در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتی، روزهایی وجود دارد که ریشه تاریخی و فرهنگی داشته و جلوهای از باورهایی است که حتی با مقدسات دینی و مذهبی آنها پیش رفته و هویت فرهنگی و تاریخی آن جامعه را به نمایش گذاشته است. یکی از این روزها مربوط به سال نو خورشیدی است که یکی از شایعترین آیینهای جهانی است و کمتر تمدنی را خواهیم یافت تا از آن تهی باشد. هر قومی بر اساس تاریخ، فرهنگ و مذهب خود آغاز سال نو را در قالب برپایی مراسم و جشنهای ملی و مذهبی پاس میدارد. عید نوروز و جشنهای سال نو ما ایرانیان با برخورداری از یک فرهنگ و تاریخ اصیل و طولانی همچنین مصادف بودن آن با حیات هستی و جان گرفتن مجدد زمین، از امتیاز خاصی برخوردار بوده و آن را از اعیاد مربوط به سال نوی اقوام و ملل دیگر متمایز ساخته است.
جشن های استقبال سال نو
چهارشنبهسورى
نوشتههای مرتبط
چهار آتش افروزى در چهار چهارشنبه به عدد رمزى چهار اشاره دارد. فیثاغورس عدد چهار را اصل و ریشه ی طبیعت جاودان مىداند. چهار جهت اصلی، چهار طبعع انسانی، چهار عنصر حیات اشاره به امر واحدى در آئین چهارشنبهسوری دارد، عدد چهار حکایت از چهار وجه طبیعت دارد که بهتدریج عنصر واحد طبعیت، سال، مکان یا هر پدیدهٔ چهاروجهى را مىسازند. به این ترتیب اولین چهارشنبه منسوب به باد است. دومین خاک است، سومین آتش و چهارمین آب که در این زمان از یخ بستن خاک کاسته مىشود و زمین نفس مىکشد. در شهرهای آذربایجان شرقی رسم بر این است صبح آخرین چهارشنبهسورى مردم بر سر آب رفته و از روى آن مىپرند و مىخوانند :
آتیل ماتیل چرشنبه (عاطل و باطل شود چهارشنبه)
بختیم آچیل چرشنبه (بختم باز شود چهارشنبه)
در مناطق روستایی این استان چهارشنبهٔ آخر سال را «چرشنبهخاتون» مىگویند و زنان بالاى اجاق خوراکپزى با آرد شکل زنى زیبا را مىکشند و زیر آن یک آینه و شانه مىگذارند تا وقتى چرشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. این رسم تأکید بر بارور شدن زمین در آخرین روزهاى اسفند دارد.
در چهارشنبهسورى رسم بر آن است که در آن شب برنج سفید پخته و همراه با آجیل و شیرنى بر سفره قرار مىدهند. پسران جوان و نوجوان شالى برداشته و از سوراخ بالاىى بام که محل خارج شدن دود تنور و تهویه است آنرا پائین مىاندازند. صاحبخانه نیز مقدارى آجیل و شیرینى در گوشهٔ شال مىبندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمىکشد. اگر خانوادهٔ دختر راضى باشند، نشانهاى به شال مىبندند.این رسم (شالاندازى) هنوز هم در بعضى روستاهاى آذربایجان شرقى رایج است.
از دیگر رسوم مراسم چهارشنبه سوری فرستادن خوانچهاى از میوه و شیرینى در این روز براى عروس خانواده می باشد.
سایاچیها
یکی دیگر از مراسمی که در روزهای پایان سال برگزار می شود، مراسم سایاچی است. سایاچیها با قلبهایی مالامال از آرزوهای خوش و دعاهای خیر، روزشمار پایانن سال را با شعر و ترانه زمزمه میکنند و خیر و برکت سال آینده را از درگاه بیهمتای بخشنده طلب میکنند. مراسم سنتی سایا از جمله زیباترین رسمهای مردمان خطه آذربایجان به مناسبت روزهای پایانی سال و آغاز سال نو است که از چند ده روز مانده به عید نوروز در شهرها و روستاهای مختلف آذربایجان برگزار میشود، برپاکننده این مراسم شخصی به نام سایاچی است. وی در روزهای پایانی هر سال خانه به خانه میگردد و با خواندن شعرهایی مخصوص برای اهالی هر خانه، سالی پربرکت را آرزو میکند. او همچنین روزهای مانده به عید را شمارش میکند و به این دلیل میتوان گفت به احتمال زیاد، واژه سایا از مصدر ترکی سایماق به معنای شمردن گرفته شده است.
سایاچیها در مقابل دعاهای خیر و شعرهای دوستداشتنی خود از صاحبخانهها هدیه و انعامی را دریافت میکنند. این هدیه ممکن است گندم، جو، شیرینی و آجیل باشد یاا مبلغی پول به سایاچی هدیه داده شود. سایاچی در شعرهای خود برای کسانی که با میل و رغبت و گشادهدستی به او هدیه و انعام دادهاند، آرزوی تولد فرزند پسر در سال آینده را میکند و برای آنهایی که هدیهای اندک و کمارزش دادهاند، دختردار شدن را میطلبد. وصف حال احشام و گوسفندان از دیگر نکتههای جالب توجه شعرهای سایا است مثل اینکه، سایا گلدی، گوردوزمی؟ سلامئنی، آلدئزمی؟ آننی قاشقا قوچ قوزونی سایاچیپا، وئردیزمی؟
ترجمه (سایا آمده او را دیدید؟ جواب سلام او را دادید؟ بره پیشانی قشقا را به ساپاچی دادید؟) بوسایا کیمدن قالئب؟ حضرت آدم دن قالب حضرت آدم گلنده دونیا بونید اولانداا موسی چوپان اولاندا قئرمزی بوغدا بیننده شیشلیگیمیز اویشدی (این سایا از که به یادگار مانده است؟ از حضرت آدم (ع) بر جای مانده است در زمان آمدن حضرت آدم (ع) و زمانی که بنیاد دنیا نهاد شد و زمانی که حضرت موسی (ع) چوپان بود و زمانی که گندم سرخرنگ بر کشتزارها میرویید کباب روی سیخمان بره سه ساله است.) بو سایا یاخجی سایا هم چشمه یه، هم چایا هم الودوزا، هم آیا هم یوخسولا هم وارا (این سایا، سایای خوبی بشود هم برای چشمه هم برای رود هم برای ستاره و هم برای ماه هم برای فقیر و هم برای غنی) جانئم آلا باش قویون قارلی داغلار آش قویون یاغئندان پیلو اولار قورو دوندان آش قویون (ای جان من گوسفند آلا باش از کوههای پوشیده از برف بالا برو از روغن تو پلو به عمل میآید و از کشک تو آش طبخ میشود( جانئم بوشیشک قویون یونی بیر دوشک قویون بولامانی بول ایله قئرئلدی اوشاق قویون (ای جان من، بره دو ساله که به اندازه پشم یک تشک پشمداری آغوزت را فراوان کن که بچههایم تلف شدند) جانئم بوز آلا قویون ایه ن سنین سایاندان اوغلونا قئز آلا قویون (ای جان من گوسفند بوز آلا که در راه بیحال میشوی صاحبت در سایه تو برای پسرش زن اختیار کند)
تکمگردانها
تکمگردانهای آذربایجان در آستانه عید نوروز باستانی، با عروسکهای بز، «تکه» و ماجراهای شیرینش به استقبال بهار طبیعت و سال نو میروند. تکمگردانی یکی ازز آیینها و سنتهای رایج در آذربایجان در آستانه عید نوروز و سال نو خورشیدی است. «تکه » یا «تکم» واژهای ترکی به معنای بز نر است و برگزارکننده این مراسم در حالی که عروسکی به شکل بز نر را در دست دارد و سر این بز را به این سو و آن سو تکان میدهد، شعرهایی شنیدنی درباره تکه و ماجراهای او را میخواند. تکمگردان در هر کوی و برزنی حاضر میشود و از مردم در قبال خواندن شعرهایش و بازی دادن «تکه» عروسکیاش هدیه و انعام میستاند. تکمگردانها این گونه آواز سرمیدهند، بو تکه اویون ائدر قوردونان قول بویون ائدر یئغار ایرانئن دویوسون چه پیشینین تویون ائدر (این بز نر بازی میکند. با گرگ همراهی میکند و دست برگردن او میاندازد. محصول برنج کل ایران را جمعآوری میکند و برای بزغالهاش جشن عروسی به پا میکند) بو تکه آختاته بویونوندا وار نوختا تکه گاه قول اولار ساتئلار گاهدا چئخار تاختاتکه (این بز نر، بز نر اخته که طنابی بر گردنش بسته شده است گاه غلام و برده میشود و به فروش میرسد و گاه پادشاه میشود و بر تخت سلطنت تکیه میدهد).
بایراملئق
آغاز سال نو خورشیدی و فرارسیدن عید نوروز فرصتی است برای احیا بسیاری از سنتهای قدیمی که از آن جمله میتوان به دادن بایراملئق (عیدی) و ایل سیکه سی (سکهه سال) اشاره داشت. بایراملئق یا عیدی هدیهای است که افراد به مناسبت فرا رسیدن عید به همدیگر میدهند و معمولا این هدیه از طرف بزرگترها به کوچکترها داده میشود.
در آذربایجان این هدیه میتواند یک تخم مرغ رنگ شده عید باشد یا یک لباس و یا یک اسکناس تازه تا نخورده. اسکناس نو و یا پول متداولترین نوع بایراملئق است کهه افراد به همدیگر میدهند. در برخی خانوادهها پدر اسکناسهای نویی را در میان صفحات قرآن کریم نگهداری میکند و بعد از لحظه تحویل سال نو به اعضای خانواده هدیه میدهد. دادن عیدی به تازه عروسها و تازه دامادها و نامزدهای جوان از اهمیت فراوانی برخوردار است.
اما دادن «ایل سیکه سی » یا «سکه سال» رسم دیگری است که در نزد مردم دیار آذربایجان به مناسبت عید نوروز متداول است. معمولا برخی افراد که به داشتن دستی باا برکت و یا به اصطلاح آذریها دستی سبک مشهورند با آغاز سال نو به دوستان و آشنایان «ایل سیکه سی » میدهند تا با دریافت نخستین پول سال از چنین دست مبارکی سالی پر رونق و خوب از لحاظ اقتصادی داشته باشند. فردی که «ایل سیکه سی» میدهد ممکن است پیرمردی ۸۰ ساله باشد و یا کودکی هفت ساله هیچ تفاوتی ندارد بلکه ملاک برکت دست است و بس.