دوره قاجار به دلیل تحولاتی مهمی که در آن رخ داد ازجمله انقلاب مشروطه و ورود نشانههای مدرنیته در تاریخ ایران دارای اهمیت به سزایی است، در این میان، نقش زنان نیز در این دوره رنگ و لعاب بیشتری گرفته بود. پیش از این نیز آثار دیگری از تاریخ زنان دوره قاجار مانند تاریخ خانمها: بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر قاجار اثر بنفشه حجازی نگارش شده است.
تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار، که بهتازگی چاپ دوم آن به بازار آمده است، مجموعه مقالاتی است که سمیه سادات شفیعی در مورد زنان در دورۀ قاجار گردآوری کرده است. این کتاب شامل یازده فصل است که عبارتند از: ۱- زن، خانواده و نظم جنسیتی در عصر قاجار نوشتۀ فاطمه موسوی ویایه ۲- نهاد شبستان در عصر قاجار نوشتۀ آتنا غلام نیارمی ۳- زنان قجری و مصرف فراغتی حوزۀ عمومی نوشتۀ سمیه سادات شفیعی ۴- زنان و پزشکی عصر قاجار نوشتۀ معصومه بحیرائی و فاطمه موسوی ویایه ۵- مطالعۀ جنسیتی باورهای عامیانه در عصر قاجار نوشتۀ سمیه سادات شفیعی ۶- زنان عصر قاجار: جرایم و مجازاتها نوشتۀ فاطمه موسوی ویایه ۷- زنان در گفتمان مشروطه؛ به سوی برابری جنسیتی در آموزش نوشتۀ محمد بیطرفان ۸- جراید زننگار و مسئلۀ هویت زنانه در دورۀ قاجار نوشتۀ علی باغدار دلگشا ۹- ارزشهای زنان در آغاز عصر مدرن شدن ایران نوشتۀ سیده زهرا حسینیفر و سمیه سادات شفیعی۱۰- واکاوی نمونههایی از بینش اجتماعی و سیاسی زنان در عصر قاجار نوشتۀ سیده فاطمه سهیلی و سمیه سادات شفیعی ۱۱- زنان در عکسهای قجری نوشتۀ فاطمه موسوی ویایه و سولماز صدقی الهرد
نوشتههای مرتبط
در این یاداشت قصد معرفی مقاله آخر یعنی «زنان در عکسهای قجری» را دارم. محوریت مقاله بر عنوان «زنان، سوژه پنهان» و بر پایه این اصل که «مهمترین تکلیف اخلاقی و اجتماعی هر زن رعایت حریم و پوشاندن خود از چشم مردان نامحرم بود.» بنا شده است. «پروین طایی تلاش کرد تقسیمبندی مناسبتری از عکسهای زنان قجری ارائه دهد و آنها را براساس پوشش زنان تقسیمبندی کند: پوشش سنتی، فرنگی، نیمه برهنه» نگارندگان به این دستهبندی نقد وارد میکنند و معتقدند این دستهبندی کافی نیست چرا که شرایط اجتماعی و حساسیتهای فرهنگی عکاسی از زنان در آن زمان را نادیده میگیرد. به همین دلیل عکسهای زنان قاجار را بر حسب نوع نگاه عکاسان در سه دسته جای میدهند:
- محارم و عکسهای خانوادگی
پس از افتتاح عکاسخانههای عمومی در تهران، خانوادهها برای عکس خانوادگی به آنها مراجعه میکردند اما گشودن زنان در برابر عکاس چندان عرف نبود و این مشکل به دو طریق حل میشد که یا عکاس محرم باشد و یا زن. از سویی از آنجاکه عکاسی در دربار ناصرالدین شاه رونق زیادی پیدا کرده بود زنان و مادر او مهدعلیا این بخت را داشتند که در جلوی دوربین قرار گیرند. البته باید به این نکته اشاره کرد که زنان مجاز به ورود به عکاسخانه نبودند و عکاسان هم اجازۀ عکس گرفتن از بانوان را در عکاسخانۀ همایونی نداشتند. «عکاسخانۀ اندرون مبارکه منحصراً اختصاص به شاه و بانوان حرم داشت و مدیریت آن به امینه اقدس از بانوان بانفوذ حرم سپرده شده بود. تابوی عکاسی از زنان، تحت سیاستها و تدابیر ملوکانه در ایجاد یک عکاسخانه در اندرونی و استفاده از محارم و خواجگان در عکاسی بانوان حرم شکسته شد.» ناصرالدین شاه خودش به همراه دستیارش این عکسها را ظاهر میکرد. علاوه بر ناصرالدین شاه که از اندرون و زنانش عکس میگرفت، داماد او یعنی معیرالممالک همسر عصمتالدوله نیز علاقهمند عکاسی بود و بهخاطر دارا بودن عکاسخانه در منزل شخصیاش، امکان عکسبرداری برای زنان اندورنی برای او نیز مهیا بود. زنانی مانند اشرفالسطنه و فاطمهسلطان خانم و همچنین همسر و دختر آنتوان خان سوریوگین از زنان پیشگان عکاسی در آن دوران بودهاند.
نگارندگان به چند نکته از بررسی عکسهای خانوادگی قاجاری اشاره میکنند:
- «لباس کودکان تفاوتی با لباس بزرگترها ندارد. دخترهای زیر پنج یا ششل سال معمولاً بیحجابند. بالای این سن مانند زنان چارقد به سر دارند، اما برای حضور آنها در محیطهای مردانه (بیرونی) منعی وجود ندارد… اما دختران نوجوان و زنان بالغ فقط در محیط اندرونی با پوشش عادی حضور دارند…»
- محیط زندگی زنان اشرافی به خوبی در عکسهایشان بازنمایی میشود. آنها کاری برای انجام دادن ندارند. بیکار نشستهاند یا لم داده و در حال قلیان کشیدنند…»
- هر چه به سالهای پایانی عصر قاجار نزدیک میشویم، فرهنگیمآبی و استفاده از اسباب خانۀ فرنگی مانند میز، مبل، صندلی و پردههای نقاشی در بین خانوادههای اشرافی بیشتر میشود و این امر، خود را در عکسهای آن دوره نشان میدهد…»
- اروپاییان و نگاه غربی
زنان ایرانی پوشیده از نگاه نامحرمان برای اروپاییان عجیب بود. «زنان مسلمان مانند اماکن مذهبی مسلمانان در محدودۀ مجاز نگاه اروپاییان نبودند.» و تنها نوازندگان، رقاصان و روسپیان بودند که گاه عادی و گاه در حال نوازندگی و رقص حاضر بودند جلوی دوربین قرار بگیرند. نگارندگان معتقد هستند که آنتوان سورگین از آنجائیکه توانسته است زندگی زنان ایرانی از اقوام گوناگون را به تصویر بکشد، از رازگونهگی چهره زنان چهره برداشته است.
- کاسبانی با نگاه جنسی
موسوی ویایه و صدقی الهرد از قول طهماسبپور آوردهاند «سهولت دستیابی به تصویر از طریق عکاسی و فرایند بیواسطۀ آن بدون نیاز به مهارت در نقاشی یا طراحی، عامل اساسی بود که ناصرالدینشاه را برانگیخت تا نه تنها عکسهای گوناگونی از زنانش بگیرد، حتی حالتهای خصوصیتری از آنان را به صورت نیمهبرهنه و یا خوابیده عکسبرداری کند. خاصیت برداشتهای لحظهای عکاسی موجب میشد تا حالتها تقریباً واقعی به نظر برسند و ژستها کمتر تصنعی باشند.»
برطبق خاطرات عینالسلطنه به نظر میرسد دکانهای عکسفروشی بوده است که از زنانی عکس میگرفتند و آنها عکسها را میفروختند. زنانی که برای این کار انتخاب میشدند از روسپیان بودند و در جایگاه سوژه جنسی قرار داشتند، اما براساس تحلیل رضا شیخ «این عکسها زننده و یا پورنورگرافیک (به معنای امروزی نیستند) نیستند و تنها برانگیزندۀ تخلیات مردان زمانه بودهاند.»
بنابراین، محارم و عکسهای خانوادگی، اروپاییان و نگاه غربی و کاسبانی با نگاه جنسی سه دستهای هستند که نگارندگان مقاله به آن رسیدند. اما این سئوال پیش میآید که آیا از اسناد عکاسی زنان در دورۀ قاجار تنها همین سه دستهبندی را میتوان استخراج کرد؟ در زیرنویس مقاله آدرس سایتی را آوردهاند که گویی آلبومی از علیخان والی است و عکس زنان این آلبوم در این آدرس قرار گرفته شده است، پس به نظر میرسد برخی از عکسها در آرشیوها قابل روئت است، آیا بهتر نبود که در کنار ارجاع به اسناد خود نویسندگان به تحلیل برخی از عکسها میپرداختند؟ برخی از سئوالات ممکن است پیش آید که در این مقاله نمیتوان پاسخ آنها را دریافت کرد، مانند اینکه چرا شاه علاقهمند بوده است که در «موقعیتهای مختلف و حالات نامعمول» از زنانش عکس بگیرد؟ انگیزه او برای این کار چه بوده است؟ چرا ناصرالدین شاه با حساسیتی که به زنان داشت، عکسهای نیمهبرهنه از آنان میگرفته است؟ این زنان که در دسترس او بودند، آیا از دیدن عکسها لذت جنسی میبرده است؟ یا اینکه خود عمل عکس گرفتن برایش نوعی لذت شهوانی داشته است؟
باید به این نکته هم اشاره کنم که در فرایند نزولی کیفیت چاپ که از اختیار خود انتشارات هم خارج است، جدای از اینکه در برگههای کاهی نوشته شده است که البته تازگی ندارد، با فونتی ریز چاپ شده است که برای مخاطب اذیتکننده است.
منبع:
شفیعی، سمیه سادات (چاپ دوم ۱۴۰۰). تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار، تهران: ثالث.