خوانندگان رمان همدلی بهتری از خود نشان میدهند. مجموعهای از مطالعات با اندزهگیری تأثیرات ادبیات بر این توانایی اجتماعی، این نکته را ارزیابی میکنند.
در طول تابستان خود را از غرق شدن کامل در خواندن رمان محروم نکنید. برای اینکه هنگام خواندن اثار ادبی سعی میکنیم ظرفیتمان را برا فهم حالات روانی دیگری تقویت کنیم.
نوشتههای مرتبط
«کِیت اُتلی»، نویسنده گزارش مطالعات روی این موضوع، استاد ممتاز روان شناسی کاربردی دانشگاه تورنتو (کانادا) گفت:«تخیل، موجب رشد تجربه اجتماعی ما میشود و به ما در فهم آن کمک میکند». این گزارش نوزده ژوئیه در نشریه «گرایشات علوم شناختی» منتشر شد.
ایا هنر ادبی یکی از مخمرهای همدلی است؟ برای مدتهای طولانی این سؤال زیاد جدی گرفته نشده بود. «ولی این موضوع امروزه سروصدا به پا کرده و توجه «کیت اُتلی» را به خودجلب کرده است. از طرفی، پژوهشگران نقش مهم تخیلات [در فرایندهای شناختی آن] را پذیرفتهاند. از طرف دیگر، این حوزه مطالعاتی اخیراً به سوی تصویربرداری مغزی روی آورده است و دنیای آکادمیک را با این ایدهها آشنا کرده است.» از سال ۱۹۹۵ هر چه بیشتر افراد مطالعه میکنند به همان اندازه دامنه لغات، دانش عمومی و توانایی کلامی آنها افزایش مییابد از طرف دیگر عواملی مثل سن، ضریب هوشی، یا سطح تحصیلات نیز به نوبه خود تعیین کنندهاند.
آنهایی که در کودکی مطالعه بیشتری دارند در تحصیلات عالی موفقتر هستند.کیت اُتلی تصریح کرد که«تخیل، شبیهسازی جهان اجتماعی است». این همان چیزی است که تصاویر مغزی نشان میدهد: بخشهای از مغز که هنگام خواندن توصیفات فرایند ذهنی فعال میشوند همان بخشهایی هستند که هنگام اجرای آن فرایندها در زندگی روزمره فعال میشوند.
اکنون داوطلبینی را آزمایش میکنیم که مغز آنها به کمک ام آر آی اسکن شده است، این مطالعه که در سال ۲۰۰۹ نشان میدهد، زمانی که برای این افراد بخش از کتابی را میخوانیم که در آن شخصیت اصلی داستان به طور مثال به یک ریسمان باریک شلیک میکند، قاعتداً خواندن این متن بخشی از مغز را که مسؤول گرفتن اشیا است را فعال میکند.
بعلاوه اینکه، بخشهایی از مغز که هنگام مطالعه(و فهم) داستان خیالی فعال میشوند تا حدودی همانهایی هستند در زندگی واقعی فعال هستند. هنگامی که افکار، نیات و احساسات دیگری را شناسایی میکنیم یک توانایی به نام «نظریه روحیه» شروع به کار میکند.
اولین بار تأثیرات اجتماعی مطالعه آثار داستانی توسط «فرانک هاکمولدر» از دانشگاه اوترِشت (هلند) مطرح شد. او در سال ۲۰۰۰ نوشت، تخیل «آزمایشگاه روحی» است. در سال ۲۰۱۴ از داوطلبان خواسته شد اثر تخیلی را بخوانند که در تضاد با کلیشه زنان مسلمان بود. نتیجه: این خوانندگان «پیشداوری ادراکی» (در واقع، پیش داوری تبعیضی) کمتری در برابر چهرههای اصالتاً عربی نسبت به کسانی که این داستان تخیلی را نخوانده بودند از خود نشان دادند.
ولی این کتاب خواندنها چطورچنین فضائل اجتماعی را بهبود میبخشند؟ به اعتقاد کیت اِتلی، نه تنها از طریق داستان روایت شده بلکه همچنین از طریق فرایند استنباطی که فعال میکنیم، برای فهم شخصیتهای رمان و از طریق درگیریهای احساسی این عمل صورت میگیرد. به عنوان مثال در یک آزمایشی که در سال ۲۰۱۲ انجام شدهرچه بیشتر خوانندگان غرق در آثار تخیلی شوند همدلی آنها بیشتر و توانایی کمک رسانی آنها به فردی که شیی از او به زمین افتاده است بیشتر خواهد بود.
کیفیت ادبی نقش مهمی دارد. فرانک هاکمولدر افزود «پیچیدگی شخصیتهای ادبی نسبت به شخصیتهای کلیشهای داستانهای عامیانه به خواننده کمک میکند به ایده پختهتری درباره احساسات و انگیزههای دیگران دست یابد».
در سال ۲۰۰۹ مطالعهای تأثیرات مطالعه داستان کوتاهی از چخوف، « خانم با سگ کوچک» را بررسی کرد.افرادی که آن را خواندند گفتند که: اثر شخصیت آنها در عملکرد میزان احساسات حس شده را متحول کرده است. برعکس، چنین تحولاتی نزد آنهایی که داستانی با همان بلندی را میخواندند که مرتبط با همان داستان ولی عاری از ارزشهای هنری بود گزارش نشد.
برتری کلمات و جادوی تخیل رماننویسان نابغه چنین خاصیتی دارد: که ما زن یا مرد، جوان یا جوانتر، از این یا آن طبقه اجتماعی یا فرهنگی میشویم. هرکدام از ما میتواند به تعداد صفحاتی که از یک رمان میخواند با چنین شخصیتهای متفاوتی مثل« آنا کارنین» یا« ژان والژان» احساس همدردی میکنند، « بیگانه» یا «مو قرمزی»، گاتسبی مرد شیک پوش عاشق هنر « فوق العاده» یا دانشآموز قاتل در « جنایت و مکافات» … بعضی از اتو بیوگرافیها چنین توانایی دارند:
همچنین چطور میشود با جوان رومی «پیمان سپیده دم» یا اخراج شده ۱۵ساله در «شبانگاه» هم نوا نشد؟ مارسل پروست در کتاب «طرف خانه سوآن» (۱۹۱۳) نوشته است: یک رمان نویس«در مدت یک ساعت تمام خوشبختی و بدبختیهای ممکنی که سالها در زندگی به وجود آوردهایم را از ما جدا میکند تا با چند نفر را بشناسیم».« اهمیتی ندارد از زمانی که اعمال، احساسات این موجودات ژانر جدید برای ما واقعی به نظر میرسند، چون ما آنها را مال خود کردهایم، برای اینکه در درون ماست که آنها بازتولید میشوند، و در وجود ماست که به استقلال میرسند، در حالیکه با شور و شوق صفحات کتاب را ورق میزنیم سرعت نفس کشیدن ما بالا می رود و نگاهمان تیز میشود».دوستان خواننده، دیگر شک نکنید که تابستان برای شما الهامبخش این احساسات پرشور است.
فلورانس روزیه
برگردان: قدرت ستارنژاد