به یاد دارم اواخر سال ۱۳۸۳، زمانی که دانشجوی سال سوم مقطع کارشناسی علوم اجتماعی در دانشگاه تبریز بودم، به انسان شناسی علاقمند شدم. سفری به تهران ترتیب دادم تا از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به عنوان مهم ترین نهاد دانشگاهی که رشته انسان شناسی در آن دایر بود، دیدار کنم. سراغ دانشجویان کارشناسی ارشد را گرفتم و با دو تن از آنها در خصوص این رشته مشورت کردم؛ این عزیزان کتاب دکتر ناصر فکوهی «تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی» را به من معرفی کردند. کتاب را از تهران تهیه کردم و به تبریز بازگشتم. با خواندن کتاب، علاقه من به انسان شناسی صد چندان شد؛ هر روز که بیشتر می خواندم، بیشتر شیفته این دانش عمیق، لطیف، و مهیج می شدم. خوشبختانه سال ۱۳۸۵ توانستم در چند رشته از علوم اجتماعی رتبه های تک رقمی خوبی کسب کنم؛ اما از میان همه آنها، رشته انسان شناسی که شدیداً دلباخته آن شده بودم را انتخاب کردم. بسیاری از دوستانم گفتند که این رشته دکتری ندارد و لذا آینده ندارد و بهتر است رشته های دیگری که در آنها نیز رتبه خوبی آورده بودم را انتخاب کنم؛ اما من به حرف دلم گوش کردم و وارد مقطع ارشد انسان شناسی شدم.
از همان سال ها به طور دائم خبرهایی به گوش می رسید که تا یکی دو سال دیگر دکتری انسان شناسی تأسیس خواهد شد و من نیز امیدوار بودم که تا اتمام دوره ارشدم، دکتری بیاید؛ ولی دکتری نیامد. بنابراین، بلافاصله پس از دفاع از پایان نامه ارشدم، در سال ۱۳۸۷ وارد مقطع دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران شدم؛ با حسرتی عمیق برای از دست دادن فرصت تحصیل در دوره دکتری. به طور مداوم از خودم می پرسیدم چرا رشته ما نباید مقطع دکتری داشته باشد، با وجود اینکه بیش از سه دهه از تأسیس مقطع ارشد آن می گذرد. برخی از همکلاسی های من توانستند برای تحصیل به خارج از کشور بروند و در رشته انسان شناسی مشغول شوند. برخی نیز این امکان یا تمایل برایشان فراهم نشد و همچنان پشت در دکتری انسان شناسی منتظر ماندند. فارغ التحصیلان ارشد سال های گذشته از دانشگاه تهران و دانشگاه های دیگر کشور نیز همچون این همکلاسی ها منتظر بودند و هر سال پیگیری می کردند که چه شد، دکتری نیامد؟ پاسخ این بود: نه، نیامد.
نوشتههای مرتبط
دانشجویان دکتری را بورسیه می کردند، و من سال ۱۳۸۹ بورسیه گروه انسان شناسی دانشگاه تهران شدم. نگران بودم و ناراحت که چرا نتوانستم در مقطع دکتری، انسان شناسی بخوانم. در دلم می گفتم، چرا دکتری نگذاشتند، چرا دکتری نیامد. اما خوش اقبال بودم: به دلیل اینکه بورسیه گروه انسان شناسی شده بودم، گروه محترم جامعه شناسی با من همکاری کرد و به من اجازه داد تا رساله دکتری ام را در راستای علایق انسان شناختی ام با موضوع مردم نگاری هنر عشایر آذربایجان کار کنم. از این اتفاق، خرسند و فرخنده شدم و به میدان انسان شناختی درآمدم تا مردم نگاری را به خوبی تجربه کنم. اما هنوز دکتری انسان شناسی نیامده است. من که فرصت تحصیل در رشته انسان شناسی را از دست داده بودم، همواره چشم امید داشتم که برای دانشجویان بعدی این فرصت فراهم شود. پس از اتمام دوره دکتری ام، در سال ۱۳۹۱ هیئت علمی گروه انسان شناسی شدم؛ اما باز هم هنوز دکتری انسان شناسی نیامده است.
سال ۱۳۹۲ شد و این بار، دکتری آمد. دکتری واقعاً آمد. این همه صبر و انتظار به سر رسید و خورشید دکتری از پس ابرهای تیره برآمد و به خانه انسان شناسی، روشنایی و حرارت بخشید. سرانجام دوره دکتری انسان شناسی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به تصویب رسید و از امسال این رشته نیز در دفترچه آزمون دکتری خواهد آمد و دانشجوی مقطع دکتری گرفته خواهد شد. چه اتفاق شیرین و خجسته ای! قدردان همه عزیزانی هستیم که در این سال ها تلاش کردند تا مقدمات این رخداد فرخنده مهیا شود؛ به ویژه گروه محترم انسان شناسی دانشگاه تهران و مسئولین محترم دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران شایسته تقدیر و سپاس اند.
نسل من از این شیرینی محروم شد، اما هزاران شادباش که نسل بعد از من طعم این شیرینی را خواهد چشید و کام انسان شناسی ایران را شیرین و شیرین تر خواهد کرد. بیش از هر چیز، برای دانشجویان و فارغ التحصیلانی خوشحالم که این بخت را می یابند که وارد مقطع دکتری انسان شناسی شوند. برای دانش انسان شناسی خوشحالم که از این پس می تواند دکترهای انسان شناسی از داخل کشور داشته باشد و بدین طریق بتواند دوره های آموزشی خود را در دانشگاه های بیشتری گسترش دهد. برای گروه های انسان شناسی سراسر کشور خوشحالم که می توانند هیئت علمی های انسان شناسی جذب کنند. و برای آینده انسان شناسی در ایران خوشحال و خوش وقتم.
این رخداد مطبوع، شیرین، گرم، دلپذیر، و جان فزا بر تمامی دلبستگان، علاقمندان، و پژوهشگران انسان شناسی مبارک و تهنیت باد. ان شاء ا… ما انسان شناسان قدر این فرصت بی نظیر را خواهیم دانست تا دانشجویان قدرتمندی در مقطع دکتری تربیت یابند و آینده بهتری برای این رشته رقم زنند. با ورود جمعیت کثیری از دانشجویان به مقطع دکتری، قطعاً «اجتماع علمی» بهتری خواهیم داشت؛ قطعاً بحث های بهتری و نقدهای اساسی تری در خواهد گرفت؛ قطعاً هوای خوبی در خانه انسان شناسی ایران خواهد وزید.
دکتر اصغر ایزدی جیران ، استادیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران و مدیر گروه انسان شناسی هنر در «انسان شاسی فرهنگ» است.