خود» و هم «چرخش به سمت جامعه» با هدف کاهش نابرابری‌های جنسیتی است. برای زنان، در این عرصه هم «خود» و قدرت اراده به آزمون نهاده می‌شود و هم توانایی همراهی و تعامل با جمع. به قله نگاه کردن و گام برداشتن جنبه فردی این تقلاست و انجام این عمل در کنار جمع وجهی دیگر از آن.

مانند سایر وجوه تغییرات اجتماعی جامعه ایرانی، در این زمینه نقش شبکه‌های اجتماعی را نیز باید لحاظ کرد. هم اکنون اغلب زنان کوهنورد از پیروزی‌های خود بر بالای قله‌ها عکس می‌گیرند و با مخاطبان و علاقه‌مندان به اشتراک می‌گذارند. دیدن این تصاویر به سایر زنان این پیام را انتقال می‌دهد که فتح قله‌ها توسط آنان امری ممکن و شدنی است. کوه و قله قلمرو‌هایی صرفا مردانه نیستند و جنسیت نباید مانعی برای فتح تلقی شود.

کلیشه‌های جا افتاده مردانگی و زنانگی در جامعه ایرانی در حال تغییر است. کوهنوردی زنان بیانگر آن است که زن بودن در جامعه ایرانی در حال پوست‌اندازی است. قله‌ها و کوه‌هایی که پیش از این غالبا توسط مردان کوهنورد فتح می‌شد حالا یا توسط گروهی از زنان یا با حضور زنان و مردان در کنار یکدیگر فتح می‌شوند. کوهنوردی زنان، انتظارات سنتی از زن/مرد بودن را به چالش گرفته است. زن بودن به عنوان مفهومی سیال و برساختی اجتماعی، در کوهنوردی نمایی دیگر به خود می‌گیرد. کوهنوردی زنان این پیام را دربردارد که شکل‌های کاملا متفاوتی برای زن و مرد بودن وجود دارد. در کوهنوردی مرز زنانگی و مردانگی، یعنی آنچه در جامعه ریشه دوانده است جابجا می‌شود. این عمل، هر چند فعالیتی بیرون از چارچوب خانه است ولی در عین حال با قالب‌های مرسوم فعالیت بیرون از خانه زنان فاصله‌ای چشمگیر دارد. در اینجا زنان به کوه می‌زنند و بالا ‌می‌روند. مفهوم قهرمان، دیگر محدود به کلیشه مردانگی نمی‌ماند. زنان با لبخندی پیروزمندانه پرچم‌ها را بر بالای قله به اهتزاز درمی‌آورند.

کوهنوردی و فتح قله‌ها، تنها یکی از عرصه‌هایی است که در آن زنان ایرانی در حال تجربه‌ای نو هستند.