انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

دربارۀ سیاق

مقدمه: سیاق (Register)، که به آن گونۀ کاربردی یا موقعیتی هم گفته می‌شود در مفهوم عام آن به گونه‌ای از زبان گفته می‌شود که مربوط به ویژگی‌های گفتمانی کلام یا متن است. به عنوان مثال می‌توان در یک دسته‌بندی کلی به گونه‌های رسمی، غیررسمی و دوستانه اشاره کرد و یا حتی به صورت جزیی‌تر به گونه‌های کاربردی اداری، ورزشی، علمی، تجاری، ادبی و بسیاری از حرفه‌ها و تخصص‌ها اشاره کرد.

این مفهوم در زبان‌شناسی اجتماعی و به‌ویژه به هنگام بررسی تغییرات زبانی روز به روز توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. ایدۀ اصلی این است که در بررسی‌های مختلف زبانی اعم از نحوی، واجی، معنایی و کاربردشناختی به کاربردهای مختلف هر زبان در موقعیت‌های مختلف ونه فقط در یک موقعیت توجه شود. بررسی‌های صورت گرفته در مورد تغییرات زبانی حاکی از این است که سیاق‌های مختلف یک زبان نسبت به تغییرات زبانی یکسان نیستند ودر برخی از آن‌ها از جمله در کاربردهای محاوره‌ای تغییرات بیشتری قابل مشاهده هستند. به وضوح دیده می‌شود که رفتار زبانی گویشوران در موقعیت‌های مختلف تغییر می‌کند. از آنجایی که استفاده از عبارات نامناسب در موقعیت‌های مختلف برای گویشوران تبعات اجتماعی خواهد داشت، لذا پدیده‌های مرتبط با سیاق تأثیر زیادی بر کلام گویشوران زبانی دارد. گستردگی این پدیده‌ها که در حوزه‌های مختلف زبان‌شناختی از جمله ساختواژی، نحوی، واجی ومعنایی بروز می‌یابند زبان‌شناسان را به این سمت وسو رهنمون می‌سازد که سیاق وپدیده‌های زبانی مرتبط با آن بایستی نقش اساسی‌تری در بررسی‌های زبانی داشته باشد.

از طرفی به دلیل اینکه سیاق ماهیتاً هم با بافت‌های زبانی و هم با بافت‌های فرازبانی در ارتباط است، درمطالعات صورت گرفته توسط جامعه‌شناسان و کاربردشناسان نیز مورد توجه قرار گرفته و هم از نظر نظری و هم از نظر روش‌شناختی در سنّت‌های مختلف مطالعاتی در حوزه‌های زبان‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی به طرق مختلفی مفهومی‌سازی شده است.

از این رو خواهم کوشید در این مجموعه نوشتار به بررسی مسایل مرتبط با سیاق از جمله معرفی رویکردهای مختلف از منظر زبان‌شناختی و جامعه‌شناختی، بررسی روش‌های مختلف بررسی سیاق در رویکردهای مختلف، سیاق در فرهنگ و جامعۀ فارسی‌زبانان و موضوعاتی از این قبیل بپردازم.

لذا در نوشتار حاضر تنها به صورت اجمالی به چند رویکرد برجسته نسبت به سیاق اشاره می‌کنم و به هر کدام به صورت مفصل و مجزا در نوشتارهای بعدی خواهم پرداخت.

 

سیاق دربررسی‌های زبان‌شناختی و جامعه‌شناختی:

اگر تمایزظریفی که در تعریف زبان‌شناسی‌اجتماعی (Sociolinguistics) و جامعه‌شناسی‌زبان (Sociology of Language) وجود دارد که اولی را شاخه‌ای از علم زبان‌شناسی می‌داند که به مطالعهٔ تأثیرعوامل اجتماعی بر ویژگی‌ها و مدل‌های زبانی و دومی را حیطه‌ای برای بررسی اثر زبان بر جامعه می‌داند کنار بگذاریم با این واقعیت روبه‌رو می‌شویم که در واقع ارتباط دو سویه‌ای مابین زبان و عوامل اجتماعی وجود دارد که، فارغ از اسم وعنوان و تعریفی که دارند، منجر به همسویی بررسی‌های زبان‌شناختی و جامعه‌شناختی در بسیاری از وجوه شده است. مفهوم سیاق نیز به دلیل ماهیت زبانی ودر عین حال فرازبانی خود که با بسیاری از فاکتورهای اجتماعی از قبیل مکان و زمانی که گفتگو در آن رخ می‌دهد و همینطور سن، جنسیت، درآمد و جایگاه اجتماعی شرکت‌کنندگان درارتباط است، یکی از نقاط تلاقی زبان‌شناسی و جامعه‌شناسی محسوب می‌شود.

 

برانیسلاف مالینوسکی، هایم و ویلیام لباو از جمله جامعه‌‌شناسانی بوده‌اند که به ضرورت بررسی ساختارهای اجتماعی در کنار صورت‌های زبانی تأکید داشته‌اند. لباو که به عنوان بنیانگذار مصاحبه‌های ابداعی تلقی می‌شود و پس از او صدها بررسی زبانی در آمریکا و دیگر جوامع بر اساس این رویکرد زبان‌شناسی اجتماعی صورت گرفته‌اند در بررسی‌های خود به تمایز زبانی افراد در موقعیت‌های مختلف رسمی و غیر رسمی توجه کرده است. لباو به صورت ویژه به بررسی سبک‌های بافتی (Contextual styles) یعنی کاربرد زبانی بر اساس میزان رسمیّت (Formality) پرداخته و بخش‌هایی از این بررسی‌ها به تأثیرات سیاق در مفهوم رسمیّت و یا نوع بافت (گفتاری/نوشتاری) و همچنین در ژانرهای مختلف (از قبیل نامه‌های شخصی، رمان، روزنامه و غیره) اختصاص یافته است (ویلیام لباو ۱۹۶۶، ۲۰۰۶).

درمدل‌های دیگری از بررسی‌های جامعه‌شناختی از جمله در مدل‌های بافتی برانیسلاف مالینوسکی (۱۹۲۳، ۱۹۳۵) و جان روپرت فرث (۱۹۵۷) نیز به مفهوم سیاق توجه شده است اما این اصطلاح در مطالعات جامعه‌شناختی اولین بار توسط توماس برترام راید (۱۹۵۶) به کار گرفته شد.

 

از میان حوزه‌های مختلف زبان‌شناسی که به سیاق پرداخته‌اند نیز می‌توان به رده‌شناسی اشاره کرد. رده‌شناسی شاخه‌ای از زبان‌شناسی است که به مطالعه شباهت‌های ساختاری بین زبان‌های مختلف وهمینطور تنوعات زبانی، توزیع مشخصه‌های زبانی وارایۀ توضیح وتبیین برای آن‌ها بدون در نظر گرفتن پیشینه آن‌ها می پردازد تا بر اساس آن مبنایی برای طبقه‌بندی یا رده‌بندی زبان‌ها ارایه کند. رده‌شناسی پیکره بنیاد (Corpus-based Typology) رویکرد جدیدی در این حوزه است که در سال‌های اخیر رو به فزون است و مبتنی بر مقایسۀ زبا‌ن‌ها بر اساس نمونه‌های واقعی از کاربرد زبان‌هاست. در بررسی‌های پیکره بنیاد رده‌شناختی نیز به سیاق و کاربردهای مختلف زبانی توجه بیشتری شده است.

سیاق در مدل دستوری زبان‌شناسی نقش‌گرا نیز نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند (مایکل هالیدی ۱۹۷۸، مایکل هالیدی و کریستین متیسن ۲۰۱۵، استلا نیومان ۲۰۱۳، رقیه حسن ۲۰۱۴). در این دستور بافت‌های ارتباطی (communicative contexts) نقش بسیار سازنده‌ای دارند و این نظریۀ زبانی عمدتاً بر روی مدل‌سازی مؤلفه های فرازبانی متمرکز است و سیاق یکی ازمؤلفه های فرازبانی کلیدی در این مدل دستوری است.

در کنار همۀ این مدل‌های بافتی فرازبانی، مدل‌های کمّی نیز در حال گسترش هستند. به عنوان مثال داگلاس بایبر(۱۹۸۶) از جمله زبان‌شناسانی است که با گسترش تحلیل چندبعدی (Multidimensional Analysis) بنیانگذار روش‌های مقایسه‌ایِ کمّی در بررسی‌های مرتبط با سیاق است. روشی که او برای بررسی سیاق به کار گرفت یکی از پرکاربردترین روش‌های بررسی سیاق در بررسی‌های زبان‌شناسی است.

توجه به سیاق در همۀ این رویکردها، حاکی از اهمیت این مفهوم به ظاهر ساده در بررسی‌های زبان‌شناختی و جامعه‌شناختی است. در واقع تمامی رویکردهای زبانی که به دنبال تببین مدل دستوری از زبان هستند که تنها مبتنی بر دانش ذهنی گویشور نیست و بلکه نقش مسایل اجتماعی- فرهنگی را نیز به عنوان عامل تعیین کننده‌ای در ارایۀ تببین‌های خود در نظر می‌گیرند ناگزیر از توجه به نقش سیاق‌ در بررسی‌های خود هستند. تمامی این رویکردها قایل به بررسی زبان در بافت هستند. فرضیۀ اصلی در بررسی‌های بافتی زبان این است که ما می‌توانیم با بررسی رفتارهای زبانی در بافت‌ به ارایۀ مدل‌هایی از بازنمایی ذهنی بپردازیم که بر اساس ملاحظات ما از فرآیندهای زبانی در بافت‌های مختلف است. اگرچه که مفهوم بافت بسیار پیچده است و تعاریف مختلفی از آن ارایه شده اما در هر صورت و طبق هر تعریفی، موقعیت‌های فرازبانی که زبان در آن تولید و پردازش می‌شود را در برمیگیرد. این موقعیت‌های فرازبانی که شامل زمان و مکان مکالمه و همینطور تعداد و هویت شرکت کنندگان است همان جایی است که با مفهوم سنتی سیاق کلامی تلاقی پیدا می‌کند و لذا در نظر گرفتن سیاق‌های مختلف در بررسی‌های زبانی را ایجاب می‌کند.

 

لذا به نظر می‌رسد که اگرچه مفهوم سیاق در بسیاری از سنت‌های مختلف زبان‌شناختی و به‌ویژه در سنت چامسکیایی که رویکرد غالب در زبان‌شناسی قرن اخیر است مغفول مانده، اما به درستی مورد توجه محققین حوزۀ زبان‌شناسی‌اجتماعی و همینطور جامعه‌شناسی قرار گرفته و منجر به گسترش این فهم عمومی شده است که لازمۀ اینکه دانش مربوط به سیاق را به عنوان جزیی اصلی از دانش زبانی در نظر بگیریم این است که در بررسی‌های زبان‌شناختی اعم از نحوی، معنایی، ساختواژی و آوایی به بررسی پدیده‌های مرتبط با سیاق و عوامل جامعه‌شناختی مرتبط با آن‌ها نیز بپردازیم تا از این طریق بتوانیم درک بهتری از رابطۀ دانش سیاق و دانش زبان‌شناختی به دست آورده و مدل کامل‌تری از دانش زبانی را ارائه دهیم.

 

منابع:

Biber, Douglas. 1986. Spoken and written textual dimensions in English: Resolving the contradictory findings. Language, ۶۲, ۳۸۴.

Firth, John. Rupert. 1957. Papers in linguistic analysis 1934–۱۹۵۱. Int. J. Appl. Linguist.17, 402–۴۱۳.

Halliday, MiChael. 1978. Language as Social Semiotic: The Social Interpretation of Language and Meaning. London, UK: Edward Arnold.

 

 Halliday, Michael, and Matthiessen, C. 2014. An Introduction to Functional Grammar. London, UK: Cambridge.

Hasan, Ruqaiya. 2014. Towards a paradigmatic description of context: systems, metafunctions, and semantics. Functional linguistics ۱, ۱–۵۴.

Labov, William. 1966/2006. The Social Stratification of English in New York City. Cambridge: Cambridge University Press.

Malinowski, Bronislaw. (1923). “The problem of meaning in primitive languages”, in The Meaning of Meaning, eds C. K. Ogden and I. A. Richards (New York, NY: K. Paul,Trend, Trubner), 296–۳۳۶.

Malinowski, Bronislaw. 1935. Coral Gardens and Their Magic: The Language of Magic and Gardening. London: Routledge.

Matthiessen, Christian. M. 2015. Register in the round: registerial cartography. Funct.Linguist. 2, 9.

 

Neumann, Stella. 2013. Contrastive Register Variation. A Quantitative Approach to the Comparison of English and German. Berlin: De Gruyter.

Reid, Thomas. Bertram. 1956. Linguistics, structuralism and philology. Arch. linguist. 8, 28–۳۷.