لوکوربوزیه شخصیتی است در آن واحد، هم مورد ستایش بسیاری از متخصصان و هم مورد نفرت بسیاری دیگر (پروژه او، بازسازی مرکز پاریس، نوعی هذیان گویی نظری از جنس بدترین کج سلیقگی های ممکن بود و چیزی شبیه به تمایل به یک غارتگری کامل) شارل ادوار ژانره ملقب به لوکوربوزیه (۱۸۸۷-۱۹۶۵) تبار سویسی داشت و در سال ۱۹۳۰ فرانسوی شد. او یکی از چهره های برجسته شهرسازی قرن بیستم به شمار می آید و ابداع کننده مفهوم «واحد مسکونی» است. لوکوربوزیه ، همین طور، دکوراتور، نقاش و مجسمه ساز بود.
معماران از مدارس خود بیرون می آیند: از گلخانه های گرمی که در آنها گل های ادریسی آبی، گل های داودی سبز و ارکیده های بدقواره پرورش می دهند. آنها سپس وارد شهرها می شوند و روحیه ای دارند شبیه به شیرفروش هایی که شیرهایی مسموم و گندیده به مردم قالب می کنند.
نوشتههای مرتبط
البته هنوز می بینیم، اینجا و آنجا باور به معمارها وجود دارد، همانگونه که هنوز بعضی ها باوری کورکورانه به پزشکان دارند. بهر حال، خانه ها را باید محکم بنا کرد! هنوز لازم است که به سراغ مردان و هنر و صنعت رفت! و هنر، بنا بر تعریف فرهنگ لاروس، یعنی به کاربردن شناخت برای ساختن یک مفهوم. این در حالی است که امروز مهندسان هستند که شناخت دارند، آنها هستند که می دانند چگونه ماده را محکم بسازند، چگونه خانه ها را گرم کنند، راه را برای گذار هوا باز کنند و روشنایی ایجاد نمایند. آیا چنین نیست؟
تشخیص ما آن است که برای شروع هر کاری باید از نقطه آغازین یا پایه ای وارد شد بنابراین باید مهندس باشد که از راه شناخت خود راه درست و شیوه دستیابی به حقیقت نشان دهد. و این را درباره معماری که امری مرتبط به عواطف تجسمی است، نیز باید گفت: نیاز به شروع کار از آغازو اساس، به کاربردن عناصری برای تاثیرگزاری بر حس های ما، برای ارضای نیازهای بنیادین ما و قراردادن این عناصر به صورتی که مشاهده آنها با ظرافت یا خشونت، با آشوب یا وقار، با بی تفاوتی یا جذابیت، ما را تت تاثیر خود قرار دهند. و این عناصر ، عناصر تجسمی هستند، شکل هایی که چشمان ما به وضوح می بینند و اندیشه ما آنها را می سنجند. این شکل های خام یا پیچیده، نرم یا سخت (کره، مکعب، استوانه، اشکال افقی، عمودی، مورب، و غیره) به گونه ای فیزیولوژیک بر حس های ما تاثیر می گذارند و آنها را در ارتباط با یکدیگر قرار می دهند. و ما که قاعدتا از این اشکال تاثیر پذیرفته ایم، باید بتوانیم فراتر از احساس های خام خود برویم و آنجا است که گروهی از روابط زاییده می شوند که بر شناخت ما موثرند و ما را در حالتی از لذت فرو می برند (هماهنگ شدن با قوانین کیهانی که ما را اداره می کنند و همه اعمال ما از آنها تبعیت می کنند). در اینجا انسان به طور کامل از قابلیت های حافظه ای، مهارت ها، استدلال ها و خلاقیت خود استفاده خواهد کرد.
معماری امروز دیگر به یاد نمی آورد که از چه چیز آغاز کرده است.
معمارها، سبک های خود را دارند و یا به صورتی مبالغه آمیز از ساختار بحث می کنند، مشتری ها و عموم مردم نیز بر اساس عادت های بینایی و منطق خود بر پایه آموزش و شناختی ناکافی، حس می کنند. جهان بیرونی ما ، زیر تاثیر ماشین ها به صورت خارق العاده ای تغییر کرده است. چه در شکل ها و چه در کاربردهایش، ما بینشی جدید و زندگی اجتماعی تازه ای داریم ، اما هنوز خانه های خود را با آنها انطباق نداده ایم.
لوکوربوزیه در ویکیپدیا
بخش های پیشین
پاره های معماری ۱، کریستیان دوپورتزامپارک: شکل ِ خلاء
پاره های معماری ۲، ژان نوول: برای یک معماری بدون الگو
پاره های معماری (۳)، حسن فتحی: یافتن شکل طبیعی
پاره های معماری، نوشته هایی کوتاه از معماران و متفکران درباره معماری و شهرسازی است که به تدریج در انسان شناسی و فرهنگ منتشر خواهند شد و در نهایت و در شکل کامل خود همراه با رفرانس های دقیق در قالب کتاب در خوهند آمد.
تذکر: انتشار «پاره های هنر» به صورت متناوب با «پاره های معماری» در انسان شناسی و فرهنگ ادامه خواهد یافت.
انتشار «پاره های هنر» و «پاره های معماری» به هر شکل و در هر قالب رسانه ای، بدون مجوز کتبی انسان شناسی و فرهنگ و مترجم، پیگرد قانونی دارد.