نویسنده: جان آر واگنر
مقدمه
نوشتههای مرتبط
حیات اجتماعی آب عنوان کتابی است از جان آر واگنر که در سال ۲۰۱۳ منتشر گردید. کتاب حاضر در حقیقت مجموعه مقالاتی از نویسندگانی مختلف است که از کار میدانی بر بحران آب در نقاط مختلف جان از قبیل، پرو، هند، اندونزی و ایالاتمتحده با حیطهی موضوعی گسترده مانند زنان ، مناقشات سیاسی، حقوقی، فناورانه، توسعه و آب گردآوری شده است. این کتاب از پنج فصل و سیصد صفحه تشکیل شده است، فی الواقع مطالعهایی موردی در ۱۶ کشور مختلف در ۶ قاره است و واگنر، با هدف جهانی شمردن بحران، سعی در پوشش تمهای فرهنگی مختلف در مواجه با بحران آب را دارد واگنر در مقدمهی این اثر به تجربهی زیسته خود در مورد بحران زیست محیطی میپردازد و نشان میدهد که چگونه انسانشناسان نسبت به این بحران که وجهی کاملاً جهانی-انسانی دارد بیتفاوت بودهاند. هدف واگنر به زعم خوبش، یک تیپ از احساس بحران در شرایط کنونی است که در رابطه انسان و آب به وجود آمده است. کتاب حاضر در حقیقت، یک کتاب کاملاً بین رشتهایی است و موضوعات، دیسیپلینها و روشهای بسیار متنوع را در برمیگیرد. مارلو سام به عنوان فعال حقوق آب، ایساک اوسامانو تحلیلگر آمار و روشهای جدید در حوزههای مختلف توسط آمبر وئویتج و و کارهایی از قبیل روایتهای شخصی در زمینه کارهای مردمنگاری توسط نفیسا نقایب در کار استفاده شده است. با وجود گستردگی موضوعی، کتاب دارای نظمی سامانمند است و هدف واگنر در تاثیر آب بر حیات اجتماعی خصوصاً در مواقع بروز بحران آب، مانند کمبود آب و بیماریهای ناشی از آن، را تا حد زیادی محقق گردیده است. مطالعات موردی انتخاب شده توسط واگنر در چهار بخش موضوعی سازماندهی شدهاند اما به نظر برخی از تمها به شکل کامل با موضوعات فصول همخوانی ندارند. با وجود این ناهماهنگی ها که حتی در عرصه روششناسی و تحلیل به سهولت قابلرویت هستند، ساماندهی و پیگیری مسئله تحقیق به خوبی در درون کار دیده میشود.
توصیف فصول
کتاب دارای چهار فصل است:
فصل نخست:
۱- عنوان فصل نخست کالایی شدن است که از سه کار پژوهشی توسط لی در کوهستان آند، استرانج استرالیا و متا هندوستان تشکیل شده است. در این سه کارِ پژوهشی متفاوت، پژوهشگران با استفاده از روشهای متنوع، این واقعیت بدیهی که ارزشهای بسیار متنوعی در جوامع گوناگون حول آب وجود دارد را تشریح میکنند. این عنوان یعنی کالایی شدن از این جهت، انتخاب گردیده که آب به مثابه کالایی که دارای ارزش پولی است، نمی تواند هنجاری جهانشمول و واقعیتی بدیهی قلمداد گردد و صرفاً در جامعه کالایی شدهی امروزی، چنین برخوردی با آب به وجود آمده است. در این بخش اینگونه بحث شده که امروزه، جهان شمول شدن گفتمان مدیریت و اصل تصمیمگیری سبب پیامدهای سنگینی بروی زیست مردمی که سیستمهای ارزشی پیچیدهایی و غیر سرمایه دارانهایی حول آب دارند را موجب شده است.
نخستین کار محصول کار پژوهشی توسط خانم فابیانا لی است که در آن به مقایسه تجربه زیسته دو گروه از معدنکاران در کوههای آند میپردازد. لی نشان میدهد که در برابر فعالیتهای بسیار گسترده معدن که حیطهایی بسیار وسیعی از حفر و بهرهبرداری از منابع محیط زیست را در بر میگیرد دو گروه موافق و مخالف چگونه دست به توجیه بهرهبرداری و مخالفت با آن میزنند. حامیان حفر معدن در برابر انتقادات در تلاشند که از سویی، بین جریانها و یخچالهای طبیعی که در جریان حفر و بهرهبرداری دچار خسارتهای هنگفت میشوند و نیز روشهای دفع و کاهش خسارات یک تیپ از تعادل را ایجاد کنند. در دومین پژوهش این فصل گزارشهای ورونیکا استرانگ درباره مشاجرات عمومی بر سر حقوق آب میباشد. استرانگ نشان میدهد که قدرتمندان و الیتهای بالای چامعه چگونه درباره روشهای استخراج و بهره برداری از منابع آب را در انحصار خود قرار داده و درباره ی آن دست به تصمیمگیری میزنند. نیز در این بخش به پژوهش لیلا متا درباره عوارض تغییرات رودخانهی نارمندا در هندوستان و پیامدهای آن بر ساکنین این رود مینویسد.
۲- فصل دوم این کتاب با عنوان تکنولوژی دارای سه مقاله از :
۱- نقیب از فلسطین
۲- برارا از پنجاب
۳- ویراویلی از کنیا
در این پژوهش نشان داده میشود که سابقه ادغام تکنولوژی با آب چنان زیاد است که نمیتوان این دو را از یکدیگر منفک کرد؛ تاریخ آب، دارای سنتهای فناورانه است. در این فصول، تکنولوژی به مثابه یک عامل موثر یا یک حتی کنشگر در جهان اجتماعی به رسمیت شناخته شده، عاملی که صرفاً بروی آب تاثیرگذار نبوده بلکه موجب سازماندهی جمعیتهای انسانی می شود که فناوری آب به درون آن ورود شده است. با ورود فناوری در حوزه ی آب، ساختارهای پیشین اجتماعی، حتی گاهی به شکلی بسیار چشمگیر تغییر میکند. در این فصل اینگونه بحث شده که فناوری آب، هم میتواند عاملی مخرب، هم عامل بهبودی باشد ولی اغلب با خود مزیتها و مشقتها را به شکلی توامان به ارمغان میآورد.
در نخستین پژوهش، نقیب فلسطینی از تغییر رابطه انسانها با آب از خلال ایجاد لوله و چاهها و مخازن میپردازد. در این بخش نقیب از خاطرات زنان فلسطینی از آب و تغییر جهان اجتماعی آنها پرداخته صحبت میکند. او نشان میدهد که لولهکشی آب در درجه اول، دستاوردی بزرگ برای این مردم به حساب میآید. زنان فلسطینی، بدون لوله کشی مجبور به برداشت آب از چاه بودند که هم کاری دشوار به حساب میآمد و هم احتمال رشد انواع بیماریهای عفونی را افزایش میداد. اما پیامدهای اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی فراوانی برای زنان فلسطینی به بار آورد. در همین بخش به پژوهش باربار بر عمل آبیاری کشاورزان در پنجاب اشاره می شود و نشان داده میشود که چگونه در برابر کاهش شدید سطح آب مردم پنجاب با استفاده از فناوریها به تمهیدادت خاصی دست میزنند.
۳-فصل سوم تمرکز خود را بروی شهری شدن قرار میدهد. این بخش نیز دارای سه پژوهش اصلی است:
۱-اوسمانو از غنا
۲-اسمیت از کابودیا
۳-لئوناردو از ایرلند
تمرکز اصلی این بخش، مسئلهی کیفیت آب، و مسائل حول آن است که با رشد سریع شهرها بدون زیرساختهای لازم برای تامین آب شهریِ قابل شرب؛ مسئلهدارتر گردیده است. بیشتر افرادی که، از این فرایند آسیب میبینند، افراد بیبضاعت و حاشیهنشینان هستند. مانند فصول گذشته، در این فصل نیز شاهد چند مطالعه موردی درباره چندین شهر هستیم. در این بخش، اسمانو، به شکل متحورانهیی با ارائه دادههایی از مقیاسهای چندسطحی همبستگی و ارتباط بین وضعیت سلامت خانوارها، شاخص های فقر و دسترسی به آب را در مناطق شهری به شکلی سیستماتیک به تصویر میکشد. در همین فصل سارا اسمیت با استفاده از روشهای مردم نگارانه شکاف بین برنامههای عمومی و استفاده ساکنین از آب و نیز درک آنها از خطر استفاده از آب را به تصویر میکشد. آخرین پژوهش این فصل نیز تحقیق لیام لئونارد است که به شکست در پروژه شبکه آب در حال گسترش در کشور ایرلند و پیامدهای آن بر کنترل آب پرداخته شده است.
فصل چهارم:
۱- وئوتیچ و همکاران: نگاه بینافرهنگی به مسئله عدالت آب
۲- سام و ارمسترانگ: حقوق بومیان کانادا
۳- بارنز: اندونزی
۴- دوناهو: مدیریت چندگانه آب آمریکا
فصل آخر این اثر مربوط به مدیریت آب است. موضوعی که واگنر، در مقدمهی خویش از آن به عنوان سوال اصلی پژوهش یاد میکند. واگنر در پی نشان دادن این مسئله است که چگونه نگاه و کار انسانشناسانه میتواند در سیاست آب موثر باشد. در این بخش وئوتیچ و همکاران، نگاهی بینافرهنگی به مفهوم عدالت آب در چهار میدان مختلف دارند. این بخش در واقع یک مطالعه بین فرهنگی از درک و برداشت مردم بولیوی، آمریکا ، نیوزیلند و فیجی از عدالت در تخصیص آب است. پژوهشگران در این بخش با استفاده از حجم وسیعی از اطلاعات و چندین میدان پژوهشی و با عاریت گرفتن تحلیلهای قیاسی، ضمن تحلیل مسئله دریافت عدالت آبی، بسیاری از مسائل مربوط به سیاستگذاران و پژوهشگران حوزه های ژئوپلتیکی را مورد بحث قرار میدهند.
برابری در دسترسی به آب یک تم اساسی در همهی این میدانهاست. این موضوع خصوصاً در میدانهایی که مدیریت فاقد شفافیت و وجوه دموکراتیک و مشارکتی است محل مناقشات فراوان است. در این فصل نشان داده می شود که توافقهای بینالمللی، صراحتاً از مسئلهی عدالت آب چشمپوشی میکنند . در بخش بعد سام و آرمسترانگ به مسئله بسیار معمول در انسانشناسی یعنی حقوق بومیان درمورد آب میپردازند. سام و آرمسترانگ با مطالعه میدانی چیرگی و سلطه بر منابع آب مردم بومی کانادا در این بخش دست به تحلیل انتقادی قدرتهای استعماری میزنند. کار درخشان سام و استرانگ، در نقد آنها به مسئله خصوصیسازی است. این دو نشان میدهند که ساز و کار توسعه و محروم سازی از منظر بومیان، چیزی جز تکرار الگوهای استعماری سابق نیست.
دو پژوهش پایانی این بخش، مربوط به یک تم موضوعی واحد هستند که برای هرکسی که با مدیریت آب آشنایی دارد موضوعی بسیار آشناست؛ مدیریت مشارکتی. بارنز در این بخش از تجربههای خود به عنوان مشاور مدیر در آچه اندونزی مینویسد. او در تجربه های خویش از تغییر در مدیریت دموکراتیک آب و انتقال مراحل تصمیمگیری از پایین به بالا صحبت میکند و رویکرد خویش را بومگرایی بورکراتیک نامیده است که مبنای آن یک کار مشترک بین متخصصان آب با سازو کار و قالبهای تحمیلی سازمانی و افراد محلی که برای دسترسی به منابع مالی و با وجود رویکرد بومی خویش دست به همکاری میزنند. به نظر بارنز، نتایج حاصل از این رویکرد جدید مدیریتی از جایی به جای دیگر متفاوت خواهد بود. اما کار او در واقع تشریح مدلهای موفقی در این زمینه است که ماحصل تجارب خود اوست.
بخش آخر توسط دوناهو انجام شده که به بحث درباره مدیریت چندگانه در منابع آب پرداخته است. کار او در واقع گزارشی از حل یک تضاد زیستمحیطی بین استفادهکنندگان از یک آبخوان در تگزاس است. کار داناهو، یک پژوهش تاریخی است که چگونگی شکلگیری یک توافق را از طریق تشریح دقیق قانونگذاریها و پیچیدگیها نظارتی، ذینفعان متنوع، و فرایند توسعه و شکلگیری مسولیت جمعی برای دستیابی به یک توافق کلی است.
جمعبندی
همانگونه که دیدیم کتاب حیات اجتماعی آب در زمره کتابهای مجموعهایی قرار میگیرد. شرح و نقد کتابهای مجموعهایی امری سخت و انتقال یک پیام کلی از چنین آثاری، اگر غیرممکن نباشد، امری به غایت دشوار است است. حسن کتاب در این است که به نقاط عینی بحران مانند مناطق غیرعادی یا بیابانی محدود نمیگردد بلکه به مناطقی که ظاهراً عاری از بحران هستند نیز توجه کافی شده است. محدوده زمانی پروژه نیز برمبنای کارهای میدانی مربوط به قرن بیست است . در واقع، بحران آب بحرانی همهجایی است و پرسش اصلی از منظر انسانشناسی چگونگی احساس بحران و درک این مسئله است که فرم این احساس به رابطهی انسان و آب چه شکلی میدهد. مقدمه و بسیاری از فصول در حقیقت حول این مسئله شکل گرفتهاند. اهمیت این کتاب از این جهت است که بحران آب را از منظری انسانشناسانه به جای تاکید بر کلیشههای فنی-مدیریتی مینگرد. این کتاب نشان میدهد که چگونه دیدگاه انسانشناسان میتواند منجر به تغییر سیاستها و برنامههای اجرایی گردد.
مجموعه بین رشتهایی که در این کتاب به شکل مختصر ذکر کردید نشان میدهد که تعاملات سیاسی اجتماعی مردم با آب، بیش از هر چیز نیازمند تحلیلهای جامع نگر درباره بحران آب است. مسائل آب، سیاسی، تاریخی، اقتصادی و در عین حال عاطفی هستند که فهم و حل آنها نیازمند تحلیلهای کیفی و کمی است و از این رو در قلمرو علوم مختلف است. این فهم جامع امری بسیار مهم است، خصوصاً برای دانشجویان انسانشناسیِ محیطزیست و محیطشناسی. روشهای مورد استفاده در این پژوهش مطالعه موردی است که برای رسیدن به این هدف یعنی نگاه جامعنگر کاملاً دارای کارایی است اما به نظر از این وجه به خوبی استفاده نشده است، این ادعا از جهتی است که بسیاری از پژوهشهای مذکور در مرزهای محیطی و منطقهایی باقی مانده و به عوامل کلان و ساختاری توجه شایان ذکری نشده است. در برخی از پژوهشها نیز که از سطح تحلیل منطقهایی فراتر رفتهاند و مخاطب به عناصر سیاسی کلان، در سطوح ملی و بینالمللی و تضادهای فرامنطقهایی آگاه میشود به مکانیسمهایِ مسبب وضعیت موجود اشارهایی نشده است. مثلاً در فصل بحران آب شهری، پیامدهای اقتصاد سیاسی شهر و آب، چندان مد نظر محققان نبوده است.
این ایراد از دو جهت وارد است. نخست از منظر دیسپلین انسانشناسی که واگنر موکداً کار خویش را در قلمرو این رشته تعریف میکند و دوم از این جهت که واگنر در مقدمهی خویش، به این مسئله اشاره میکند که چنین روابطی از چه طرقی قابل تعریف است، اما در همین حد باقی میماند و در ادامه و در بطن پژوهشها وقع چندانی به علل و عوامل نشده و این امر حیات اجتماعی آب را در خطر تقلیلگرایی قرار داده که ایرادی بسیار جدی است. او برای انتخاب کتاب از کتاب زیست اجتماعی چیزها (۱۹۸۶) از آرجان پادورای الهام گرفته است. اما در این اثر، آپادوئاری و همکارانش نشان میدهند که چگونه پایگاه اجتماعی کالاها و چیزها، در فضای بینارتباطی شکل میگیرد. واگنر منطبق با این چارچوب کاری، و نیز نظریه شبکه-کنشگر، تلاش دارد تا عاملیت آب در فضا را تشریح کند، اما همچنان که گفته شد پرسش از عاملیت آب توسط بسیاری از نویسندگان این اثر پیگیری نشده است.
در مجموع؛ مجموعهایی که تحت عنوان زیست اجتماعی آب منتشر گردیده گرچه رژیمهایی متفاوتی از ارزشها که در درون آنها آب به چرخه در میآید را به نمایش میگذارد اما میتوانست یا شرایطی که موجب یا مانع کالایی شدن آب میگردد را تشریح کند. با این همه، بسیاری از فصول کارهای میدانی نابی برای تحلیل چنین امری عرضه میکنند. در واقع حجم گستردهی اطلاعات که در نقاط مختلف جهان در این اثر عرضه گردیده، چشماندازهایی بیبدیل برای پژوهشهای آتی به وجود آورده است.
دانشجوی دکتری انسان شناسی دانشگاه تهران