انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مکزیکی‌ها می‌خواهند امیدوار باشند

نوشته رنو لامبر

ترجمه عبدالوهاب فخریاسری

اول ژوئیه آینده، مکزیکی ها پانصد نماینده مجلس، صد و بیست و هشت سناتور، نه فرماندار و رئیس جمهور خود را انتخاب خواهند کرد . آندرس مانوئل لوپز ابرادور که نظرسنجی ها وی را برنده این انتخابات اعلام کرده اند راه حل هائی معتدل در مقابل معجون انفجاری خشونت، فساد و فقر ارائه می دهد. اما نخبگانی که بر بخش های ادغام شده اقتصاد ، سیاست و مافیا تسلط دارند، آیا قوانین یک بازی دمکراتیک را می پذیرند ؟

این تلویزیون هم مثل تلویزیون‌های دیگر. مثل همه کشورهای جهان، روزنامه‌نگاران مکزیک نامزدهای ریاست جمهوری کشور را برای بحث و گفتگو در یک جا جمع کرده‌اند. لباس‌ها، مدل‌های مو، لبخندهای معنی‌دار: هیچ فرقی با موارد نازل مشابه آن در فرانسه، آلمان، یا آمریکا ندارند. تا این که یکی از مدعیان شروع به جستجو در پشت میزش می‌کند. سپس، وقتی که آقای خوزه آنتونیو مید، نامزد حزب انقلاب بنیادی (PRI، راست) بار دیگر پشت میزش قرار می‌گیرد، اطلاعیه‌ای را، که به زحمت قابل خواندن است، به سمت دوربین می‌گیرد: این سند پر از خط کشی و اسامی مختلف، خود نمایانگر نادانی آقای ریکاردو آنایا کورتس، نامزد ائتلاف به رهبری حزب اقدام ملی(PAN، راست) و حزب دموکراتیک انقلابی (PRD، چپ میانه) است. این یکی، بدون آن که لحظه‌ای لبخند از لب‌اش محو شود، به جستجو در مدارک‌اش می‌پردازد و یک دسته کاغذ تایپ شده بیرون می‌کشد: این‌ها دلیل و مدرک فربیکاری‌ها و سوءاستفاده‌های کسی است که به او اتهام می‌زند. پنج نامزد پشت میزهای‌شان جا به جا می‌شوند، اسناد مختلف را ورق می‌زنند، اجازه صحبت می‌خواهند… در سراسر این نمایش تلویزیونی، پیکان اتهامات اختلاس و کلاهبرداری است که از این سو به آن سو زده می‌شوند و ظاهرا بدون آن که به هدف بخورند. موضوع اصلی که نامزدها در این بیست و دوم آوریل سال ٢٠١٨ حاضر به بحث پیرامون آن شده‌اند؟ اقداماتی که قصد دارند، پس از به قدرت رسیدن، برای مقابله با فساد انجام دهند…

 

رشوه برای دسترسی به آب شهر

مکزیک، در چشم این رهبران سیاسی، چیزی جز یک پینیاتای بزرگ نیست، همان جعبه مقوایی پر از آب‌نبات و اسباب‌بازی که کودکان در جش تولد خود آن را پاره می‌کنند و هر چه در آن است بیرون می‌ریزند. در هر انتخابات یک پینیاتای تازه عرضه می‌شود. یک سلسله رسوایی‌ها، در طول ریاست جمهوری کنونی انریک پنیا نیتو (PRI)، منجر به کشیده شدن شانزده تن از مقامات (سابق) به دادگاه و گاه پشت میله‌های زندان شد.

یکی از آن‌ها، خاویر دوارت، زمانی که در راس دولت وراکروز بود، نزدیک به ٣ میلیون دلار بالا کشید. اما وقتی که این همه صفرها به دنبال یک دیگر می‌آمدند، مدت‌ها بود که دیگر فساد سرگرمی رهبران سیاسی بی‌وجدان به حساب نمی‌آمد: حالا دیگر فساد به سهم خود بدل به فعالیتی اقتصادی شده بود. در سال ٢٠١۵، بانک جهانی سهم آن از تولید ناخالص ملی (GDP) ٩% (١)، یعنی بیشتر از گردشگری، برآورد نمود.

این وضعیت، مزایایی نیز برای برخی دارد. فلیپ کالدرون (٢٠١٢-٢٠٠۶)، پس از آن که در زمان ریاست جمهوری خود به شرکت اسپانیایی ایبردرولا (عمدتا متخصص در صدور گاز) امتیاز های فراوانی داد، اکنون از ثمرات عضو هیت مدیره این شرکت بودن لذت می‌برد. در ماه مارس گذشته، اکثریت نمایندگان مجلس مکزیک، درچارچوب تحقیق پیرامون فساد در ارتباط با شرکت ساختمانی برزیلی اوبدبرشت ، به پیگرد قضائی مسئولین دولتی متهم به دریافت رشوه رای مخالف دادند(٢). همین تازگی‌، دادگاه انتخاب حییم هلیودورو رودریگز کالدرون، به ریاست فرمانداری منطقه نووو لئون را مورد تایید قرار دارد، در حالی که ۵٨% امضاهای لازم برای انتخابش تقلبی از کار درآمدند. به داوری یکی از قضات، «مقررات گفته باید شمار کافی امضا وجود داشته باشند. صحبتی از این صحت و سقم امضاها نکرده.» (ال‌پائیس، ١٢ آوریل ٢٠١٨).
مطابق برخی برآوردها، ١۴% درآمد خانوارهای مکزیک صرف هزینه مطالبات کارمندان فاسد می‌شود – رقمی که در مورد خانوارهای با حداقل دستمزد به ٣٣ درصد می‌رسد(٣). در مورد موسسات و شرکت‌های تجاری، بیش از یک‌سوم‌شان اذعان دارند که برای به دست آوردن قرارداد دولتی مجبور به پرداخت رشوه شده‌اند و ٧/٣۶% تنها برای یک وصل شدن ساده به آب شهر (در برابر به طور متوسط ٨/١۵% در آمریکای لاتین و ۵/٨% در کارائیب)( ۴). برخی پینیالا را خالی می‌کنند و بعضی‌ها هم پر…

همین پیش‌زمینه، بدون شک، توجیه‌کننده تحولات در نامزدی آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، معروف به «آملو»، در نظرخواهی‌هاست (۵). سال‌هاست که تصویری از وی در مبارزه با «مافیایی که مکزیک را قبضه کرده» -عنوان یکی از کتاب‌های پرشمار وی که در سال ٢٠١٠ منتشر شد- در ذهن مردم نقش بسته. استواری‌اش در این میدان، سرانجام همه را به قبول این نقش برای او متقاعد ساخت.

اما آیا واقعا مکزیکی‌ها تصمیم گرفته‌اند سرنوشت‌شان را در دست گیرند؟ ماسیمو مودونسی، تاریخنگار، به خاطر می‌آورد که، «هر بار که آملو مطرح شده در راس نظرخواهی‌ها قرار گرفته. با این حال، این نامزد سیستم است که همواره پیروز می‌شود.» پیش از نخستین نامزدی آقای لوپز اوبرادور، در سال ١٩٨٨، چنین شد: در این جا، مشکل‌آفرین کوآتموک کاردناس نام داشت. او که یکی از ناراضیان در داخل حزب در قدرت بود، با خط تازه آن مخالفت کرد. در شب رای‌گیری، در حالی که پیروزی‌اش قطعی به نظر می‌رسید، ناگهان سیستم شمارش آرا «از کار باز ایستاد». زمانی که سرانجام نتایج اعلام شد، رقیب‌اش کارلوس سالیناس دو گورتاری در بالای فهرست فاصله زیادی با وی داشت. ١٩٩۴: لوئیس دونالدو کولوزیو موریتا، نامزد PRI، تهدید کرد راهی متفاوت با خلف‌اش در پیش خواهد گرفت. وی به قتل رسید. ٢٠٠٠: این بار مشکلی در پیشرفت کارها پیش نیامد. «انتقال دموکراتیک»، که نوید تحولی را پس از هفتاد و یک سال حاکمیت بلامنازع PRI می‌داد، نماینده‌ای از سیستم را با مورد مشابهی در PAN تاخت زد: ویسنت فاکس، رئیس پیشین کوکاکولا. ٢٠٠۶: آقای لوپز اوبرادور، از همان نخستین مبارزه انتخاباتی‌اش مطرح کرد مسیر نئولیبرالی را که مکزیک در آن گیر کرده رها خواهد کرد. یک تقلب بزرگ وی را از پیروزی محروم ساخت. ٢٠١٢: یک بار دیگر، «آملو» شانس خود را امتحان کرد. مانورهای PRI (و حمایت رسانه‌های عظیم) آقای پنیا نیتو را به ریاست جمهوری رساند.

آقای لوپز اوبرادور این پیش‌زمینه را از نظر دور نمی‌دارد. وی در یک برنامه تلویزیونی گروه مطبوعاتی میلنیو، در ٢١ مارس سال ٢٠١٨، گفت، «برای تغییر اوضاع تنها دو راه وجود دارد: جنگ مسلحانه و راه انتخابات. به نظرم امکان تغییر در مکزیک به صورت مسالمت آمیز وجود دارد. (…) و از این رو، هر چند طاس‌ها انداخته شده، ولی من مبارزه انتخاباتی را آغاز می‌کنم. موضوع من نیستم که این طور فکر می‌کنم، بلکه تنها به این معناست که انتخاب دیگری ندارم. (…) گاه، این راه بسیار دشوارتر از جنگ مسلحانه است. برای آن که خود را در برابر تمام قدرت حکومتی ضددموکراتیک و خودکامه می‌بینیم. من دچار خوش‌بینی بیش از اندازه نیستم، قبلا خودم از تقلب انتخابات بسیار رنج برده‌ام. ولی امیدم را از دست نمی‌دهم.»
بدبینی از روی عقل و خوش‌بینی متکی به اراده ؟ به قول ماتئو کروسا، «مکزیک از درون بحرانی بسیار خشونت‌آمیز عبور می‌کند. روشن است که این وضعیت بیش از همه بر فقیرترین مردم اثر می‌گذارد. ولی حالا اثرش را بر بورژوازی نیز گذاشته است. این طبقه در حال از هم گسستن است. این نخستین بار است که با چندین نامزد به میدان می‌آید، فرصتی که آملو می‌خواهد از آن بهره گیرد.» در واقع، نه PAN و نه PRI هیچ کدام علاقه‌ای به اتحاد ندارند. در اولی، نامزدی آقای آنایا نتوانست نزدیکان رئیس جمهور سابق کالدرون، که همسرش خانم مارگاریتا استر زاولا گومز دل کامپو نامزد کاندیدائی مسئقل شد و بعدا پس گرفت، جلب کند. در درون PRI، اعلام نامزدی آقای مید از سوی رئیس جمهور کنونی پنیا نیتو -کسی که از هم اکنون فاقد اعتبار و متهم به جمع‌آوری غیرقانونی ثروت شده است- موجب شد کادرهای حزب به مورنا( جنبش چپ بازسازی ملی ) ، حزب سیاسی آقای لوپز اوبرادور روی آورند.

 

«اگر باج‌خواهی کردند، املاک‌شان را مصادره کن»

علیرغم این اختلاف نظرها (و داد و ستدهای دوستانه نامزدها در بحث‌های ماه آوریل)، وجود پیمانی بین PRI و PAN کاملا منتفی نیست. اما کروسا بر دومین عاملی تاکید می کند که به نفع آقای لوپز اوبرادور عمل می‌کند. «هیچگاه کشور تا به این اندازه از بی‌آبرویی و فساد سیاست‌مداران در رنج نبوده. وضعیت فعلی قابل دوام نیست. اما آملو چیزی دارد که نخبگان سخت طالب آن‌اند: مشروعیت.» در مقاله ای که در ٢٧ ماه مارس گذشته انتشار یافت، آقای والری سوارز، معاون کوپارمسک، یکی از سازمان‌های اصلی کارفرمایان، نیز همین حرف را زد: «این حقیقتی است که وجود رئیس جمهور نمونه‌ای که می‌خواهد فسادناپذیر جلوه کند، برای انجام تغییرات در دنیای سیاست ما و بخش خصوصی چسبیده به آن، ایده‌آل است» (El Sol de México).

از این جا تا حمایت از رهبران سیاسی چپ، تنها یک گام وجود دارد، اما بخشی از رای دهندگان مایل به برداشتن آن نیستند. به نظر می‌رسد که آقای لوپز اوبرادور، با قول‌های پیاپی به مدرنیزاسیون، کار تشویق آنان به برداشتن این گام را آغاز کرده است. شعار محبوب او؟ «عشق و صلح»، همان که آقای لوپز ایناسیو لولا دا سیلوا، برای اطمینان بخشیدن به نخبگان برزیل در سال ،٢٠٠٢ برگزیده بود. وی آن را در برنامه انتخاباتی‌اش، که منلنیو سازمان‌دهنده آن بود، چنین توضیح می‌داد، «با توجه به دشواری اوضاع و عمق بحران، ما در پی نوعی آتش‌بس (…) هستیم تا همه چیز به حال خود باقی بماند.» همان چیزی که شور و شوق سرمقاله نویس ژزوس سیلوا هرتزوک را برانگیخت: «احساس می‌کنم که شما، البته با کمی غرور، آشکارا تمایل به محافظه‌کاری دارید.»

هرچند «آملو» تنها نامزدی است که صحبت از حاکمیت غذایی کشور، توجه به ریشه‌های اجتماعی خشونت وغیرقابل قبول بودن دستمزدهای پایین می‌کند و قول دسترسی به تحصیلات عالی برای همه را می‌دهد، ولی این اطمینان را نیز می‌دهد که با اتحاد با Partido Encuentro Social (PES)، که همچون بخش بزرگی از مردم و بیشتر تشکیلات سیاسی دارای تمایلات مذهبی بوده و مخالف با سقط جنین است(۶)، از مرزهای محافظه‌کاری جامعه عبور نخواهد کرد. اما وی با قول عدم بازگشت به قانون امنیت داخلی، مصوب دسامبر سال٢٠١٧ ارتش را از خود رنجاند. این قانون حضور ارتش در خیابان را قانونی کرد و به آن چنان امتیازاتی داد که صدای سازمان ملل و سازمان‌های بین‌المللی دفاع از حقوق بشر را درآورد(٧). از سوی دیگر، برنامه‌او برای برخی از اقشار بخش خصوصی نیز جذاب است، طوری که در حال حاضر، بنا بر برآورد تایمز مالی، آقای لوپز اوبرادور «آن قدرها هم که برخی تصور می‌کنند خطری نخواهد داشت» (٢۴ ژانویه سال ٢٠١٨).

با این حال، مخالفت‌ها در میان صاحب‌کارانی که عادت به تغییر و تحول ندارند، بالاست. آقای مارتی باترس، یکی از رهبران حزب، پیش از شروع برنامه، بار دیگر اطمینان می‌‌دهد که، «هر چقدر هم که به نظر عجیب می‌رسد، باز هم مورنا بهترین انتخاب برای سرمایه‌داران است»، «در پایان دادن به اجحاف و رشوه‌گیری»، «بالا نبردن مالیات‌ها»، «حفظ تعادل در اقتصاد کلان» و «ایجاد مناطق آزاد برای سهولت سرمایه‌گذاری خصوصی با امتیازات مالیاتی» (El Universal ۶ مارس ٢٠١٧). خود نامزد ریاست جمهوری در کنفرانس سالانه بانک‌داران کشور به آن‌ها می‌گوید، «هیچ نوع توقیف اموال، مصادره و ملی کردنی در کار نخواهد بود. فسادی نخواهد بود. مشکلی پیش نخواهد آمد»(٨). با این حال، برای بسیاری از مدیران شرکت‌ها و موسسات آقای لوپز اوبرادور زیادی چپ است و او را با «پوپولیست» دیگری به نام دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده مقایسه می‌کنند، که مورد نفرت مکزیکی هاست(٩).

در آن سوی طیف سیاسی نیز انتقاداتی مطرح است: کاریکاتوری که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌گردد، او را «مورنا، راست در لباس چپ» می‌نمایاند. بی‌تردید، برخی خواهان روی کار آمدن هوگو چاوز جدیدی هستند. روشن است که آقای لوپز اوبرادور قبلا سوسیالیست نبود. اما مکزیک سال ٢٠١٨ شباهتی به ونزوئلای سال‌های میانه دهه ٢٠٠٠، که قیمت کالاها سر به فلک می‌کشید، ندارد. اگر «آملو» به قدرت برسد، باید دولتی ضعیف شده را رهبری کند. شبه‌نظامیان و کارتل‌ها برای حق انحصاری خود و قانونی کردن خشونت در برخی حوزه‌ها مبارزه خواهند کرد. سرویس‌های نظامی و اطلاعاتی همسایه قدرتمند شمالی نیروهای امنیتی خود را تقویت خواهد کرد. نهادهای اداری، انتخاباتی و مالی از بی‌اعتباری کم‌سابقه‌ای رنج می‌برند. و از همان سال‌های دهه ١٩٨٠، اقتصاد تنها با هدف فراهم آوردن کار ارزان برای شرکت‌های فراملیتی ایالات متحده بازسازی شده است. با یا بدون چاوز، فضای مانور اندکی وجود دارد…

یک بار داستان‌نویس پاکو اینیاسیو تایبو به طرفداران مورنا، که خود یکی از آن‌هاست، گفت، «تصور کنید که پیروز شدیم. کنگره بر علیه ما خواهد بود، زیرا تنها اقلیتی حداکثر در حد ٣۵% را در اختیار خواهیم داشت. اکثر فرمانداران ؟ افراد PRI و PAN، یا حتی بدتر از آن، PRD. (…) خوب، ما روز بعد آندرآس مانوئل را در لوس پنوس [محل استقرار رئیس دولت] داریم. او در مقابل هیئتی از کارفرمایان کلان قرار خواهد گرفت که به وی خواهند گفت: “حواس‌تو جمع کن آندراس، چون اگر این طور ادامه دهی، ما شرکت‌های‌مان را می‌بریم به کوستا ریکا” (…) در آن روز، در همان ساعت، فرض کنیم دو سه میلیون آدم هم در خیابان فریاد بزنند: “اگر این طور می‌خواهند، آندراس، از کشور بیرون‌شان کن. گور پدر همه‌شان!” (…) فشاری که این مردم می‌توانند به رهبری همچون او قاطع، کارآمد و شرافت‌مند بیاورند، بسیار زیاد است. خوب این می‌تواند یک جنبش اجتماعی و موتور تغییر و تحولات باشد(١٠).»

مورنا ظرفیت این بسیج کردن را دارد: چرا که با وسواس و در پاسخ به خواست های رهبرش ساخته شده است. اگر این جریان روزی به قدرت برسد، آیا از طرفداران‌اش خواهد خواست که پا را از محدوده‌های نظام فراتر نهند ؟

 

١-
Sergio Meana, « Corrupción representa 9 % del PIB : Banco mundial », El Financiero, Mexico, 5 novembre 2015.

٢-
Lire Anne Vigna, « Au Brésil, les ramifications du scandale Odebrecht », Le Monde diplomatique, septembre 2017.

٣-
« La corrupción costó ۱,۶۰۰ mdp a las empresas en 2016 : Inegi ; 65 % de las mordidas son para trámites », Sinembargo, 3 juillet 2017.

۴-
Enquête « Business environment in Mexico », Enterprise Surveys, Banque mondiale, Washington, DC, 2010.

۵- ٢/۴١% قصد رای دادن ندارند، در برابر ٢/٢٨% به آنایا و ٩/٢١% به مید، تنها بر اساس یک تحقیق El País، ٣١ مارس ٢٠١٨.

۶- قانون‌در دولت‌های مختلف فدراسیون فرق می‌کند: برخی آن را قانونی و غالبا بدون غیر وشرط کرده‌اند؛ برخی نیز آن را مستحق تنبیه شدید می‌دانند.

٧- Paulina Villegas، «موضوع فراموش‌شده مکزیک روشن کننده نقش ارتش در مبارزه با مواد مخدر»، نیویورک تایمز، ٣٠ آوریل ٢٠١٨.

٨-
Cité par Jude Webber dans « Mexico leftist Amlo vows no nationalisation, no expropriations », Financial Times, Londres, 9 mars 2018.

٩- مقاله « ما تحت الحمایه امریکا نیستیم»، لوموند دیپلماتیک آوریل ٢٠١٧
https://ir.mondediplo.com/article2761.html

١٠-
« Deben expropiarse las empresas que no cooperen con AMLO : Paco Ignacio Taibo II », SDP Noticias, 28 avril 2018.