انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آن‌ها در قصه‌ها متولد می‌شوند (گفتگو با جودی بلوم)

گفتگو با جودی بلوم بیست‌وپنج سال پس از انتشار کتاب خواهران تابستانی، گفتگو: النا نیکولائو/ سردبیر سایت Today، مترجم: پژمان سلطانی

تابوهای جامعه یا خانواده همواره باعث می‌شوند تا بعضی از پرسشهای کودکان و نوجوانان، به ویژه نوجوانان، بدون پاسخ بمانند. اما نویسندگانی مانند «جودی بلوم»  تلاش کردهاند تا تابوها را بشکنند و به پرسشهای نوجوانان پاسخ دهند. ۲۵ سال از تاریخ چاپ کتاب «خواهران تابستانی» می‌گذرد. این اثر نیز از این قاعده مستثنی نیست. خواهران تابستانی بهخوبی جزئیات گذر از دوران کودکی به نوجوانی را شرح می‌دهد. قهرمان کتاب دختری به نام «ویکتوریا لئونارد» است. او ۱۲ سال دارد و «کیتلین سامرز» او را به عنوان دوست صمیمی‌خود انتخاب می‌کند. این دوستی باعث می‌شود تا ویکتوریا بتواند هر تابستان چند ماه از زندگی خفهکنندهاش در سانتافه، نیومکزیکو؛ رها شده و به خانواده کیتلین در تاکستان مارتا پناه ببرد. این دو تا بزرگسالی مثل دو خواهر، همراه هم هستند و زندگی آن‌ها در هم تنیده می‌شود. سردبیر ارشد بخش مطالعه و سرگرمی‌سایت Today – النا نیکولائو- ۱۵ سوال درباره کتاب « خواهران تابستانی» از جودی بلوم پرسیده که در ادامه می‌خوانید.

 

پس از گذشت ۲۵ سال از انتشار کتاب « خواهران تابستانی»، چه عامل یا عواملی باعث شده تا کتاب هنوز هم خواندنی باشد و کهنه نشود؟

بلوم: رابطه؛ عشق، دوستی. دوستی میان کیتلین و ویکس و سپس داستان‌های عاطفی متعدد این کتاب. مسالۀ عاطفه و عشق مساله‌ای است که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود.

 

شما در این کتاب قصد داشتید چه نکتهای را دربارۀ دوستی به مخاطب منتقل کنید؟

بلوم: تلاش کردم دربارۀ یک دوستی خاص بنویسم؛ یک دوستی عمیق. اما علاوه بر رابطۀ دوستی میان کیتلین و ویکس؛ ما شاهد ارتباط‌های دوستانه دیگر نیز هستیم. من از بسیاری از زنان شنیدم که می‌گویند: «ما هم یک کیتلین در زندگی خود داشته‌ایم» اما من به عکس؛ دوست صمیمی‌ای دارم که از کلاس هفتم با هم هستیم.

 

تفاوتهای نوشتن برای کودکان و بزرگسالان- مثل کتاب خواهران تابستانی- چیست؟

بلوم: نوشتن همیشه دشوار است! خنده‌دار است که مردم تصور می‌کنند نوشتن برای کودکان راحت‌تر از بزرگسالان است. نوشتن برای بزرگسالان شاید مدت زمان بیشتری طلب کند؛ چون طولانی‌تراست؛ چون می‌تواند مسیرهای متعددی را طی کند و شاخ و برگ‌های مختلفی داشته باشد. اما نوشتن برای کودکان هم عالی است و هم دشوار. آن‌چه برای کودکان نوشته می‌شود باید کوتاه، اثرگذار و درجه یک باشد.

 

ویکس و کیتلین شخصیتهای بسیار زندهای هستند. این دو نفر با شما ماندهاند یا تمام شدهاند؟ شخصیتهای دیگر این کتاب چهطور؟

بلوم: بله! هردو با من مانده‌اند تا همین امروز. بعضی از شخصیت‌ها تا سال‌ها پس از خلق و نوشته شدن در ذهن من می‌مانند. کیتلین و ویکس از همان شخصیت‌ها هستند.

 

چرا در تمام طول داستان، کیتلین سکوت کرده و نظر او را نمی‌شنویم؟

بلوم: حرف‌های کیتلین و نظرات او، می‌تواند موضوع کتاب دیگری باشد. از نقطۀ شروع داستان روی این مساله تاکید نداشتم اما مسیر داستان به این شکل پیش رفت. همه می‌توانند دربارۀ کیتلین و یا به جای او صحبت کنند؛ اما خودش تصمیم گرفته در این داستان سکوت کند.

 

تمام داستان در تاکستان مارتا می‌گذرد. چرا این بستر را برای داستان انتخاب کردید؟ دلیل خاصی داشت؟

بلوم: من ۲۰ تابستان از زندگی‌ام را در تاکستان گذراندم. اگر این مکان را به خوبی نمی‌شناختم، هرگز نمی‌توانستم این داستان را در آن مکان خلق کنم. تاکستان در واقع یک شخصیت مهم در داستان است.

 

کتاب با یک نکتۀ ابهام به پایان می‌رسد. آیا فکری دربارۀ اتفاقی که برای کیتلین می‌افتد، کردهاید؟ پاسخی برای پرسش مخاطبان دارید؟

بلوم: همه این را از من می‌پرسند. اما پاسخی ندارم. داستان این طور پیش رفت.

 

نخستین کتاب برای بزرگسالان را با الهام از چه موضوعی نوشتید؟

بلوم: وقتی شروع به نوشتن کردم، ۲۰ سال داشتم. ازدواج کرده بودم و دو کودک پیش دبستانی داشتم. با این حال همه مسایل دوران کودکی را به یاد داشتم. من بیش از بزرگسالان با کودکان همذات‌پنداری کرده و می‌کنم. نخستین کتاب برای بزرگسالان را در سن ۳۷ سالگی نوشتم؛ اسم کتاب Wifey  بود. اکنون کودکان من به سن نوجوانی رسیده بودند و خودم برای دومین بار ازدواج کرده بودم. من عصبانی بودم؛ از زندگی، از انتخاب بدی که در گذشته داشتم و باید به شکلی تخلیه می‌شدم. نیاز داشتم دربارۀ زنان بالغ و دخترانی که برای ازدواج  بزرگ شده و تربیت می‌شوند، بنویسم.

 

این کتاب  – Wifey–  دربارۀ دو زن جوان است که از جایی به بعد می‌فهمند که قرار است چه کاره شوند، چه کسی شوند. از چه زمانی متوجه شدی که نویسنده هستی؟

بلوم: من در یک دوره کلاس نویسندگی برای کودکان و نوجوانان شرکت کرده بودم. آن زمان متاهل بودم و دو کودک خردسال داشتم و در حومۀ شهر نیوجرسی زندگی می‌کردم. هفته‌ای یک بار با اتوبوس به نیویورک می‌رفتم. قبل از کلاس همبرگر می‌خوردم و به مدت دو ساعت یعنی از ساعت ۶ تا ۸ عصر، در گروهی قرار می‌گرفتم که همگی یک هدف داشتند؛ نوشتن. معلم مرا تشویق کرد؛ در همان دوران. گفت که باید به نوشتن داستان‌های واقع‌گرایانۀ خودم ادامه دهم. من به خواسته‌ام خواهم رسید.

 

به این فکر کردهاید که شخصیتهای داستان‌های امروز شما چگونه خواهند بود؟

بلوم: هرگز. آن‌ها در داستان‌های خودشان زندگی می‌کنند. بنابراین شخصیت مارگارت همیشه ۱۲ ساله باقی می‌ماند. برای او سن یائسگی وجود ندارد. هیچ انتخاب بدی برای یافتن شریک عاطفی برای او وجود ندارد. هیچ سوالی در ذهن او درباره والدین و شغل آن‌ها وجود ندارد. مارگارت هیچ‌گاه پیر نمی‌شود. می‌بینید که! آن‌ها در قصه متولد می‌شوند و در قصه‌ها می‌مانند.

 

کتاب یا بهتر بگویم داستانی هست که بیش از همه آن را دوست داشته باشید؟

بلوم: وقتی بچه‌ها این سوال را می‌پرسند در پاسخ می‌گویم؛ مثل این است که به مادری بگویید نام فرزند مورد علاقه‌اش را بگوید. به این سوال نمی‌توان پاسخ داد. هرکدام در نوع خود خاص هستند و داستانی برای تولد آن وجود دارد.

 

چه حسی دارید از اینکه بدانید به دختران بی‌شماری کمک کردهاید تا با مطالعۀ کتابهای شما بزرگ شوند؛ درست بزرگ شوند.

بلوم: وقت نوشتن به این مساله فکر نمی‌کنم؛ چون آن‌وقت نمی‌توانم کتاب دیگری بنویسم. اما همواره به این فکر می‌کنم که در قبال مخاطب، مسئولیت دارم. به همین دلیل هر روز روی نوشتن موضوع‌هایی تمرکز می‌کنم که بتوانند زندگی جوانان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهند.

 

مطالعه یا دیدن چه رمان یا داستانی باعث شد تا شما بزرگ شوید؟

بلوم: وقتی دورۀ ابتدایی بودم، سریال «بتسی تاسی» اثر «مود‌هارت لاولیس» روی من اثرگذار بود. بعدها از خیلی از نویسنده‌های زن شنیدم که این سریال روی آن‌ها هم تاثیر داشته است. در دورۀ نوجوانی کتاب‌های زیادی خواندم اما کتاب «دفتر خاطرات آن فرانک» هنوز هم با  من است. بعضی از کتاب‌ها همیشه با ما می‌مانند.

 

هیچوقت انتخاب کردهاید که نقطۀ پایان هر کتاب، کجا باشد؟ و به این فکر کردهاید که بعد از آن چه می‌شود؟

بلوم: شخصیت‌های داستان‌ها معمولا مرا به پایان خوبی هدایت می‌کنند. علاوه براین، پیش از شروع کتاب می‌دانم که نقطه شروع کجاست و داستان قرار است مرا به کجا ببرد. گاهی اوقات از این‌که شخصیت‌هایم مرا به کجا هدایت می‌کنند، شگفت‌زده می‌شوم و همین، لذت نوشتن است.

 

درحال مطالعۀ چه کتابی هستید؟

بلوم: به تازگی رمان جدید «ریچارد روسو» به نام Somebody’s Fool را شروع کردم. بعد از آن قرار است کتاب داستان جدید «آن بیتی» به نام Onlookers را بخوانم.

 

بلوم یاغی دوستداشتنی نوجوانان:

جودی بلوم با نام اصلی جودی ساسمان، ۱۲ فوریه ۱۹۳۸ میلادی در ایالت نیوجرسی ایالات متحده متولد شد. او نویسندۀ آمریکایی آثار کودک و نوجوان و ادبیات بزرگسال است. او بیش از ۳۰ عنوان کتاب دارد که از مهم‌ترین آن‌ها که به فارسی نیز ترجمه شده می‌توان به «خدایا آن‌جایی؟ منم مارگارت»، «خُل‌بازی‌های قند عسل»، «سوپر قند عسل»، «دیوانگی فاچ»، «نخودی و قندعسل» و «داستآن‌های یک کلاس چهارمی‌هیچ‌کاره» اشاره کرد. بلوم همواره تلاش کرده تا با آثارش به پرسش‌های بی‌شمار و البته خاص نوجوانان پاسخ داده و تابوها را بشکند. این ویژگی باعث شده تا بسیاری خواهان جلوگیری از انتشار آثار او شوند. به همین دلیل هم «انجمن کتابخانه‌های آمریکا» او را پرچالش‌ترین نویسنده قرن ۲۱ لقب داده است. اما بلوم هنوز هم برای نوجوانان می‌نویسد و خواهران تابستانی او پس از گذشت ۲۵ سال خواندنی است و می‌تواند به بسیاری از پرسش‌های نوجوانان پاسخ دهد.

 

منبع:

https://www.today.com/popculture/books/judy-blume-summer-sisters-interview-rcna98137