امروزه یکی از مهمترین دغدغههای اصلی بشر یافتن راهی برای حفاظت از محیط زیست، بهبود مسائل و تعاملات اجتماعی و مشکلات اقتصادی در سراسر جهان است. این مسائل سه بعد اصلی توسعهپایدار که در قالب هفده هدف برای رسیدن به توازنی میان مردم، کرهزمین و منابع آنها، ارائه شده است. در این میان زبان به عنوان کلید اصلی ارتباطات محلی و جهانی است و طبق نظریه نسبیت زبانشناختی، فرهنگ یک دستاورد زبانی است. در نتیجه افراد در سرتاسر جهان از دریچهی زبان خود به دنیا تماشا میکنند و این زبان است که شکلدهندهی فرهنگ آنان است. شناخت زبان و همینطور نظریههای زبانی باعث میشود تا نسبت به فرهنگهای خرد و کلان شناخت بهتری پیدا کنیم. از آنجا که برای ایجاد ارتباطات اجتماعی، زبان اصلیترین راه است. برای گسترش و پیادهسازی توسعهپایدار نیاز به شناخت زبان و در نتیجه ارائه و آموزش توسعهپایدار از طریق زبان داریم.
در دو دهه گذشته، توسعهپایدار یک مفهوم بسیار بحثبرانگیز در عرصه تحقیقات دانشگاهی و سیاستگذاری بوده است. همچنین این موضوع در حال تبدیلشدن به یکی از اهداف کلیدی سیاست پیشروی بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهایی است که مسائل زیستمحیطی قابلتوجهی دارند (فیلو و همکاران، ۲۰۲۰). یکی از مهمترین اهداف بشریت در قرن بیست و یکم، ساختن جامعهای پایدار است. و رسیدن و دستیابی به پایداری و جامعهای پایدار مستلزم پایهایترین کلید آن، یعنی آموزش میباشد (بزلجک و همکاران، ۲۰۲۰). اهمیت آموزش اهداف توسعهپایدار در این امر نهفته است که معلمان و دانشآموزان باید درباره جهان بیاموزند، در آن مشارکت فعال داشته باشند و برای انجام اعمال خود از آن الهام گیرند. از آنجایی که توسعهپایدار با تجربیاتی سروکار دارد که تغییرات جهانی را به سمت توسعه اجتماعی بیشتر، یعنی جوامع پایدارتر تسهیل میکند، نیاز به آموزش برای مواجهه با چالشهای رو به رشد کرهزمین وجود دارد(بکتشی و زافری، ۲۰۲۰).
اما معادلات بینالمللی برای فهم و درک بهتر از طریق یک زبان واسط صورت میگیرد. زیرا برای ارتباطات در سطح جهانی نمیتوان به تمامی زبانها مسلط بود. بنابراین انگلیسی به اصلیترین زبان واسط جهانی بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل شده است. زبان واسط زبانی است که اکثر مردم دنیا برای خارج شدن از سطح ارتباطات محلی و دستیابی به منابع جهانی، آن را فرا میگیرند تا بتوانند با یکدگیر ارتباط برقرار کنند.
از جنگ جهانی دوم به اینسو، آموزش زبان انگلیسی (ELT)، درگیر مقیاسهای زمانی و مکانی چندگانهای شده است. در مقیاس کوچک، انگلیسی زبان بومی شهروندان کشورهای انگلیسی زبان به شمار میرود که موقعیت جغرافیایی آنها روی نقشه مشخص است و در یک نقطه زمانی خاص، در اشکال بومی مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. در مقیاس کمی بزرگتر، زبان انگلیسی با فرهنگهای ملی مشخص در ارتباط است؛ یعنی در موسسههای آموزشی سایر کشورها در قالبی همسانسازی شده آموزش داده میشود و مطابق عرف و قواعد جوامع گویشی و بومی خاصی که گویشور به آن تعلق دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. در مقیاسی حتی بزرگتر، انگلیسی به زبانی مشترک، بیحد و مرز و جهانی تبدیلشده که به واسطه فناوری دیجیتال جهانی در سراسر دنیا گسترش مییابد، توسط بسیاری از گویشوران غیربومی آموخته و به کار گرفته میشود، و با سبک زندگی جهانی افراد چندفرهنگی و چندزبانهای در ارتباط است که مبنای سنجش آنها فراتر از مرزهای ملی و ارزشهای ملی است(کرمش و معینی میبدی، ۱۴۰۰).
سازمان ملل متحد در روند جهانیشدن و حفظ جهان برای آیندگان، بسط مفهوم توسعهپایدار و اهداف آن را در نظر دارد. باتوجه به اینکه ادبیات حاکم بر جهان زبان انگلیسی میباشد و این مساله از سوی اکثر کشورها پذیرفته شده است. این نکته بسیار حائز اهمیت میباشد که آموزش زبان انگلیسی چه تاثیری بر توسعه اهداف و مفهوم توسعهپایدار دارد. همچنین بدیهی است که در صورت عدم پرداختن به موضوع ترجمهپذیری در بین ملتها، محدودیتهایی در درک اهداف توسعه ایجاد میشود و همواره مانعی در مذاکره و ارتباط خواهد بود. بنابراین همکاری تنها زمانی میتواند موفقیت آمیز باشد که طرفهای همکار یکدیگر را درک کنند، باورها و دیدگاهها را تحمل کنند و احترام بگذارند(گرترود و ابیاگلی،۲۰۲۰).
همانطور که در دنیای امروز مشاهده میشود مفهوم پایداری و توسعهپایدار از مباحث مهم و کاربردی میباشد. در مجامع جهانی و کنفرانسهای متعدد در این خصوص بحث و تبادل نظر میشود و همواره به عنوان یک راهحل اساسی برای برون از مشکلات فعلی جهان ما بدان پرداخته میشود. یکی از راههای اشاعه این مباحث قطعا پرداختن به مسائل آموزشی میباشد. آموزش در یادگیری موضوعات مرتبط با اهداف توسعهپایدار موثر است و میتواند موجب یادگیری دیگر افراد در این خصوص گردد. یادگیری اهداف توسعهپایدار و به کاربستن آنها معمولا در فرهنگهای بومی با موانعی روبرو میشود زیرا همه فرهنگها به دنبال اشاعه مضامین مرتبط با فرهنگ خود میباشند اما در راستای جهانیشدن، توجه به اهداف توسعهپایدار یکی از مسائل حیاتی است. در واقع همانگونه که ساپیر و وورف در نظریه نسبیتزبانی اشاره میکنند، زبان ترسیمگری فرهنگ را به عهده دارد. درنتیجه یادگیری زبان دوم، یادگیری فرهنگ دیگری را نیز به همراه دارد.
با توجه به اینکه زبان انگلیسی زبان قرن بیست و یکم است، و ارتباطات زیادی بین زبان انگلیسی و آموزش و پرورش برای پایداری وجود دارد، انگلیسی میتواند برای به چالش کشیدن جهانبینیهای این قرن مورد استفاده قرار گیرد. این زبان نقش مهمی در توسعه جامعه که مبتنی بر ادراکات مهارتی، تفکر انتقادی، خلاقیت و بیان متفاوت است، دارد. هدف چهارم از اهداف توسعهپایدار، آموزش با کیفیت، وسیلهای برای دستیابی به تمام اهداف شناخته میشود، در حالیکه پایداری به عنوان هدف اصلی، برای تمامی اهداف وجود دارد. به این ترتیب، ترویج آموزش زبان باید مورد حمایت منطقی قرار گیرد، زیرا تأثیر زبان انگلیسی بر پایداری را افزایش میدهد. با توجه به اینکه موضوعات توسعهپایدار موضوعات مهم جهانی را در بر میگیرد، این سؤال که چگونه و چرا یادگیری انگلیسی و اهداف توسعهپایدار به یکدیگر مرتبط هستند، بوجود میآید که بودن[۱] به آن پاسخ میدهد، او ادعا میکندکه یادگیری انگلیسی از طریق موضوعات توسعهپایدار بسیار مهم است. زیرا این مسئله، یک اتصال و پیوندی خوب برای یادگیری اهداف از طریق آموزش زبان انگلیسی ایجاد میکند(بکتشی و زافری، ۲۰۲۰).
هنگام صحبت در مورد زبان، ضروری است که بدانیم این اصطلاح چگونه تعریف شده است. انسان به عنوان تنها حیوانی که میتواند به بسیاری از زبانها صحبت کند و ارتباط برقرار کند تعریف میشود. از اینرو زبان نماد هویت انسان است و مایه حیات و قدرت انسان تلقی میشود. زبان یک سیستم نمادین است که در آن کلمات به طور قراردادی با اشیا، ایدهها و اعمال مرتبط میشوند. (آنجلین،۲۰۲۰)
زبان ویژگی منحصر به فرد نوع بشر است که به عنوان یک وسیله ارتباطی عمل میکند. اصطلاح زبان روشی کاملاً انسانی و غیر غریزی برای انتقال ایدهها، عواطف و خواستهها از طریق نمادهایی است که داوطلبانه تولید میشوند. یک فرد برای تعامل درون و بیرون از محیط خود به زبان نیاز دارد. زبان میتواند به صورت کلامی یا غیرکلامی باشد ( گرترود و ابیاگلی،۲۰۲۰).
نوادیک زبان را کلید قلب مردم میداند. او میگوید، اگر کلید را گم کنیم، مردم را از دست میدهیم. اگر کلید را ارزشمند نگه داریم و آن را ایمن نگه داریم، درهای ثروت را باز میکند و در نتیجه توسعهملی را به همراه خواهد داشت. بنابراین نتیجه میشود که زبان در روند توسعه هر ملتی، از تابلوی ترسیم تا اجرا و ارزیابی اهداف مشخص شده اجتماعی، محوری است و اهداف توسعهپایدار نیز از این دسته، مستثنی نیستند. زبان در ایجاد، بیان، تفسیر و درک این اهداف و همچنین در فرآیند اجرا و ارزیابی آن نقش بسزایی دارد( گرترود و ابیاگلی،۲۰۲۰).
انگلیسی مهمترین زبان جهان است، زیرا مردم در سراسر جهان به طور گستردهای از این زبان، استفاده میکنند. همچنین، اکثر منابع اطلاعاتی در سرتاسر جهان به زبان انگلیسی تولید میشود(آنجلین،۲۰۲۰).
گاهی نیز مشاهده میشود که متعصبترین افراد نسبت به زبان و فرهنگ بومی، برای شناساندن فرهنگ و زبان خود در سطح فرا محلی، نیازمند ارائه آن در قالب زبان انگلیسی هستند چرا که در غیر این صورت اثر آنها تنها در سطح محلی دیده و شنیده خواهد شد.
انگلیسی به دلیل انتشار گسترده آن در خارج از جزایر بریتانیا، در تمام قارههای جهان، توسط تجارت، استعمار و فتح به یک زبان جهانی تبدیل شده است. گسترش نفوذ و قدرت بریتانیا در طول قرن نوزدهم با سرعت بیشتری ادامه یافت. رشد بسیار زیاد جمعیت در ایالات متحده به کمک مهاجرت گسترده در قرن نوزدهم و بیستم، یکی از عواملی است که به زبان انگلیسی جایگاه کنونی خود را در جهان بخشیده است(آنجلین،۲۰۲۰).
در نتیجه، زبان انگلیسی به عنوان یک زبان فرا ملیتی که مهمترین زبان واسط جهانی نیز به شمار میرود از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. به همین علت، تعداد افرادی که به طور روزمره به متکلمان زبان انگلیسی تبدیل میشوند، در حال افزایش است. پس میتوان یادگیری زبان انگلیسی را به عنوان عاملی حیاتی برای تعاملات بینفرهنگی در نظر گرفت.
با نگاهی به اهداف توسعهپایدار از منشور نظریه ساپیرورف، به رابطه قوی بین زبان و فرهنگ و نیاز به آموزش بینفرهنگی به ویژه در حوزه تفسیر اهداف از طریق زبان پی میبریم. به گفته براون، زبان موجود زندهای است که به طبیعت انسان نسبت داده میشود و یک ساختار کاملاً انتزاعی است که برای رفع نیاز به ارتباط ایجاد شده است. سپس نتیجه میشود که هر زبانی از یک محیط منحصر به فرد ناشی میشود که از نظریه ساپیرورف پشتیبانی میکند( گرترود و ابیاگلی،۲۰۲۰).
این نظریه برای اولین بار توسط ادوارد ساپیر در سال ۱۹۲۹ ارائه شد و متعاقباً توسط بنجامین لی وورف در سال ۱۹۳۸ با ایده نسبیتزبانی توسعه یافت. به این معنی که درک یک گوینده تحت سلطه زبان گفتاری اوست. این مسئله نشان میدهد که طرز تفکر و بیان یک فرد ارتباط زیادی با محیط فرهنگی اجتماعی او دارد( گرترود و ابیاگلی،۲۰۲۰).
این فرضیه از همان ابتدا مورد بحث و مجادلههای بسیاری واقع شد. مسائل این فرضیه نه تنها مربوط به زمینه زبانشناسی بود، بلکه بر روانشناسی، قومشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، و همچنین علوم طبیعی بود. فرضیه نسبیت زبانشناختی ساپیر را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
· زبانی که ما با آن صحبت و فکر میکنیم، فرم و شکلی از درک ما از جهان است.
· وجود سیستمهای مختلف زبان به این معنی است که افرادی که درون زبانهای مختلف فکر میکنند جهان را به طور متفاوتی درک میکنند(شیخ حسین،۲۰۱۲).
ما طبیعت را بر اساس خطوط تعیینشده توسط زبان مادری خود تشریح میکنیم. ورف مدعی نیست که یک زبان جهانبینی گویشوران آن را به طور کامل تعیین میکند. وی بیان میکند که «این واقعیت(رابطه نزدیک زبان و جهانبینی گویشوران آن) برای علوم مدرن بسیار مهم است، زیرا به این معناست که هیچ فردی نمیتواند طبیعت را با بیطرفی مطلق توصیف کند، زیرا محدود به شیوههای تفسیری خاصی میباشد(شیخ حسین،۲۰۱۲).
در نهایت، دستیابی به پایداری بیشتر بدان معناست که اساسا به نحوی که ما خود را در ارتباط با دیگران و جهان اطراف میبینیم درک کنیم. یعنی بررسی و فرمولبندی مجدد برخی از دقیقترین فرضیات درباره جهان. انگلیسی با بیش از یک میلیارد سخنران در سراسر جهان، دیگر به سادگی تنها یک زبان نیست، انگلیسی در بسیاری از زمینهها مورد استفاده قرار میگیرد تا تنوع دیدگاهها و روایتها را در گفتمان جهانی بیان کنند و رسانهای برای ایدههای نوظهور باشند. رسانهای برای خلاقیت، گفتگوی بینالمللی و همچنین شناسایی مفروضات و فرمولبندی مجدد دانش(بودن،۲۰۱۱)
منابع
Edita Bekteshi, Brikena Xhaferi. (2020). Learning about sustainable development goals through English language teaching, Research in social science and technology, 5 (3), 78-94.
Ezeh, Nnenna Gertrude,Udaba Regina Obiageli, (2020)The role of language in achieving the worlds sustainable development goals(SDGS),European Journal of English language and Literature Studies Vol.8, No.6, pp.53-61
Felicia Angeline, (2020), The Number One Language, English: The Aspects of Learning English and Its Difficulities, Conference Paper. 2020.
Mansoor Ganji, Elnaz Kargar Arshadi, Sogand Mahbubzadeh. (2020). Sustainable development from the viewpoint of Iranian English teachers: practicing what they do not preach, Journal of teacher education for sustainability. Vol. 22, no 1, pp. 140-164, 2020.
Petra Bezeljak, Martin Scheuch, Gregor Torkar. (2020). Underestanding of sustainability and education for sustainable development among pre-service biology teachers, sustainability 2020, 12, 6892.
Walter Leal Filho · Anabela Marisa Azul Luciana Brandli · Pinar Gökçin Özuyar Tony Wall. (2020). Sustainable Cities and Communities, Switzerland, Springer Nature Switzerland AG.
Basel al sheikh Hussein.(2012).The Sapir-Whorf Hypothesis Today .Theory and Practice in Language Studies, Vol. 2, No. 3, pp. 642-646,March 2012.
Ezeh, Nnenna Gertrude,Udaba Regina Obiageli, (2020)The role of language in achieving the worlds sustainable development goals(SDGS),European Journal of English language and Literature Studies Vol.8, No.6, pp.53-61
[۱] Bowden